۰
به مناسبت اعیاد شعبانیه/

سروده آیت الله صافی در مدح حضرت سید الشهدا (علیه السلام)

غلامي از غلامان حضرت آب بر دست مباركش مي‎ريخت، ظرف آب از دستش در طشت افتاد و آب طشت بر روي مقدسش پاشيد. غلام عرض كرد: اي آقاي من! وَالْكاظِمينَ الْغَيْظَ ، حضرت فرمود: خشمم را فرو خوردم. غلام گفت: وَالْعافينَ عَنِ النّاسِ، حضرت فرمود: عفو كردم از تو. عرض كرد: وَ اللهُ يُحِبِّ الْمحْسِنينَ، فرمود: اِذْهَبْ فَاَنْتَ حُرٌّ لِوَجْهِ اللهِ الْكَريم؛ برو كه تو در راه خدا آزادي.
کد خبر: ۷۳۹۶۱
۱۵:۱۹ - ۱۰ خرداد ۱۳۹۳
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

«شیعه نیوز»:

سلام بر حسين عليه السلام

السلام عليك يا اباعبدالله و علي ارواح التي حلّت بفنائك اشهد انك بذلت مهجتك في الله حتي استنقذت عباده من الجهالة و حيرة الضلالة و احييت نظام الدين صلوات الله عليك و علي اهل بيتك و اصحابك و رحمة الله و بركاته؛

سلام بر تو اي اباعبدالله، و سلام بر ارواحي كه فاني در تو شدند. به درستي كه خون خويش را در راه خدا مبذول داشتي تا خواهان آن باشي كه بندگان پروردگار از جهالت و سرگرداني در ضلالت نجات يابند و تو نظام دين را احيا كردي. صلوات، رحمت و بركات خداوند بر تو باد و براهل بيت تو و ياران تو.(با عاشورائيان، اثر معظم له، ص76)

نور سرمد

روان عالم امكان حسين است
جهان بينش و عرفان حسين است
جمال الله و اسم الله اعظم
ظهور اسم «الرّحمان» حسين است
به ابراهيم و موسي و مسيحا
ولي صاحب الاحسان حسين است
به زهرا و علي نور دو عين است
به ختم انبيا جانان حسين است
ابوالاحرار و آقاي شهيدان
وليّ اعظم يزدان حسين است
زبحر قدرت بي‌انتهايي
فروزان گوهر رخشان حسين است
به مُلك عشق و تجريد و توكّل
وليّ مطلق و سلطان حسين است
خدا را فيض اكمل نور سرمد
دليل و حجّت و برهان حسين است

وجوب دوستي امام حسين عليه السلام

روايات در وجوب دوستي و مودت امام حسين عليه السّلام‎ فراوان است. در روايتي پيغمبر اكرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: مَنْ اَحَبَّني فَلْيُحَبَّ هذَيْنِ؛ هركس مرا دوست دارد بايد اين دو را (اشاره به حسنين عليهما السلام) دوست بدارد. (پرتوي از عظمت امام حسين عليه السلام، ص47)

خطّ حسين عليه السلام

ما خط حسين عليه‌السلام را، صراط مستقيم و خط نجات و رستگاري مي‌دانيم.(با عاشورائيان، ص47)

شيعه و دوستدار امام حسين عليه‌السلام بايد اين خط حسيني را هميشه احيا نموده و سرمشق عمل خود قرار دهد.(با عاشورائيان،ص48)

راه حسين عليه‌السلام، راه قرآن، راه عمل به احكام و راه افتخار به اسلام، توحيد و ايمان به خداست، راه شرق و غرب و يمين و يسار نيست؛ راه افتخار به دوران هاي كفر و بت پرستي يا آتش پرستي و شرك يزدان و اهرمن و استكبار فرعون و نمرود و جمشيد نيست.(با عاشورائيان، ص52)

رمز بقاء امام حسين عليه‌السلام

ما اگر امام حسين عليه‌السلام را در بين بزرگان و صاحبان شخصيت و عظمت، مقدّم مي‌داريم، فقط به اين دليل نيست كه مرد عظيمي را مقدم داشته‌ايم؛ بلكه عظيمي را مقدّم مي‌داريم كه هر عظمتي در برابر عظمت او در حال كُرنش است و شخصي را برتري مي‏دهيم كه از هر شخصيتي بالاتر است و مردي را مقدّم مي‏داريم كه فوق تمام رجال تاريخ در اجتماع آنهاست و اين تقديم، هيچ كار تازه و بديعي نيست؛ زيرا مردان تاريخ، عُمر خود را در تحصيل مجد و بزرگواري زمين به پايان رساندند، امام حسين عليه‌السلام جان خود را در راه تحصيل مجد آسمان فدا كرد و چنين كسي بالاتر و برتر از همه است.(آينه جمال، اثر معظم له، ص11)

سيره اخلاقي امام حسين عليه‌السلام

امام حسين ‏عليه‌السلام‏ در آداب اجتماعي و حسن معاشرت با دور و نزديك، بلند پايه و بي‏نظير بود. خصال آن حضرت سرشار از عفو و گذشت است. حضرت زين‌العابدين از پدربزرگوارش نقل مي‌كند كه فرمود: «اگر مردي به من دشنام دهد در اين گوش (و به گوش راستش اشاره فرمود) و عذر بياورد در گوش ديگرم، عذر او را مي‏پذيرم؛ زيرا اميرالمؤمنين ‏عليه‌السلام‏ از جدم پيغمبر صلي الله عليه و آله براي من نقل فرمود:

لايَرِدُ الْحَوْضَ مَنْ لَمْ يَقْبَلِ الْعُذْرَ مِنْ مُحِقٍّ اَوْ مُبْطلٍ؛ وارد حوض (كوثر) نمي‏شود كسي كه عذر را نپذيرد، خواه عذرآور حق بگويد يا باطل.

امام حسين ‏عليه‌السلام‏ با فرزندان، بانوان، خويشان و اهل‌بيت خود در نهايت ادب، محبت، رحمت، مهرباني، انس و مودت برخورد مي‌كرد. (آينه جمال، ص27)

غلامي از غلامان حضرت آب بر دست مباركش مي‎ريخت، ظرف آب از دستش در طشت افتاد و آب طشت بر روي مقدسش پاشيد. غلام عرض كرد: اي آقاي من! وَالْكاظِمينَ الْغَيْظَ ، حضرت فرمود: خشمم را فرو خوردم. غلام گفت: وَالْعافينَ عَنِ النّاسِ، حضرت فرمود: عفو كردم از تو. عرض كرد: وَ اللهُ يُحِبِّ الْمحْسِنينَ، فرمود: اِذْهَبْ فَاَنْتَ حُرٌّ لِوَجْهِ اللهِ الْكَريم؛ برو كه تو در راه خدا آزادي. .(پرتوي از عظمت امام حسين عليه السلام، ص211)

دعاي امام حسين عليه السلام

امام حسين عليه السلام شب عاشورا در جمع ياران و اصحاب با وفايش حاضر مي‌شوند و خطبه مي‌خوانند و در ابتداي خطبه‌ چنين مي‌فرمايند:

اثْني عَلَي اللهِ اَحْسَنَ الثَناءِ، وَ اَحْمَدُهُ عَلَي السَرّاءِ، وَ الضَرّاءِ. اَللّهُمَّ اِنِّي اَحْمَدُكَ عَلَي اَنْ اَكرَمْتَنا بِالْنُبُوَّةِ؛ وَ عَلَّمْتَنَا الْقُرآنَ، وَفَقَّهْتَنا فِي الدّينِ، وَجَعَلْتَ لَنا اَسْماعاً، وَأبْصاراً، وَ اَفْئِدَةً فَاجْعَلْنا مِنَ الشّاكِرينَ؛

خدا را به نيكوتر وجهي مدح و ثنا مي‏كنم، و او را در خوشي و ناخوشي حمد و سپاس مي‏كنم. خدايا! تو را حمد مي‏نمايم كه ما را به نبوت گرامي داشتي و به ما قرآن آموختي و فقه دين به ما بخشيدي و براي ما چشم و گوش و دل قرار دادي پس ما را از شكرگزاران قرار بده.(گفتمان عاشورايي، ص31)


ماه بني‌هاشم (ويژه‌نامه ميلاد حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام )

زيارت حضرت

السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّين‏
سلام بر تو اى ابا الفضل العباس فرزند امير المؤمنين سلام بر تو اى فرزند سيد جانشينان پيغمبر
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَوَّلِ الْقَوْمِ إِسْلاَماً وَ أَقْدَمِهِمْ إِيمَاناً وَ أَقْوَمِهِمْ بِدِينِ اللَّهِ وَ أَحْوَطِهِمْ عَلَى الْإِسْلاَم‏
سلام بر تو اى فرزند اول كسى كه اسلام اختيار كرد و در رتبه ايمان بر همه امت تقدم و برترى داشت و در دين خدا از همه كس پايدارتر و در حفظ اسلام از همه مراقبتش بيشتر بود

أَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَخِيكَ فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُوَاسِي فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْك‏

گواهى مي دهم كه تو در راه خدا و رسول و برادرت خيرخواه بودى و نيكو برادرى بودى كه با حضرت حسين مساوات و مواسات نمودى

وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْكَ الْمَحَارِمَ وَ انْتَهَكَتْ حُرْمَةَ الْإِسْلاَم‏

بارى خدا لعنت كند امتى را كه هتك حرمت شما و ريختن خون شما و حرمت اسلام را حلال شمردند

فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجَاهِدُ الْمُحَامِي النَّاصِرُ وَ الْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِيه‏

پس شما (در راه وفاى‏ با برادرت حسين «ع» ) نيكو صبر و تحمل و جهاد و حمايت و نصرت و دفاع كامل از حريم برادر نموديد.

منزلت حضرت اباالفضل العباس عليه السلام

حضرت امام سجاد عليه السّلام فرمودند: خدا رحمت كند عمويم عبّاس را كه برادر را بر خود ايثار كرد و جان شريفش را فداى او نمود تا آنكه در ياري او دو دستش را قطع كردند و حقّ تعالي در عوض دو دست او، دو بال به او عنايت فرمود كه با آن دو بال با فرشتگان در بهشت پرواز مى كند و از براي عبّاس عليه السّلام در نزد خداوند منزلتي است در روز قيامت كه مغبوط جميع شهداء است و جميع شهداء را آرزوي مقام اوست. (امالى شيخ صدوق، مجلس70)

بصيرت حضرت اباالفضل العباس عليه السلام

امام صادق عليه السلام در شأن حضرت اباالفضل عليه السلام فرمود:

كان عمّنا العباس نافذ البصيرة؛  عموى ما، عباس بصيرت نافذ (چشم تيز بين و عمق نگر) داشت.(تنقيح المقال، ج 2، ص 70)

روزي حضرت علي عليه السلام به فرزند بزرگوارش ابوالفضل العباس عليه السلام كه در دوران كودكي به سر مي‌برد، فرمود: بگو: يك. حضرت عباس عليه السلام گفت: يك ، حضرت علي عليه السلام فرمود بگو:دو، و حضرت عباس عليه السلام در پاسخ گفت: استحيى ان اقول باللسان الذى قلت واحدا، اقول اثنان؛ من با آن زبانى كه يك گفته ام (و به يكتايي خدا اقرار نموده ام) شرم مي‌كنم كه بگويم: دو (و از دايره يكتايي خدا خارج گردم) حضرت علي عليه السلام دو چشمان حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام را بوسيد.(مستدرك الوسائل : ج 2، ص 635، العباس، عبدالرزاق مقرم ، ص 92)

در كلام امام زمان عليه السلام

امام زمان عجل اللّه تعالي فرجه الشريف در بخشي از سخنان زيباي خود درباره عمويش عباس عليه السّلام چنين مي گويد:

سلام بر ابوالفضل ، عباس بن اميرالمؤ منين ، همدرد بزرگ برادر كه جانش ‍ را فداي او ساخت و از ديروز بهره فردايش را برگزيد، آنكه فدايي برادر بود و از او حفاظت كرد و براي رساندن آب به او كوشيد و دستانش قطع گشت . خداوند قاتلانش را لعنت كند. (المزار، محمد بن مشهدى ، از بزرگان قرن ششم)


سيّد العابدين (ويژه نامه ميلاد حضرت زين العابدين عليه السلام)

صلوات ‏خاصه

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ سَيِّدِ الْعَابِدِينَ‏ الَّذِي اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِكَ وَ جَعَلْتَ مِنْهُ أَئِمَّةَ الْهُدَي الَّذِينَ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ‏ اخْتَرْتَهُ لِنَفْسِكَ وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَ اصْطَفَيْتَهُ وَ جَعَلْتَهُ هَادِياً مَهْدِيّاً اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَي أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ‏ حَتَّي يَبْلُغَ بِهِ مَا تَقَرُّ بِهِ عَيْنُهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّكَ عَزِيزٌ حَكِيم؛‏

پروردگارا! درود فرست بر حضرت علي بن الحسين سيد و بزرگ اهل عبادت. آنكس كه تو او را براي خود خالص گردانيدي و پيشوايان هدايت را- كه آنها خلق را به حق هدايت كنند و به حق باز رجوع كنند- از نسل پاكش قرار دادي. و او را براي خويش اختيار فرمودي و او را از هر پليدي و ناپاكي، پاك و مطهر ساختي و او را برگزيدي و هادي خلق به سوي خدا و هدايت يافته به حق قرار دادي.

پروردگارا! پس درود و رحمتي بر او فرست كه بهترين درودهايي باشد كه بر ذريه پيغمبرانت فرستادي؛ تا به آن درود در دنيا و آخرت ديده‏اش روشن فرمايي كه تو اي خداي مقتدرِ كامل و به حقايقِ امور آگاهي.

شور دعا

امام سجاد عليه‎السلام‎ در يكي از حالات بسيار شورانگيز دعائي‎اش به درگاه خدا عرض مي‎كند:
يا مَنْ قصده الضالون فاصابوه مرشداً و امه الخائفون فوجده معقلا متي راحة من‎نصب لغيرك بدنه ومتي فرح من قصد سواك بنيته؟؛

اي كسي كه گمراهان او را قصد كردند و او را راهنما و مرشد خود ديدند. و ترسناكان به سوي او رفتند و او را پناهگاه خود يافتند. كجا و چه زماني راحت است براي آنكه جسمش را براي غير تو بپا دارد و در برابر غير تو بايستد و خضوع و بندگي كند. و چه زمان فرح و نشاط است براي كسي كه غير تو را نيّت نمايد؟

(نيايش در عرفات، ص14)

خشيت الهي امام عليه السلام

در روايت از سفيان‎بن عيينه است كه حضرت زين العابدين عليه‎السلام‎ حج گذاردند. و چون خواستند محرم شوند، مركبشان ايستاد و رنگشان زرد و لرزه بر ايشان عارض گرديد و شروع كردند به لرزيدن و نتوانستند لبيك بگويند، سفيان مي‌گويد عرض كردم: چرا تلبيه نمي‎گوئيد؟ فرمود:

مي‎ترسم در جوابم گفته شود: لا لبيك و لا سعديك. پس چون تلبيه گفتند غش كردند و از مركب بر زمين افتادند و پيوسته چنين حالي بر آن حضرت عارض مي‎شد تا حج را به پايان رساندند. (سفرنامه حج، ص318)

شعر فرزدق در مدح امام سجاد عليه السلام

هشام بن عبدالملك در زمان حكومت پدرش به مكه معظمه مشرف شد، وقتي طواف بجا آورد خواست استلام حجر كند، از كثرت ازدحام نتوانست، منبري برايش گذاشتند تا بر آن بنشيند.

در اين هنگام حضرت علي بن الحسين زين العابدين عليه السّلام‎ در حالي كه ازار و ردائي بر تن داشت و زيباترين و خوش‌بوترين مردم بود ظاهر شد و شروع به طواف كرد، در هر شوط وقتي به حجر الأسود مي‎رسيد به احترام آن حضرت مردم به يك سو مي‎شدند، تا فرزند عزيز حسين عليه السلام استلام حجر مي‎كرد.

هشام كه اين احترام و احساسات را در آن موقع كه هركس مي‎خواست خود را به حجر برساند، از مردم ديد خشمناك شد، يكنفر از اهل شام از او پرسيد: اين كيست كه مردم، پاس هيبت و احترام او را به اين گونه نگاه مي‎دارند، و براي احترام او از حجر به يك سو مي‎شوند؟ هشام براي آنكه شاميان امام را نشناسند گفت من او را نمي‎شناسم. فرزدق كه حاضر بود گفت: من او را مي‎شناسم. مرد شامي گفت: يا ابا فراس(فرزدق)او كيست؟

اينجا بود كه فرزدق آن شعر معروفش را انشاد كردكه:

هذَا الَّذي تَعْرِفُ الْبَطْحاءُ وَطْأَتَهُ *** وَالْبَيْتُ يَعْرِفُهُ، وَالحِلُّ وَالْحَرَمُ
هذَا ابْنُ خَيْرِ عِبادِ الله كُلِّهِمُ *** هذَا التَّقِي النَّقِي الطاهِرُ العَلَمُ
هذَا ابْنُ فاطِمَةَ اِنْ كُنْتَ جاهِلَهُ *** بِجَدِّهِ اَنْبِياءُ الله قَدْ خُتِمُوا

اين كسي است كه خاك بطحا جاي پايش را مي‎شناسد، كعبه و حلّ و حرم او را مي‎شناسد.

اين پسر بهترين بندگان خداست، اين پرهيزگار، پاكيزه، پاك و سرشناس است.

اين پسر فاطمه است! اگر او را نمي‎شناسي، رسولان خدا به جدّ او ختم شدند.(پرتوي از عظمت امام حسين عليه السلام، ص431)

كلمات نوراني امام عليه السلام

- يكي از خصائص اين خاندان(خاندان پيغمبر صلي الله عليه و آله)، محبتي است كه خداوند متعال از آنها در دل‌هاي مؤمنين قرار داده است. (پرتوي از عظمت امام حسين عليه السلام، ص430)

- از زيبائي زندگي دنيا بترسيد و از فريب و شرور آن بهراسيد و متوجه زيان علاقه به دنيا باشيد، زيرا زينت دنيا آزمايش است و علاقه به آن گناه.(ترجمه جلد هفدهم بحار، ص118)

- اي بندگان خدا! از خدا بپرهيزيد، بيانديشيد و براي كاري كه خلق شده‏ايد، عمل كنيد. (همان، ص119)
- شخصي در خدمت امام عليه السلام گفت: خدايا مرا از مردم بي‏نياز كن، حضرت فرمود اين صحيح نيست، مردم به هم نيازمندند، ولي بگو خدايا مرا نيازمند به مردم شرور مكن.

- هركس براي خود ارزشي قائل باشد دنيا برايش بي‏ارزش خواهد بود.(همان، ص123)

انتهای پیام/ ح . ا
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: