به گزارش «شیعه نیوز»، این کلام الهی است که در سی و سومین آیه
سوره سبأ روایت شده و شباهت زیادی با درد امروز جوانان غرب دارد. این سخن
هر چند قدری دیر بر زبان جاری می شود و مربوط به سرای آخرت است، اما حکایت
از درد پنهانی است که هم اکنون توسط مقام معظم رهبری هشدار داده شده است.
مردم
در آن روز به زورگویان خواهند گفت که؛ درست است كه ما در پذیرش آزاد بودیم
و مقصر و گنهکار، ولى شما هم به عنوان عامل فساد مسئولید و گنهکار، بلكه
سنگ اول به دست ناپاک شما گذاشته شد، به خصوص این که همواره از موضع قدرت
با ما سخن مى گفتید.
مستکبران نه تنها گمراهند بلکه مانع مستقیم
رفتن دیگران هم هستند. از این روست که مبغوض خداوندند. خداوند ابراز تنفر
خود از مستکبران را چنین بیان می کند؛ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ
الْمُسْتَكْبِرِینَ؛ [۱] خداوند مستکبران را دوست ندارد. چراکه استكبار در
برابر حق اولین نشانه بیگانگى از خداست.
منطق غلط
امروزه
مستكبران غالباً براى فرار از حق و همچنین براى گمراه ساختن دیگران به
تهمتی موذیانه متوسل مى شوند و حتى در كتب جامعه شناسی شكلی به اصطلاح
علمى به آن دادهاند؛ آنها مذهب را زاییده جهل بشر و تفسیرهاى مذهبى را
اسطورهها مىنامند!
آنها از این طریق در انحراف افکار عمومی از
توجه به مسائل دینی میکوشند، اما با مذاهب خرافى و ساختگى هرگز جنگ و ستیز
ندارند، مخالفت آن ها تنها با مذاهب راستین است كه افكار انسان ها را
بیدار مى كند و زنجیرهاى استعمار را در هم مى شكند و سد راه مستكبران و
استعمارگران است.
قرآن کریم این نقشه شوم را چنین افشا می کند:
وَإِذَا قِیلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ أَسَاطِیرُ
الأَوَّلِینَ؛ [۲] و هنگامى كه به آن ها گفته شود پروردگار
خداوند در سوره فیل به کوچکی قدرتهای بزرگ جهانی در برابر قدرت الهی اشاره نموده و هشدار داده است
شما چه چیز نازل كرده است؟ در پاسخ مى گویند: (این ها وحى الهى نیست) همان افسانه هاى دروغین پیشینیان است.
اما
چنین نیست که آنها رها شده باشند. قطعاً آنان نیز به سرنوشت پیشینیان خود
دچار می شوند، چرا که این اولین بار نیست كه مستكبران به رهبران الهى
تهمت مى زنند و وحى آسمانى را اساطیر مى شمارند، بلكه «کسانى كه قبل از
آن ها بودند نیز از این گونه توطئهها داشتند، ولى خداوند به سراغ شالوده
زندگیشان رفت و از اساس آن را ویران نمود و سقف از بالا بر سرشان فرود آمد»
و غیر از عذاب دنیا، در روز رستاخیز نیز خدا آن ها را رسوا خواهد ساخت.
[۳]
البته پنداشته نشود که موقعیت طاغیان این زمانه با مستکبران آن
زمان متفاوت است و در جایگاه برتری قرار دارند، بلکه موقعیت پیشینیان نیز
موقعیتی ممتاز بود چنانچه قرآن می فرماید: در چیزهایى به آنان امكانات داده
بودیم كه به شما در آنها [چنان] امكاناتى ندادهایم و براى آنان گوش و
دیدهها و دل هایى [نیرومندتر از شما] قرار داده بودیم و[لى] چون به نشانه
هاى خدا انكار ورزیدند [نه] گوششان و نه دیدگانشان و نه دلهایشان به هیچ
وجه به دردشان نخورد، [۴] و نتیجه آن بود که توان مقابله با خدا را
نداشتند.
خداوند موضع گیری محکمی نسبت به مستکبران اتخاذ نموده و آخرین
بیانیه خود را چنین صادر میکند: «إِنَّكُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ
الْأَلِیمِ؛ شما به طور مسلم عذاب دردناك الهى را خواهید چشید»
خداوند در سوره فیل به کوچکی قدرتهای بزرگ جهانی در برابر قدرت الهی اشاره نموده و هشدار داده است.
اینکه
مستكبران، مردان الهى را به خاطر نو آوری ها و حركت بر ضد مسیر جامعه
هاى فاسد و همچنین نشان دادن خارق عادات متهم به سحر و یا جنون كنند تا در
افكار مردم ساده دل، نفوذ كنند و آن ها را از گرد پیامبران پراكنده سازند
نیز تنها به زمان ما اختصاص ندارد، بلکه برای آن قدمتی طولانی می توان
یافت.
مسحور و دیوانه خطاب کردن موسی نبی علی نبینا و اله و علیه السلام،[۵] نمونه روشنی از این دست اهانت هاست.
حتی
تهمت و ناسزا و قتل و اعدامی که امروزه متوجه مخالفان منافع نامشروع
زورگوهاست نیز به زمان ما اختصاص ندارد تا جایی که واکنش پیامبرانی چون
موسی نبی را
تازیانه الهى آماده است و به زودی بر گرده مستكبران و ظالمان فرود خواهد آمد
هم در پی داشته است؛ «وَإِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَرَبِّكُمْ أَن
تَرْجُمُونِ؛[۶] من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مىبرم از این كه
مرا ـ متهم یا ـ سنگسار كنید.»
تفاوت معیارها
آنچه
مطابق دیدگاه مستکبران امروز به شخصیت انسان ارزش می دهد شهرت، قدرت،
پول، ماشینهای لوکس، خانه های آنچنانی و حتی رنگ پوست است؛ اما مطابق
دستورات دینی نه تنها این معیارها تخطئه شده و ملاکی برای برتری به شمار
نیامده است بلکه در مقابل، تقوا و اخلاق حسنه و خدا جویی ملاک برتری انسان
ها دانسته شده است.
انتقادی که مستکبران به افراد پیرامون پیامبران
و صنف مومنان داشتند ناشی از این تفاوت دیدگاه بود. آن ها می گفتند:
«قَالُوا أَنُوْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ؛ [۷] گفتند: آیا ما
به تو ایمان بیاوریم در حالى كه افراد پست و بى ارزش از تو پیروى
كردهاند؟» اما خداوند این ملاک های پوشالی مستکبران را زیر سوال می برد و
از اهمیت آن می کاهد؛ «وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُم بِالَّتِی
تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى؛ [۸] چنین نیست كه اموال و اولادتان شما
را نزد ما مقرّب سازد.»
اینکه خداوند ملاک هایی مطابق میل آنها بر
نمیگزیند خود عاملی است که خشم آن ها را بر می انگیزاند. حال اگر
خداوند سراى آخرت را تنها براى كسانى قرار داده باشد كه اراده برتری جویی
در زمین و فساد را ندارند [۹] و همین دو عامل (برتری جویی و فساد كه همه
گناهان در آن دو جمعاند) را سبب محرومیت انسان از مواهب سراى آخرت معرفی
کند بر شدت ناراحتی آن ها افزوده خواهد شد.
خداوند موضع گیری
محکمی نسبت به مستکبران اتخاذ نموده و آخرین بیانیه خود را چنین صادر
میکند: «إِنَّكُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِیمِ؛ [۱۰] شما به طور
مسلم عذاب دردناك الهى را خواهید چشید.»
خلاصه، تازیانه الهى آماده است و به زودی بر گرده مستكبران و ظالمان فرود خواهد آمد.
پی نوشت ها:
[۱]. نحل / ۲۳
[۲]. نحل / ۲۴
[۳]. نحل / ۲۶ و ۲۷
[۴]. احقاف / ۲۶
[۵]. اسراء / ۱۰۱
[۶] دخان / ۲۰
[۷]. شعراء / ۱۱۱
[۸]. سبأ / ۳۷
[۹]. قصص / ۸۳
[۱۰]. صافات / ۳۸
انتهای پیام/ ص . خ