به گزارش «شیعه نیوز»،، اوایل فروردین سال جاری بود که اخبار مربوط به بمباران شهرهای یمن توسط ارتش سعودی مخابره شد که البته در همان روزهای نخست شاهد حمایت و کمک کشورهایی چون مصر، قطر، فرانسه، ترکیه و آمریکا به سعودیها در راستای اهداف خود بودیم. با وجود ادامه تجاوزات و نابودی زیرساختها و به خاک و خون کشیده شدن هزاران یمنی توسط ائتلاف ضد یمن تا امروز پاسخ همترازی توسط انقلابیون یمن داده نشده است.
البته باید گفت در این زمینه تحلیلهای بسیاری مطرح گردیده است که به نظر میرسد مهمترین تحلیلها در عدم پاسخ در خور به جنایات سعودی را میتوان در دور محور بررسی کرد:
۱) نکته مهمی که باید در تحلیل رفتار رهبران انقلاب یمن مورد بررسی قرار گیرد اوضاع داخلی این کشور است. عربستان سعودی به بهانه حمایت از دولت منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی یمن، بمباران شهرهای یمن و مواضع کمیتههای انقلاب و ارتش یمن را در دستور کار قرار داد و از طرفی با پشتیبانی هوایی از تروریستهای القاعده و هواداران منصور هادی سعی داشته و دارد زمینه بازگرداندن رئیس جمهور مستعفی یمن را به این کشور فراهم کند که تا به امروز ناکام مانده است. از طرفی جنبش انصاراللّه بهعنوان مهمترین گروه انقلاب یمن تمام تلاش خود را برای تثبیت انقلاب در استانهای جنوبی یمن بهکار میبرد تا با مهار تکفیریهای مسلح در جنوب، یمن را از چند پارگی نجات دهد و آینده انقلاب را تضمین نماید.
تسلط بر بندر باب المندب در ساحل خلیج عدن که یکی از استراتژیکترین گذرگاههای آبی جهان قلمداد میگردد نیز از اهداف کمیتههای انقلابی یمن است؛ چرا که در این صورت برگ برنده بسیار ارزشمندی در دست خواهد داشت که موجبات افزایش توان چانه زنی و قدرت انقلاب یمن در مقابل متخاصمان را فراهم خواهد کرد.
۲) دلیل دیگری که در جواب عدم پاسخ همهجانبه یمن به تعرض به خاک این کشور میتواند مطرح شود در آرایش مخالفان و موافقان جنگ علیه یمن نهفته است. یکی از بهانههای بزرگ سعودیها که بسیار روی آن مانور رسانهای دادهاند، تهدید انقلابیون یمن در تعدی به مسجدالحرام و مسجدالنبی است. این استدلال یکی از پایههای مشروعیت بخشی در حمله به یمن تلقی میشود، اما در مقابل، خلاف پیش بینی سعودیها، انصاراللّه و ارتش یمن با سکوت خود ادعای تهدید حرمین شریفین از ناحیه یمن را به حاشیه کشاندند. شاید اگر در همان ابتدای تجاوز شاهد پاسخ گسترده یمنیها به عربستان میبودیم کشورهای بیشتری وارد عرصه میشدند.
اتفاقاتی که اکنون بعد از یک ماه حملات گسترده عربستان علیه یمن افتاده است، تبدیل شدن این نزاع به یک اختلاف سیاسی بین دولت سعودی و انقلابیون یمن است و عملاً سکوت انصاراللّه حربه سعودیها در بهانهجویی و اغفال ملت مسلمان را بیاثر کرد. در تحلیلی کلی میتوان ادعا کرد انقلابیون یمن به رهبری انصاراللّه هم توانستهاند بحران تکفیریها را کنترل و مدیریت کنند و هم پیوند ائتلاف ضد یمن را سست کنند و البته در نهایت فشار بینالمللی مضاعفی را نیز علیه متجاوزان به یمن ایجاد کنند.
البته به نظر میرسد با طولانی شدن تجاوز به یمن، ظرفیت سیاسی جهت پاسخگویی همهجانبه علیه عربستان ایجاد میشود، چرا که این بار مردم شمال و جنوب، کشوری که فرزندان و جوانان آنان را به خاک و خون کشیده است و زیرساختهای آنان را نابود کرده است به عنوان دشمن درجه یک خود خواهند شد و حول دشمن مشترک اتحاد بیشتری خواهند داشت. با توجه به روند سریع تحولات منطقه و پیش رویهای جبهه مقاومت در مناطق مختلف در ادامه شاهد تأثیر قدرت جبهه مقاومت بر اوضاع یمن خواهیم بود. قطعاً جنبش انصاراللّه با حمایت مردمی و پشتیبانی جبهه مقاومت سریعتر میتواند به مقاصد خود دست یابد.
انتهای پیام/ س.ع
منبع: رویکرد