افشاگری بی سابقه یک جیش العدلی درباره عبدالرئوف ریگی

در بخشی از این نامه سرگشاده آمده است:

آقای عبدالرئوف ریگی برادر عبدالمالک ریگی

شما قبل از اینکه این جیش النصر کذائی و بی ریشه را اعلام کنید، از طریق پیام خصوصی در فیسبوک با من مرتباً در تماس بودید و با ادبیاتی احترام آمیز از فعالیتهای مخلصانه بنده تقدیر و تمجید بعمل می‌آوردید و می‌گفتید که شما مبارزی بزرگ و بجای پدر و استاد ما هستید.

من نمی دانستم که شما با این رفتار پر جاذبه که کوششی چشمگیر برای نزدیک کردن بنده به خودتان بود دقیقاً چه قصدی را در سر دارید. باور کنید نمی‌دانستم که شما قصد درست کردن یک حرکت قلابی بنام  جیش النصر را داری و در این باره هیچ مشورتی هم با من نکرده بودید که بنده از ابتداء مانع اجرای این تصمیم غلط و خطرناک شما بشوم.

در ادامه این نامه آمده است: آقای عبدالرئوف ریگی، شما برای اینکه خودت را آدمی درست و حق به جانب و عالم و واجد شرایط برای رهبری معرفی کنی اولین کاری که کردی تخریب شخصیت امیر منتخب فعلی جیش العدل صلاح الدین فاروقی بود که در همه جا از طریق تماس‌های خصوصی وی را فردی معمولی و ناتوان و نادان و بی اهمیت و خود را فردی عالم و عاقل و دانا و توانمند و برادر امیر عبدالمالک معرفی کردی تا این اقدام نادرست خود را به عنوان دلیلی برای تمرد و خروج خود از جیش العدل داشته باشی که کوششی بسیار سخیف و مذبوحانه و نادرست و نا جوانمردانه بود.

این نامه تاکید می کند: آقای عبدالرئوف، هوس بزرگی و رهبری و آرزوی‌های دور و دراز عقل شما را از کار انداخته است به طوری که خیلی از حقایق بسیار ساده و عادی را هم درک نمیکنی و بهمین خاطر است که نمی‌دانی هر گردی گردو نیست، هر زردی طلا نیست.

این نامه می‌افزاید: آقای عبدالرئوف، شما پس از اینکه پول زیادی به چنگ تان میاید و تعدادی هوادار آواره و بیکاره و معتاد پیدا می کنی طبق مزاج خود پرستانه ای که داری باور میکنی که لیاقت امیری حرکت را دارید.

در ادامه این نامه آمده است: آقای عبدالرئوف ریگی، با این طرز رفتار و موضع گیری خود خواهانه شما، امیر جیش العدل پس چندین جلسه مشورتی با شورا برنامه مقابله با شما را به اجرا در آورد و تعداد زیادی را با ماموریت‌های مختلف مسئول انجام تحقیقات لازم در منطقه کرد تا از عملکرد شما بطور دقیق با خبر شود. 

تحقیقاتی که از زوایای مختلف انجام گرفته است این حقایق را روشن می‌کند:

الف– شما تماس های زیادی با سران و ریش سفیدان طوایف مختلف و علمای منطقه گرفته‌اید و خود را به عنوان امیر جیش العدل معرفی کرده و امیر اصلی این حرکت را آدمی کم اهمیت و نا لایق معرفی کرده‌ای که امیری ظاهری او بر اساس یک مصلحت از سوی شما بوده است.

ب-  شما به عنوان امیر جیش العدل کمک‌های هنگفتی از مردم محل بر اساس توان شان جمع آوری کرده‌ای و بر اساس شکایات کمک دهندگان مجموع پولی که دریافت کرده‌اید بالغ بر هشتاد و پنج لک روپیه پاکستانی و علاوه بر آن پانزده هزار درهم اماراتی بوده است که گویا شما مقدار زیادی از این پول را بعنوان سرمایه گذاری برای تجارت مشارکتی در دبی بطور محرمانه در اختیار یکی از دوستان خود گذاشته‌اید.

پ–  عبدالرئوف، هیچ شکی نیست که شما مقداری علم دارید. اما علما هم بر دو نوع هستند: علمای ربانی و علمای شیطانی. علم شما از نوع دوم است.

«م .آ» می‌افزاید: آقای عبدالرئوف، شیطان هم یک عالم بزرگ است و علمش آنقدر زیاد است که علامه‌های دهر را هم فریب می‌دهد چه رسد به مردم ساده و عوام الناس. بنده در کمال خضوع تائید می‌کنم که علم شما در حوزه فریبکاری خیلی بالاست و برای مدت کوتاهی می‌توانید تعدادی از مردم بی خبر از حقایق را به راحتی فریب دهی.

در ادامه افشاگری این نامه آمده است: آقای عبدالرئوف، شما پس از اعلام جیش النصر در فیسبوک دست به تبلیغات دروغین وسیعی زدی و جیش النصر را تشبیه به درخت تنومندی کردی تا به جهانیان نشان دهی که رهبر یک سازمان خیلی مقتدر هستی! این بیش از یک فریبکاری نیست که شما کرده‌ای. مردم آنطوری که تو گمان میکنی نادان نیستند.

در ادامه نیز آمده است: آقای عبدالرئوف، از این تاریخ ببعد هر کسی که از طایفه ریگی یا از مجاهدین جیش العدل و یا از افراد خانواده خودت کشته شوند، خون شان بطور مستقیم بر گردن تو خواهد بود. چون تو بانی این فتنه هستی و معلوم نیست که این فتنه تو چقدر خون و خرابه به دنبال داشته باشد.

آقای عبدالرئوف، در مورد زندگی خصوصی تو از طریق همان همسر قبلی‌ات که طلاق داده‌ای اطلاعاتی بدست آمده است که اگر افشاء شود شیطان هم با هر دو دست خود بینی‌اش را محکم خواهد گرفت تا از بوی گند و تعفن آن حالش بهم نخورد.