SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز»، همه ميدانستند كه طراح و مجري ساخت
اين ضريح يك هنرمند نامآشناي ايراني است؛ استاد محمود فرشچيان كه افتخار بزرگ ما
ايرانيهاست. كسي كه نقاشيهايش آوازه جهاني پيدا كرده و
تابلوي «عصر عاشورا»ي او يكي از نمادهاي محرم و روزهاي عزاي سيدالشهدا (علیه
السلام) شده. چهره ماندگاري كه در يك خانواده مذهبي رشد كرده و ارادتش به اهل بيت
عصمت و طهارت (عليهمالسلام) مثالزدني
است.
آثار استاد فرشچيان را ميتوان از ابعاد گوناگون بررسي كرد؛ سبك هنري،
تنوع حوزه فعاليت، نوآوريهاي هنري و… ولي ما در اين گفتوگو قصد داريم درباره
آثار ديني او كه البته بخش عمده فعاليتهايش را شامل ميشود صحبت كنيم. استاد چند
سال پيش ضريح مطهر حضرت امام رضا (علیه السلام) را طراحي كرد و در طول مراحل ساخت
ضريح بر كار نظارت داشت، سال گذشته ضريح ششگوشه سيدالشهدا (علیه السلام) را طراحي
كرد و اين روزها مشغول طراحي ضريح جديد حضرت عبدالعظيم حسني (علیه السلام) است.
*اجازه دهيد گفتوگويمان را از ساخت ضريح حضرت امام حسين (علیه
السلام) شروع كنيم. چه شد كه اين كار به شما پيشنهاد شد؟
سال ۸۵ نامهاي
از طرف هيات محترم امناي قم بهدستم رسيد كه در آن نوشته بودند بهدليل اينكه كار
ساخت ضريح مطهر حضرت علي بن موسيالرضا (علیه السلام) را بهشكل بسيار خوبي انجام
دادهايد، از شما دعوت ميكنيم طرحي براي ضريح حضرت اباعبدالله الحسين (علیه
السلام) ارائه دهيد. خيلي خوشحال شدم و در كمتر از پنج ماه، شش طرح متفاوت ارائه
دادم و براي آنها فرستادم. آنها براي اينكه بعدها حرف و حديثي درباره اين كار
ايجاد نشود براي طراحان ديگر هم نامه نوشتند و از آنها هم خواستند طرحهايشان را
در اين زمينه ارائه دهند.
آن طور كه شنيدم براي ساخت ضريح امام حسين (علیه السلام) طرحهاي
مختلفي ارائه شد و وقتي آنها را بررسي كردند به اين نتيجه رسيدند كه كار را بنده
انجام دهم. به همين دليل دوباره با من تماس گرفتند و براي انجام كار دعوتم كردند.
به همين دليل طرحهايي را كه انجام داده بودم دوباره بررسي و در نهايت يكي از
آنها را بر اساس اصول اجرايي بهاندازه كامل طراحي كردم. اينگونه بود كه كار ساخت
ضريح امام حسين (علیه السلام) شروع شد.
در اين فاصله چندين بار با هزينه خودم به ايران آمدم. هميشه خدا را
شكر ميكنم كه نياز نشد كمك بگيرم. بايد بگويم كه در انجام تمام كارهاي مذهبي
مسئله مالي هرگز برايم مطرح نيست. حضرت
اباعبدالله الحسين (علیه السلام) عنايت خاصي به من دارند و هميشه مديون لطف و عنايت
ايشان هستم. بايد توجه داشت كه اگر نظر خاص آن بزرگواران نباشد، محال است كاري
انجام گيرد و مورد قبول واقع شود.
*گويا اساتيد ماهر ديگري هم در اين كار با شما همكاري داشتهاند.
بله، در طول كار دو سه بار قلمزنها عوض شدند كه در نهايت كار به
استاد مصطفي حدادزاده از اصفهان واگذار شد. كاري كه ايشان انجام دادند از نظر من
كه مسئوليت نظارت عالي را برعهده داشتم، نسبت به ديگر قلمزنها عالي و ارزنده بود.
در كارهاي مذهبياي كه انجام ميدهم سعي ميكنم بهجاي گل و بوته و نقشهاي مختلف،
اسماء الهي نوشته شود. در خطاطيهاي ضريح مطهر حضرت اباعبدالله الحسين (علیه
السلام) از استاد موحد كه يكي از بزرگترين خطاطان نثر و ثلث جهان هستند بهره
بردم. البته در طول كار هيات امناي قم هم زحمات زيادي كشيدند كه تاثير بسياري در
پيشبرد كار داشت و در نهايت كار ضريح حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) اينگونه
كه گفتم به سرانجام رسيد.
*گفتيد كه امام حسين (علیه السلام) هميشه به شما عنايت داشته. منظورتان
از عنايت چيست؟
بدون شك خدا مسائل خاصي را در وجود هنرمندان ميگذارد كه بهسادگي
قابل بيان نيستند و اصلا نبايد گفته شوند.
*ضريح فعلي حضرت سيدالشهدا (علیه السلام) چه ويژگيهايي دارد؟
ضريح حضرت به هيچ عنوان شباهتي با ضريحهايي كه تا بهحال كار شده
ندارد. ضريح فعلي شش چراغ دارد كه براي ششگوشه ضريح طراحي شده و آيه مباركه «الله
نورالسماوات و الارض» روي آن مشبك شده و از درون آن نور سبز رنگ زيبايي پرتوافشاني
ميكند. البته هنوز كار ساخت كنگرههايي كه در بالاي آن قرار ميگيرد تمام نشده.
اگر كنگرهها نصب شوند، شكوه و جلال ضريح مطهر را دوچندان ميكند.
*بعد از اينكه ضريح را ساختيد خودتان به كربلا مشرف شدهايد؟
خير، از آن وقت تا بهحال قسمت نشده به كربلا بروم. البته چند بار از
من دعوت كردهاند و چندين لوح تقدير با زبان فارسي و عربي برايم نوشتهاند و بارها
از كار ساخت ضريح تشكر كردهاند ولي آقا بايد بطلبند كه بروم. بايد لطف و عنايت
ايشان شامل حال ما باشد تا بتوانيم كاري انجام دهيم. در غير اين صورت در روند كار
مشكل ايجاد ميشود. باور كنيد بهقدري از آمريكا راحت ميآمدم و ميرفتم كه كوچكترين
احساس خستگي و ناراحتي نميكردم و هيچ دغدغهاي نداشتم. البته همه اينها بستگي به
لطف اين بزرگواران دارد. اينكه ميگويم بايد عنايت شود همين است. آدم بعضي وقتها
ميخواهد كاري را انجام دهد ولي ميبيند مقابلش موانعي ايجاد ميشود. بعضي وقتها
نهتنها مانعي نيست بلكه راه باز است.
*يعني قبلا هم به زيارت حرم حضرت امام حسين (علیه السلام) نرفته بوديد؟
از زمان كودكي بارها به زيارت حرم مطهر حضرت اباعبدالله الحسين (علیه
السلام) رفته بودم. يادم ميآيد وقتي ۱۲ سالم
بود همراه مادرم شش ماه در كربلا زندگي كرديم. يكبار هم در زمان جنگ جهاني دوم با
وجود مشكلات زياد به كربلا رفتيم. در آن زمان تمام وسايل نقليه در اختيار سربازان
بود و ما با واگنهاي بارياي كه خرما ميبردند و بسيار چسبناك بودند و با وضعيت
بسيار سختي به كربلا رفتيم. خلاصه مادرم با عشق و علاقه خاصي چندين بار ما را به كربلا
برد.
*آن زمان كه ضريح حضرت امام حسين (علیه السلام) را ميديديد اين دغدغه
را داشتيد كه روزي ضريحي براي ايشان درست كنيد؟
به هيچ عنوان. چون براي زيارت ميرفتم و حال و هواي دعا و مناجات
داشتم. تا سال ۸۵ كه آن نامه به دستم رسيد، حتي فكرش را هم
نميكردم.
*حتما فيلم يا تصوير ضريح نصب شده را از طريق رسانهها ديدهايد؟
تمام مراحل نصب ضريح را ميديدم و بعد فيلمش را هم برايم فرستادند.
شكر خدا كار ما مورد استقبال قرار گرفت. بايد اعتراف كنم كاري كه آقاي پارچهباف
رئيس هيات امنا انجام دادند واقعا قهرمانانه بود. ايشان مقداري از ضريح متبركه حضرت
اباعبدالله الحسين (علیه السلام) را با هواپيما و مقداري ديگر را از طريق زميني و از
راه شهرستانها جابهجا كردند. البته از ايشان خواسته بودند براي اينكه مردم ايران
ضريح را تبرك كنند، ضريح را از شهرستانهاي مختلف ايران بهسمت كربلا ببرند. اين
كار بسيار دشواري بود ولي به لطف حضرت انجام شد.
*پس از نصب ضريح، در ديدارها و ملاقاتهايي كه با مردم داشتيد، چه نكتههايي
شنيديد؟
بههر حال مردم نسبت به من لطف بسياري دارند كه هرچه بگويم كم است ولي
قصد اصلي از كار اين است كه افراد براي زيارت به كربلا بروند. اين نكته بسيار مهم است
كه همه بايد آن را بدانند. اگر ميخواهيد با تيتر درشت هم بنويسيد: تمام اماكن مقدس، ضريحها، كاشيكاريها، زيباييها و ارداتمنديهايي
كه در ساخت زيارتگاهها صرف شده، تنها براي ستايش خداوند متعال است وگرنه ضريح و سنگ
و چوب به خودي خود اهميتي ندارند. همه اينها وسيلهاند كه هر كسي به آنجا ميرود
توسط آن به درگاه الهي تقرب پيدا كند و راه را بهدرستي ببيند. نبايد فراموش كنيم كه اينها وسيلههايي هستند تا روح انسان بيشتر به
طرف ذات پاك الهي متوجه شود.
*زماني كه ضريح را ميساختيد مشكل خاصي برايتان پيش نيامد؟
خير. «در
بيابان گر به شوق كعبه خواهي زد قدم/ سرزنشها گر كند خار مغيلان غم مخور». واقعا
چيزي نديدم كه برايم ناهمواري و ناهنجاري باشد. راستش را بخواهيد در كار به مسائل
جزئي اهميت نميدهم. وقتي انسان در زندگي هدف و نظري داشته باشد، آن وقت به مسائل
و افكار مزاحم اطرافش توجه نميكند و در نهايت آن هدف را ميبيند چراكه آن هدف
عالي و مقدس است. در تمام لحظات كار در حسي مطلق بودم و به چيز ديگري فكر نميكردم.
فقط ميخواستم كاري خاص انجام دهم.
*زمان شروع كار يا قبل از آن ذكر يا توسلي هم به امام داشتيد؟
هميشه قبل از شروع كارهايم وضو ميگيرم. طبيعي است كه براي ساخت ضريح
هم اين كار را انجام دادم. اين كار بخشي از ايمان من است. من در خانوادهاي مذهبي
و تاجر بزرگ شدهام. مادرم زني روشنفكر و مذهبي بود. در خانه ما هميشه مجلس روضهخواني
برقرار بود و در بيشتر مناسبتهاي مذهبي برنامه داشتيم؛ بهطوري كه در مسائل معنوي
حل شده بوديم و هميشه دوست داشتيم معنويت و مذهب بدون هيچگونه تظاهري در زندگيمان
باشد. درواقع از كودكي بهنوعي اين كارها را با جان و دل انجام ميدادم و ميدهم.
مادر مرحومم هر زمان كه نام امام حسين (علیه السلام) ميآمد بدون اختيار اشك از
چشمانش سرازير ميشد. يادم هست در مراسمي كه براي تولد حضرت گرفته بوديم با اينكه
مداح مولودي ميخواند باز مادرم گريه ميكرد. يك نفر به مادرم گفت خانم دارد مدح
ميخواند؛ روضه كه نميخواند! چرا گريه ميكني؟ مادرم گفت شما نميدانيد كه چه در
وجود من ميگذرد. نميدانم چه چيزي در دلش ميگذشت كه در هر حالتي اشك از چشمانش جاري
ميشد. مادرم از نظر ارادات به ائمه اطهار (عليهمالسلام) حال و هواي خاصي داشت.
باز هم ميگويم اين حس و حال را نميتوان بيان كرد چراكه بخشي از وجود انسانها
محسوب ميشود. بههر حال بعضي وقتها روح انسان بهدرجهاي ميرسد كه براي عشق به
اهل بيت (عليهمالسلام) قابليت و آمادگي بسياري پيدا ميكند. حالا هم همينطور
است. شما حساب كنيد تمام كارهايي كه انجام ميدهم از ساخت ضريح حضرت امام رضا (علیه
السلام) گرفته تا طراحي كاشيكاري داخل ضريح و حتي داخل سردابي كه قبر مطهر حضرت
علي بن موسيالرضا (علیه السلام) در آنجا قرار دارد افتخار بسيار بزرگي است كه خدا
سعادت آن را نصيب من كرده.
*طراحي و ساخت ضريح حضرت امام رضا (علیه السلام) چگونه به شما پيشنهاد
شد؟
زماني كه آقاي آينهچيان از آستان قدس رضوي موضوع ساخت ضريح حضرت امام
رضا (علیه السلام) را تلفني با من در ميان گذاشتند در آمريكا
بودم. ايشان به من گفتند ميخواهيد برايتان بليط بگيريم؟ اتفاقا قصد داشتم به
ايران بيايم. وقتي ميگويم هر كاري بايد خودش درست شود همين است. به ايشان گفتم
قرار است براي ديد و بازديد از اقوام به ايران بيايم. نيازي به بليط نيست. وقتي
رسيدم بلافاصله به مشهد رفتم. در آنجا ضريحي را با ماكتي از جنس گچ و چوب درست كرده
بودند. گفتند روي اين طرح نظر بدهم. وقتي بررسي كردم متوجه شدم وقتي اين طرح ساخته
شود چيز خوب و شايستهاي براي حضرت امام رضا (علیه السلام) از كار در نميآيد.
گفتم حالا اين طرح مال كيست؟ آنها گفتند ما ميدانيم كه بهنظر شما اين طرح شايسته
حضرت امام رضا (علیه السلام) نيست.
بنابراين اينكار را شما انجام دهيد. گفتم اين كار درست نيست. بگذاريد
افرادي كه اين كار را انجام دادهاند به كارشان ادامه دهند و من آنها را راهنمايي
كنم. نميخواستم باعث رنجش آن اساتيد شوم. در نهايت
از آنها خواستم دو روزي صبر كنند تا درباره اين كار مطالعه و بررسي كنم و ببينم
ماهيت كار چطور است. اساتيد كار خودشان پيشم آمدند و گفتند ما ميدانيم كه نميتوانيم
اين كار را انجام دهيم. اگر ميتوانيد خودتان كار ساخت ضريح حضرت امام رضا (علیه
السلام) را انجام دهيد. بدين ترتيب شش ماه در مشهد
ماندم و ماكت اصلي را كامل كردم. قلمزن
اين كار حاج مصطفي حدادزاده بود و خطش را هم استاد موحد برعهده گرفت.
*واقعا افتخار و سعادت بزرگي است كه فردي بهطور مستقيم در كاري كه
مربوط به ائمه اطهار (عليهمالسلام) ميشود دخالت داشته باشد. بهنظر
ميرسد كه ارادتمندي و سعادت انجام چنين كارهايي از طرف مادرتان به شما ارث رسيده
باشد.
دقيقا همينطور است. بالاخره وقتي خود آدم بخواهد و با نيت پاك وظايفش
را انجام دهد آن وقت كارهايش بينتيجه نخواهد ماند. معتقدم بايد در هر حالي شكرگزار
خدا بود. در آمريكا داخل اتاق كارم خيلي كتاب هست. آنجا داشتم راه ميرفتم كه
يكدفعه پايم به چند كتاب خورد و بهشدت زمين خوردم. فكر ميكنيد در آن لحظه چه
كاري انجام دادم؟ همان وقت به درگاه خدا سجده كردم و گفتم خدا را شكر كه به من
آنقدر كتاب دادهكه نميتوانم بينشان راه بروم. البته در ايران كتابهاي زيادي
داشتم كه همه آنها را به فرهنگستان هنر اهدا كردم و مقداري از آنها را به اصفهان فرستادم.
*گويا زماني كه براي طراحي اصلي ضريح امام رضا (علیه السلام) با شما در
آمريكا تماس گرفتند دستتان آسيب ديده بود و مشكل داشتيد.
بله، قبل از اينكه درباره طراحي ضريح حضرت امام رضا (علیه السلام) با
من تماس بگيرند ميخواستم براي چاپ كتاب دومم به آلمان بروم. كتاب تقريبا بزرگي
است كه حدود ۳۵ در ۸۰ سانتيمتر است. وقتي داخل قطار در حال رفتن به محل چاپخانه بودم دست
راستم به درب قطار گير كرد و عضلاتش بهشدت آسيب ديد؛ بهطوري كه حتي يك ليوان آب
هم نميتوانستم از روي زمين بردارم. در آمريكا براي درمانش پيش بهترين پزشكان
رفتم؛ پزشكاني كه ورزشكاران ميلياردي را عمل ميكنند. آنها
گفتند شانهام بايد جراحي شود و اگر اين كار را انجام ندهم دستم خشك و ضعيف ميشود.
درست درهمان زمان از مشهد با من تماس گرفتند تا طراحي ضريح حضرت
امام رضا (علیه السلام) را شروع كنم. وقتي كاغذها را پهن ميكردم تا طراحي را
شروع كنم، باورتان نميشود كوچكترين دردي نداشتم؛ بهطوري كه همسرم تعجب كرد و
گفت عجيب است شما كه دستتان اصلا تكان نميخورد چگونه طراحي تمام دواير را بهدرستي
انجام ميدهيد! خلاصه دستم شفا پيدا كرد. چه چيزي بهتر از اين ميخواهم. حتي به من
گفته بودند كه اگر ميخواهم دستم را عمل كنم بايد شش ماه تمام آن را ببندم و چند
ماه هم براي خوب شدنش صبر كنم. به همين
دليل سپاسگزار لطف حضرت امام رضا (علیه السلام) هستم. هرقدر براي اين عزيزان كار
كنم باز كم است.
*براي همين دستمزد طراحي ضريح امام رضا (علیه السلام) را به آستان قدس
رضوي هديه كرديد؟
من هيچوقت براي كارهاي مذهبي دستمزدي نميگيرم. روز آخري كه كار ساخت
ضريح حضرت امام رضا (علیه السلام) تمام شد، يك هديه نفيس و خيرهكنندهبه من دادند
كه گفتم براي گرفتن دستمزد چنين كاري را انجام ندادهام و آن را به آستان قدس رضوي
هديه كردم. درباره ساخت ضريح حضرت امام حسين (علیه السلام) هم اصلا صحبتي نكردند. چون ميدانستند كه من پول نميگيرم.
*پس موضوع دستمزد يك ميليارد تومانياي كه ميگفتند شما به حرم امام
حسين (علیه السلام) هديه كردهايد چه بود؟
چنين چيزي نبوده. خودشان ميدانستند كه نبايد چيزي بدهند و من ميدانستم
چيزي نبايد بگيرم. از اول هم شرط كرده بودم كه چيزي نميگيرم.
*ماجراي اهداي بعضي از آثارتان به آستان قدس رضوي چيست؟
ارادت خاصي به حضرت امام رضا (علیه السلام) دارم. پانزدهمين تابلوي من
همين تابلوي «معراج» است.
براي اين تابلو حدودا يكسال و سه ماه وقت گذاشتهام و تمام تابلوهايي را كه به
آنجا دادهام از پركارترين تابلوهاي من بوده است.
*ظاهرا محل اقامت اصلي شما آمريكاست. زماني كه آنجا هستيد چگونه دغدغههاي
مذهبي و ارادت به اهل بيت (عليهمالسلام) را تامين ميكنيد؟
اقامتگاه اصلي من ايران است، كه اگر چنين نبود آثارم را به اينجا نميآوردم.
در نيوجرسي يك مركز مذهبي بهنام «نور و دانش» با حمايت مالي مردم و كمك برادر
مرحومم تاسيس كردهام كه در طبقه پايين آن مسجد قرار دارد و در طبقه بالاي آن جلسات
و كلاسهاي مختلف برگزار ميشود. راستش را بخواهيد در آنجا با آرامش بيشتري كار ميكنم.
چون كسي سراغم نميآيد. در را بهروي خودم ميبندم و فقط كار ميكنم. اينجا مجبورم
مرتب صحبت كنم و در حال رفت و آمد باشم. اتفاقا
وقتي در آنجا هستم بيشتر تشنه و علاقهمند به مسائل مذهبي ميشوم.
*در مركز «نور و دانش» علاوه بر مسجد، فعاليتهاي مذهبي خاصي هم انجام
ميشود؟
آنجا بدون تعطيلي همه شبهاي جمعه دعاي كميل برگزار ميشود. در روزهاي
تاسوعا و عاشورا و در تمام روزهاي ماه مبارك رمضان مردم به آنجا ميآيند، قرآن ميخوانند
و مفاهيم نهجالبلاغه تجزيه و تحليل ميشوند. علاوه بر اين در آنجا صحيفه سجاديه
را تفسير ميكنند. اجازه دهيد حالا كه صحبت از حضرت امام سجاد (علیه السلام) شد،
يكي از دغدغههاي فكري خودم را هم بگويم. متاسفانه از قديمالايام رسم شده كه بعد
از نام حضرت امام سجاد (علیه السلام) عنوان «بيمار» را ميگذارند. من هميشه به اين
موضوع معترض بودم. اساسا شأن يك امام معصوم بالاتر از آن است كه چنين القابي
شناخته شود؛ آن هم امامي كه صحيفه سجاديه را گفتهاند. صحيفهاي كه لبريز از
خداشناسي و ادبيات و علم است. بيماري موقت ايشان در واقعه كربلا، يك مصلحت الهي
داشته و نبايد اينگونه حضرت زينالعابدين (علیه السلام) را خطاب كرد. به نكته
قبليام بازگردم كه مربوط به مركز «نور و
دانش» بود. در اين مجموعه دانشمندان دينشناس مذهبي كه دلي با خدا و انديشهاي
روشن دارند، تشريف ميآورند و مسائل مذهبي را براي مردم بيان ميكنند.
*چند سال پيش حميدرضا برقعي، شاعر جوان آئيني كشور در حضور رهبر انقلاب
شعري خواند كه حتما آن راشنيدهايد. يكي از ابياتش اين بود: «حس كرد
پا به پاش جهان گريه ميكند/ دارد غروب فرشچيان گريه ميكند». كمي از تابلوي «عصر
عاشورا» برايمان بگوييد.
نميدانم چه بگويم. اين مسئله دست من نيست. راستش هر كاري را كه ميكنم،
در حقيقت من انجامش نميدهم. معتقدم: «من نه به اختيار خود ميروم از قفاي تو/ كان
دو كمند عنبرين ميكشدم كشانكشان». دست ما نيست. خودشان دست ما را ميگيرند و
هرجا ميخواهند ميبرند. يادم هست يكبار در روز عاشورا مادرم به من گفت آخر چقدر
مينشيني و كار ميكني! بلند شو يك روضهاي برو بلكه يك حرف حسابي به گوشت برسد.
گفتم چشم مادر و به اتاق كارم رفتم كه كاري انجام دهم و بعد بروم. درهمان
زمان تابلوي «عصر عاشورا» را كشيدم. حتي بدون اينكه از قبل فكر يا طرحي داشته
باشم. رنگ و قلم و… خودشان ميآمدند در دستم و كار را انجام ميدادم. كار كه تمام
شد پيش مادرم رفتم و گفتم بيا مادر! اين هم روضهاي كه از من خواسته بودي. اين
تابلو ماهيت و جذابيتش مال خودش است.
*بقيه آثارتان چه؛ مثلا طراحي تابلوي «يتيمنوازي حضرت علي (علیه
السلام) » يا تابلوي «معراج» را هم روز خاصي انجام دادهايد؟
اكثر كارهايم را در روز خودش انجام ميدهم. مثلا تابلوي «يتيمنوازي
حضرت علي (علیه السلام) » را كه به موزه حضرت امام رضا (علیه السلام) اهدا كردهام
درست در روز ۲۱ ماه مبارك رمضان شروع به كشيدن آن كردم.
*كار طراحي و ساخت ضريح حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) در چه مرحلهاي
است؟
كار ساخت ضريح حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) در مرحله طراحي است و بعد
از قرارداد با قلمزن كار آغاز ميشوددرست درهمان زمان از مشهد با من تماس
گرفتند تا طراحي ضريح حضرت امام رضا (علیه السلام) را شروع كنم. وقتي كاغذها را
پهن ميكردم تا طراحي را شروع كنم، باورتان نميشود كوچكترين دردي نداشتم؛ بهطوري
كه همسرم تعجب كرد و گفت عجيب است شما كه دستتان اصلا تكان نميخورد چگونه طراحي
تمام دواير را بهدرستي انجام ميدهيد! خلاصه دستم شفا پيدا كرد. چه چيزي بهتر از
اين ميخواهم. حتي به من گفته بودند كه اگر ميخواهم دستم را عمل كنم بايد شش ماه
تمام آن را ببندم و چند ماه هم براي خوب شدنش صبر كنم. به همين
دليل سپاسگزار لطف حضرت امام رضا (علیه السلام) هستم. هرقدر براي اين عزيزان كار
كنم باز كم است.
*براي همين دستمزد طراحي ضريح امام رضا (علیه السلام) را به آستان قدس
رضوي هديه كرديد؟
من هيچوقت براي كارهاي مذهبي دستمزدي نميگيرم. روز آخري كه كار ساخت
ضريح حضرت امام رضا (علیه السلام) تمام شد، يك هديه نفيس و خيرهكنندهبه من دادند
كه گفتم براي گرفتن دستمزد چنين كاري را انجام ندادهام و آن را به آستان قدس رضوي
هديه كردم. درباره ساخت ضريح حضرت امام حسين (علیه السلام) هم اصلا صحبتي نكردند. چون ميدانستند كه من پول نميگيرم.
*پس موضوع دستمزد يك ميليارد تومانياي كه ميگفتند شما به حرم امام
حسين (علیه السلام) هديه كردهايد چه بود؟
چنين چيزي نبوده. خودشان ميدانستند كه نبايد چيزي بدهند و من ميدانستم
چيزي نبايد بگيرم. از اول هم شرط كرده بودم كه چيزي نميگيرم.
*ماجراي اهداي بعضي از آثارتان به آستان قدس رضوي چيست؟
ارادت خاصي به حضرت امام رضا (علیه السلام) دارم. پانزدهمين تابلوي من
همين تابلوي «معراج» است.
براي اين تابلو حدودا يكسال و سه ماه وقت گذاشتهام و تمام تابلوهايي را كه به
آنجا دادهام از پركارترين تابلوهاي من بوده است.
*ظاهرا محل اقامت اصلي شما آمريكاست. زماني كه آنجا هستيد چگونه دغدغههاي
مذهبي و ارادت به اهل بيت (عليهمالسلام) را تامين ميكنيد؟
اقامتگاه اصلي من ايران است، كه اگر چنين نبود آثارم را به اينجا نميآوردم.
در نيوجرسي يك مركز مذهبي بهنام «نور و دانش» با حمايت مالي مردم و كمك برادر
مرحومم تاسيس كردهام كه در طبقه پايين آن مسجد قرار دارد و در طبقه بالاي آن جلسات
و كلاسهاي مختلف برگزار ميشود. راستش را بخواهيد در آنجا با آرامش بيشتري كار ميكنم.
چون كسي سراغم نميآيد. در را بهروي خودم ميبندم و فقط كار ميكنم. اينجا مجبورم
مرتب صحبت كنم و در حال رفت و آمد باشم. اتفاقا
وقتي در آنجا هستم بيشتر تشنه و علاقهمند به مسائل مذهبي ميشوم.
*در مركز «نور و دانش» علاوه بر مسجد، فعاليتهاي مذهبي خاصي هم انجام
ميشود؟
آنجا بدون تعطيلي همه شبهاي جمعه دعاي كميل برگزار ميشود. در روزهاي
تاسوعا و عاشورا و در تمام روزهاي ماه مبارك رمضان مردم به آنجا ميآيند، قرآن ميخوانند
و مفاهيم نهجالبلاغه تجزيه و تحليل ميشوند. علاوه بر اين در آنجا صحيفه سجاديه
را تفسير ميكنند. اجازه دهيد حالا كه صحبت از حضرت امام سجاد (علیه السلام) شد،
يكي از دغدغههاي فكري خودم را هم بگويم. متاسفانه از قديمالايام رسم شده كه بعد
از نام حضرت امام سجاد (علیه السلام) عنوان «بيمار» را ميگذارند. من هميشه به اين
موضوع معترض بودم. اساسا شأن يك امام معصوم بالاتر از آن است كه چنين القابي
شناخته شود؛ آن هم امامي كه صحيفه سجاديه را گفتهاند. صحيفهاي كه لبريز از
خداشناسي و ادبيات و علم است. بيماري موقت ايشان در واقعه كربلا، يك مصلحت الهي
داشته و نبايد اينگونه حضرت زينالعابدين (علیه السلام) را خطاب كرد. به نكته
قبليام بازگردم كه مربوط به مركز «نور و
دانش» بود. در اين مجموعه دانشمندان دينشناس مذهبي كه دلي با خدا و انديشهاي
روشن دارند، تشريف ميآورند و مسائل مذهبي را براي مردم بيان ميكنند.
منبع: حج
انتهای پیام/ ز.ح