۵
دلایل افزایش سن ازدواج دختران

چرا دختران زندگی مجردی را دوست دارند؟

یکی از معضلاتی که امروزه بسیاری از مسئولان و دولتمردان را به فکر انداخته و جامعه‌شناسان و روان‌شناسان هم در زمینه حرفه‌ای خود آن را بررسی و پژوهش می‌کند، افزایش میانگین سن ازدواج و بی‌رغبتی جوانان ایرانی برای تشکیل خانواده است.
کد خبر: ۸۵۷۵۵
۱۷:۵۷ - ۱۲ اسفند ۱۳۹۳
چرا دختران زندگی مجردی را دوست دارند؟به گزارش«شیعه نیوز»، عده‌ای نوک شمشیر این معضل را به سمت دختران ایرانی نشانه می‌روند و معتقدند افزایش سطح توقعات، افزایش استقلال اجتماعی و تمکن مالی باعث این شده است که دختران ایرانی به ازدواج بی‌تفاوت شده و دیگر انگیزه‌ای برای تشکیل دادن خانواده نداشته باشند.
در ایران به ویژه شهرهای بزرگ و صنعتی آنکه افزایش آگاهی روند سریع تری را نسبت به سایرشهر‌ها پیش رو دارد عوامل متعددی می‌تواند در بالارفتن میانگین سن ازدواج و کاهش آمار آن موثر باشد همانند: افزایش آمار طلاق به ویژه طلاق‌هایی که در مدت زمان کوتاهی بعد از ازدواج ثبت شده‌اند، افزایش خیانت و بی‌تعهدی در میان زوج‌ها، عوامل اقتصادی، تغییر فرهنگ و دگرگونی نظام ارزش فردی و گروهی، افزایش بیکاری و عدم وجود امنیت شغلی برای جوانان و آقایان که امکان ازدواج را از جوانان سلب کرده است.

مصطفی ازکیا، جامعه‌شناس و محقق در زمینه مطالعات زنان تصریح کرد: عوامل و علل متعددی برای به تاخیر افتادن ازدواج در میان جوانان ما وجود دارد. در این مورد باید دیدگاه خود را توسعه دهیم و ابعاد دیگری را هم مورد بررسی قرار دهیم؛ استقلال و تمکن مالی دختر خانوم‌ها یکی از این ابعاد است اما افزایش میانگین سن ازدواج ابعاد دیگری هم دارد.

او گفت: بالارفتن سطح تحصیلات هم برای دختر‌ها و هم پسر‌ها، افزایش توقعات برای طرفین، عدم توانایی در برآورده کردن این توقعات توسط آقایان برای همسران آینده خود همه از عواملی است که نه تنها در شهرهای بزرگ و صنعتی ازدواج را به تاخیر محکوم کرده است بلکه تاثیر خود را در شهرهای کوچک و روستا‌ها هم گذاشته است.

ازکیا افزود: متوسط سن ازدواج برای دختر‌ها 15 سال و برای پسر‌ها 20 سال بوده است این آمار امروزه برای مرد‌ها به بیست و سه و نیم تا بیست و چهار وبرای زنان به بیست و سه سال رسیده است که این افزایش را ما می‌توانیم ناشی از تحولات فرهنگی و تغییر در نظام ارزش‌های فرهنگی، اجتماعی و مذهبی بدانیم که آن هم به دو جنس دختر و پسر مربوط می‌شود و فقط مختص جنس خاصی نیست. تمام افراد را در جامعه در بر می‌گیرد.
این جامعه‌شناس گفت: اما من مهم‌ترین عامل تاخیر درازدواج را عامل اقتصادی می‌دانم زیرا شرایط امروز ما به جایی رسیده که خانواده‌هایی که تمکن مالی هم داشته باشند به سختی می‌توانند در فرایند ازدواج به فرزندان خود کمک کنند چه برسد به خانواده‌هایی که از قشر متوسط و کم درآمد جامعه هستند. جوانان شغل مناسب با درآمدی که بتوانند به آن اتکا کنند و تشکیل خانواده بدهند و در روند آن نیاز‌های همسر و فرزند خود را برآورده کنند ندارند.

ازکیا معتقد است که گناه تاخیر در ازدواج را نباید به گردن دختران بیاندازیم و آن‌ها مسبب این ماجرا بدانیم و در ادامه گفت: یک سلسله اتفاقات و تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی است که میوهٔ ناسالمی را به بار آورده و آن تاخیر در ازدواج جوانان است. دختر هم می‌خواهد زمانی که ازدواج می‌کند حداقل زندگی مشترک آن هم سطح خانواده پدری خود و زندگی مجردی‌اش باشد حالا اگر یک پله هم بالا‌تر نبود دیگر پایین‌تر نباشد و این توقع بی‌جایی نیست.

او تاکید کرد: افزایش ابزار ارتباطات جمعی و نفوذ فرهنگ مغرب زمین هم در این میان نقش مهمی دارد زیرا جوانان ما را به سمتی سوق دادند که خارج ازفرهنگ و عرف خودمان با هم زندگی کنند اما بدون گرفتن مراسم و رسومی که ما به آن‌ها معتقد هستیم. مطالعات پراکنده‌ای انجام شده خوشبختانه این میزان به حدی نرسیده‌اند که به یک مسئله و معضل اجتماعی برسند اما در حال رشد هستند و ما باید به فکر پیشگیری باشیم.

ازکیا گفت: حرکت امروز جامعه ما متاسفانه به سمتی است که فقط گروهی از افراد و قشر خاصی از مردم به رفاهیات و امکانات نیاز دارند و گروه‌های درآمدی متوسط و رو به پایین جامعه نمی‌توانند از همهٔ امکانات برخوردار باشند و به راحتی زندگی کنند. این‌ها مجموعه عواملی است که شرایط فرهنگی و اجتماعی را هم تحت سیطرهٔ خود متحول می‌کند ازدواج و تشکیل خانواده کاهش می‌یابد و به دنبالهٔ آن فرزند آوری کمرنگ می‌شود و در نتیجه کشور با افزایش افراد مسن و سالخورده مواجه می‌شود یا بعبارتی جامعه پیر می‌شود.

منبع: جام جم آنلاین


انتهای پیام/ س.ع

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۵
نظرات بینندگان
yas par par
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۴۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۲
با نام یا غفار

با سلام

دختران زندگی مجردی را دوست دارند

متن همین بود چرایی ان خود رمان طولانی است

امال وارزویمان غرب و فرهنگ انجا باشد

این دوست داشتن شیرین می شود

وقتی دختر یا پسر همسایه طبقه بالایی حیوان دوستی را با

مادر و پدر دوستی یا عشق والدین را با عرض پوزش از مدیریت

محترم سایت محبوب ما تعویض کرده بیچاره ان والدین فقط

برای احوالپرسی نمی تواند وارد خانه فرزندش شود.

انها هر چند روز یکبار با خجالت به خانه ما با شرمساری به زعم

خود می ایند وما ان فرزند بیرحم را صدا زده بیایید

ونزول اجلال کند و با قیافه حق به جانب رو به ان درماندگان

کند بابا چه شده چرا باز امدید من وقت دکتر دارم ابدا معطل

کنم وقتم می پرد.

بیچاره مادر با دلواپسی بمیرم مادر مریضی

با تحکم مثل اینکه وقت ذیقیمتش را در پروژه نانو تکنولوژی

گرفته باشند

نخیرم بگو چه بگم شد یکبار سرزده نیایید

فرزندم چه شده

فی فی زایمان کرده کمی کسالت دارد تازه غمگین است

فی فی سگش بود

حالا چرا غمگین است سگ تو

چی بگم
6تا بودند
تارا
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۳۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۲
افزایش سن ازدواج دختران و تمایل انها به مجرد بودن فقط و فقط به دلیل بی اعتمادی به مردها ، مشکلات شدید رفتاری مردها ( مثل خساست، شک، لوسی، اعتیادو..) است. تعدادکمی از دخترها دام افکن هستند که جامعه به دلیل مرد سالار بودن همین تعداد را بزرگ نمایی می کند. به علاوه پس از ازدواج تمام قوانین به غیر از مهریه بر علیه زن هستند. که ان را هم نشانه ریاده خواهی زن می دانند. و سعی در کم کزدن ان دارند. فعلا همه نگران سالخورده شدن جامعه هستند. بهتر است بیشتر نگران این باشیم که این مردان لوس و بی اخلاق فعلی که ادعای خدایی دارند به زودی پیر می شوند. حالا هم مادروخواهروزن و بچه حوصله شان را ندارد چه بزسد به ان موقع.
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۰۶:۴۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۷
بنظر من 95درصد مشکل از مشکلات اقتصادی و پر توقع بودن خانم هاست
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۱۷
همش میگن زنا پر توقع اند اما این طور نیست من خودم و ده ها دختر دیگه مثل من دنبال مردی هستیم که حداقل واسه رفاه خانواده تلاشش را بکند نه اینکه پسره اومده میگه ببخشید خونه هم داری؟ یا میگه جهیزیه ات ماشین هم باشد خدایا به کی بگم دردم را
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۷
من یه خانمم که تا ساعت 4 سرکارم
ارشد هم دارم
مهریه ام رو هم از 114 تا بیشتر نمیخوام
اما طرف اومده بهم میگه من هر روز غذای تاره دم می خوام!
بعد هم میگه بجز برای تحصیل (مثلا برای فعالیتهای مفید بیرون نرو).
به جای اینکه بگه توی کارهای خونه کمکت میکنم
به جای اینکه ازادی های مشروع منی رو که 30 سال ازاد زندگی کردم به رسمیت بشناسه
مگر من مریضم برای خودم دردسر بزرگ فراهم کنم؟
کسی که فقط باید بهش برسم و تازه از حقوقم هم براش مایه بذارم و او مثل مردهای سنتی فقط بخواهد تحکم کند و کمک نکند
اسوده خودم که خر ندارم
از کاه و جو اش خبر ندارم