به گزارش«شیعه نیوز»، یادداشت پیش رو نگاهی است به کتاب «در خانه ما هند»، نوشته وزیر سابق امور خارجه هند که شما را به مطالعه آن دعوت می کنیم.
چند سال پیش قرار ملاقاتی با یکی از وزرای ارشد دولت داشتم که مسلمان بود و سر وقت به دفتر ایشان رسیدم. منشی آقای وزیر با عجله جلو آمد و پرسید که آیا امکان دارد قرار ملاقات را به روز بعد موکول کنم؟! اما چراغ ملاقات روی در اتاق وزیر سبز بود و حکایت از این داشت که آقای وزیر در اتاق حضور دارند و آماده پذیرش مراجعین هستند. بنابراین دلیل این خواسته را جویا شدم.
پس از بحث و گفتگوی فراوان، بالاخره منشی وزیر گفت که در لیست مراجعین امروز اکثر ملاقات کنندگان مسلمان هستند. شما نیز مسلمانید و ما مایل نیستیم که اسامی بیشتری از مسلمانان به لیست امروز اضافه شود. ما دولت و کشوری سکولار هستیم و من مجبورم بین مراجعین مسلمان و هندو تعادل ایجاد کنم. این موضوع که به منظور حفظ اعتبار و جایگاه وزیر صورت گرفته بود، من را مات و مبهوت کرد، که حتی یک وزیر ارشد مسلمان که به اعتبار مسلمان بودن انتخاب و به این جایگاه رسیده خود را مجبور میبیند فاصله و حریم مناسب را از جامعه و هم کیشانش حفظ کند!
«در خانه ما هند: مشکلات پیش روی مسلمانان» نگاه یکی از رهبران حزب کنگره و وزیر اسبق امور خارجه هند سلمان خورشید است که دیدگاههای ناب و بی سابقهای در خصوص جامعه مسلمانان، نگرشهای آنان و مشکلاتشان ارایه میکند.
این کتاب که محدوده زمانی وسیعی از اواخر قرن نوزدهم تا زمان حال را شامل میشود، نقش اساسی و تعیین کننده رهبران مسلمان و عملکرد آنان را برجسته میکند و زیر ذرهبین قرار میدهد و یک شرح و بررسی جامعی انجام داده است. آقای خورشید که احساسات مسلمانان، در نگاه به هند به عنوان خانه و موطن اصلی خود مورد نقد و بررسی قرار داده، از برشمردن و نقد کردار و برخوردهای احساسی صورت گرفته همچون تروریسم، شورشهای مذهبی و قومی، قوانین خشک و غیر منعطف مدنی مسلمانان، رهبری امروزه مسلمانان و جایگاه زنان در اسلام شرم و ابایی به خود راه نمیدهد و آشکارا همه موارد را موشکافی و بحث میکند.
با توجه به آگاهی کامل از مشکل «عدم اعتماد» مسلمانان به نیروی پلیس و دولت، نویسنده به عنوان یکی از رهبران مسلمانان توضیحی در این خصوص ارایه نمیدهد و نیز اشارهای به این موضوع ندارد که چرا هنگامی که به وزارت امور اقلیت تعیین شد، قهر کرد و از پذیرش پست امتناع ورزید! خورشید که در نهایت به مقام والای وزارت خارجه منصوب شد، همواره این وزارت خانه را به گونهای خلاقانه و با تدبیر اداره میکرد که منافع همکیشان و اقلیت مسلمان در چهارچوب آن لحاظ گردد و تأمین شود.
در این کتاب سلمان خورشید استدلال میکند که مسلمانان یک گروه نا مطمین و لرزان بودهاند و بنابراین به حزب خود (کنگره) توصیه میکند که این تعداد را دایمی و مسجل فرض ننماید. اما واقعاً چه کسی بر آرای این اقلیت تأثیر اساسی دارد؟
رهبران و احزاب مسلمان فراموش میکنند که احزاب آنان امتیازات و مزایایی را در اختیارشان قرار میدهد تا برای رأی دهندگان مسلمان به کار گیرند و هزینه کنند. اما پس از تصدی نمایندگی مجلس یا وزارت، تمامی وعدهها و برنامههای انتخاباتی را به یکباره فراموش میکنند. این نوع نگاه و برخورد باعث از بین رفتن خلاقیت و نوگرایی میشود و اقلیت نیز نمایندگانش را بیشتر به چشم نماد و سمبل میبیند تا افرادی که بتوانند تأثیر گذار باشند و آنان را در ساخت سیاست و تصمیم سازی در هند دخیل کنند. هرچند مسلمانان هند در تمامی زمینهها عقب افتاده اند و با سایر مذاهب و اقوام هند فاصله دارند، سیاستمداران مسلمان به کرات آرا طرفداران خود و اعتماد آنان را در جهتی سوق دادهاند که باعث سرخوردگی آنان شده است.
مسلمانان در ایالتهای بیهار و اتارپرادش در شورشهای ۱۹۸۹ با قالپور و ۱۹۸۷ میروت وسیلهای در خدمت سیاستهای حزب بکار گرفته شدند. تا پیش از سال ۱۹۷۱ میلادی مسلمانان نگاه و امید خود به پاکستان و تمایل به آن کشور را از دست داده بودند اما در یک قالب متحد از بقیه بدنه کشور مجزا و منفک بودند. خشونتهای کشمیر به یکباره حس اتحاد و همدلی را در میان تمام مسلمان کشور بر انگیخت.
برای نمونه، معاون مسلمان دانشگاه SVSU در میروت کشمیر به شکل خود سرانه دانشجویان کشمیری را اخراج میکرد و یا مورد بدرفتاری قرار میداد. در مسابقه کریکت بین تیمهای پاکستان و هند هنگامی که تیم پاکستان بازی را برد، کسانی که از این معاون و دانشگاه مذکور ناراحت بودند و یا از برنامههای ایشان صدمه دیده بودند، با فریاد و همهمه تیم حریف یعنی پاکستان را تشویق میکردند. بدون تردید بحران کشمیر دلایل متعددی دارد که یکی از مهمترین آنان شکاف قومی و مذهبی جامعه هند است. مسلمانان هند خود را از وقایع جاری و فضای اجتماعی هند و تداخل در آن دور نگاه میدارند. سرویسهای اطلاعاتی مدعی هستند که همانند عدهای از سیکها که در جریان فالیتانی (چالش سیکها با دولت مرکزی) بر ضد منافع هند عمل میکردند، برخی از مسلمانان نیز جذب سازمان امنیتی ای.اس.ای پاکستان شدهاند.
از اوایل دهه ۸۰ میلادی این سازمان پاکستانی همواره تلاش داشته که عدهای از جوانان مسلمان را ترغیب نماید تا برای دریافت آموزش و جذب، به سوی دیگر مرز سفر کنند. تا زمان حوادث بابری مسجد و شورش بمبیی این تبلیغات و ترغیبها برای مسلمانان جذاب نبود و افراد به ندرت از آن متأثر میشدند. اما آمار پس از اتفاقات بابری مسجد تأمل برانگیز بود. در سال ۱۹۹۳حدود۸۰ جوان مسلمان در یک کمپ آموزشی در بیرون مرز آموزش میدیدند اما به شکلی عجیب بر اساس گزارش منابع موثق، تمامی این مراکز پس از حملات به بمبیی برچیده شدند. احتمالا تمامی این مردان جوان سعی داشتند خشم خود را پس از حوادث بابری مسجد به دولت هند نشان دهند که حمله کنندگان به بمبیی به نیابت از آنان این کار را انجام دادند.
سلمان خورشید پیشنهاد میدهد که گفتمان عمومی مسلمانان نباید تنها محدود به رهبران مسلمان باشد. او از رهبران اکثریت (رهبران هندو) میخواهد تا به گونه صحبت کنند که بدنه عمومی مسلمانان را به سوی خود جذب نمایند اما مشکل در ساختار و بدنه دموکراسی است. هیچ یک از نخست وزیران و یا رهبران احزاب به سمت اقلیتی حرکت نخواهد کرد و منافع آنان را در نظر نخواهند گرفت، مادامی که یقین حاصل کنند حداقل نیمی از آرا آن اقلیت به سمت شخص و یا حزب آنان سرازیر میشود.
کتاب شامل ۳۷ بخش و توضیحات و نکات مبسوط و کامل است اما هیچ توصیه و راه حل واقعی و قابل توجهی ارایه نمیکند. کتاب در ارایه یک راه حل برای مشکلات و یا شرح این نکته که چرا رهبران مسلمان دچار شکست و یا افولی نا امید کننده شدهاند، ناتوان است.
ملاحظه و تحلیل
کتاب «در خانه ما هند: مشکلات پیش روی مسلمانان» توسط سلمان خورشید وزیر سابق امور خارجه و از رهبران حزب کنگره و شخصیت بنام مسلمان به چاپ رسیده است. در این کتاب، سلمان خورشید سعی کرده است با نگاهی موشکافانه مشکلات جامعه مسلمان را بررسی کند و با توجه به تجارب چندین ساله خود در رأس امور کشور با نگاهی خنثی و فارغ از جانبداری حزبی و مذهبی نقدی منصفانه ارایه نماید. کتاب نقدهای مثبت و منفی فراوانی دریافت کرده و در هند نیز با استقبال فراوان روبرو شده است. اما به نظر میرسد علیرغم جامعیت و ساختار قوی کتاب، همانند اسلاف و محققان قبلی، آقای خورشید نیز از ارایه یک راهکار و پیشنهاد یک روش عملی و کاربردی ناتوان است.
بی نیازی مدارس از تدریس متون مذهبی
وزیر آموزش و فرهنگ ایالت مهاراشترا در گفتگویی در خصوص آموزش مدارس در این ایالت گفت که هیچ نیازی نیست تا متون مذهبی مانند قرآن، بگوات گیتا و یا انجیل به کودکان تدریس شود. او در بحثهای خود افزود که خانوادهها نبایستی هیچ مبلغی برای کمک هزینه معلمان برای پیشرفت کودکانشان پرداخت کنند.
او همچنین تأکید کرد که دولت قادر است تا آموزش برای ۴۹ هزار کودک را مهیا کند. اما تاکنون بسیاری از کودکان هنوز بیرون از فضای آموزشی و به دنبال کمک هزینههای زندگی خود مشغول به کار هستند.
ملاحظه و تحلیل
یکی از مباحثی که همواره مورد توجه و حساسیت دولتهای مرکزی در تمام ادوار سیاسی هند بوده، مسأله مدارس عادی و مدارس مذهبی است. دولتهای قبلی در قالب سکولاریسم سعی داشتند که از تدریس علوم مذهبی به ویژه برای مسلمانان کم کنند و دولت جدید به منظور جلوگیری از اشاعه سایر ادیان چنین رویهای را پیش گرفته است.
سلب حق رای در صورت عدم پایبندی به قوانین جمعیتی
ماهها پس از پیشنهاد نماینده حزب بی جی پی در مجلس آقای Sakshi Maharaj، در خصوص لزوم وجود چهار فرزند در خانوادههای هندو، ایشان مجدداً اظهارات بحث برانگیزی در مورد قوانین خانواده ایراد کرده است. او اعتقاد دارد که هنگامی که هندوها به سمت نظام مند شدن پیش میروند، مسلمانان نیز بایستی از قوانین تبعیت کنند و هیچ تبعیضی در جامعه وجود نداشته باشد. وی افزود که من نمیگویم که مسلمانان و مسیحیان عقیم و بدون نسل و فرزند باشند، بلکه خواستار طرح جامع خانواده هستم تا همگان از آن پیروی کنند و قوانین یکسان برای مسلمانان مسیحیان و هندوها وجود داشته باشد.
وی ادامه داد که قوانین خانواده باید برای تمامی اقشار و مذاهب به اجرا گذاشته شود و اگر خانوادهای از این قوانین تخطی کرد حق رأی از او سلب شود. او گفت که به هر حال موضوع یک، دو، سه یا چهار فرزند نیست بلکه قوانینی است که برای همگان بایستی یکسان باشد و کشور بدون قوانین یکدست پیشرفت نخواهد کرد. بنابراین لازم است دولت و اپوزیسیون در این مورد متحد شده، قوانین محکمی را تدوین کنند.
ملاحظه و تحلیل
رشد اقتصادی اکثر هندوها موجب شده است که بخش بزرگی از آنها به طبقه متوسط بپیوندند و بنابراین میزان زاد و ولد و فرزندآوری در آنها کاهش یابد. این امر موجبات نگرانی هندوهای متعصب را فراهم آورده است زیرا معتقدند که اکثریت مسلمانان که از طبقه فقیر و ضعیف اجتماع هستند، فرزندآوری بالایی دارند و این امر آنان را در خصوص تغییر ترکیب جمعیتی نگران میکند.
تقاضای سلب حق رأی از مسلمانان
یکی از اعضای حزب شیوسینا (Sanjay Raut) در روز یکشنبه مقالهای در روزنامه Saamna به چاپ رسانید که در آن خواستار لغو حق رأی مسلمانان -که یک حق شهروندی است- شده بود. او استدلال کرده بود که این حق باعث ایجاد یک بانک رأی سیاسی شده است. پس از انتشار این مقاله پلیس بمبیی به حالت آماده باش درآمدهاند. Raut با این مقاله هر دو طیف سکولار و هندوتوا را به شدت حساس کرده و قصد داشت از این طریق مسلمانان را وادار به واکنش کند.
وی در مقاله خود نوشته بود که برخی از طیفهای سیاسی خواستار گنجاندن یک کاندیدای مسلمان در لیست خود هستند تا از این طریق مسلمانان را به خود جذب کنند، با این وجود مسلمانان پیشرفتی نخواهند داشت چرا که احزاب سیاسی آنان را بازیچه خود قرار داداند و آینده روشنی در این کشور نخواهند داشت.
انتهای پیام/ ز.ح