در میان انتخابهایی که بشر در معرض آن قرار دارد شاید هیچ انتخابی مهمتر از انتخاب همسر نباشد. بنابراین هر انتخابی که مهمتر باشد ملاکهای آن نیز از ارزش بالاتری برخوردارند. در انتخاب همسر نیز برخی ملاکها فردی است و برخی دیگر گروهی و مشترک. این ملاکها در مجموع میتواند متأثر از محیطی باشد که فرد در آن پرورش یافته و شخصیت وی شکل گرفته و نیز فرهنگهایی که در یک جامعه غلبه یافته است.
همه ما میدانیم با تغییرات فرهنگی رخ داده در جامعه بویژه از دهه 60 به این سو، ملاکهای انتخاب همسر نیز دستخوش تغییراتی شدهاند. سبک زندگی پدران و مادران دیروز با پدران و مادران امروز و دختران و پسران مجرد گذشته و حال به خوبی گواهی بر این بحث است. به همین دلیل این موضوع تا کنون مورد علاقه پژوهشگران و محققان بوده است که ملاکهای انتخاب همسر را در دهههای مختلف بررسی کرده و آنها را با یکدیگر بسنجند. اما یکی از نکات مهم این سنجشها و بررسی ، تغییر ملاکهای انتخاب همسر از نگاه دو جنس است.
جبرائیلی کارشناس ارشد روانشناسی خانواده درمانی، دانشجوی دکتری روانشناسی سلامت و مدرس دانشگاه خوارزمی، با بیان این که مطالعه ملاکهای انتخاب همسر تاریخچه طولانی دارد و به هفت دهه پیش بر میگردد، گفت: با وجود این، تحقیقات جدید دربارهی انتخاب همسر از اواخر قرن بیستم شروع شده است.
وی با بیان این که به دنبال تحولات رخ داده، تغییر ملاکهای انتخاب همسر دختران و پسران کشورمان دور از انتظار نیست و یافتههایی که برخی پژوهشگران در سالهای اخیر ارائه دادهاند نیز حاکی از چنین تغییراتی است در عین حال تصریح میکند: البته همه پژوهشگران با چنین دیدگاهی موافق نیستند و یافتههایی گزارش کردهاند که حاکی از پایبندی جوانان ایرانی به ملاکهای سنتی در انتخاب همسر است.
جبرائیلی به تحقیقات «بأس» درباره ملاکهای همسرگزینی در 37 فرهنگ متفاوت که چند دهه پیش انجام شده است اشاره کرده و میگوید: این بررسی نشان داد که با وجود پراکندگیهای منحصر به فرد فرهنگی مربوط به هر نمونه، اگرچه اشتراک عمدهای میان تمام نمونهها وجود دارد، در عین حال هر فرهنگ در ملاکهای همسرگزینی، ویژگیهای خاص خود را دارد.
نگاه دختران و پسران به سن ازدواج و اختلاف سنی زوجین
مدرس دانشگاه خوارزمی که خود به بررسی ملاکهای انتخاب همسر دختران و پسران پرداخته و تفاوتهای ملاکهای انتخاب همسر در دو جنس را در 375 دانشجو شامل 168 پسر و 207 دختر متأهل و مجرد مورد بررسی قرار داده است، میگوید: سن مطلوب برای ازدواج از نظر پسران 26 سال و از نظر دختران 25 سال است. همچنین میانگین مناسبترین اختلاف سنی بین دختر و پسر از نگاه پسران 2.58 و از نظر دختران 4.45 بوده است.
وی میافزاید: به عبارتی دختران علاقهمندند همسران بزرگتر از خود و اختلاف سنی بیشتری با زوج داشته باشند.
ملاک هایی که پسران به آنها بیشتر و کمتر اهمیت میدهند
جبرائیلی درباره ملاکهای انتخاب همسر در دو جنس نیز میگوید: بر اساس بررسی انجام شده برای پسران ملاکهایی مانند جذابیت عشقی متقابل، نداشتن رابطه جنسی قبلی، سلامتی، فراهمکننده موقعیت نشاطانگیز، شخصیت قابل اتکاء، ثبات هیجانی و پختگی عاطفی بیشترین اهمیت را دارد و ملاکهای زمینهی تحصیلی مشابه، آینده مالی خوب، تشابه در عقاید سیاسی، دست پخت خوب، خانهدار بودن، کوشایی و ارتقاجویی کمترین اهمیت را دارد.
ملاک های مورد اهمیت دختران در انتخاب همسر
به گفته وی، اما برای دختران، شخصیت قابل اتکاء، ثبات هیجانی و پختگی عاطفی، موقعیت اجتماعی خوب، اهل فرزند و خانوادهداری، فراهمکننده موقعیت نشاط انگیز و اهل معاشرت بودن، مهمترین ملاکها و دستپخت خوب و خانهدار بودن، خوش قیافه بودن، زمینهی تحصیلی مشابه، تشابه در عقاید سیاسی، تحصیلات و هوش کماهمیتترین ملاکها هستند.
فرق دختران و پسران دهه 60 و نود
کاهش اهمیت خوشقیافه بودن مرد و افزایش اهمیت آینده مالی خوب
این دانشجوی دکتر روانشناسی سلامت با بیان این که مقایسه زنان دهه شصت با زنان دهه نود نیز نشاندهندهی آن است که در ترجیح ملاکهای داشتن آینده مالی خوب، کوشا و ارتقاجو بودن و خوشقیافه بودن تفاوت معناداری وجود دارد تصریح میکند: این تفاوتها حاکی از آن است که برای زنان دهه نود اهمیت کوشابودن و ارتقاجویی و خوش قیافه بودن مرد کاهش یافته و اهمیت داشتن آینده مالی خوب افزایش پیدا کرده است.
وی تأکید میکند: پسران در مقایسه با دختران، در انتخاب خود به زیبایی و جذابیت جسمانی اهمیت بیشتری میدهند، در حالی که برای دختران وضع مالی و تعهد مرد مهمتر است.
جبرائیلی تصریح میکند که تفاوت بین دو جنس از لحاظ ملاکهایی که نشانگر زیبایی است، مانند خوش قیافه بودن و جذابیت جسمانی و ملاکهایی که میتواند نشانگر توانایی مالی و تعهد باشد، مانند توانایی مالی خوب، توانایی خوب برای کسب درآمد، کوشایی و ارتقاجویی، شخصیت قابل اتکا و ثبات هیجانی و پختگی عاطفی معنادار است.
وی با اشاره به اهمیت زنان به توانایی مالی مرد میگوید: نظریه تکاملی انتخاب همسر علت اهمیت دادن زنان به ملاکهایی را که با توانایی مالی و تعهد وابسته است این گونه توجیه میکند که زنان کمتر از مردان فرصت بچهدار شدن دارند؛ زیرا حداکثر طی دورهای 25 ساله توانایی بچهدار شدن داشته و هر بارداری نیز 9 ماه طول میکشد. بدین ترتیب، پیشبینی میشود زنان ویژگیهایی را در همسر بالقوه ارزشمند بدانند که با توانایی کسب درآمد و تعهد، بیشتر مرتبط است.
چرا سن بالاتر پسران برای دختران اهمیت دارد؟
مدرس دانشگاه خوارزمی در توضیح ترجیح زنان برای انتخاب مردانی با سن بیشتر از خود میگوید: مردان با سن بیشتر احتمالاً به منابع حمایتگری بیشتری دسترسی دارند.
جبرائیلی یک نکته دیگر را در این مصاحبه مورد اشاره قرار میدهد و آن این که مقایسهی ملاکهای انتخاب همسر در نزد دختران و پسران حال حاضر با ملاکهای مطرح در اوایل دهه شصت، حاکی از آن است که در طول سه دهه گذشته، دستکم چند تغییر در مهمترین ملاکهای انتخاب همسر زنان و مردان را میتوان شناسایی کرد.
تغییرات ملاکهای انتخاب همسر دهه 90 نسبت به دهه 60
وی از افزایش اهمیت آینده مالی خوب مردان برای زنان، کاهش اهمیت کوشا و ارتقاجو بودن همسر بالقوه هم برای مردان و هم برای زنان، افزایش اهمیت خوش قیافه بودن همسر برای مردان و کاهش اهمیت این ملاک برای زنان و نیز کاهش اهمیت نداشتن رابطه جنسی قبلی زنان برای مردان به عنوان چند تغییر در ملاکهای دیروز و امروز انتخاب همسر نام میبرد.
به گفته این محقق، برای درک این تغییرات، لازم است به تحولات کشور درچند دهه گذشته نگاهی داشته باشیم؛ چرا که در طول سی سال گذشته، به دلیل تحولات اجتماعی و تغییرات سریعی که در ساختار اجتماعی ایران پدیده آمده، شکل و ساخت و نقش خانواده دگرگون شده و به تبع آن، وضعیت ازدواج جمعیت ایران نیز دستخوش تغییر شده است.
عوامل موثر بر تحول وضع ازدواج در ایران
وی از جمله عوامل مؤثر در تحول وضع ازدواج جمعیت ایران، به افزایش شهرنشینی، فروپاشی خانواده گسترده و شبکه خویشاوندی، افزایش سواد عمومی و تحصیلات، به ویژه تحصیلات زنان و اشتغال بیشتر آنان در فعالیتهای بیرون از خانواده، افزایش هزینهی زندگی، به ویژه هزینه مسکن، جهیزیه، کاهش ارزش اقتصادی و افزایش هزینه فرزند، رواج نسبی تفکر عقلانی و اشاعه نوآوریها اشاره میکند.
علت افزایش اهمیت ارزشهای مادی نزد دختران
جبرائیلی معتقد است افزایش اهمیت ارزشهای مادی نسبت به ارزشهای فرامادی در بین ملاکهای زنان برای انتخاب همسر میتواند ناشی از فرآیند جامعهپذیری آنها در دوران ساخت شخصیتشان و دسترسی کمتر آنها به منابع مالی و اقتصادی در خانواده باشد، بهطوری که امنیت سازنده در آنها درونی نشده است. این افزایش در اهمیت آینده مالی همسر، همراه با کاهش اهمیت خوش قیافه بودن و کوشا و ارتقاجو بودن او میتواند نشانهای از به وجود آمدن نوع جدیدی از ارزشها باشد که تأکید آن بر به دست آوردن منابع بیشتر و مادیگرایی بیشتر است که این منابع بیشتر، بدون تلاش به دست آمده است.
افزایش ازدواجهای ناموفق با جایگزینی ارزشهای مادی به جای ارزشهای سنتی و مذهبی
به گفته وی، در گذشته، هنجارها و ارزشهای دینی یکی از منابع بسیار مهم همسرگزینی و راهنمایی کننده افراد در زندگی اجتماعی جامعه ما بوده است؛ ولی این اقتدار سنتی، جای خود را به ارزشهای غیرسنتی داده است. علت پایبندی کمتر پسران به ارزشهای سنتی و مذهبی، میتواند ناشی از آزاد گذاشته شدن بیشتر مردان در دنبال کردن خواستههای خود باشد.
این دانشجوی دکتری روانشناسی سلامت اعتقاد دارد: البته تغییر الگوی همسرگزینی از سبکهای سنتی به سمت سبکهای مدرن در میان جوانان جامعه ما، چندان با ازدواج موفق همراه نبوده است. شاخصهای ازدواج موفق، همچون پایداری زناشویی، تداوم، رضایت، سازگاری و تعهد، در سبکهای همسر گزینی سنتی بیشتر تداوم دارد. هرچند در سبکهای همسرگزینی سنتی، به شاخص عشق و علاقه کمتر توجه شده و ارزشها و تعهد و اصالت خانوادگی بیشتر، به تداوم و سازگاری بیشتر نیز میانجامد.
تاثیرپذیری از ارتباطات جهانی و مدرنیته در ملاکهای ازدواج
این کارشناس ارشد مشاوره خانواده درمانی خاطرنشان میکند: تغییر الگوی همسرگزینی در جامعه ایرانی متأثر از تغییر روستانشینی به شهرنشینی و تغییرات اقتصادی و تأثیرپذیری از ارتباطات جهانی و مدرنیته است. ازدواج و همسرگزینی بر اساس شاخصهای مدرن در فرهنگ غربی، مبتنی بر تحولات اجتماعی است. این بسترها در جامعه ایرانی وجود ندارد؛ اما شاخصهای آن بهطور شکلی در میان جوانان رواج پیدا کرده است و به سردرگمی و ناپایداری همسرگزینی جوانان ایرانی انجامیده و به ناپایداری ازدواج کمک کرده است.
تاثیر نوع ملاکها در افزایش جدایی زوجین
وی میافزاید: جوانان با این توضیح که در نگرش خود، نگاهی مدرن به انتخاب همسر پیدا کرده و عشق و علاقه و آشنایی اولیه را در رأس قرار داده و پذیرش والدین را چندان مهم ندانسته و ارزشهای شخصی را مهمتر دانستهاند، اما بطور جدی به اقتصاد و فرهنگ و ارزشهای خانواده وابستهاند و استقلال ندارند. همین موضوع سبب شده در تعارضی دوگانه قرار داشته، در زمینهی ارزشها در بنبست قرار بگیرند. این تعارض و جدال بین سنت و مدرنیته به دلیل نبود بسترهای اجتماعی، معضل بزرگی در سردرگمی همسرگزینی و پیامدهای بعدی آن در ازدواج است. به همین دلیل، به رغم آشنایی و انتخاب عاشقانه در همسرگزینی، جدایی در سالهای اول پیوند زوجینی که زندگی مشترک را با عشق و انتخاب شروع کردهاند افزایش یافته است.
وی تأکید میکند: با توجه به نقش و اهمیت ملاکهای انتخاب همسر در استحکام و دوام خانوادهها و با توجه به جوان بودن جمعیت ایران و افزایش روزافزون موارد ازدواج و اهمیت این موضوع سرنوشتساز در ارتقای سلامت جسمی و روانی و اجتماعی خانواده و در نهایت جامعه، توجه به چگونگی ملاکهای انتخاب همسر و مسئلهی ازدواج باید برای سیاستگذاران و برنامهریزان فرهنگی مهم باشد و آموزشهای منطقی و تخصصی در این زمینه ضروری به نظر میرسد.
جبرائیلی همچنین میافزاید: از سویی دیگر، بررسی مداوم و همگامشدن با تغییرات فرهنگی در این زمینه مسوولان کشور را در برنامهریزی اصولیتر و کاربردیتر برای مدیریت این تغییرات یاری خواهد کرد.
انتهای پیام/ س.ع
منبع: شفقنا