SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز»، ایمن الظواهری، رهبر سازمان القاعده، سازمان جدیدی به نام «القاعده و الجهاد» را بهعنوان شعبه هندی سازمان القاعده اعلام کرده است. تأسیس شعبه جدید شبهقارهای در موقعیت زمانی بسیار مهم و حساس صورت گرفته است که نشان میدهد رهبری القاعده در شرایط دشواری تصمیم سختی را اتخاذ کرده است. پرسش این است که چه عوامل تأثیرگذاری وجود داشتهاند که ایمن الظواهری را مجبور کردهاند سازمان جدیدی برای شبهقاره هند بهوجود آورد؟
در پاسخ مقدماتی به این پرسش باید تحولات مرتبط با جریانهای رادیکال اسلامی در جهان اهل سنت را در دو بخش مهم جهان اسلام مدنظر قرار داد و آنها را با سنت خلافتگرایی بهعنوان اصلیترین آرمان آنها تحلیل کرد. آرمان احیای خلافت از سال ۱۹۲۴ میلادی که ترکهای جوان به رهبری کمال آتاتورک خلافت عثمانی را منحل اعلام کردند و کشور ترکیه کنونی از ویرانههای جنگ جهانی دوم سر برآورد، در دو بخش از دنیای اهل سنت، هواداران خاص خود را یافت.
۱. در جهان عرب و خاورمیانه عربی و شمال آفریقا در قالب جریان اخوانالمسلمین مصر حسن البنا؛
۲. در شبهقاره هند در قالب مکتب «دیوبندی» جماعت اسلامی مولانا ابوالعلی مودودی.
خلافتگرایی اهل سنت در این دو بخش مهم از جهان اسلام، مشخصات خاص خود را دارد و با گذشت زمان از درون دو تفکر خلافتگرای اخوانالمسلمین مصری و تفکر جماعت اسلامی شبهقارهای، گروههای رادیکالتری سر برآوردهاند که عمدتاً حول محور دو گروه تمرکز نسبی یافتند: سازمان القاعده که از ترکیب گروههای عربی با محوریت سازمان الجهاد و التکفیر مصر که مسئولیت ترور انور سادات، رئیسجمهور اسبق این کشور را برعهده گرفت و ایمن الظواهری یکی از رهبران آن بود شکل گرفت، و گروه طالبان که تفکر رادیکال دیوبندی شبهقارهای هند را نمایندگی میکرد و ارتباطات تنگاتنگی با القاعده برقرار کرد. این هر دو تفکر خاورمیانهای ـ عربی و شبهقارهای هندی در اصلِ احیای خلافت اسلامی بهلحاظ ایدئولوژیک و تئوری وحدت نظر دارند. هرچند در برخی از زمینههای فکری اختلافنظرهایی نیز دارند؛ برای مثال، تفکر القاعدهای همچنان به اصل قریشی بودن خلیفه مسلمین وفادار است، ولی تفکر جماعت اسلامی هندی، این اصل را قبول ندارد و آن را مختص دوران خاص تاریخی دنیای عرب ارزیابی میکند.
در چنین نگاهی به خلافت اسلامی و ضرورتهای احیای آن در جهان اسلام است که ایمن الظواهری تلاش میکند با تأسیس شعبه هندی القاعده، نوعی ترکیب از دو تفکر عربی ـ شبهقارهای خلافت اسلامی بهوجود بیاورد و القاعده را همچنان در محور اندیشه خلافتگرایی نگاه دارد؛ بهویژه آنکه بهنظر میرسد با اعلام خلافت اسلامی از طرف دولت اسلامی عراق و شام یا «داعش» بهوسیله ابوبکر البغدادی و درخواست برای پیوستن سایر گروههای رادیکال به این خلافت و بیعت با وی، سازمان القاعده احساس خطر کرده است و نشانههایی نیز وجود دارد که بعضی از گروههای کوچکتر که تاکنون زیرمجموعه سازمان القاعده تصور شدهاند، تمایل خود را برای پیوستن به «داعش» اعلام کردهاند.
بنابراین، بدین ترتیب نباید دور از انتظار باشد که ایمن الظواهری در رقابت با ابوبکر البغدادی قرار گرفته و پایگاه سنتی عربی ـ خاورمیانهایاش را در معرض خطر احساس کرده باشد. در پاسخ به همین نگرانی است که ایمن الظواهری تأسیس شعبه هندی سازمان القاعده را اعلام کرده است.
البته القاعده هندی فقط مسلمانان شبهقاره هند را در نظر ندارد و گمان میرود که در بُعدی کلیتر، محدوده گستردهتری از مسلمانان را در شرق و جنوب شرق آسیا نیز در بر خواهد گرفت. در عین حال، سازمان هندی القاعده، سازمانی جدیدالتأسیس بهنظر نمیرسد، بلکه از ادغام سازمانهای بزرگ و کوچک مستقل دیگری سازماندهی میشود که قبلاً وجود داشته و بهنوعی با القاعده همکاریهایی داشتهاند؛ ازجمله سازمانهای کشمیری نظیر لشکر طیبه، حزب المجاهدین و شعبات کوچکتر گروههای رادیکال اهل سنت که در هند، پاکستان و بنگلادش فعالند و هر کدام اهداف محلی خاص خود را دارند، ولی در ضرورت احیای خلافت اسلامی با محوریت مسلمانان هند نوعی وحدت نظر یافتهاند.
ظاهراً القاعده هند در نظر دارد همه این گروههای کوچک را یکجا جمع کند تا ضمن رقابت با ادعای خلافت «داعش» بتواند از امکانات محیطی در شبهقاره هند و جنوب شرق آسیا بهرهبرداری کند. در عین حال، این واقعیت نیز وجود دارد که ارتش پاکستان با ادامه حملات نظامی خود به وزیرستان شمالی (جایی که گفته میشود سازمان القاعده در آنجا مقرهای تدارکاتی و آموزشی خود را در پناه قبایل پشتون بهوجود آورده است) سازمان القاعده را تحت فشار قرار داده است و اگر ارتش پاکستان بهطور کامل بر وزیرستان شمالی مستقر شود، رهبری سازمان القاعده با تصمیمگیری دشواری روبهرو خواهد شد. بدین معنا که نیازمند انتقال به مکانی امنتر و دور از دسترس خواهد شد و یا اینکه در مسیری قرار خواهد گرفت که با اهداف جهادی ارتش پاکستان در یک راستا قرار گیرد.
درک غالب در این خصوص آن است که ایمن الظواهری با اعلام شعبه هندی القاعده، نوعی مصونسازی نیروهایش را در شبهقاره هند مدنظر قرار داده و در همان حال این پیام را به ژنرالهای ارتش پاکستان ارسال کرده است که هندوستان هدف مشترک القاعده و ارتش پاکستان است و کشمیر در محور این هدف مشترک قرار دارد. ایمن الظواهری ارزیابی واقعبینانهای از مجموعه شرایط دارد و بهدرستی میداند که بسیاری از گروههایی که در شعبه هندی القاعده ادغام میشوند، مناسبات نزدیکی با بخش امنیتی ارتش پاکستان موسوم به «آیاسآی» دارند. گذشته از این، ایمن الظواهری به همکاریهای ارتش پاکستان با آمریکا و وابستگیهایش به منابع مالی و تسلیحاتی آمریکا نیز بهدرستی آگاه است و حالا که در منطقه خاورمیانه عربی با رقیب قدرتمندی همچون «داعش» روبهروست که رسماً خلافت اسلامی را اعلام کرده و خود را در موقعیتی مساعد یافته است که امیرالمؤمنین تعیین کند و جغرافیایی با منابع مالی قابل توجه نیز بهدست آورده است، رهبری القاعده مجبور است مکان دوم مساعد و مدعی احیای خلافت اسلامی را مدنظر قرار بدهد. بنابراین انتخاب هند برای القاعده تنها گزینه پیشِ رو در مدعای احیای خلافت اسلامی است.
در عین حال، تندرویهای دولت اسلامی داعش و احتمال ناکامی آن در برابر ائتلافی بینالمللی و عربی به رهبری آمریکا، از نظر ایمن الظواهری بهدور نیست و القاعده میتواند برای ورود به مراحل بعد از شکست احتمالی دولت اسلامی عراق و شام حساب باز کند. ظاهراً ایمن الظواهری فکر میکند رادیکالهای اهل سنت که به داعش میپیوندند، در صورت شکست این گروه عربیِ خلافتگرا، راهی جز پیوستن مجدد به خلافتگرایی القاعدهای نخواهند داشت و اگر سازمان القاعده بتواند بهنحو موفقیتآمیزی دو منطقه جغرافیایی خلافتگرای هند و خاورمیانه را در هم ادغام و یا حداقل به هم نزدیک سازد، شانس بقایش بیش از هر سازمان خلافتگرای دیگری در راستای اهل سنت جهان اسلام خواهد بود. بهنظر میرسد ایمن الظواهری که در مدت اقامتش در مناطق قبایلی پاکستان درک واقعبینانهتری از تحولات سیاسی و ایدئولوژیک در مکاتب فکری عربی ـ خاورمیانهای و مکتب دیوبندی هندی یافته است، خود را در موقعیتی میداند که میتواند گروههای جهادگر مکتبی را بهصورت زیرمجموعههای القاعده دربیاورد و در همان حالی که وفاداری آنها را به آرمان کلی احیای خلافت اسلامی حفظ کند، به آرمانهای محلی متفاوت هر کدام از زیرمجموعهها از قومیتها و کشورهای مختلف با شرایط خاص نیز توجه کند؛ امری که میتواند انگیزههای مضاعفی برای جهادگران محلی در شبهقاره هند نظیر کشمیریها و جهادگران در شرق آسیا، گروه ابوسیاف در فیلیپین، جبهه اسلامی «فطان» در تایلند، نهضت اسلامی ترکستان در سین کیانگ چین و جماعتهای اسلامی در بنگلادش، مالزی و اندونزی بهوجود بیاورد.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ز.ح