۰

سروده آیت الله صافی گلپایگانی به مناسبت میلاد امام حسین

آیت الله صافی گلپایگانی مهربانی امام حسین را در قالب سروده ای حکایت می کند.
کد خبر: ۸۹۸۵۱
۱۰:۳۱ - ۰۲ خرداد ۱۳۹۴
به گزارش«شیعه نیوز»، این شعر که به مناسبت میلاد سیدالشهدا بر روی پایگاه اطلاع رسانی مرجع عالیقدر قرار گرفت، به تفصیل زیر است:

شنيدستم سر و سالار ابرار * حسين بن علي سلطان احرار

يكي باغ وسيع دلگشا داشت * غلامي باغبان و با وفا داشت

كه اسمش همچو رسمش بود «صافي» * غلام او هزاران بُشر حافي

غلام شاه بود و پادشه بود * فراتر شأن او از مهر و مه بود

سگي نيز اندر آنجا پاسبان بود * غلام، او را به احسان مهربان بود

يكي از روزها آن شاه خوبان * نمود آن باغ، رشك باغ رضوان

به پنهاني قدم در باغ بنهاد * نگاهش از قضا بر «صافي» افتاد

كه مشغول غذا و صرف نان بود * مر آن بسته زبان را ميزبان بود

چو خود يك لقمه‌اي مي‌خورد زان نان* به سگ هم لقمه‌اي مي‌كرد احسان

نبُد آگه كه نور چشم زهرا عليهاالسلام* نموده باغ را فردوس اعلي

نباشد باغ، ميعاد حضور است * تو گويي موسي عمران به طور است

به ناگه آن وليّ حق تعالي* جمال حقّ نما كرد آشكارا

به «صافي» طلعت ميمون نشان داد * ز بند هر غم و محنت امان داد

سلامش كرد و مهر و مرحمت كرد * به عبد خويش، بذل مكرمت كرد

غلام باغبان از جاي برخاست* ز روي شرمساري معذرت خواست

كه اي مولا نبودم آگه از حال* كه گرديده مبارك بخت و اقبال

تو اي درياي عفو و جود و احسان* ببخشا بر غلامِ جان به فرمان

جوابش داد آن محبوب داور* كه تو ما را ببخش اي نيك اختر

كمال حُسن اخلاق اين چنين است* بزرگان را ره و برنامه اين است

بپرسيد آنگه از آن نيك رفتار* كه با سگ از چه مي‌كردي تو ايثار؟

بگفت: اين سگ در اينجا پاسبان است * نگهبان حريم بوستان است

سگ از تو، باغ از تو، صافي از تو * جلال و مجد و جود وافي از تو

سگ است امّا سگ اهل تميز است* به اين نسبت به پيش من عزيز است

امام، آن آيت كبراي خلّاق * خداوند كمال و حُسن اخلاق

چو از صافي چنين رحم و وفا ديد* جوانمردي و ايثار و صفا ديد

چنان در وجد و اندر شوق افتاد * كه از آن حال نيكو گريه سر داد

گرفتش زير بال مهر و اكرام * به او لطف و عنايت كرد اتمام

نمود او را لوجه الله، آزاد * به او بخشيد آن بستان آباد

كه اين پاداش آن رحم است و آن خوي * دلا تا مي‌تواني باش دلجوي

به حيوانات احسان و ترحّم * سزاوار و نكو باشد ز مردم

به هر جنبنده و انسان و حيوان * ترحّم هست كار نيك مردان

ز عالم گر تو مي‌خواهي تبسّم * ترحّم كن، ترحّم كن، ترحّم

تشكّر كرد صافي زان عنايت* از آن آقايي و جود و رعايت

بگفتا بنده اين آستانم * غلام و جان نثار و باغبانم

مرا آزادگي در اين غلامي است* به آن بس افتخار و نيكنامي است

نمودم وقف، اين بُستان آباد * نثار شيعيان و دوستان باد

خورند از ميوه اين باغ، اصحاب * همه اخوان صدق و شيعه ناب

كنم تا زنده‌ام من رايگاني * در اين بستان خرّم باغباني

حسين اي بحر رحم و جود و انصاف* حسين اي معدن انعام و الطاف

الا اي اسوه ايمان و ايثار * الا اي دين حقّ را ياور و يار

به حقّ الحق كه حقّ پاينده از توست * به عالم، شمس دين، تابنده از توست

ز تو، اسلام و ايمان برقرار است* حقيقت از قيامت آشكار است

سراپاي تو مجد است و شرافت * شهامت در شهامت در شهامت

ابوالاحرار و مولاي شهيدان * بيان ظاهر و تأويل قرآن

تو اسم اعظم پروردگاري * تو روح دين و عالم را مداري

سزد گر حق به تو با اين مقامات * نمايد فخر و اعلام مباهات

غلام صافي تو صافيان اند* پر از مهر تو از پير و جوان‌اند

همه از مرد و زن اهل ولايند * محبّ و جان نثاران شمايند

به الطاف شما امّيدوارند * غلامان شما را بنده‌وارند

به اين اسم و به اين عنوان «صافي» * ز حق خواهند هر يك فيض وافي

انتهای پیام/ 768
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: