SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
«شیعه نیوز»: امام علی(علیه السلام) در خطبه یکصد و دوم نهج البلاغه می فرماید: آن(رستاخيز) روزى است كه خداوند اولين و آخرين را براى رسيدگى به حساب دقيق و رسيدن به پاداش كردارشان جمع مى كند، همه در حال خضوع به پا خيزند، عرق(از سر و روي شان فرو مى ريزد)و اطراف دهانشان را احاطه كرده، لرزش زمين تمام اندامشان را مى لرزاند.خوشحالترين افراد در آن روز كسى است كه جاى پایى پيدا كند و يا محلى براى ايستادن خود به دست آورد. هدف تنهایى است همچون پاره هاى شب تار كه هيچ كس نمى تواند در برابر آن بپاخيزد و هيچ پرچمى نتواند پرچمش را به زير آورد، اين فتنه ها به سوى شما مى آيند همچون شترى كه مهار شده، جهاز بر پشتش گذارده اند و زمامدارش آنرا مى كشاند و سوارش به سرعت ميراند(تمام وسائل پيشرفت را آماده دارد) طرفداران و حاميان اين شورشها جمعيتى هستند كه ضربه آنها شديد و امكاناتشان كم است، ولى گروهى بپا مى خيزند و در راه خدا با آنها نبرد مى كنند كه نزد متكبران و گردنكشان خوارند و در روى زمين ناشناس، اما در آسمانها معروفند، در اين هنگام واى بر تو اى «بصره»! از لشكرى كه به عنوان كيفر الهى بدون گرد و غبار و بدون سر و صدا به تو حمله ور مى گردد و به زودى ساكنانت به مرگ سرخ و گرسنگى شديدى كه رنگ چهره آنها را دگرگون مى سازد مبتلا خواهند شد!
روز قيامت، يکى از روزهاى بسيار مهم و حساسى است که هر انسانى در پيش رو دارد. اميرمؤمنان على(علیه السلام) درباره اين مسئله مى فرمايد: «اى بندگان خدا! شما را به پرهيزکارى سفارش مى کنم که عامل کنترل و مايه استوارى شماست. پس به رشتههاى تقوا چنگ زنيد و به حقيقتهاى آن پناه آوريد تا شما را به سر منزل آرامش، جايگاههاى وسيع، پناهگاههاى محکم و منزلگاههاى پر عزت برساند، در روزى که چشمها خيره مى شود و همه جا در نظر انسان تاريک است و گلههاى شترومال و اموال فراوان فراموش مى گردد؛ زيرا به هنگام قيامت، به گونهاى، در صور اسرافيل مى دمند که قلبها از کار مى افتد، زبانها باز مى ايستد، کوههاى بلند و سنگهاى محکم فرو مى ريزد و قسمتهاى سخت آن، نرم چون سرابى مى ماند، کوهستانها با زمين هموار مى گردد چنان که نه پستى و نه بلندى موجود است. پس در آن هنگام نه شفاعتکنندهاى است که شفاعت کند و نه دوستى که نفع رساند و نه پوزش خواستن سودى دارد».
قيامت، دادگاه الهى
قيامت روزى است که انسان در دادگاه عدل الهى بايد پاسخگوى همه اعمال و رفتار خويش باشد. در اين دادگاه، عذرهاى بيهوده، دروغگويى و ادعاهاى باطل ناممکن است؛ زيرا هر کس حقيقت اعمال خويش را مستقيما مشاهده مى کند و شاهدان که عبارتند از خدا، پيامبر، مؤمنان و نيز اعضا وجوارح او، جملگى بر اعمال او شهادت مى دهند و راهى براى فرار از کرده خويش نخواهد داشت. امير مؤمنان مى فرمايد: «آنگاه که زمين سخت بلرزد و نشانه هاى هولناک قيامت تحقق پذيرد و پيروان هر دينى به آن ملحق شوند و هر پرستشکننده به معبود خود و هر اطاعت کننده اى به فرمانده خود رسد، نه چشمى برخلاف عدالت گشوده و نه قدمى بر خلاف حق آهسته بر زمين نهاده مى شود. در آنروز چه دليلهايى که باطل مى گردد و عذرهايى که پذيرفته نمى شود. پس در جست وجوى عذرى باش که پذيرفته شود و دليلى بجوى که استوار باشد. ازدنياى فانى براى آخرت جاويدان توشه بردار و براى سفر آخرت وسايل لازم را آماده کن».
حسابرسى انسانها در قيامت
يکى از برنامه هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسانها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
ضرورت توجه به معاد
سراسر زندگى دنيا، تنها گذرگاهى است براى رسيدن به مقصد نهايى. اميرمؤمنان على عليهالسلام در نامهاى به فرزندش امام مجتبى(علیه السلام) با توجه دادن به اين مطلب مى فرمايد: «پسرم! من تو را از دنيا و تحولات گوناگون و نابودى و دست به دست گرديدنش آگاه کردم و از آخرت و آنچه براى انسانها در آنجا فراهم است، اطلاع دادم و براى هر دو مثالها زدم، تا پندپذيرى و راه و رسم زندگى بياموزى. همانا داستان آن کس که دنيا را آزمود، چونان مسافرانى است که در سرمنزلى بى آب و علف و دشوار زندگى مى کنند و قصد کوچ به سرزمينى دارند که در آنجا آسايش و رفاه فراهم است. پس مشکلات راه را تحمل مى کنند و جدايى دوستان و سختى سفر و ناگوارى غذا را با جان و دل مى پذيرند تا به جايگاه وسيع و منزلگاه امن و با آرامش قدم بگذارند. آنها از سختى هاى طول سفر احساس ناراحتى ندارند و هزينه هاى مصرف شده را غرامت نمى شمارند و هيچ چيز براى آنان، دوست داشتنى نيست، جز آنکه به منزل امن و محل آرامش برسند».
خلقت دوباره انسانها
يکى از ادعاهايى که منکران معاد بيان مى کردند، اين بود که آفرينش دوباره انسانها ناممکن است؛ ليکن قرآن مجيد در پاسخ آنها مى فرمود که آيا خلقت دوباره انسانها، از آفرينش نخستين آنها دشوارتر است. آرى، خداوند متعال با قدرت خويش، انسانها را بار ديگر خواهد آفريد تا با حسابرسى اعمالشان، زندگى همراه با نعمت و رحمت، يانقمت وعذاب براى ايشان شروع شود. در فرمايشى از اميرمؤمنان آمده است: «تا آن زمان که پرونده اين جهان بسته شود و خواست الهى فرا رسد و آخر آفريدگان به آغاز آن بپيوندد و فرمان خدا در آفرينش دوباره در رسد، آنگاه آسمان را به حرکت آورد و از هم بشکافد و زمين را به شدت بلرزاند و تکان سخت دهد که کوهها از جا کنده شده و در برابر هيبت و جلال پروردگارى بر يکديگر کوبيده و متلاشى شده و با خاک يکسان گردد. سپس هر کس را که در زمين به خاک سپرده شده، درآورد و پس از فرسودگى تازه شان گرداند و پس از پراکنده شدن، همه را گرد آورد. سپس براى حسابرسى و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد».
ضرورت ياد قيامت و عذاب الهى
اميرمؤمنان على(علیه السلام) در سخنانى راجع به شدت عذاب الهى و آتش دوزخ چنين مى فرمايد: «مردم! شما چونان مسافران در راهيد که در اين دنيا فرمان کوچ داده شديد. دنيا خانه اصلى شما نيست. پس به جمعآورى زاد و توشه بپردازيد. آگاه باشيداين پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد. پس به خود رحم کنيد. شما مصيبتهاى دنيا را آزموديد، آيا ناراحتى آدمى را بر اثر خارى که در بدنش فرورفته يا ريگهاى داغ بيابان او را رنج داده ديده ايد؟ پس چگونه مى شود تحمل کرد که در ميان دو طبقه آتش، در کنار سنگهاى گداخته، همنشين شيطان باشيد؟ آيا مى دانيد وقتى مالک دوزخ بر آتش غضب کند، شعله ها بر روى هم مى غلتند و يکديگر را مى کوبند و آن گاه که بر آتش بانگ زند، ميان درهاى جهنم به هر طرف زبانه مى کشد».
انسانها در پيشگاه الهى
در خطبه اى از نهج البلاغه اميرمؤمنان على(علیه السلام) درباره زنده شدن انسانها در روز قيامت و حاضر شدن آنها در محضر الهى براى پاسخگويى اعمالشان چنين آمده است: «... تا آنجا که امور زندگانى پياپى بگذرد و روزگاران سپرى شود و رستاخيز برپا گردد. در آن زمان، انسانها را از شکاف گورها و لانه هاى پرندگان و خانه درندگان و ميدانهاى جنگ بيرون مى آورند و آنها با شتاب به سوى پروردگار مى روند و به صورت دستههايى خاموش و صفهاى آرام و ايستاده حاضر مى شوند. چشم بيننده خدا آنها را مى نگرد و صداى فرشتگان به گوش مى رسد. در آن هنگام، انسان لباس نياز و فروتنى مى پوشد و مى بيند که درهاى حيله و فريب بسته شده و آرزوها قطع گرديده است. دلها آرام و صداها آهسته است و عرق از گونه ها چنان جارى است که امکان حرف زدن نيست. اضطراب و وحشت همه را فرا گرفته، بانگى رعدآسا و گوشخراش، همه را لرزانده، به سوى پيشگاه عدالت براى دريافت کيفر و پاداش مى کشاند».
توصيف بهشت و جهنم
در سخنانى از امام على(علیه السلام) در توصيف بهشت و جهنم چنين آمده است: «خداوند، فرمانبرداران و اهل طاعت را در جوار رحمت خويش جاى دهد و در بهشت جاويدان قرار دهد؛ خانهاى که مسکن گزيدگان آن هرگز کوچ نکنند وحالات زندگى آنان تغيير نپذيرد. در آنجا دچار ترس و وحشت نشوند و بيمارى ها در ايشان نفوذ نخواهد کرد. خطراتى دامنگيرشان نمى شود و سفرى در پيش ندارند تا از منزل به منزل ديگر کوچ کنند. اما گنهکاران را در بدترين منزلگاه درآورد و دست و پاى آنها را با غل و زنجير به گردنشان درآويزد؛ چنان که سرهايشان به پاها نزديک گردد. جامه هاى آتشين بر بدنشان پوشاند و در عذابى که حرارت آتش آن بسيار شديد و صداى شعله ها هراس انگيز است، قرار دهد؛ جايگاهى که هرگز از آن خارج نگردد و براى اسيران آن غرامتى نپذيرند».
براى غير دنيا آفريده شده ايد
اميرمؤمنان على(علیه السلام) در خطبه اى مردم را به موقتى بودن زندگى دنيا توجه داده است و مى فرمايد: «اى مردم! دنيا سراى گذر و آخرت خانه جاويدان است. پس از گذرگاه خويش براى سر منزل جاودانه توشه برگيريد و پردههاى خود را در نزد کسى که بر اسرار شما آگاه است، پاره نکنيد. پيش از آنکه بدنهاى شما از دنيا خارج گردد، دلهايتان را خارج کنيد. شما را در دنيا آزمودهاند و براى غير دنيا آفريدهاند. کسى که بميرد، مردم مى گويند: چه باقى گذاشت، اما فرشتگان مى گويند: چه پيش فرستاد؟ خدا پدرانتان را بيامرزد، مقدارى از ثروت خود را جلوتر بفرستيد تا در نزد خدا باقى ماند و همه را براى وارثان مگذاريد که پاسخگويى آن بر شما واجب است».
فراهم نمودن زاد و توشه
در فرمايشى از اميرمؤمنان على(علیه السلام) خطاب به فرزند گرامىشان امام مجتبى(علیه السلام) درباره ضرورت توجه به منازل مختلفى که پس از مرگ در پيش روى انسان است و نيز تلاش و کوشش در راه فراهم آوردن زاد و توشه براى اين مسافرت بسيار مهم چنين آمده است: «بدان! راهى پر مشقت و بس طولانى در پيش روى دارى و در اين راه، بدون تلاش بايسته و فراوان و زاد و توشه و سبک کردن بار گناه، موفق نخواهى بود. بيش از تحمل خود بار مسئوليت بر دوش منه که سنگينى آن براى تو عذابآور است. اگر مستمندى را ديدى که توشهات را تا قيامت مى برد و فردا که به آن نياز دارى به تو باز مى گرداند، کمک او را غنيمت بشمار و زاد و توشه را بر دوش او بگذار و اگر قدرت مالى دارى، بيشتر انفاق کن و همراه او بفرست؛ زيرا ممکن است روزى در رستاخيز در جست وجوى چنين فردى باشى و او را نيابى. به هنگام بى نيازى، اگر کسى از تو وام خواهد، غنيمت بشمار تا در روز سختى و تنگدستى به تو باز گرداند. بدان که در پيش روى تو، گردنههايى وجود دارد که در آن، حال سبکباران به مراتب بهتر از سنگين باران است».
ناگهانى بودن مرگ
يکى از ويژگىهاى مهم مرگ، ناگهانى بودن آن است. هيچ کس نمى داند چه روز و چه ساعتى اجل او فرا مى رسد و از اين دنيا رخت بر مى بندد. چه بسيار افرادى که در کمال سلامت روز را شروع کردند و تا غروب آن روز اجلشان فرا رسيد، در حالى که هيچ کس احتمال چنين اتفاقى را نمى داد. از اين رو انسان بايد هميشه آمادگى لازم را براى مسافرت آخرت داشته باشد. در فرمايشى از اميرمؤمنان(علیه السلام) آمده است: «چه بسيار کسانى که در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسيدند و چه بسيار کسانى که در آغاز شب بر او حسد مى بردند و در پايان شب عزاداران به سوگش نشستند».
گويى زندگى دنيا، يک روز بود
اميرمؤمنان على(علیه السلام) درباره زودگذر بودن عمر هشدار داده، مى فرمايد: «اى بندگان! خدا را خدا را، پرواکنيد که دنيا با قانونمندى خاصى مى گذرد. شما با قيامت به رشتهاى اتصال داريد؛ گويا نشانههاى قيامت آشکار مى شود و شما را در راه خود متوقف کرده با زلزله هايش سر رسيده است و سنگينى بار آنرا بر دوش شما نهاده، رشته پيوند مردم با دنيا را قطع کرده و همه را از آغوش گرم دنيا خارج ساخته است. گويى يک روز بود و گذشت يا ماهى بود و سپرى شد. تازه هاى دنيا کهنه شد و فربههايش لاغر گرديدند. سپس به سوى جايگاهى تنگ، در ميان مشکلاتى بزرگ و آتشى پر شراره مى روند که صداى زبانه هايش وحشت زا، شعله هايش بلند و غرشش پرهيجان و گدازنده است. ... در آن ميان، پرهيزکاران از کيفر و عذاب در امانند و از سرزنشها آسوده و از آتش به دور و در خانه هاى امن الهى، از جايگاه خود خشنودند».
عبرت از گذشتگان
مطالعه و تأمل در زندگى گذشتگان، همواره در بردارنده نکات آموزنده اخلاقى و تربيتى است. مشاهده مى کنيم آنها که همواره بر شوکت، قدرت و ثروت خويش مغرور بودند و دست به هر ستمى مى زدند، اکنون در گوشه اى از اين زمين پهناور زير انبوهى از خاک رها شده اند و روحشان در عالم برزخ پاسخگوى رفتار و اعمالشان است. امام على(علیه السلام) در اين باره مى فرمايند: «همانا گذشتگان را ديدى که ثروتها اندوختند و از فقر و بيچارگى وحشت داشتند و با آرزوهاى طولانى فکر مى کردند در امانند و مرگ را دور مى پنداشتند، ديدى چگونه مرگ بر سرشان فرود آمد و آنان را از وطنشان بيرون راند؟... آيا نديديد آنان را که آرزوهاى دور و دراز داشتند و کاخهاى استوار مى ساختند و مالهاى فراوان مى اندوختند، چگونه خانه هايشان گورستان شد و اموال جمع آورى شده شان تباه و پراکنده و از آنِ وارثان گرديد و زنان آنها با ديگران ازدواج کردند؟ آنها نه مى توانند چيزى به نيکى هاشان بيفزايند و نه از گناه توبه کنند».
آمادگى براى سفر آخرت
هر انسان عاقلى که سفرى در پيش داشته باشد، از مدتها قبل آمادگى هاى لازم و نيز زاد و توشه اين سفر را فراهم مى آورد تا بتواند در کمال موفقيت و سلامت اين سفر را پشت سر بگذارد. حال اين سؤال مهم مطرح مى شود که آيا شايسته نيست انسان براى مهمترين و حساسترين سفرى که در زندگى پيش روى خود دارد، زاد و توشه اى نيکو و شايسته فراهم آورد. اميرمؤمنان على(علیه السلام) در سخنانى مى فرمايد: «وابستگى به دنيا را کم کنيد و با زاد و توشه نيکو به سوى آخرت باز گرديد که پيشاپيش شما گردنهاى سخت و دشوار و منزلگاه هايى ترسناک وجود دارد که بايد در آن جاها فرود آييد و توقف کنيد. آگاه باشيد که فاصله نگاههاى مرگ بر شما کوتاه است و گويا هم اکنون چنگالهايش را در جان شما فرو مى بَرَد. کارهاى دشوار دنيا، مرگ را از يادتان برده و بلاهاى طاقت فرسا، آن را از شما پنهان داشته است. پس پيوندهاى خود را با دنيا قطع کنيد و از پرهيزکارى کمک بگيريد».
منبع: مهر
انتهای پیام/ ح . ا
خدایی رو دوست دارم که وقتی من از خودم ناامید شده بودم او از من نا امید نشد
من خدایی رو دوست دارم که منو به حال خودم رها نکرد
من خدایی رو دوست دارم که بهم اختیار داده تا یا راه پاکشو انتخاب کنم یا راه شر رو
من خدایی رو دوست دارم که حتی تو آخرت هم اختیاری رو که بهم داده پس نمیگیره
خدایی رو دوست دارم که اگر منو وارد جهنم کنه ، نه برا اینکه حالمو بگیره بلکه بیماری غرور تکبر حرص طمع … و شهوتم را درمان کنه!
من از بس گناه کردم و خدا از بس به روم نیاورد دیگه روم نمیشه گناه کنم
من عاشق خدایی ام که با محبتش منو نمک گیر کرده
من عاشق خدایی ام که اگر شیطان در قعر جهنم بگه خدااااااااااااا
خدا قبل از اینکه حرفش تموم بشه درمانش میکنه
من عاشق خدایی ام که داره منو از بیماری روحی و روانی که دارم بهبودم می بخشه همون بیماری های که کم و بیش هر کسی میتونه داشته باشه و فرقی هم بین مذهبیون و دیگر اشخاص نداره
از قبیل حرص،طمع،ترس،رنجش،کینه توزی،بدبینی،خودپسندی،شهوت،غیبت،تهمت،قضاوت و… ،
من عاشق خدایی ام که کاری نداره ایرانی ام یا خارجی سیاهم یا سفید مسلمونم یا غیر مسلمون با دینم یا بی دین با ایمانم یا کافر اون فقط میخواد دستمو بگیره و هدایتم کنه!
آگه همین الان شیطان که همه اونو پسترین موجود عالم میدونن،توبه کنه ،خدا خوشحال میشه یا ناراحت؟ دستشو میگیره یا رهاش میکنه؟
شادی روح مجتبی اکبری صلوات