به گزارش «شیعه نیوز»، سه ماهی میشد که دانشجوی فیزیک نجومی دانشگاه فني خاورميانه ناپدید شده بود. در این دانشگاه تمام اطرافیان او از علاقه شدید رشید به رشته فیزیک نجومی و آثار کیهانشناس معروف «کارل سیگان» مطلع بودند. اما در کمال تعجب همه دوستانش، او در ماه مارس سال جاری میلادی یک پست 14 صفحهای از خاطراتش از زندگی در میان اعضای داعش نوشت و در فیسبوک خود منتشر کرد. او با نگاهی متفاوت از مشکلات زندگی در سوریه و حملات هوایی ضد داعش گفته است.
پیوستن شهروندان ترکیه به داعش رشد چشمگیری داشته و رشید نیز سکوت آنکارا نسبت به همین نکته را در خاطراتش آورده است. در یک ماه و نیم پس از ارسال این پست فیسبوکی، رسانههای معدودی نسبت به تصمیم رشید واکنش نشان دادهاند. سطح کیفی دانشگاه فنی خاورمیانه ترکیه آنقدر بالا است که به آن «هاروارد ترکیه» گفته میشود.
رشید حالا از هاروارد ترکیه به روستایی نزدیک شهر حمص سوریه رفته و در آنجا زندگی میکند. همچنین این رسانهها بر روی یک نکته دیگر نیز مانور دادهاند. آنها میگویند که برخی سایتهای داعشی به زبان ترکی وجود دارند که کاملا آزادانه در ترکیه فعالیت میکنند و امثال رشید را به دام میاندازند.
اخیرا یکی از اعضای ناتو اعلام کرده که قرار است از یک پایگاه هوایی در جنوب ترکیه برای ماموریت حملات هواپیماهای بدون سرنشین به سوریه استفاده شود. علاوه بر آن قرار است آمریکا در این پایگاه هوایی یک برنامه آموزش و تجهیز ضد داعش را راهاندازی کند. آرون استاین عضو موسسه خدماتی ایالات متحده میگوید: «آنکارا از ابتدای سال 2014 افرادی که قصد داشتند از طریق خاک ترکیه وارد سوریه شوند را دستگیر و به کشور خود بازگردانده است. با این حال، حدود 1500 شهروند ترک به استخدام داعش درآمده و همراه آنها میجنگند.»
این در حالی است که آمار رسمی منتشر شده از سوی مقامات آنکارا تنها 700 نفر است. استاین در ادامه میگوید: «حتی آن دسته از شهروندان ترک که در فیسبوک و توییتر خود مینویسند که به عضویت داعش درآمدهاند هم ناشناس میمانند. در این بین، دولت ترکیه تنها تمرکزش روی افراد خارجی است که میخواهند از ترکیه به عنوان نقطه ورود به سوریه استفاده کنند.»
رشید مانند خیلی از دانشجویان همسن خود در جریان اعتراضات خیابانی ترکیه در سال 2013 به توییتر پیوست. همکلاسیهای سابق او میگویند که رشید در خانوادهای خیلی مذهبی بزرگ شد، ولی این شرایط نتوانست از بدبینی او نسبت به حزب اسلامگرا کم کند. همچنین او شیفته «ریچارد فِینمن» بوده است. فینمن فیزیکدانی است که اساسا منکر وجود خدا است.
در سال 2014 و با زیر فشار قرار گرفتن فعالان دانشجویی توسط دولت ترکیه، رشید بیشتر و بیشتر به دنبال هدف خود یعنی رسیدن به «معنا» سوق پیدا کرد. یکی از اقوام بسیار نزدیک رشید به شرط اینکه نامش فاش نشود به نیوزویک گفته است که سه تن از دوستانش یک کلاس قرآن را راهاندازی کرده بودند و رشید هم در این کلاس عضو شد. رشید قرآن را مانند یکی از کتابهای علمی خود خواند و باور داشت که متن قرآن کلامی راستین است.
قبل از بهار سال 2014 میلادی، یکی از اعضای کلاس قرآنی رشید به داعش پیوست و ویدیوهایی از داعش را منتشر کرد. رشید هم پس از پیوستن به داعش همان محتویات را در صفحه توییتری خود منتشر کرد.
دولت ترکیه به دقت بر روی فعالیتهای کاربران شبکههای اجتماعی نظارت دارد. پلیس در ماه آوریل یک دانشجو را به یک سال زندان محکوم کرد. دلیلش نیز این بود که این دانشجو یک نظر که ضد حزب حاکم ترکیه بود را در صفحه توییتر خود همرسانی کرده بود. فعالیتهای گذشته رشید باعث شده بود توسط دولت ترکیه رصد شود. او در هفت ماه گذشته چندین ویدیو در حمایت از داعش منتشر کرده بود و هیچ برخورد نظارتی با او نشده بود.
در حساب توییتری رشید، چندین ویدیو به چشم میخورد که در آن «خطبههای اعضای داعش» با زیرنویس ترکی پخش میشدند، با این حال حساب او فیلتر نشده بود. عمر بهرام ازدیمر یکی از محققان دانشگاه ساکاریا است و بر روی استخدام شهروندان ترکی توسط داعش تمرکز دارد. او میگوید: «حساب توییتری رشید نشان میدهد که رسانههای اجتماعی شهروندان ترک به سادگی با تعلیق روبهرو نمیشود. البته در صورتی که به زبان انگلیسی یا فرانسوی منتشر شود شرایط فرق میکند.»
در ترکیه حدود 78 هزار وبسایت فیلتر شده است، اما ازدمیر میگوید که ترکیه اخیرا فقط یک سایت خبری متعلق به داعشیها را فیلتر کرده است. زمانی هم که آن سایت فیلتر شد، پسوند تجاری سایت از .com به .net تغییر کرد و دوباره قابل دسترس شد.
رشید اولین پست خود را در سپتامبر 2014 گذاشت. در آن ماه، او دوره کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه «ییواسکیلا» فنلاند آغاز کرده بود. پستهای داعشی او با عکسهایی از طبیعت زیبای فنلاند ترکیب شده بود. رشید در یک مسجد محلی تلاش کرد تا محلیها را عضو داعش کند، هرچند تلاشش ناموفق ماند. محمد احمد حاجی عمر در سومالی به دنیا آمده ولی در شهر ییواسکیلا زندگی میکند. او میگوید: «ما هر روز روی ایدئولوژیهای اشتباه رشید حرف میزدیم. او در اینجا ویدیوهایی از داعش را به جوانان نشان میداد.»
پلیس فنلاند از فعالیتهای او در مساجد بیخبر بود، اما پستهای فیسبوکی او را رصد میکردند. سرانجام در نوامبر 2014 از او بازجویی کردند. در نهایت نیز رشید دو هفته بعد به ترکیه برگشت و 10 ژانویه از ترکیه به سوریه رفت.
اگرچه داستان رسیدن رشید به سوریه نشان میدهد که شهروندان ترکی میتوانند به راحتی به تبلیغات داعش دسترسی پیدا کرده و آن را همرسانی کنند، اما خاطرات او از زندگی در سوریه تبلیغی منفی برای آن محسوب میشود. توصیف او از خلیفه خود نشانده داعش افسانه «جهاد پنج ستاره» را به چالش میکشد. جهاد پنج ستاره شعار تبلیغاتی داعشیها برای جذب نیرو است.
رشید و برخی دیگر از نیروهای استخدام شده هفتهها در غارهای کوچک و کثیف زندگی میکنند و ناظران داعشی نمیدانند که چگونه آنها را با داعش پیوند دهند. آنها حالا در خانهای نزدیک شهر مخروبه حمص زندگی میکنند و رشید از محل سکونت خود به عنوان «نوعی زندان» یاد میکنند که مجبورند دو نفری بر روی یک تشک بخوابند. همچنین اوضاع درمان خوب نیست و همیشه از حملات هوایی ترس دارند. مشکلاتشان آنقدر زیاد شده که او و چند نفر دیگر تصمیم گرفتند که از شهر فرار کنند.
آنها در مسیر فرار در جاده توسط نیروهای داعش دستگیر شدند. حالا به آنها قول دادهاند که زندگی بهتری را برایشان تامین کنند. رشید مینویسد: «قول آنها درنهایت به نوعی طویله ختم شد. در نداشت، جای خواب هم نداشت. حالت خوابیدن ما در سرمای زمستان مثل جنین بود، به شکلی باید دست و پایمان را جمع میکردیم.» زمانی که رشید نهایا به داعش میپیوندد در یک درگیری نزدیک حمص شرکت میکند. یک داعشی دیگر در کنارش بود که به دلیل «سرمازدگی یا هیپوترمی» مدام میلرزید. برای رشید مشخص نبود که آن شخص زنده خواهد ماند یا خیر.
ازدمیر میگوید: «شاید مجموعهای از این داستانهای واقعی بتواند از تبلیغات داعش پیشی بگیرد. البته این به تنهایی کافی نخواهد بود.» به عقیده ازدمیر، دولت ترکیه باید رسانههای اجتماعی را بیشتر کنترل کند و حسابهای داعشیهایی مانند رشید را فیلتر کند.
ترکیه به خوبی توانسته از پیوستن افراد خارجی به داعش جلوگیری کند، اما اگر حسابهای کاربری شهروندان خود را کنترل نکند، موفقیتش به چشم نخواهد آمد. ازدمیر میگوید: «این اقدامات باید انجام شود، زیرا هر چه باشد ترکیه در خط مقدم جنگ با داعش قرار دارد.»
برگی از خاطرات رشید: «وضعیتی که واقعا روی اعصاب است»
فاصله جتها آنقدر نزدیک است که میتوان تک تک بمبهایی که میاندازند را شمرد. دارید صبحانه میخورید ولی یک هلیکوپتر از بالای سرتان پرواز میکند. همه از ترس جانشان پا میشوند و به سمت پناهگاهها میدوند تا بلایی سرشان نیاید. این جور وضعیتها واقعا روی اعصاب آدم راه میرود.
پس از حملات هوایی پی در پی و اوضاع وخیم زندگی در اینجا، شرایط جوری پیش رفت که ما مجبور شدیم فرار کنیم. در مسیر فرار نیروهای داعش ما را در جاده دستگیر کردند. به ما قول دادند که زندگی بهتری را برایمان تامین کنند. اما در آخر از آن زندان به نوعی طویله منتقل شدیم. در ورودی و جای خواب نداشت. حالت خوابیدن ما در سرمای زمستان مثل جنین بود. یک تانک آب تنها منبع نوشیدنی ما بود که در آن جلبک رشد کرده بود. خوش شانس بودیم که اسهال خونى ديسانترى نگرفتیم.
ما پشت یک تپه بودیم و ناگهان بالای سر ما منور روشن شد. اولین باری بود که صدای تیر واقعی را از نزدیک میشنیدم. بیحرکت مانده بودم. باد و باران به شکلی وحشتناک به صورت ما میخورد. نگران پسری بودیم که کنارمان ایستاده بود، چون او کت نداشت و از سرما یخ میکرد. تا آن لحظه دو داعشی جان خود را از دست داده بودند.
رشید در اتاق خود در آنکارا - دسامبر 2010رشید و عضو دیگر داعش «حسن اکسی» - ماه گذشته میلادی
انتهای پیام/654
منبع: فرارو