SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از فارس، در آستانه برگزاری کنفرانس ژنو 2، تسلط بر منطقه القلمون که اصلیترین پایگاه تروریستها در سوریه به شمار میآید از اهمیت حیثیتی و موجودیتی برای نظام سوریه از یک سو و گروههای مسلح تروریستی و حامیان آنها از سوی دیگر برخوردار است چراکه در صورت پیروزی هر کدام از طرفین درگیری در سوریه، آن گروه به منطقه نظامی استراتژیکی تسلط مییابد که از طریق آن میتواند بر 60 تا 70 درصد خاک سوریه مسلط شود. این تنها مزیت به دست گرفتن کنترل قلمون نیست چراکه طرف پیروز میدان میتواند با دست پر در کنفرانس ژنو 2 شرکت کند که 2 بهمنماه برگزار میشود.
از آنجائیکه عرصه سیاسی لبنان ارتباط تنگاتنگی با عرصه سیاسی سوریه دارد، آرامش در این کشور به ویژه برای حزبالله به سود هیچ یک از گروههای تروریستی به خصوص گروههای سلفی تکفیری و مهمترین حامی آنها یعنی عربستان سعودی نیست چراکه در صورت برقراری آرامش در لبنان، حزبالله با فراغبال بیشتری میتواند بر بحران سوریه و درگیریهای مرزی لبنان و سوریه به خصوص در منطقه قلمون متمرکز شود.
با توجه به این امر به نظر میرسد بهترین راه برای بر هم زدن آرامش حزبالله، بر هم زدن آرامش، ثبات و امنیت در لبنان باشد؛ موضوعی که چندی پیش نیز برخی منابع مطلع اعلام کردند، آلسعود به حزبالله هشدار داده، در صورت دخالت این جنبش در عملیات قلمون، لبنان را به آتش خواهند کشید.
علت این تهدید سعودیها نیز ریشه در این مسئله دارد که آنها بر این باورند از روزی نبرد ارتش در سوریه به نفع اسد رقم خورد که حزبالله پا به میدان گذاشت. البته حزبالله زمانی در میدان نبرد در سوریه دست به کار شد که روستاهای مرزی لبنانی در معرض خطر حملات تروریستهای تکفیری قرار گرفت و لازم بود برای تامین امنیت مرزهای لبنان با سوریه نیروهای لبنانی نیز درگیر نبرد شوند.
از این رو بود که سعودیها به این جمعبندی رسیدند با درگیر کردن حزبالله در داخل لبنان میتوانند یکی از موانع پیشروی خود در قلمون را از میان بردارند. ظاهرا سیاست سعودیها برای نیل به این هدف نیز قرار دادن ارتش لبنان و حزبالله در مقابل یکدیگر است؛ توطئهای که برخی منابع آگاه نیز از آن خبر دادهاند.
البته شرط لازم برای قرار دادن ارتش لبنان در مقابل حزبالله، بالا بردن توان نظامی ارتش و همتراز کردن آن با توان نظامی نیروهای حزبالله است. تامین این سلاحها در سناریوی مزبور بر عهده فرانسه است البته با پول سعودیها. در همین راستا بود که عربستان 3 میلیارد دلار برای تقویت و تسلیح ارتش لبنان اختصاص داد و قرار است فرانسه مسئولیت تجیهز ارتش لبنان را بر عهده بگیرد؛ نکتهای که میشل سلیمان، رئیس جمهور لبنان نیز به آن اشاره کرد و گفت: «کمک به ارتش لبنان محور گفتوگوی ملک عبدالله، پادشاه عربستان سعودی با فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه در ریاض بود. این مساعدت عربستان سعودی، امکان تسلیح ارتش لبنان را به فرانسه میدهد». وی همچنین ابراز امیدواری کرد پاریس نیز به سرعت با این ابتکار رفتار کند.
نکته این بود که میشل سلیمان پس از اعلام این مطلب، سخنان خود را با «زنده باد ارتش لبنان، زنده باد عربستان، زنده باد لبنان» به پایان برد که باعث انتقادات و تفسیرهای بسیاری شد چراکه برخی از منابع بلندپایه در تفسیر سخنان او گفتند: «چگونه میشل سلیمان اسم عربستان را بر لبنان مقدم کرده است گویا که گوینده این سخن یکی از وزرای عربستان است نه رئیس جمهور لبنان.»
به گفته این منابع، سلیمان با این سخنان به سمت تشکیل دولت تحمیلی پیش میرود که نیروهای 14 مارس و سلیمان آن را پایهریزی کردهاند. بر اساس گفته این منابع، عربستان با این کمک قصد دارد تا دولتی بر اساس شروط و دیدگاه خود تشکیل دهد.
علت بذل و بخشش عربستان و سکوت اسرائیل چیست؟
سئوال دیگری در این میان به وجود میآید این است که چرا کمکهای مشابه از جمله از سوی ایران به ارتش لبنان با مخالفت روبرو شده ولی اکنون بخشش عربستان پذیرفته شده است. برخی از منابع میگویند این کمکها با درخواست پیشین ملک عبدالله از میشل سلیمان بیارتباط نیست که از او خواسته بود ارتش لبنان با حزبالله مقابله کند.
طبیعتا، عربستان هرگز بی دلیل و بدون کسب دستاوردی سیاسی یا امنیتی، از ارتش لبنان حمایت نخواهد کرد و میخواهد در مقابل اهدافی را به دست آورد؛ خصوصا که این سلاحها با رضایت اسرائیل از فرانسه خریداری خواهد شد.
اولین خواسته عربستان این است که در دکترین رزمی ارتش لبنان تغییری ایجاد کند. این دکترین برمبنای «ارتش و ملت و مقاومت» است و سنگ زیربنای حمایت از اقدامات مقاومت لبنان در مقابل دشمن صهیونیست و عاملی مؤثر در سطح داخلی برای آزادی سرزمین اشغالی لبنان بوده است. این دکترین نقطه قوت لبنان است و ریشه های بروز فتنه بین دوطرف نظامی در آن را قطع کرده و اجازه داده است که ارتش و مقاومت در یک مسیر و سرنوشت باشند.
اما این دکترین رزمی که نیروهای ارتش را در مسیر جنگ و مبارزه علیه دشمن سوق داد، مورد پسند عربستان نیست و اکنون رژیم سعودی درصدد ویران کردن ارتش لبنان از طریق وارد کردن آن به جنگ با حزب الله است، با پرداخت سه میلیارد دلار که در صدر اولویت های آن، تغییر دادن این دکترین ارتش است. این شرط فرانسه نیز می باشد زیرا طبیعتا فرانسه هرگز به ارتش لبنان سلاحی نخواهد داد تا با ادامه همین دکترین رزمی به نبرد با اسرائیل برخیزد.«سعودی» کردن ارتش لبنان در وهله اول از دریچه دکترین نظامی آغاز و از طریق تغییر ساختارهای فرماندهی و نظامی راس هرم این نهاد نظامی و افسران دنبال می شود.
عربستان با بازی سیاسی زیرکانه درمقابل حزب الله می خواهد به نوعی حزب الله را خلع سلاح کند، چرا که حزب الله همواره می گوید در صورت توانایی دولت لبنان در ایجاد ارتشی قوی و توانمند در محافظت از کشور، سلاح خود را تحویل خواهد داد. حمایت عربستان از ارتش لبنان و مجهز کردن آن به سلاح، چه بسا تار وپود سناریوی خلع سلاح حزب الله باشد و چه بسا درها را به روی دولت لبنان بگشاید تا با حمایت بین المللی از حزب الله بخواهد که سلاح خود را تحویل دهد، با این توهّم که ارتش توانا شده و می تواند از کشور دفاع کند و نیازی به مقاومت نیست و ریشه های فتنه دوم در همین جا نهفته است.در واقع، عربستان میخواهد از این طریق، شرایطی را فراهم کند تا نیروهای تحت حمایت آن بتوانند با آرامش خاطر بیشتری به فعالیتهای تروریستی خود در سوریه و عراق ادامه دهند و به این ترتیب بتوانند به تدریج معادلات منطقه را به نفع خود تغییر دهند.
انتهای پیام/ ز.ح