۰

چگونه فرزندمان را نمازخوان کنیم

کودکی که تازه به نماز رو آورده با کودکی که چند سالی که در مسیر نماز قرار دارد، یکسان نیست، هر کدام از اینها باید به­ میزانی خاص تشویق شوند.
کد خبر: ۸۲۴۳۵
۱۳:۲۵ - ۲۱ دی ۱۳۹۳
چگونه فرزندمان را نمازخوان کنیم
به گزارش«شیعه نیوز»، حجت‌الاسلام محمد داودی (عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه) گفت: تشویق و تنبیه اقسام گوناگونی دارد که آگاهی از آن برای استفاده بجا از آن‌ها ضرورت دارد. تشویق مادی یا غیر­مادی است، تشویق مادی آن است که برای ایجاد انگیزه در متربی برای تداوم در خواندن نماز، شیرینی، شکلات، دوچرخه، اسباب بازی، لباس و مانند آن را در اختیار او قرار دهیم، تشویق غیر­مادی آن است که به­ جای موارد فوق، از او تعریف و تمجید کنیم، او را الگو معرفی کنیم، نمایندگی کلاس را به او بدهیم و مانند آن.

در تنبیه تقسیم رایج این است که آن را به بدنی و غیر­ بدنی تقسیم می‌کنند و تنبیه بدنی را معادل کتک زدن می‌گیرند، اما به نظر می‌رسد که تقسیم تنبیه به مادی و غیر­مادی جامع‌تر و کامل‌تر است، تنبیه مادی آن است که از عاملی مادی برای بازداشتن متربی از رفتار نامطلوب استفاده شود. این عامل مادی ممکن است کتک زدن باشد که دردی را بر جسم متربی تحمیل می‌کند، ممکن است محروم کردن از شکلات و شیرینی، محروم کردن از غذای مورد علاقه، نخریدن لباس دلخواه، محروم کردن از تماشای فیلم مورد علاقه یا موارد مشابه باشد، روی ترش کردن، از خود راندن، قهر و قطع رابطه، سرزنش کردن، تحقیر، دشنام، محروم کردن از مقام و موقعیت اجتماعی و مانند آن همگی نمونه‌هایی از تنبیه غیر­مادی هستند.

*شرایط تشویق و تنبیه

تشویق و تنبیه در هدایت فرزندان به نماز در صورتی مؤثر و کارآمد است که با رعایت شرایط آن اعمال شود، در غیر این صورت، نه تنها مفید نیست، بلکه می‌تواند ما را از هدف دور کند. مهم‌ترین شرایط تشویق و تنبیه به این شرح است:

اول؛ تشویق بعد تنبیه

زیرا تشویق است که متربی را به سوی نماز سوق می‌دهد و به حرکت وا می‌دارد و تنبیه تنها بازدارنده است نه به حرکت درآورنده.

دوم؛ تشویق و تنبیه رفتار کنید نه شخصیت را

والدین باید رفتار و عمل فرزندان را تشویق یا تنبیه کنند، نه شخصیت فرزند را. آنان به­ خصوص در مقام تنبیه باید به­ گونه‌ای عمل کنند که فرزندشان احساس کند به علت ترک نماز تنبیه شده است؛ نه به علت شخصیتش. حتی گاهی لازم است این مطلب را صریح به فرزند خود گوشزد کنند تا اعتماد عزت نفس و شخصیت او آسیب نبیند.

سوم؛ برخوردی متناسب با عمل او داشته باشید

کودکی که نماز را کامل و در اول وقت می‌خواند با کودکی که نماز را با عجله و آخر وقت می‌خواند یکسان نیستند، همچنین کودکی که تازه به نماز رو آورده با کودکی که چند سالی است که در مسیر نماز قرار دارد یکسان نیستند. هر کدام از اینها باید به­ نوع‌ و میزانی خاص تشویق شوند، کسی که نمازش را در اول وقت می‌خواند، در مقایسه با کسی که نمازش را در آخر وقت می‌خواند، باید بیشتر تشویق شود، همچنین فرزندی که تازه به نماز رو آورده، هرچند نماز را ناقص و در اول وقت به جا نیاورد، در مقایسه با فرزندی که دو سال از او جلوتر است، باید بیشتر تشویق شود؛ چرا که او فعالیت بیشتری انجام داده و پیشرفت بیشتری داشته است. این مطلب در مورد تنبیه هم صادق است.

چهارم؛ برخورد به­ هنگام داشته باشید

فرزند خردسال ما هنگامی که برای اولین بار نماز پدر یا مادرش را تقلید می‌کند، اگر بلافاصله تشویق شود، این رفتار در او تثبیت می‌شود؛ اما اگر با فاصله و مثلاً بعد از دو روز تشویق شود، از تأثیر این تشویق کاسته خواهد شد.

تنبیه نیز همین گونه است، فرزندی که نماز خود را مرتب می‌خوانده، در صورتی که عمداً و بدون دلیل موجهی نمازش را ترک و به آن بی‌توجهی کند، اگر در همان هنگام به او تذکر داده شود، این تذکر می‌تواند مؤثر باشد؛ اما اگر فاصله زیاد شد، به همان میزان از تأثیر آن کاسته خواهد شد.

پنجم؛ دلیل برخوردتان روشن باشد

تشویق و تنبیه هنگامی حرکت دهنده و باز دارنده است که فرزند ما بداند برای کدام کارش تنبیه یا تشویق شده است؛ اما اگر بیشترین تشویق و شدیدترین تنبیه صورت بگیرد، ولی فرزند ما نداند برای چه چیزی تشویق یا تنبیه شده هیچ تأثیری نخواهد داشت. بنابراین، در هنگام تشویق و تنبیه باید به فرزند گوشزد شود که برای کدام رفتار تشویق یا تنبیه شده است.

ششم؛ برخوردی ویژگی­‌های رشدی او داشته باشید

تشویق و تنبیه باید متناسب با ویژگی­‌های شخصیتی فرزند در مرحله خاصی از رشد باشد که فرزند در آن قرار دارد، برای توضیح باید به این مطلب توجه داشت: هنگامی که انسان نیازی را در خود احساس کند برای تأمین آن به فعالیت می‌پردازد و آنچه انسان را به حرکت در می‌آورد همین احساس نیاز است. از سوی دیگر، نیازهای انسان همگی از یک جنس نیستند و همه آن‌ها در یک زمان و در یک مرحله از رشد بروز و ظهور پیدا نمی‌کنند. چنان­ که مازلو گفته است:

«انسان پنج نوع نیاز دارد، اولین نوع نیاز انسان نیازهای فیزیولوژیک از قبیل نیاز به غذا، آب، دمای مناسب و درد نداشتن است، این نیازها در واقع نیازهای حیاتی است که بدون تأمین آن‌ها انسان نمی‌تواند به زندگی خود ادامه دهد، نیازهای نوع دوم نیازهای ایمنی است که پس از تأمین نیازهای دسته اول بروز و ظهور پیدا می‌کند. انسان علاوه بر نیاز به غذا و آب و ...، به این نیز نیاز دارد که زندگی و موقعیت خانوادگی و شغلی و اجتماعیش در معرض تهدید و نابودی نباشد، نیاز نوع سوم نیاز به محبت و تعلق‌پذیری است که پس از تأمین نیازهای نوع اول و دوم بروز و ظهور می‌یابد، هر انسانی نیاز دارد با دیگران ارتباط و به خانواده، محله و جامعه‌ای تعلق داشته باشد. چنانکه نیاز دارد کسانی را دوست بدارد و متقابلاً کسانی هم او را دوست بدارند، همچنین هر انسانی دوست دارد از عزت نفس، اعتماد به نفس و شایستگی برخوردار بوده و مورد توجه دیگران قرار بگیرد. این چهارمین نوع نیاز یعنی نیاز به احترام است. بالاترین نیاز که در هر انسانی وجود دارد نیاز به خودشکوفایی است، هر انسانی دوست دارد استعدادهای خود را شکوفا کرده و وجود خود را رشد داده به کمال برساند».[۱]

معمولاً در دوران کودکی نیازهای نوع اول اهمیت بیشتری دارد، آب نبات، بستنی، اسباب بازی و مانند آن، در این دوره می‌تواند ابزار تشویق باشند. از طرفی محروم کردن از این امور می‌تواند تنبیهی برای او باشد. همچنین نیازهای ایمنی و نیاز به محبت و تعلق‌پذیری نیز در این دوره برای کودک مهم است و به همین جهت، محبت کردن، پذیرفتن کودک و در مقابل قهر کردن، از خود راندن و نپذیرفتن برای تشویق و تنبیه قابل استفاده است.

به موازات رشد کودک، نیازهای نوع اول برای او کم اهمیت و نیازهای دیگر مهم­‌تر می‌شود، به تدریج که فرزند ما بزرگ­تر می‌شود و وارد دوره نوجوانی و جوانی می‌شود نیاز به احترام هم برای او مهم می‌شود و دوست دارد مورد احترام دیگران قرار بگیرد و تحسین و قدردانی شود. در این دوره تشویق‌­های مادی تأثیر چندانی ندارد و گاه ممکن است عکس­‌العمل منفی او را به دنبال داشته باشد و آن را به­ گونه‌ای تحقیر خود بداند.

در مراحل بالاترِ رشد، نیاز به خودشکوفایی نیز برای وی اهمیت پیدا می‌کند، کسی که به این مرحله رسیده باشد، هیچ­ یک از موارد پیشین برایش چندان اهمیت ندارد و آنچه او را به حرکت در می‌آورد و انگیزه رفتار او می‌شود، نتایجی است که رفتارهای او بر رشد و تکامل او دارد.

پس از روشن شدن انواع و شرایط تشویق و تنبیه به بیان شیوه‌های تشویق و تنبیه در هدایت فرزندان به نماز می‌پردازی، از آنجا که برخی شیوه‌های تشویق و تنبیه مشترک و بیشتر آن‌ها با یکدیگر متفاوت است، نخست شیوه‌های خاص تشویق، پس از آن شیو‌ه‌های خاص تنبیه و در پایان شیوه‌های مشترک تشویق و تنبیه را بیان می‌کنیم.

*شیوه‌های تشویق

-تحسین زبانی
-اعلام رضایت و محبت
-دعای خیر

خداوند متعال به پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) دستور می‌دهد تا به افرادی که زکات مال خود را می‌پردازند دعای خیر کند و بر آنها درود بفرستد که این کار مایه آرامش آنها می‌شود، «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ‏ سَکَنٌ‏ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیم‏»[۲] دعای خیر شما برای فرزند نشان دهنده بیشترین رضایت و محبت به فرزند است و تأثیری قاطع در تداوم رفتار مطلوب در فرزند دارد.

-دادن هدیه

آنچه مهم است دادن هدیه است و مبلغ و ارزش مادی آن چندان مهم نیست. بنابراین، والدین در هدیه دادن باید از خرید هدیه‌های گرانقیمت و تجملاتی بپرهیزند، زیرا این کار هم سطح توقعات کودک را بالا می‌برد، هم از نظر اقتصادی خانواده را دچار مشکل می­‌کند.

-وعده دادن

همیشه نمی‌توان منتظر ماند تا فرزند گام جدیدی در نماز بردارد و به همین جهت، گاه لازم است در پیمودن مسیر رشد تسریع شود. در این موارد می‌توان از «وعده» استفاده کرد؛ به این صورت که به فرزند بگوییم اگر نمازت را سر وقت بخوانی، اسباب بازی مورد علاقه‌ات را برایت می‌خرم. این کار می‌تواند عاملی برای تسریع در پیشرفت فرزند در نماز باشد. البته وعده‌ای داده شود که قابل اجرا برای والدین باشد و حتماً به وعده خود عمل کنید. پیامبراکرم(ص) فرمود: کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنان مهربان باشید و به وعده‏‌ای که به آنان داده‌اید، وفا کنید.[۳]

در پایان توجه به این نکات نیز لازم است که به تدریج باید از تشویق‌های مادی به سوی تشویق­‌های معنوی حرکت کرد و از دفعات تشویق کاست تا نماز برای فرزند درونی شود. به عبارت دیگر، نباید به­ گونه‌ای از ابزارهای تشویق استفاده کنیم که فرزند ما تنها برای دستیابی به جایزه و تحسین و مانند آن نماز بخواند. تشویق باید به منزله ابزاری برای هل دادن فرزند به نماز و شروع­‌کننده باشد، نه به منزله عامل اصلی تداوم آن، به عبارت دیگر، تشویق باید استارت باشد، نه موتور محرکه.

مرحوم آیت الله بروجردی می‌فرمودند: در دوران نوجوانی هنگامی که پیش از اذان صبح برای نماز بیدار می‌شدم، والدین مقداری پول زیر سجاده‌ام می‌گذاشتند؛ ولی هنگامی که پیش از اذان بیدار نمی‌شدم، چیزی زیر سجاده نبود. همین باعث شد که من نماز شب را ادامه بدهم، اما به تدریج که لذت نماز شب را درک کردم آن را ترک نکردم.[۴]

* شیوه‌های تنبیه

چنان­که پیش از این گفته شد، تنبیه بازدارنده است و برای جلوگیری از رفتار نادرست و تثبیت آن استفاده می‌شود. برای مثال، اگر قبلاً نماز را در اول وقت می‌خوانده، اکنون در اول وقت نخواند؛ یا گاهی نماز صبحش قضا بشود؛ یا نماز را در برخی موارد نخواند. در این­ گونه موارد برای جلوگیری از تکرار این رفتارها که در واقع نوعی انحراف و عقب‌گرد است باید از تنبیه استفاده کرد. در اینجا برخی از مراحل و شیوه‌های تنبیه را بیان می‌کنیم.

-تغافل و چشم‌پوشی

لزومی ندارد به محض مشاهده اولین سستی در امر نماز به فرزند هجوم برد و تنبیه کرد. زیرا ممکن است به خود بیاید و به مسیر صحیح بازگردد. علاوه بر این که این کار مانع اصطکاک و برخورد والدین با فرزند هم می‌شود. البته، اگر تغافل مؤثر واقع نشد، نوبت تذکر است.

-تذکر

تذکر به­ معنای یادآوری است. تذکر نیز مراتبی دارد. در گام اول والدین بایستی به صورت عمومی و بدون اشاره به شخص خاطی درباره ضرورت نماز و لزوم پایبندی به آن سخن بگویند. اگر تذکر عمومی مؤثر واقع نشد، نوبت تذکر خصوصی است. والدین باید بسیار نرم و با محبت و به صورت مخفیانه به فرزند خود یادآوری کنند که نماز دستور الهی است و در هیچ وضعیتی نباید تعطیل شود. اگر تذکر مخفیانه کارگر نیفتاد، می‌توانند به صورت آشکار به او تذکر دهند.

-محروم کردن

هنگامی که هیچ یک از موارد فوق مؤثر واقع نشد، والدین می‌توانند او را از دیدن برنامه مورد علاقه‌اش یا از بازی کردن با اسباب بازی مورد علاقه‌اش باز دارند و به او بگویند: در صورتی می‌تواند از این برنامه‌ها استفاده کند که وظیفه نماز خود را (متناسب با انتظاراتی که از او وجود دارد) انجام دهد. روشن است که در محروم کردن نیز باید گام به گام حرکت کرد و به یکباره او را از همه چیز محروم نکرد.

-قهر کردن

قهر در واقع نوعی محروم کردن است، محروم کردن از ارتباط و محبت والدین، در این شیوه نیز لازم است والدین به تدریج و گام ­به­ گام اقدام کنند. در مرحله اول باید به فرزند خود روی‌ترش کنند و چندان با روی باز با او برخورد نکنند و حتی جواب سلام او را ندهند.

یکی از اصحاب امام کاظم(علیه السلام) از فرزند خود نزد امام شکایت کرد. امام(علیه السلام) فرمود: «لَا تَضْرِبْهُ وَ اهْجُرهُ وَ لَا تُطِل»؛[۵]‏ او را نزن، با او قهر کن ولی طولانی نباشد!

-تنبیه بدنی

تنبیه بدنی اگر با رعایت شرایط انجام شود، می‌تواند نقش مهمی در اصلاح رفتار ایفا کند. به همین جهت، تنبیه بدنی یکی از شیوه‌های تربیت مورد توجه است. البته باید توجه داشت که این شیوه آخرین شیوه و در صورت ناکارامدی دیگر شیوه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در آموزه‌های دینی نیز گرچه تنبیه بدنی یک شیوه رایج تربیت به شمار نیامده، اما استفاده از آن با رعایت شرایط خاص و در آخرین مرحله، اجازه داده شده است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) می‏فرماید: «مُرُوهُم بالصَّلوهِ وَ اضْرِبُوهُم عَلَیها لِعَشْر»؛[۶] فرزندانتان را به نماز امر کنید و در ده سالگی آنها را برای نماز بزنید. در روایتی که پیش از این از امام موسی کاظم(علیه السلام) نقل کردیم، ایشان به جای زدن، قهر را توصیه می‌کند و این نشان می‌دهد که زدن، آخرین شیوه است.

*شرایط تنبیه بدنی

۱-تنبیه به انگیزه اصلاح

والدین نباید برای انگیزه‌های دیگری مانند عقده‌گشایی و تشفی­ خاطر و انتقام‌گیری به تنبیه فرزند خود اقدام کنند. چرا که در این صورت، هم اثر تربیتی تنبیه کم می‌شود، هم فرزند از والدین متنفر شده و چه­ بسا حس انتقام‌جویی نیز در او بر‌انگیخته شود. بنابراین، والدین یا مربی باید در حالت عادی و نه در حالت خشمگینی و ناراحتی اقدام به تنبیه کنند.

۲-بیان دلایل تنبیه

این توضیحات موجب می‌شود اثر بازدارندگی و اصلاحی تنبیه بدنی افزایش پیدا کند و در ضمن از اثرات مخرب تنبیه بدنی مانند پیدایش احساس بیزاری و حس انتقامجویی در فرزند جلوگیری شود.

۳-به اندازه بودن

هدف از تنبیه به رخ کشیدن قدرت والدین یا آسیب زدن به کودک نیست؛ هدف اصلاح رفتار اوست. بر اساس آموزه‌های دینی، تنبیه نباید از سه ضربه بیشتر باشد و در برخی روایات تا پنج و شش ضربه هم اجازه داده شده و از سوی دیگر نباید به­ گونه‌ای باشد که موجب سرخی یا کبودی بدن کودک بشود. همچنین قسمت­های حساس بدن مانند صورت و سر نباید در معرض تنبیه بدنی قرار بگیرد. از مجموع این روایات فهمیده می‌شود که تنبیه بدنی باید به­ گونه‌ای باشد که فرزند متوجه اوج ناراحتی ما و بزرگ بودن اشتباهش شود.

۴-در حضور دیگران نبودن

تنبیه بدنی نباید در حضور دیگران انجام شود که این موجب تحقیر و شکسته شدن شخصیت کودک می‌شود.

۵-ثبات

هرگاه از کودک رفتار ناشایست صادر شد، باید تنبیه شود. تنبیه نا منظم، در کودک نوعی حیرت و سرگردانی به وجود می‌آورد؛ او نمی‌داند که آیا این رفتار نادرست و مستحق تنبیه است یا درست و غیر­مستحق تنبیه و به همین امر از اثر تنبیه می‌کاهد.

۶-آماده کردن واسطه

در تنبیه نباید پدر و مادر هر دو به تنبیه فرزند خود بپردازند. پیش از اقدام به تنبیه والدین باید با یکدیگر هماهنگ باشند، به­ گونه‌ای که یکی از آن‌ها واسطه شود و از دیگری بخواهد تا از تنبیه صرف نظر کند و او این کار را مشروط به تعهد فرزند به ادای نماز بداند. اگر فرزند تعهد کرد، تنبیه لغو می‌شود؛ ولی اگر پافشاری کرد و تعهد نکرد، پس از اولین ضربه، واسطه جدی‌تر وارد شود و وساطت کند و تنبیه تمام شود.

*پی‌نوشت‌ها:

[۱]. فیست و فیست، نظریه‌های شخصیت، ص ۵۹۱ ـ ۵۹۶.
[۲]. توبه: ۱۰۳.
[۳]. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): أَحِبُّوا الصِّبْیَانَ وَ ارْحَمُوهُمْ وَ إِذَا وَعَدْتُمُوهُمْ شَیْئاً فَفُوا لَهُم(عاملی، وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۱۳۴).
[۴]. محمد داودی، خانه بهشتی
[۵]. مجلسی، بحارالأنوار، ج ۱۰۱، ص ۹۹.
[۶]. ابن ابی جمهور، عوالی اللثالی، ج ۱، ص ۲۵۲.

انتهای پیام/ ن . ش
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: