SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز»، محمد حسین توانایی، استاد دانشگاه امام صادق علیه السلام گفت: در رابطه با امام باقر علیه السلام، امام پنجم شیعیان باید بدانید که تاریخ تولد ایشان را سال 57 یا 58 هجری و تاریخ شهادت ایشان را 114 تا 118 عنوان کرده اند. اوج فعالیت های علمی و فرهنگی امام از سال 94 تا 114 است که طبق یکی از احتمالات همان سال شهادت حضرت است.
وی با اشاره به شرایط و دوران خاص حیات حضر باقر العلوم علیه السلام تصریح کرد: مدت 20 سال از شرایط زندگی و موقعیت دینی، فرهنگی و زندگی حضرت با ظهور و بروز فرقه ها و نحله های گوناگون تقارن پیدا کرد. که هرکدام از جهت و زاویه ای باعث انحراف در اندیشه و رفتار مردم می شد.
امام و احیای اندیشه های مغفول مانده در جامعه
امام بر اساس رسالت و علم امامت که توسط پدران خود از رسول گرامی اسلام صل الله علیه وآله به ارث برده بودند وظیفه خود می دانستند که در برابر کجروی ها و نادرستی ها و مشکلات دینی اعتقادی فرهنگی که وجود داشت بر اساس آیه « ان تقوموا لله مثنی و فرادی» نهضت علمی فرهنگی مبتنی بر کلام وحی و سیره پیامبر صل الله علیه وآله و آموزه های اهل بیت علیهم السلام را به مردم ارایه کنند.
انجام این کار حتی در شرایط عادی نیز، کاری بس بزرگ و سنگین می نمود و در شرایطی که فرقه ها و نحله های گوناگون هم در جامعه وجود داشت کار سخت تر می شد.
از سوی دیگر در آن دوره خلفای بنی امیه هر چند توانسته بودند با عوام فریبی خود را به عنوان جانشین پیامبرصل الله علیه وآله و خلفای قبلی جا بزنند اما در عین حال نهضت های گوناگونی به شکل مردمی از گوشه و کنار بر پا می شد و اختلافاتی نیز میان گروهی بنام بنی عباس وجود داشت که بعدها توانستند خلافت را از بنی امیه بگیرند.
این کارشناس علوم دینی افزود : اوج فعالیت های فرهنگی دینی امام همزمان با این دوره بود که خلفای بنی عباس و بنی امیه در کشمکش دستیابی به قدرت و حکومت بودند از این جهت امام می توانستند از این خلاء استفاده کرده و اندیشه های دینی، احکام و بخصوص مسایل فقهی که تا آن زمان مغفول واقع شده بود را در سطح جامعه بسط و گسترش دهند.
حضرت باقر(علیه السلام ) و شبهه «دلت پاک باشد؛ عمل مهم نیست»
توانایی افزود: فرقه های مختلفی در آن زمان بروز و ظهور داشتند و امام یا به شکل جلسات نقد، مناظره و گفتگو یا به اشکال دیگر با آنها ارتباط داشته و سعی می کردند با روشنگری درباره آنها از سویی مردم را جذب شدن به این فرقه ها بازدارند و علاوه بر آن تحریفاتی را که این گروه ها در غالب فرقه های خود در دین اسلام ایجاد کرده بودند از بین ببرند.
از جمله مهمترین این فرقه ها می توان به «مرجئه»،«خوارج»، «گروهی از یهودیان تازه مسلمان» و «غالیان» اشاره کرد.
وی در ادامه عقاید و طرز تفکر هر یک از این فرقه ها را تشریح کرد و گفت: «مرجئه» کسانی بودند که عمل صالح را اصل رشد و ارتقای مقام انسان قرار نمی دادند و معتقد بودند همین که انسان به خدا ایمان داشته باشد برای نجات، رشد و تکامل او کافی است و لزومی برای پیوند زدن عمل صالح به ایمان وجود ندارد.
در حالی که قرآن هر جا از ایمان سخن گفته است از عمل صالح نیز یاد می کند (والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات) ضمنا اعتقاد داشتند کسانی که جنگ جمل یا صفین را بر پا کردند ایرادی در کارشان نبوده است در نتیجه این حرکت را محکوم نمی کردند و از این جهت با خوارج شباهت زیادی داشتند. تفکر آنها تفکر متحجرانه ای بود.
البته مرجئه تا آن روز به اهل حدیث شناخته و نامیده می شدند و بخش زیادی از افرادی که بعدها به اهل سنت نامیده شدند در حقیقت استمرار مرجئه بود که تا آن زمان به عنوان اهل سنت نامیده نمی شدند.
گروهی که برداشت های شخصی خود از دین را به مردم تحمیل می کردند
این استاد دانشگاه امام صادق علیه السلام اشکال دیگر در تفکرات اشتباه مرجئه را خلیفه دانستن امیرالمومنین علیه السلام عنوان کرد و افزود: این فرقه امام علی علیه السلام را خلیفه چهارم می دانستند نه جانشین بلافصل پیامبر صل الله علیه وآله.
امام باقر علیه السلام نیز از سویی شاگردان، پیروان و اصحاب خود را با مسایل فقهی آشنا کرده و احکام فقهی را با استنباط از قرآن و علمی که از پدران خود و رسول خدا صلوات الله علیه وآله دریافت کرده بودند، برای آنها بیان می کردند و علاوه بر آن خطر «مرجئه» را نیز برای آنها بازگو کرده و تمام تلاش خود را به کار می بردند تا افکار آنها تاثیر زیادی در جامعه اسلامی نداشته باشد. حضرت پیوسته نسبت به خطر انحراف فکری که در بدنه مرجئه وجود داشت، هشدار می دادند و این میراث فرهنگی از این امام بزرگوار برای جامعه اسلامی باقی ماند.
همچنین درباره خوارج بارها و بارها اعلام می کردند که آنها از راه حق انحراف یافته و برداشت های شخصی خود را از دین اسلام به مسلمانان تحمیل می کنند.
وی در تبیین نوع برخورد و واکنش امام در رابطه با برخی گروه های منحرف و اندیشه های انحرافی خاطرنشان کرد: تعداد زیادی از یهودیان مخصوصا از میان دانشمندان آنان در زمان رسول خدا صل اللهه علیه وآله از دین یهود به اسلام گرویده بودند و با گسترش اسلام از نظر جغرافیایی آرام آرام، اندیشه و تفکرات آنها در جامعه اسلامی بسط و گسترش پیدا می کرد.
اندیشه هایی که به ظاهر تفسیر آیات قرآن کریم اما در واقع انتقال برخی از گزارشات تاریخی انبیای پیشین و حوادث و وقایع پیشین به نقل از کتاب تحریف شده تورات بود که توسط دانشمندان یهودی مسلمان شده، به سرعت در جامعه اسلامی گسترش پیدا می کرد و همین افکار و اندیشه ها بعدها منابع بسیاری از تفاسیر تاریخی از جمله تاریخ طبری شد، بدون این که در محتوای آنها دقتی صورت گیرد.
امام باقر(علیه السلام ) و مردمی که امیرالمومنین(علیه السلام ) را خدا می دانستند
توانایی اظهار داشت: امام نسبت به این گزارشات و اخبار تحریف شده بارها و بارها هشدار می دادند و سعی می کردند از گزارشات تاریخی و نقل های روایی که در جامعه منتشر می شد غبارزدایی کرده و نسبت به اهمیت فهم دقیق و عمیق مبانی دینی و فقه اسلامی همواره تاکید می کردند.
گروه دیگری که وی از انان به عنوان یکی از نحله های انحرافی زمان حضرت باقرالعلوم علیه السلام نام برد، «غالیان» بودند. گروهی که امام علی علیه السلام را در حد خدایی رساندند و در زمان ما نیز به «علی اللهی ها» و «برخی از اهل حق» موسوم هستند.
البته همه اهل حق در زمان ما خود را «علی اللهی» نمی دانند بلکه افکار و آراء خاص خود را دارند ولی در عین حال معتقدند که مقام حضرت علی علیه السلام مقام بسیار بالایی است و روح امیرالمومنین علیه السلام در پیران، مرشدان و مشایخ طریقت حلول کرده و آنها از این مشایخ و مرشدان تبعیت می کنند.
این کارشناس دینی یادآور شد: اگر هشدارهای لازم نسبت این اتفاق در دوران امام باقر علیه السلام داده نشده بود، در زمان ما این رویداد بسیار و به شدت گسترش می یافت. در زمان ما گروه اندکی پیروان این گونه افکارصوفی انحراف یافته از مکتب تشیع هستند.
البته اهل عرفان واقعی نیز امروز در جامعه ما حضور دارند ولی در عین حال اگر امام باقر علیه السلام در برابر غلوکنندگان نسبت به ساحت امام علی علیه السلام و سایر اهل بیت مقاومت نمی کردند و هشدارهای لازم را نمی دانند طبیعی بود که این اندیشه بسط و گسترش میافت و ضربه سهمگینی بر پیکره دین اسلام وارد می آمد.
ما می توانیم اندیشه های ناب باقی مانده از امام بخصوص حضرت امام محمد الباقر علیه السلام به عنوان میراث فرهنگی آن امام در نظر بگیریم و به بزرگی ازمقام و جایگاه ایشان یاد کنیم.
منبع: شبستان
انتهای پیام/ ح . ا