دختر نوجوان با ذوق به ویترین مغازه نگاه میکند. لبخندی حاکی از رضایت روی لبش است. با انگشت به گوشهای از ویترین اشاره میکند و میگوید:« همینه؛ خود خودشه؛ بریم تو؟» و آنوقت منتظر تأیید پدر میماند که انگار هنوز هم مردد است که با بیمیلی تمام، سرش را تکان میدهد و وارد مغازه میشود.
اینجا بازار موبایل است، جایی که انواع و اقسام گوشیها در مارکها و مدلهای مختلف، به خریداران عرضه میشود؛ خریدارانی که از «عشق گوشیها» گرفته تا آنها که بنا به ضرورت به سراغ خرید گوشی تلفن همراه رفتهاند، متفاوتند. اما اگر گشتی در بازار موبایل بزنید، با تعدادی از خریداران مواجه میشوید که هنوز حتی به سن جوانی هم نرسیدهاند؛ خریداران نوجوان و گاه نونهالی که همراه والدینشان آمدهاند تا از قافله بزرگترها عقب نمانند.
نمونهاش همان دختر نوجوان که نهایتاً 13، 14 ساله به نظر میرسد اما درست مثل یک خریدار حرفه ای، تمام اطلاعات مربوط به گوشیها را از حفظ است و طوری با فروشنده درباره گوشی مورد نظر صحبت میکند که پدرش متعجب میماند!
«همین حالا هم اصلاً راضی به خرید تلفن همراه برای دخترم نیستم. ماه هاست که دارد این درخواست را مطرح میکند. نمیتوانم قانعش کنم که از خرید تلفن همراه منصرف شود. میگوید، همه دوستانم در مدرسه تلفن همراه دارند و دوست ندارم که از آنها عقب باشم! نمیدانم چرا در مدارس روی این قضیه درست کار نمیشود. چه لزومی دارد که بچههای به این سن گوشی با خودشان به مدرسه ببرند؟! من از عاقبت این کار نگرانم اما دخترم آنقدر خواهش و التماس کرده که حاضر شدم بنا به شرایطی، درخواستش را قبول کنم؛ مهمترین شرط هم این است که گوشی را به هیچ عنوان با خود به مدرسه نبرد.»
دختر نوجوان که ظاهراً چندان علاقهای به صحبتهای پدر ندارد، با شنیدن جمله آخر، ابروهایش را در هم میکشد و میگوید: «همه گوشی به مدرسه میآورند؛ خوب قایمش میکنم که کسی متوجه نشود!»
بحث تکراری دوباره بین پدر و دختر آغاز میشود. پدر که انگار منتظر کوچکترین بهانه است، در حالی که عزم خروج از مغازه را دارد، میگوید: «پس از گوشی هم خبری نیست!» و دختر با اوقات تلخی، احتمالاً برای بار چندم، قول میدهد که گوشی را با خود به مدرسه نبرد.
زمانی در گذشته نه چندان دور، آنوقتها تلفن همراه پایش تازه به بازار باز شده بود، خیلی از جوانها که دانشجو یا شاغل بودند هم دستشان به این کالای نوظهور نمیرسید، چه برسد به نوجوانها و بچه مدرسهای ها! حالا اما با اینکه مدت چندان زیادی از آن دوران نگذشته، دیگر کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که تلفن همراه نداشته باشد. این فراگیری، دانشآموزان را هم تحت تأثیر قرار داده و حالا خیلی از آنها برای خودشان یک خط تلفن همراه و گوشی اختصاصی دارند.
البته برخی والدین با بیان اینکه میتوانند با خرید تلفن همراه برای فرزندانشان، از آنها در طول روز با خبر باشند، کارشان را توجیه میکنند اما با این فرض هم نمیتوان، دانشآموزان را به داشتن تلفن همراه مجاز دانست.
اکرم جعفری، دبیر یکی از مدارس دخترانه تهران در گفتوگو با ایران میگوید: «داشتن تلفن همراه در مدارس، به هیچ عنوان قابل توجیه نیست. این کار موجب افت تحصیلی دانش آموزان میشود. در موارد بسیاری دیده شده که معلم در حال تدریس در کلاس است و دانش آموز، حواسش به درس نیست و برای خودش زیرزیرکی میخندد و با گوشی تلفن همراهش که آن را زیر میز و روی پایش قرار داده، مشغول است. این کار حواس بقیه بچهها را هم پرت میکند و مانع تمرکز آنها روی درس میشود.»
او ادامه میدهد:« به علاوه متأسفانه گاه مطالب و عکسهای غیر اخلاقی توسط گوشی، بین بچهها رد و بدل میشود که بسیار خطرناک است و عواقب ناگواری را به همراه دارد. در این رابطه خانوادهها باید توجه بیشتری داشته باشند و با اولیای مدرسه همکاری کنند. مدیر و ناظم مدرسه در صورت مشاهده گوشی، آن را از دانش آموزان میگیرند و به والدینشان تحویل میدهند اما گاه مشاهده میشود که والدین به خاطر این اقدام اولیای مدرسه، خشمگین میشوند!»
ممنوع است؛ اینقدر سؤال نفرمایید!
زمزمه ورود تلفن همراه به مدارس، از آن چیزهایی بود که آموزش و پرورش به هیچ عنوان زیر بارش نرفت؛ گرچه خیلیها دلشان میخواست که با دامن زدن به شایعات، از این مسأله به نفع خود بهره ببرند.
مهدی نوید ادهم، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در این باره میگوید:« وزارتخانه بارها و بارها به صراحت اعلام کرده است که ورود موبایل به مدارس و کلاس درس ممنوع است و آموزش و پرورش هیچ تصمیمی برای تغییر این سیاست و این قانون ندارد و حتی در سند تحول بنیادین نیز برنامهای برای ورود موبایل به مدارس عنوان نشده است. در واقع فراهم آوردن محیط مناسب برای یادگیری توسط کودکان و نوجوانان، از وظایف آموزش و پرورش است، بنابراین قوانین و مقررات به شکلی وضع شده که تسهیلکننده یادگیری هستند و در آییننامه انضباطی مدارس که موضوعات مختلف آموزشی، تربیتی و انضباطی مورد بررسی قرار گرفته، بندی تصویب شده و بر اساس آن به همراه داشتن هر وسیلهای را که مانع یادگیری بهتر میشود ممنوع کرده است.»
او ادامه میدهد:« البته لازم به ذکر است که در مورد همراه داشتن تلفن همراه، دو نظر وجود دارد؛ عدهای هر چند اندک محاسن این کار را بیش از اشکالات و معایب آن میدانند اما بیشتر کارشناسان تعلیم و تربیت معتقدند که به همراه داشتن تلفن همراه مانع یادگیری دانش آموزان و توجه آنها به دروس میشود، بنابراین برهمین اساس در بیشتر کشورهای دنیا اعم از کشورهای شرقی وغربی، ورود تلفن همراه به کلاس درس یا مدرسه ممنوع است.»
نوید ادهم میگوید: «کشورهای شرقی همانند چین، ژاپن و هند بیشتر از منظر اخلاقی و آسیبهای اخلاقی که این وسیله به همراه دارد، ورود آن را به محیط یادگیری و تربیت به نسل جوان ممنوع کردهاند و کشورهای غربی همچون امریکا در بیشتر ایالاتهای خود و در کشورهایی چون فرانسه و استرالیا از منظر آثار منفی در فواید یادگیری ورود موبایل به مدارس ممنوع شده است. دانشگاه میشیگان هم تحقیقی در این زمینه انجام داده و در این تحقیق به نتیجه رسیده است که تلفن همراه بشدت مانع یادگیری شده و باعث حواسپرتی دانشآموزان میشود؛ به این معنا که چنانچه در زمان تدریس اگر زنگ موبایل یا پیامک به صدا درآید، فضای ذهنی دانشآموزان به هم میریزد. »
سید رحیم میرشاهولد، مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش نیز در این رابطه میگوید:« طبق مقررات آموزش و پرورش ورود تلفن همراه به مدارس ممنوع است و در این خصوص دستورالعملی نیز به مدارس ارسال شده است. البته برخورد با دانش آموزی که در محیط مدرسه از تلفن همراه استفاده میکند به کمیته انضباطی بستگی دارد البته اخراج دائم از مدرسه در آیین نامه انضباطی وجود ندارد.»
او تأکید میکند:« البته در صورت تکرار استفاده از این وسیله یا در صورت مشاهده موارد خاص همچون برخی از بلوتوثها، بر اساس ماده 69 آیین نامه انضباطی تنبیهات متناسب با تخلف را تصمیمگیری میکنند که اخراج موقت از مدرسه با اطلاع ولی دانش آموز و حداکثر برای سه روز از جمله این تصمیمهاست.»
حالا بماند که با وجود تمام این برخوردها و قوانینی که برای استفاده از تلفن همراه در مدارس وجود دارد، همچنان بسیاری از دانش آموزان صابون تنبیه و توبیخ را به تنشان میمالند و رفیق شفیقشان، یعنی تلفن همراه را برای لحظهای از خودشان دور نمیکنند. از خودشان هم که سؤال کنید، میبینید که بیشترشان یا تلفن همراه دارند یا خواهان داشتن آن هستند و در کلنجار با والدین برای تصاحب این همراه دوست داشتنی!
با وجود تلفنهای هوشمند و امکاناتی که به کاربران ارائه میدهند، دیگر خیلی سخت است که از دانشآموزان انتظار داشت که تنها به برقراری تماسهای ضروری اکتفا کنند؛ ایدهای که در قالب « موبایل دانش آموزی» از سوی حمید رضا حاجی بابایی، وزیر سابق آموزش و پرورش مطرح شد اما مورد اقبال قرار نگرفت و با توجه به ایراداتی که بر آن وارد بود، رد شد.حالا تصویر دانشآموزانی که ظاهراً آرامتر شدهاند و سرشان به تلفن همراهشان گرم است، باید هشداری جدی باشد برای خانوادهها و اینکه وقت باارزش دانش آموزان که باید در جهت آموزش و یادگیری صرف شود، پای تلفن همراه، به باد میرود.