حال سوال این است چه عواملی موجب شده است ملک عبدالله به چنین ریسکی دست بزند یا اینکه چه ارتباطی می تواند بین تحولات داخلی و تحرکات خارجی عربستان وجود داشته باشد ؟
برخورد ملک عبد الله با مفتیهای وهابی ؛جدی یا جنگ زرگری؟
دستکم دو عامل را می توان در این خصوص موثر دانست : نخست اینکه عربستان در چارچوب ائتلاف به اصطلاح ضد داعش یکی از ستون های اصلی این ائتلاف به شمار می رود و این ائتلاف طی نشست هایی که تاکنون در سطوح مختلف برگزار کرده است تعهداتی را بردوش اعضاء در جهت مقابله با داعش و دیگر گروههای تکفیری گذاشته است که آنها را خواسته یا ناخواسته به برچیدن گام هایی در این زمینه ملتزم می کند .
دوم اینکه خود کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله عربستان امروزه در معرض تهدید تفکر داعشی بخصوص از ناحیه اعلام خلافت اسلامی از سوی ابوبکر بغدادی قرار گرفته است که مردم عربستان و بخصوص فارغ التحصیلان مدارس مذهبی را به بیعت از وی تشویق و تحریم می کند .
در چنین وضعیتی همچنانکه در بیانیه اخیر نشست سران شورای همکاری خلیج فارس در دوحه قطر نیز مشاهده شد اعضای این شورا بیانیه از پیش تهیه شده این شورا را به تصویب رساندند که رد آن بر اتخاذ راهکارهای فرهنگی و فکری با داعش و گروههای تکفیری تاکید و تصریح شده است . همین نکته در نشست وزرای امور خارجه ائتلاف به اصطلاح ضد داعش در نشست بروکسل نیز مورد تاکید قرار گرفته بود که ریاست آن را جان کری وزیر امور خارجه آمریکا برعهده داشت و در واقع بیانیه نشست دوحه در خصوص مبارزه با تروریسم با در نظرگرفتن مصوبات نشست بروکسل تهیه و تنظیم شده بود .
با رد نظر گرفتن این دو عامل می توان به این نتیجه رسید که عربستان هم به لحاظ نگرانی های داخلی خود که از سوی مفتی های آل شیخ احساس می کند و همچنین با توجه به دیون و تعهداتی که در برابر ائتلاف ضد داعش دارد، به ایجاد محدودیت برای فعالیت مفتی های این کشور دست زده است و این بدین مفهوم است که دولت عربستان و در راس آن ملک عبد الله با اتکاء به ائتلاف و در راس آن غرب به برخورد با آل شیخ و مفتی های وهابی روی آورده است که این می تواند واکنش پیش بینی نشده آنها را به همراه داشته باشد. البته با توجه به روابط و همکاری گسترده ای که در طی چندین دهه گذشته بین آل سعود و آل شیخ وجود داشته است و همچنین با توجه به اینکه صدور فتاوی مفتیهای عربستان در تحریک جوانان سعودی و دیگر تکفیریها به شرکت در جنگ سوریه با واسطه و مجوز دولت عربستان صورت گرفت از این رو این احتمال مطرح است که برخورد کنونی دولت عربستان و شخص ملک عبد الله با مفتیها و تکفیری ها جنبه جنگ زرگری داشته باشد.
جدی بودن یا نبودن تنش بین دولت ملک عبدالله و آل سعود و مفتی های تحت کنترل آن زمانی مشخص خواهد شد که واکنش آل شیخ و مفتی ها به این برخوردها مشخص شود. از این دید در صورتی که واکنش مفتی ها و ال شیخ نیز نسبت به اعمال محدودیت ملک عبد الله علیه آنها شدید باشد در این صورت بدین معنی خواهد بود که تنش بین دو طرف جدی است اما اگر این واکنش ها ضعیف باشد در این صورت احتمال جنگ زرگری قوت خواهد گرفت اما مهمترین پیام آن این خواهد بود که عربستان باز با لطایف الحیل خاص غرب را در خصوص مقابله ریشه ای با مبانی فکری و عقیدتی تکفیری ها فریب داده است که مهمترین پایگاههای آنها در عربستان قرار دارد .
گستره تحرکات خارجی و منطقه ای عربستان
این تحرکات گستره وسیعی را شامل می شود:
در منطقه حوزه خلیج فارس محور تحرکات عربستان بر بازسازی شورای همکاری خلیج فارس و سروسامان بخشیدن به اوضاع آشفته آن قرار دارد تا از این طریق بتواند بخشی از موازنه منطقه ای را که فکر می کند به نفع ایران در حال رقم خوردن است به نفع خود تغییر دهد . بر این اساس عربستان به واسطه کویت توانست حداقل برای حفظ ظاهر هم که شده تنش های چندین ماهه گذشته بین خود و قطر را برطرف سازد و در نشست دوحه بر تشکیل نیروی دریایی مشترک بین اعضای شورا توافق کنند .
بخش دیگری از تحرکات عربستان به برگزاری رزمایش های نظامی مشترک با کشورهای غربی مربوط می شود و در چند هفته اخیر چندین رزمایش برگزار شده . همچنین نقش و سایه عربستان در بخش دیگری از توافقات نظامی محسوس است که از جمله آنها می توان به انعقاد توافق نظامی بین بحرین و انگلیس در خصوص تاسیس پایگاه نظامی بریتانیا در منطقه سلمان منامه اشاره کرد که امکان بازگشت انگلیس را به خلیج فارس بعد از چند دهه فراهم می کند.
از دیگر توافقات نظامی جدید که باز نقش و سایه عربستان محسوس است می توان به توافق اخیر در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس در دوحه برای ایجاد نیروی دریایی مشترک بین این شورا اشاره کرد که ظاهرا پایگاه آن در بحرین خواهد بود .
از دیگر سو در پی سفر متعب بن عبد الله رئیس گارد ملی عربستان به آمریکا، محمد بن نایف وزیر کشور عربستان نیز به واشنگتن سفر کرد و همانند متعب بن عبد الله با اغلب مقامات سیاسی ، امنیتی و قانونگذاری آمریکا دیدار و گفتوگو کرد . دو تعبیر و دیدگاه در این زمینه مطرح است : نخست اینکه این سفر در رقابت با متعب برای جلب توجه و نظر آمریکا احراز جانشینی ملک عبد الله صورت گرفته است ( البته در این میان برخی نیز بر این عقیده اند که آمریکا به طور نامحسوس از رقابت میان این دو به عنوان فرصتی برای تست و محک زدن توانمندی های آنها برای جانشینی استفاده می کنند و راز دیدار گسترده متعب بن عبد الله و محمدبن نایف با طیف گسترده ای از مقامات آمریکایی همین بوده است ) و دوم اینکه سفر محمد بن نایف به آمریکا در راستای هماهنگی امنیتی با واشنگتن در چارچوب ائتلاف ضد داعش صورت گرفته است و همزمانی این سفر با برکناری وزیر شئون اسلامی معنی دار است. گفتنی است در بین نسل دوم رهبران عربستان رقابت اصلی بین متعب بن عبد الله و محمد بن نایف جریان دارد و بندر بن سلطان با وجود اینکه شخص پرنفوذی است اما هیچ وقت برای ولیعهدی مطرح نبوده است چرا که مادر وی برده سیاه بوده و خودش هم در ابتدا به عنوان فرزند نامشروع سلطان خوانده می شد و لذا از مقبولیت داخلی در خاندان سعود برای احراز این مقام نبوده است .
اما نکته قابل تاملی که در تحرکات سیاسی و نظامی عربستان وجود دارد این است این کشور به میزانی که به سمت ائتلاف با غرب در چارچوب ائتلاف ضد داعش حرکت می کند ، بی سرو صدا روابط خود را با رژیم صهیونیستی نیز عادی میکند و به همین علت با وجود اینکه بحران فلسطین به مرحله سرنوشت سازی رسیده اما دیگر حتی در مواضع اعلامی عربستان نیز فلسطین هیچ جایگاهی ندارد.
نــــــــــــــــتیجـــــــــــه گیـــــــــــــــــــــــــری
از آنچه که گفته شد که تحولات داخلی و تحرکات خارجی عربستان را می توان دو روی یک سکه دانست و ارتباط قوی بین این دو حوزه وجود دارد که بخشی از این تحولات و تحرکات در چارچوب ائتلاف ضد داعش و بخشی دیگر در راستای تلاش های منفی بافانه و بدبینانه عربستان در قبال ایران قابل ارزیابی است اما در مجموع آنچه از ماهیت این تحولات و تحرکات بر می آید این است که ماهیت تحرکات جدید عربستان در ارتباط با رژیم صهیونیستی آشتی جویانه ، در ارتباط با غرب ملاطفت آمیز و در قبال محور مقاومت و بخصوص ایران انتقام جویانه و خصومت آمیز است.
منبع: تسنیم