SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز»، پرسش از منشأ قرآن از سؤالاتی بود که از عصر نزول قرآن همراه آن بوده است و گروهی از مشرکین در صدر نزول، قرآن را سحر و جادو خطاب کردند یا این که پیامبر را شاعر دانستند و حتی آن را حاصل ارتباط پیامبر(صلی الله علیه وآله) با جنیان قلمداد کردند. بعد از سیر آشنایی مستشرقان با اسلام، تلاش آنها نیز بر این قرار گرفته بود که علاوه بر فهم محتوایی قرآن به منشأ پیدایی آن نیز دست پیدا کنند. هرچند که مستشرقانی منشأ قرآن را الهی دانستند اما بسیاری از آنها به بشری بودن منشأ قرآن تصریح داشتند و ادله و مواضعی برای بیان خود آوردهاند.
از سوی دانشمندان مسلمان نیز نظریات متعددی راجع به وحی ارائه شده است. از میان گروهی معتقد بودند که الفاظ از فرشته وحی بوده و معانی از سمت خداوند، گروهی بر این عقیده بودند که معانی از خدا بوده و الفاظ از پیامبر(صلی الله علیه وآله)، عدهای الفاظ را از خدا و معانی را از پیامبر(صلی الله علیه وآله) دانستند و عدهای هم الفاظ و معانی، هر دو را از پیامبر دانستند.
از میان نظرات مطرح شده، بیشترین توافق در طول تاریخ درباره وحی این بوده که هم الفاظ و هم معانی از سوی خداوند به پیامبر(صلی الله علیه وآله) نازل شده و ایشان بدون هرگونه تغییری، معانی و الفاظ را به امت خویش منتقل نموده است.
دیدگاه مستشرقان پیرامون منشأ قرآن
در طول تاریخ و در دورههای مختلف استشراق درباره منشأ قرآن نظرات مختلفی ارائه شده است که نسبت به بیماری به پیامبر گرامی اسلام تا الهی و وحیانی بودن را در خود داشته است. برخی مانند مونتگمری وات حالات خاص پیامبر(صلی الله علیه وآله) را در هنگام دریافت وحی که به «رحاء الوحی» معروف است را مؤید این نظر دانستند که پیامبر مبتلا به صرع بوده است و قرآن مجموعهای است که در حالت صرع از سوی پیامبر بیان شده است. بطلان این ادعا از درون خود است آن چنان که در طول تاریخ کسانی که دچار عارضه صرع شدهاند در طول رخ دادن این عارضه حتی کلمهای هم بر زبان نتوانستند بیاورند چه رسد به اینکه کلامی تمدن ساز را برجای بگذارد.
تجلی نفسی و نبوغ ذاتی
گروهی دیگر از مستشرقین، پیامبر(صلی الله علیه وآله) را فردی مصلح و دلسوز برای جامعه خود میدانستند که در غار حرا بر آلام جامعه خود میاندیشیده است. در این میان از رهنمود تفکرات و ضمیر ناخودآگاه خود الهاماتی به وی میرسیده که آنها را حاصل القائات الهی ز جانب یک فرشته تصور میکرده است.
گروهی دیگر از مستشرقین مانند آرگیپ و هوبرت فرانسوی همه معارف والای قرآن را برگرفته از نبوغ ذاتی محمد(صلی الله علیه وآله) عنوان کردهاند که با اندیشههای مصلحانه در پی ساخت جامعهای شایسته بوده است. برخی دیگر مانند هاملتون گیپ هم بر این نظر هستند که فرهنگ، آداب، رسوم و روحیات مردم جزیرةالعرب مصدر و منبع اصلی قرآن بوده است.
شیوه سخنوری پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) که در احادیث نبوی مشهود است با آن چیزی که در قرآن کریم موجود است، تفاوت ماهوی دارد و خداوند هم در آیات قرآن دیگر مدعیان را به مبارزه طلبیده است و تا به حال همه به ناتوانی خود در آوردن آیهای مانند قرآن اذعان داشتهاند. فرهنگ عربی نیز از قبل از اسلام تا بعد از اسلام به دوره جاهلیت و بعد از جاهلیت تقسیم میشود که این مسئله خود گویای ناتوانی عرب است.
به همین ترتیب درباره منشأ قرآن نظریات مختلف دیگری نیز بیان شده که آیین حنفاء، شعرا، کتب آسمانی ادیان دیگر، جزء این آرا هستند ولی بودهاند مستشرقینی مانند توشیهیکو ایزوتسو، هانری کربن، موریس بوکای و چند تن دیگر که قرآن را وحی الهی و دارای منشأیی غیر انسانی دانستهاند.
نقد نظرات مستشرقان
به دو روش برون دینی و درون دینی میتوان اندیشه مستشرقان را مورد نقادی قرار داد. در ادله درون دینی به مسائلی میتوان اشاره کرد که یکی از آن آیات خود قرآن است. در برخی از آیات، خود پیامبر مورد خطاب قرار گرفته است و در برخی نیز با فعل امری «قل» به معنای بگو با نبی(صلی الله علیه وآله) سخن گفته شده است. هم چنین آیات متعددی وجود دارد که تصرف پیامبر(صلی الله علیه وآله) را در قرآن رد میکند: « إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ، وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ، ما آن را قرآنى عربى قرار دادیم باشد که بیندیشید، و همانا که آن در کتاب اصلى [=لوح محفوظ] به نزد ما سخت والا و پر حکمت است»(زخرف/3 -4).
ادله برون دینی
« وَإِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءکُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ، و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کردهایم شک دارید، پس اگر راست میگویید، سورهاى مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا فرا خوانید» (بقره/23) این یک نمونه از آیات قرآن است که حتی پیامبر(صلی الله علیه وآله) را برای آوردن آیهای مانند قرآن ناتوان نشان میدهد. اعجاز بیان قرآن از مسائلی است که ردی بر تمامی ادعاهایی است که منشأ قرآن را بشری میدانند و اگر این امکان برای کسی وجود داشت به این مبارزه طلبی قرآن پاسخ مثبت داده شده بود و با آوردن سورهای مانند قرآن، ادعاها را به اثبات میرساند.
بین آن چیزی که حدیث نبوی خوانده میشود با آن چیزی که قرآن خوانده میشود تمایز ساختاری بسیاری دیده میشود. دیگر این که پیامبر (صلی الله علیه وآله) برای دریافت وحی همیشه در حالت انتظار قرار داشتند و موارد متعددی از این انتظار در تاریخ بیان شده است و این انتظار کشیدن روشنترین ادله بر الهی بودن وحی میتواند باشد.
منبع: ایکنا
انتهای پیام/ ح . ا