۰

احکام حج از دیدگاه آیت الله سبحانی

آیت الله سبحانی در احکام حج خود درباره نیت احرام بیان کرد: عمره و حج دو عمل عبادى هستند كه نزد خداوند داراى منزلت و احترام خاصى مى باشند و «احرام» دروازه ى ورود به اين مناسك است. محرم باید به زبان بياورد و بگويد «محرم مى شوم به احرام عمره تمتع يا حج تمتع از حجة الاسلام قربةً الى الله» و اگر در همه موارد به عنوان وظيفه فعلى محرم شود، كافى است.
کد خبر: ۷۸۱۶۷
۱۰:۲۶ - ۰۷ مهر ۱۳۹۳
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»،  احکام حج آیت الله سبحانی بدین شرح است.

حج تمتع، مركب از دو عمل است:

1. عمره تمتع

2. حج تمتع

عمره تمتع از 5 عمل تشكيل مى شود:

1. احرام

2. طواف كعبه

3. نماز طواف

4. سعى بين صفا و مروه

5. تقصير يعنى گرفتن قدرى از مو و ناخن

محرم به احرام عمره تمتع، وقتى از اين اعمال فارغ شد و كليه محرمات احرام بر او حلال گشت،دوباره براى اعمال حج احرام مى بندد .

اعمال حج تمتع عبارتند از:

1. احرام بستن در مكه

2. وقوف در عرفات

3. وقوف در مشعرالحرام

4. رمى جمره عقبه در منى

5. قربانى در منى

صفحه 65

6. حلق يا تقصير در منى

7. طواف زيارت در مكه

8. نماز طواف

9. سعى بين صفا و مروه

10. طواف نساء

11. نماز طواف نساء

12. بيتوته در منى(شب را در منى به سر بردن)، شب هاى يازدهم و دوازدهم براى همه و شب سيزدهم براى برخى اشخاص.

13. رمى جمرات در روز يازدهم و دوازدهم. اشخاصى كه شب سيزدهم در منى مى مانند، بايد روز سيزدهم نيز جمرات را رمى كنند.

مسأله 190 . فردى كه مى خواهد اعمال عمره يا حج را انجام دهد، شايسته است قبل از اعمال آگاهى نسبت به آن داشته باشد در غير صورت بايد به تدريج، هنگام انجام عمل، به وسيله راهنما، آشنا گردد.

اكنون لازم است نخست به بيان اعمال عمره تمتع و سپس به بيان اعمال حج تمتع بپردازيم.

احرام براى عمره تمتع

مسأله 191 .نخستين عمل عمره تمتع، احرام بستن است. زائر خانه خدا براى عمره تمتع، بايد از يكى از مواقيت پنج گانه احرام ببندد و علت تعدّد ميقات ها، به خاطر اختلاف راه هاى زائران است كه از شرق و غرب، يا شمال و جنوب عازم زيارت خانه خدا مى شوند، از اين جهت، مواقيت نيز متعدد مى باشند.

ميقات اوّل: «مسجد شجره» است كه به آن «ذوالحليفه» نيز مى گويند، و آن ميقات كسانى است كه از مدينه منوره به حج يا عمره مى آيند. فاصله آن تا مركز شهر مدينه 9كيلومتر است و با مكه 415كيلومتر فاصله دارد.

مسأله 192 . هرگاه ضرورتى پيش آيد، و انسان نتواند از «مسجد شجره» احرام ببندد، مى تواند از ميقات بعدى كه در مسير راه است، احرام ببندد، و نام آن ميقات، «جُحْفه» است كه بعداً گفته خواهد شد.

مسأله 193 . احتياط مستحب است كه انسان در داخل مسجد احرام ببندد، ولى از خارج مسجد نيز، بستن احرام، بى اشكال است، و در اين قسمت، فرقى بين مسجد قديم و مسجد جديد نيست، زيرا كراراً اين مسجد، تخريب و بازسازى شده و از وضعى كه در زمان پيامبر داشته، خارج شده است.

كسانى كه مى خواهند خارج از مسجد احرام ببندند، لازم است از بيرون مسجد سمت راست يا سمت چپ آن را براى اين كار انتخاب كنند.

مسأله 194 . طهارت از جنابت و حيض و نفاس، و با وضو بودن شرط صحت احرام نيست.

مسأله 195 . فرد جنب، نمى تواند در داخل مسجد، محرم شود و بايد از بيرون مسجد به نحوى كه بيان شد، احرام ببندد، و اگر بخواهد در داخل مسجد، محرم شود، بايد حالت عبورى داشته باشد، يعنى از درى وارد و از در ديگر خارج شود و لبّيك را در حال عبور بگويد، و اگر در دوم مسجد بسته باشد، احتياط آن است كه بيرون مسجد محرم شود.

مسأله 196 . اگر حائض نتواند تا پاك شدن صبر كند، بايد بيرون مسجد به نحوى كه گفته شد، محرم شود.

دوم: «وادى عقيق » كه اوايل آن «مَسْلخ» و اواسط آن «غَمْره» و اواخر آن «ذاتِ عِرْق» نام دارد، و اين ميقات كسانى است كه از راه «عراق» و يا «نجد» به مكه مى روند. وسيع ترين ميقات در ميان مواقيت پنج گانه، همين ميقات است، كه در 180كيلومترى مكه قرار دارد، و احتياط واجب آن است كه از نقطه «مسلخ» تا نقطه غمره محرم شود.

سوم: «قَرْن المنازل » و آن ميقات كسانى است كه از راه طائف به حج مى روند، و نزديك ترين ميقات به مكّه همين ميقات است، كه از جادّه جديد 94كيلومتر با مكّه فاصله دارد.

چهارم: «يَلَمْلَم » اسم كوهى است و آن ميقات كسانى است كه از راه يمن به حج مى روند و 100كيلومتر با مكه فاصله دارد.

پنجم: «جحفه »، ميقات كسانى است كه از راه «شام» به مكه مى روند، و نيز ميقات كسانى است كه به علّتى در مسجد شجره محرم نشده اند و همچنين جحفه، ميقات كسانى است كه از طريق دريا عازم حج مى شوند و پس از بستن احرام در آنجا، رهسپار بندر «جده» مى شوند، و فاصله جحفه تا مكه 187 كيلومتر است و بين جحفه و نقطه غدير خم، حدود 11كيلومتر فاصله است.

مسأله 197 . هرگاه، يك شاهد عادل شهادت دهد كه فلان نقطه ميقات است، مى توان به قول او اعتماد كرد، و اگر شاهد عادلى در كار نباشد، بايد از اهل محلّ پرسيد و در صورت اطمينان به آن اعتماد كرد، ولى امروزه مواقيت پنج گانه به وسيله تابلوهايى معين شده و طبعاً مفيد اطمينان است.

مسأله 198 . هرگاه از راهى برود كه هرگز از ميقات عبور نمى كند، مانند كسى كه از ايران و غيره وارد جدّه مى شود، آنان مى توانند به سه صورت محرم شوند.

الف. به مدينه منوّره بروند و از مسجد شجره محرم شوند، ويا به ميقات جحفه بروند و از آن جا احرام ببندند.

ب. مى توانند در نقطه محاذى جحفه كه در جنوب شرقى جده است، محرم شوند، و طبق نقل اهل اطلاع و نقشه هاى جغرافيايى، فرودگاه جدّه، و وسط شهر پيش از آن كه به پل بزرگ برسد، محاذى جحفه است. و در اين صورت بنابر احتياط احرام خود را در ادنى الحل تجديد كند.

ج. بهتر از آن اين است كه به حديبيه برود چه از راه قديم و چه از راه جديد، و در آنجا محرم شود و اصولاً كسى كه از يكى از مواقيت عبور نمى كند، رفتن او به ميقات واجب نيست، و مى تواند به يكى از دو گونه اخير محرم شود.

صفحه 70

مسأله 199 . هرگاه كسى در مسير خود از دو ميقات عبور مى كند، و در ميقات نخست احرام بست، ديگر لازم نيست در ميقات دوم، تجديد نيت و احرام كند، و همچنين اگر از محاذات ميقات اوّل، احرام ببندد، سپس به محاذات ميقات دوم نيز برسد، تجديد احرام لازم نيست.

مسأله 200 . بستن احرام، قبل از ميقات، بسان خواندن نماز قبل از وقت است، و جايز نيست مگر در يك صورت، و آن اين كه نذر كند، پيش از ميقات محرم شود،در اين صورت، واجب است، قبل از ميقات، محرم شود، بنابراين كسانى كه از هر نطقه اى، يك سره مى خواهند به مكه بروند، مى توانند به وسيله نذر در فرودگاه محرم شوند، و ديگر تجديد احرام در ميقات لازم نيست.

مسأله 201 . مقصود از محاذات اين است كه ميقات سمت چپ يا راست او قرار گيرد، و اين يك امر عرفى است. هرگاه بگويند اين نقطه عبور شما، محاذى با فلان ميقات است، كافى است.

مسأله 202 .اگر كسى به خاطر ندانستن مسأله يا فراموش كارى، بدون احرام از ميقات بگذرد، بايد برگردد و از همان ميقاتى كه عبور كرده است، احرام ببندد، خواه داخل سرزمين حرم شده باشد، يا نه، و اگر امكان نداشت، اگر داخل حرم نشده، از همانجا احرام ببندد، و احتياط مستحب آن است كه چند قدم به سمت ميقات برود و از آنجا احرام ببندد.

اگر داخل حرم شده باشد، واجب است از حرم خارج شود و از مرز حرم، محرم شود و اگر به خاطر تنگى وقت يا عدم امكان ، نتواند از حرم خارج شود، لازم است، به مقدارى كه مى تواند عقب برود، هر چند به مرز حرم نرسد، و از آن جا احرام ببندد.

مسأله 203 . اگر زن حائض، به خاطر ناآشنايى به مسأله يا به هر علّت ديگر در ميقات محرم نشود، حكم وى، حكم همان فردى است كه در مسأله قبل گفته شد.

مسأله 204 . هرگاه فردى عمداً از ميقات محرم نشود، و نتواند به خاطر ضيق وقت يا عذر ديگر به ميقات برگردد، و در پيش روى او ميقات ديگرى نباشد، نمى تواند حجّ انجام دهد، هر چند احتياط مستحب آن است كه از مرز حرم، احرام ببندد و اعمال خود را انجام دهد، و سال ديگر نيز بايد حج را قضا كند.

مسأله 205 . عبور از ميقات بدون احرام، جايز نيست، چنان كه عبور از محاذات ميقات، بدون احرام حرام مى باشد، ولى اگر اين حرام را مرتكب شد و از ميقات دوم احرام بست، حج او صحيح است.

مسأله 206 . هرگاه كسى مى تواند از دو ميقات كه يكى از آنها «مسجد شجره» است احرام ببندد، بهتر است مسجد شجره را انتخاب كند كه فضيلت بيشترى دارد.

مسأله 207 . كسانى كه در غير ماه هاى حج (شوال و ذى قعده و ذى حجه) به عمره مفرده رفته اند و تا موسم حج در عربستان مانده اند، و اكنون مى خواهند عمره تمتع را انجام دهند، هرگاه در مسير آنان به مكه، ميقاتى وجود دارد، بايد از همان جا محرم شوند، و اگر در مكه اقامت دارند، بايد از مرز حرم (ادنى الحل) براى عمره تمتع احرام ببندند. بنابراين گروه دوم مى توانند از «تنعيم» و يا «حديبيه» كه نزديك ترين مرزهاى حرم به مكه هستند، محرم شوند.

مسأله 208 . كسانى كه براى عمره مفرده به مكه مى روند، حكم آنان، حكم كسانى است كه براى عمره تمتع محرم مى شوند، هرگاه در مسير آنان ميقاتى باشد از آنجا محرم مى شوند و نبايد بدون احرام، از ميقات عبور كنند، و در صورت عبور، بايد بر گردند و از آنجا محرم شوند، و اگر در مسيرشان، ميقات نيست، مى توانند از مرز حرم كه در اصطلاح فقها (ادنى الحل) نام دارد، احرام ببندند. مرزهاى حرم به وسيله تابلوهايى مشخص شده، و نزديك ترين و آسان ترين نقطه براى زائران، نقطه «تنعيم» و «حديبيه» است.

مسأله 209 . كسانى كه در جدّه شاغل هستند، چه در عمره تمتع و چه در عمره مفرده، مى توانند از «ادنى الحلّ»(مرزهاى حرم) احرام ببندند و چه بهتر كه از «حديبيه» محرم شوند كه محل بيعت رضوان و مكث پيامبر و ياران او با حالت احرام تا بستن پيمان صلح مى باشد; گذشته از اين وسائل غسل كردن و خواندن نماز آماده تر است.

مسأله 210. اگر كسى بعد از خروج از ميقات متوجه شد احرامش به جهتى باطل بوده است، چنانچه ميسر باشد بايد به ميقات برگردد و به طور صحيح محرم شود، ولى اگر برگشتش در آن حال برايش مقدور نيست، در «ادنى الحل» براى عمره ى مفرده محرم مى شود و به مكه وارد شده و اعمال آن را انجام داده، سپس به ميقات برمى گردد و براى عمره ى تمتع محرم مى شود، امّا اگر طورى است كه بعد از ورود به مكه فرصت كافى ندارد و يا اين كه مقدور نيست به ميقات برود، لازم است از حرم بيرون رفته و بنابراحتياط هر چه بتواند از حرم دور شود و به نيّت همان عمره تمتع محرم مى شود .

مسأله 211. اگر كسى احرام را فراموش كرد و تا بعد از همه واجبات عمره تمتع به خاطرش نيامد، چنانچه وقت و فرصت دارد به ميقات رفته و محرم مى شود و اگر امكان و يا وقت ندارد از ادنى الحل محرم مى شود و عمره ى تمتع را مجدداً انجام مى دهد و اگر امكان رفتن به ادنى الحل نيست و درك وقوف اختيارى عرفه از دست مى رود، حج او به اِفراد بدل مى شود، ولى اگر بعد از اعمال حج متوجه شد كه محرم نشده، حج او صحيح است.

مسأله 212. محرم نمى تواند مُحِلِّ شود و به اصطلاح احرام خود را برهم بزند، و با انجام عمره ى تمتع يا اعمال حج يا عمره ى مفرده از احرام خارج مى شود. بنابر اين اگر كسى بادر آوردن لباس احرام و بوشيدن لباس دوخته، بخواهد از احرام بيرون آيه مرتكب گناه شده و بايد كفاره بدهد و هرگز از احرام خارج نمى شود.

مسأله 213. كسى كه عمره ى تمتع ولو استحبابى انجام داده است، نمى تواند بدون عذر و به دل خواه خود آن را رها كند و حج تمتع را به جا نياورد، ليكن اگر مضطر شد و لو اين كه حج او حجة الاسلام باشد بايد بعد از عمره تمتع، طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و در حقيقت آن را به عمره ى مفرده بدل كند تا از احرام خارج گردد.

مسأله 214. مجنونى كه اهل تمييز نيست تكليفى ندارد و احرام بر او واجب نيست و اگر بدون احرام وارد مكه شد، اشكالى ندارد و همين طور انسان غير بالغ.

مسأله 215. اگر شخصى به احرام عمره ى تمتع وارد مكه شد ولى حج از او فوت شد; چه به خاطر بيمارى و يا دست گيرى و يا دير رسيدن و امثال اين ها، عمره ى مفرده به جا مى آورد و از احرام خارج مى گردد. و اين شخص در حقيقت مستطيع نيست و تكليفى ندارد مگر در سه صورت:

الف: با اهمال كارى از درك زمان حج محروم شده باشد.

ب: حج قبلاً بر او مستقر شده باشد.

ج: در سال يا سال هاى بعد مستطيع شود كه بايد در اين سه صورت حج خود را به جا آورد.

مسأله 216. نذر احرام قبل از ميقات براى نايب هم جائز است و زنان نيز مى توانند با نذر، قبل از ميقات محرم شوند; منوط بر اين كه نذر آن ها با حق شوهر منافات نداشته باشد.

مسأله 217. كسى كه در يكى از مواقيت، محرم شده است براى او جايز است با همان حالت احرام به سمت مخالف مكه برود; مثل كسى كه در مسجد شجره محرم شده مى تواند به مدينه برود و حتى در آن جا چند روز بماند و سپس از هر راهى كه مى خواهد به مكه وارد شود، ولى طبيعى است كه نبايد با اين كارها فرصت انجام عمره را براى خود ضيق كند.

واجبات احرام

واجبات احرام، سه چيز هستند:

1. پوشيدن لباس هاى احرام

2. نيّت

3. لبيك گفتن

اينك به شرح هر سه مى پردازيم:

1. پوشيدن جامه هاى احرام

مسأله 218 . پوشيدن دو جامه احرام، كه يكى به صورت «لنگ» و ديگرى به صورت «ردا» كه بر دوش افكنده مى شود، بر مردان واجب است. و احتياط لازم آن است كه زنان نيز علاوه بر جامه هايى كه بر تن دارند، اين دو جامه را نيز بپوشند و طواف و سعى را با آن دو انجام دهند.

محرم بايد اين دو لباس را پيش از گفتن «لبيك» بر تن كند، و اگر پس از گفتن لبيك اين دو لباس را بر تن كنند، احتياط آن است كه دو مرتبه «لبيك» را بگويند.

در پوشيدن دو جامه ترتيب خاصى لازم نيست، جز اين كه يكى به صورت «لنگ» باشد و از ناف تا زانو را بپوشاند و ديگرى به صورت «ردا» كه از شانه تا كمر را پوشش دهد.

در كندن و درآوردن لباس دوخته نيت لازم نيست.

مسأله 219 . از آنجا كه پوشيدن دو جامه، يكى از واجبات احرام است، طبعاً بايد به نيت الهى بپوشد، يعنى قصد قربت كند.

مسأله 220 . دو جامه احرام بايد از هم جدا و به صورت دو تكه جداگانه باشند، پس اگر با يك پارچه بلند از شانه تا زانو را بپوشاند، صحيح نيست.

مسأله 221 . گره زدن جامه هاى احرام اشكالى ندارد، ولى احتياط واجب آن است كه آن را كه لنگ قرار داده به گردن گره نزند، و اگر روى ندانستن مسأله يا فراموشى گره زد، احتياط آن است كه فوراً باز كند، هر چند به احرام ضررى نمى زند و كفّاره هم ندارد

مسأله 222 . جامه اى را كه بر دوش مى افكند، بايد روى شانه ها بيندازد، به طورى كه روى هر دو كتف را بپوشاند. امّا شيوه اى كه برخى از زائران خانه خدا انجام مى دهند يعنى در يك طرف، ردا را از روى شانه و در طرف ديگر اززير بغل عبور مى دهند، به طورى كه يك كتف آنان پيداست، صحيح نيست.

مسأله 223 . كليه چيزهايى كه در لباس نمازگزار شرط شده، در لباس احرام نيز شرط مى باشد، بنابراين نمى توان در جامه اى كه از حيوان حرام گوشت تهيه شده يا لباسى كه نجس است، محرم شد، و همچنين ، مرد و بنابر احتياط واجب، زن نمى تواند در لباس ابريشم خالص، محرم شوند.

مسأله 224. محرمى كه لباس احرامش بر اثر ذبح نجس شده، در صورت امكان بايد آن را تطهير كند و يا عوض نمايد، ولى اگر به خاطر نبودن امكانات در مسلخ و يا بُعد مسافتى كه مجبور است طى كند تا جامه را عوض يا تطهير

صفحه 77

كند مقدارى طول كشيد به صحت احرام لطمه نمى زند و اگر تطهير نكرد تا زمان حلق و تقصير به صحت ذبح و احرام ضرر نمى زند و كفاره ندارد.

مسأله 225 . جامه هاى احرام بايد به قدرى ضخيم باشد كه بدن از پشت آنها نمايان نباشد.

مسأله 226 . هرگاه يكى از دو جامه احرام نجس شود، بايد آن را آب بكشد، يا عوض كند و در تطهير يا تبديل، مسامحه نكند.

مسأله 227 . مستحب است انسان اعمال عمره را با آن دو لباسى كه در ميقات با آنها احرام بسته است، انجام دهد، بنابراين اگر محرم، لباس خود را عوض كرد، بهتر است در هنگام انجام اعمال از دو لباس پيشين استفاده كند.

مسأله 228 . محرم مى تواند براى عوض كردن دو جامه يا شستن آنها و يا رفتن به حمام و امثال آن، هر دو جامه را كنار بگذارد،،و در غير اين صورت، لازم است همواره دو لباس احرام را بر تن داشته باشد.

مسأله 229 . محرم مى تواند چند جامه احرام را روى هم بپوشد، تا خود را از سرما و مانند آن حفظ كند.

مسأله 230 . هرگاه در حالى كه لباس دوخته بر تن دارد، لبيك بگويد و احرام ببندد، احرام او صحيح است، و اگر عمداً چنين كند، معصيت كرده، و بايد لباس دوخته را هر چه زودتر از تن به درآورد و دو جامه احرام را بپوشد، و همچنين است كسى كه از روى فراموشى يا ندانستن مسأله، برخى از لباس هاى دوخته را از تن بيرون نياورده باشد.

مسأله 231 . اگر مردى به خاطر عذر نتواند لباس دوخته خود را درآورد، بايد دو لباس را بر روى آنها بپوشد، و نيت احرام كند، و هرگاه عذرش برطرف شد، جامه دوخته را درآورد، و به همان لباس احرام اكتفا كند، و در هر حال براى پوشيدن لباس دوخته گوسفندى را قربانى كند.

2. نيّت احرام

عمره و حج دو عمل عبادى هستند كه نزد خداوند داراى منزلت و احترام خاصى مى باشند و «احرام» دروازه ى ورود به اين مناسك است. بنابراين نيّت احرام اين است كه قصد كند: ورود در اين عبادتى كه نزد خدا از احترام خاصى برخوردار است، و ترك يك رشته امور به نام «محرمات احرام» براى حفظ حريم اين عبادت است و به هنگام نيّت، قصد ترك آن ها لازم نيست و نيز نيّت قلبى كفايت مى كند و اگر بخواهد به زبان بياورد بگويد: «محرم مى شوم به احرام عمره ى تمتع يا حج تمتع از حجة الاسلام قربةً الى الله» و اگر در همه موارد به عنوان وظيفه فعلى محرم شود، كافى است.

مسأله 232 . از آن جا كه عمره و حج و اجزاى آنها، اعمال عبادى و يا قربى هستند، بايد به عنوان اطاعت خدا و تقرّب به او صورت پذيرد، نه براى ريا يا انگيزه هاى ديگر.

مسأله 233 . اگر فردى عمره تمتع خود را به عنوان ريا يا انگيزه هاى غير الهى به جا آورد، عمره او باطل است و بايد عمره تمتع را مجدداً به جاى آورد و اگر انجام دوباره عمره تمتع ممكن نباشد، بايد حج خود را به «حجّ افراد»(بدون عمره) تبديل كند، زيرا «حجّ تمتع» بدون «عمره تمتع» پذيرفته نيست ، و همچنين بايد سال ديگر حجّ تمتع خود را قضا كند.

مسأله 234 . هرگاه برخى از اجزاى عمره را به عنوان ريا و انگيزه هاى غير الهى انجام دهد آن عمل باطل است و بايد جبران كند.

مسأله 235 . هرگاه به وسيله ندانستن مسأله، يا جهات ديگر، موقع بستن احرام براى عمره تمتع، براى حج تمتع احرام ببندد، احرام او باطل است، مگر اين كه در اوّل قصد او اين باشد كه آنچه فرمان خدا است انجام مى دهد، هر چند خيال مى كرد كه آن واجب، احرام حج است، به نحوى كه اگر كسى او را تذكر مى داد، فوراً از نيت برمى گشت. در اين صورت عمل او صحيح است .

مسأله 236. اگر كسى به گمان اين كه حج تمتع بر عمره ى تمتع مقدم است و به اين قصد محرم شود، احرام باطل است ، بايد در ميقات تجديد احرام كند و اگر از ميقات گذشته، بايد به ميقات برگردد و در صورت عدم امكان از همان جا محرم گردد و اگر داخل حرم شده است به ادنى الحل برود و اگر ميسّر نيست در حرم، محرم به احرام عمره ى تمتع گردد.

مسأله 237. بعضى كه حج مستحبى انجام مى دهند از روى جهل ، با لفظ حجة الاسلام محرم مى گردند. اين ضررى به حج مستحبى آن ها نمى زند; مگر اين كه حج خودرا مقيّد بـ «حجة الإسلام» كنند عامداً .

مسأله 238. كسى كه وظيفه اش عمره ى تمتع است و ندانسته به نيّت عمره ى مفرده محرم شده است، اگر قصد واقعى او عمره ى مفرده باشد نمى تواند آن را عمره ى تمتع قرار دهد، بلكه اعمال عمره ى مفرده را انجام مى دهد و سپس براى عمره ى تمتع به نحو ممكن از ميقات يا ادنى الحل و يا در صورت عدم امكان از حرم، محرم مى شود ولى اگر نيّت واقعى او عمل به امر فعلى بوده وقتى متوجه شد نيتش را به عمره ى تمتع بر مى گرداند.

مسأله 239. بعد از تحقق احرام، عدول موضوع ندارد، مثلاً كسى كه براى عمره ى تمتع احرام بسته نمى تواند به عمره ى مفرده و يا حج افراد و يا بر عكس; برگردد هر چند احرام دوم با تلبيه و صرف نظر كردن از نيّت احرام اول باشد بلكه احرام دوم باطل است.

مسأله 240. قصد ابطال عمره يا حج و يا قصد عملى كه مُفسِد حج يا عمره است، موجب ابطال عمره يا حج نمى گردد و همين طور قصد خروج ازاحرام و حج، موجب خروج نمى شود و تا شخصى اعمال خود را به طور صحيح انجام ندهد، از احرام خارج نمى گردد.

3. تلبيه

سومين واجب احرام، گفتن لبيك به اين صورت است:

«لَبَيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لا شَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ».

و احتياط آن است پس از جمله هاى گذشته چنين بگويد:

«إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ ، لا شَريكَ لَك».

بنابر احتياط مستحب اين جمله به دو صورت يعنى هم با اضافه كردن كلمه لبيك به آخر آن و هم بدون كلمه لبيك در آخر بگويد.

و مستحب است بعد از آن بگويد:

«لَبَّيْكَ ذَا الْمَعارِجِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ داعِياً إِلى دارِ السَّلامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أَهْلَ الْتَلْبِيةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا الجَلالِ وَالإِكْرامِ».

مسأله 241 . گفتن تلبيه به صورت صحيح لازم و واجب است، و در حقيقت ، جايگاه لبيك، همانند جايگاه تكبيرة الاحرام در نماز واجب است و بدون گفتن آنها، انسان، محرم نمى شود.

مسأله 242 . هرگاه كسى نمى تواند لبيك را به صورت صحيح ادا كند، بايد به وسيله فرد وارد، آن را بگويد، يعنى كلمه به كلمه بگويند و او تكرار كند، و اگر هيچ كدام از آنها ممكن نيست، هر مقدارى كه مى تواند بگويد.

مسأله 243 . اگر گفتن لبيك را فراموش كرد، يا از روى ندانستن مسأله، نگفت، لازم است برگردد، و از ميقاتى كه به صورت ظاهر احرام بسته، لبيك بگويد و احرام ببندد، و اگر بازگشت ممكن نيست، اگر داخل حرم نشده، در همان جا لبيك بگويد و محرم شود، و اگر داخل حرم شده، به مرز حرم (ادنى الحل) برگردد، و در آنجا لبيك بگويد و محرم شود، و اگر آن هم ممكن نيست، از همان جا كه مسئله را ياد گرفته يا به يادش آمده است لبيك بگويد و محرم شود.

مسأله 244 . در گذشته گفته شد لبيك در احرام به منزله تكبيرة الاحرام در نماز است و انسان بدون آن دو، وارد عمل نمى شود، بنابراين كسى كه لبيك نگفته ولى لباس پوشيده و از ميقات عبور كرده، محرم نمى شود، و اگر چيزهايى كه بر محرم حرام است كه بعداً خواهيم گفت به جا آورد، حرام نبوده و كفاره ندارد. همچنين اگر كسى لبيك را به عنوان «ريا» بگويد.

مسأله 245. ترجمه ى تلبيه اين است«اجابت مى كنم دعوت تو را،خدايا، اجابت مى كنم دعوت تو را، اجابت مى كنم دعوت تو را، تو شريكى ندارى، اجابت مى كنم دعوت تو را».

مسأله 246. اگر كسى تلبيه را غلط بگويد و محرم شود و اعمال عمره را انجام دهد، چنانچه از روى عمد بوده عمره او باطل است و در صورت فراموشى يا ندانستن مسأله، احتياطاً عمره را دوباره انجام دهد و اگر در احرام حج است چنانچه در اثناء متوجه شود، آن را صحيح بگويد و چنانچه در پايان عمل ملتفت شود بعيد نيست كه عمل او صحيح باشد.

مسأله 247. وقف به حركت و وصل به سكون در تلبيه اشكال ندارد; گر چه احتياط مستحب در عدم وصل به سكون و وقف به حركت است.

مسأله 248 . مستحب مؤكّد است قبل از احرام، انسان غسلى به نيت آن انجام دهد، و اين غسل را مى توان در ميقات يا در محل اقامت، مانند هتل انجام داد، مشروط بر اينكه مردان پس از غسل تا رسيدن به نقطه احرام از پوشيدن لباس هاى دوخته پرهيز كنند.

مسأله 249 . بايد لبّيك را در ميقات بگويد و تأخير آن جايز نيست، و اگر به تأخير انداخت بايد بسان كسى كه بدون احرام از ميقات عبور كرده عمل كند و حكم آن در گذشته بيان گرديد.

مسأله 250 . گفتن لبيك، فقط يك بار واجب است و آن هم به هنگام بستن احرام در ميقات است، ولى تكرار آن مستحب است، خصوصاً اگر هفتاد بار بگويد كه ثواب زيادى درباره آن وارد شده است.

مسأله 251 . تكرار لبيك از ميقات تا ديدن خانه هاى مكه در عمره تمتع مستحب است، ولى آن گاه كه خانه هاى مكه نمايان گشت، لبيك را قطع كند، و كسى كه پس از عمره تمتع براى حج احرام مى بندد، تكرار آن تا نزديكى هاى ظهر عرفه مستحب است، و از ظهر عرفه به بعد آن را بايد قطع كند. و اگر كسى براى عمره مفرده محرم شود، اگر از خارج حرم محرم شود تكرار «لبيك» تا دخول حرم، و اگر از مكه محرم شود تكرار آن تا ديدن كعبه است.

مسأله 252 . لال و كر مادرزاد، زبان خود را مانند كسانى كه «لبيك» مى گويند حركت دهد و با انگشت اشاره كند، و اگر بر اثر عارضه اى زبان او بند آمده با اخطار در قلب، به شيوه سابق عمل نمايد.

مسأله 253 . مستحبات احرام چند چيز است:

1. قبلاً بدن خود را پاكيزه نموده و ناخن و شارب خود را بگيرد و موى زير بغل و زير شكم را با نظافت داروى پاك كند.

2. كسى كه قصد حج دارد، از اوّل ماه ذى قعده و شخصى كه مى خواهد عمره مفرده انجام دهد از يك ماه پيش، موى سر و ريش خود را كوتاه نكند.

3. پيش از احرام، مؤكداً در ميقات غسل كند، و زن حائض و نفسا نيز مى توانند اين غسل را انجام دهند.

4. دو جامه احرام سفيد و از پنبه باشند.

5. در صورت امكان، پس از فريضه ظهر احرام ببندد، و در صورتى كه امكان نداشته باشد، بعد از يك فريضه ديگر و اگر آن هم ممكن نباشد، پس از شش ركعت يا دو ركعت نماز مستحبى اين كار را انجام دهد.

6. هنگام پوشيدن دو جامه احرام بگويد:

«اَلْحَمْدُللّهِ الَّذِى رَزَقَنى ما أُوارى بِهِ عَوْرَتِى وَأُؤَدّى فِيهِ فَرْضى وَأَعْبُدُ فِيهِ رَِبّى».

7. تلبيه را در حال احرام تكرار كند، به ويژه در چند وقت:

* برخاستن از خواب * بعد از هر نماز واجب و مستحب* وقت سوار شدن و پياده شدن* وقت رسيدن به مسافرانى كه سوار بر مركبى هستند* هنگام بالا رفتن از سر بالايى يا پايين آمدن از سراشيبى * آخر شب * وقت سحر.

مسأله 254 . مكروهات احرام چند چيز است:

* احرام در جامه سياه * خوابيدن محرم بر تشك و بالش زرد رنگ * احرام بستن در جامه چركين * در جامه راه راه * رفتن به حمام هاى عمومى كه شرايط خاصى داشته است * بستن حنا و رنگ كردن موها، قبل از احرام رنگى كه براى زنان آرايش به حساب بيايد و رنگ آن تا وقت احرام باقى بماند ولى رنگى كه مطابق رنگ طبيعى موى زن، مى باشد مكروه نيست و احتياط آن است كه در حال احرام از آن رنگ نيز استفاده نكند.

منبع: شفقنا

انتهای پیام/ ز.ح


ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: