SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
یه گزارش «شیعه نیوز»؛ آن روزها زمزمه اسلام، آیین جدیدی که محمد(صلی الله علیه و آله) در مکه آورده بود در شهر یثرب پیچیده بود و گروهی از دو قبیله بزرگ و مشهور اوس و خزرج این آیین را پذیرفته بودند و در 2 سال پی در پی پیمانی در مکه با محمد(صلی الله علیه و آله) بسته بودند و در پیمان دوم او را به شهر خود دعوت کرده، وعده حمایت و پشتیبانی به او داده بودند.
اینک خبر می رسید که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) که از طرف قریش در فشار بود، بنابر این دعوت، مکه را ترک گفته رهسپار یثرب شده است. یثرب حال و هوای دیگری داشت، چشم های مشتاق نومسلمانان و همه آنان که دورا دور شیفته سخنان و رفتار او شده بودند به راه مکه دوخته شده بود و در انتظار ورود او به این شهر روزشماری می کردند. این انتظار چندان طول نکشید که خبر رسید پیامبر اسلام به دهکده "قبا" در حومه یثرب - که محل سکونت چند قبیله بود - وارد شده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پس از چند روز توقف در قبا همراه گروهی از بنی نجار (اقوام مادری عبدالمطلب) سوار ناقه ای شده روانه یثرب گردید. هنگام ورود او به شهر، مردم با شور و علاقه فراوان از او استقبال کردند. سران و بزرگان قبائل، زمام ناقه پیامبر را می گرفتند و درخواست می کردند حضرت (صلی الله علیه و آله) در محله آنها فرود آید.
پیامبر می فرمود: راه شتر را باز کنید، او ماموریت دارد، او هر جا بخوابد، من همان جا فرود خواهم آمد (گویا رسول خدا با این تدبیر می خواست مثل داوری در باره نصب حجرالاسود، افتخار و شرف میزبانی او نصیب قبیله یا خاندان خاصی نشود و در آینده مشکلی ایجاد نشود) سرانجام شتر در محله بنی نجار در زمینی نزدیک خانه ابو ایوب انصاری (خالد بن زید خزرجی) بر زمین خوابید. در این هنگام که انبوه مردم در اطراف پیامبر (صلی الله علیه و آله) گرد آمده هر کدام خواستار میزبانی حضرت (صلی الله علیه و آله) بودند، ابو ایوب اثاث و لوازم سفر حضرت را به خانه اش برد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) به خانه او رفتند. بدین ترتیب افتخار میزبانی پیامبر نصیب ابوایوب گردید.
بنای مسجد
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) پس از استقرار در یثرب لازم دیدند مسجدی ساخته شود تا مرکز آموزش و پرورش مسلمانان و جایگاه تجمع آنان هنگام نماز جمعه و جماعت باشد، از این جهت زمینی را که روز نخست شتر او در آنجا بر زمین خوابیده بود، و متعلق به دو یتیم بود از سرپرست آنان خریداری کرد و به کمک مسلمانان در آنجا مسجدی ساخت که مسجد النبی (صلی الله علیه و آله) خوانده شد.
حجره مسکونی پیامبر (صلی الله علیه و آله)
پس از تکمیل مسجد، در کنار آن (در سمت شرقی) 2 حجره جهت سکونت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و همسرانش ساخته شد: حجره ای برای سوده و حجره ای برای عایشه. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) این 2 را پس از درگذشت حضرت خدیجه (س) تزویج کرده بودند. پس از آماده شدن حجره که بسیار ساده و محقر و با مصالح ابتدایی ساخته شده بود، حضرت (صلی الله علیه و آله) از خانه ابوایوب به آنجا منتقل شد.
حجره پیامبر(صلی الله علیه و آله) به دیوار شرقی مسجد متصل بود و دری از آن قسمت به مسجد باز می شد و از دیگری به بیرون راه داشت. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) تا آخر عمر همچنان در آن حجره ها سکونت داشتند و سرانجام در حجره عایشه رحلت نمودند و (به تفصیلی که خواهیم نوشت) در همان جا به خاک سپرده شدند.
توسعه مسجد
در زمان خلافت ولیدبن عبدالملک که به دستور وی مسجد النبی (صلی الله علیه و آله) توسعه یافت، عمر بن عبدالعزیز حاکم مدینه در توسعه مسجد، حجره های همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) را خراب کرده جزء مسجد قرار داد. اما اطراف حجره عائشه را که قبر مطهر حضرت (صلی الله علیه و آله) در آن قرار داشت با دیواری، از فضای عموم مسجد جدا کرد.
طی ادوار بعدی توسط برخی از خلفا و سلاطین، مسجد نبوی توسعه یافت که بیشترین توسعه در زمان ما، در دوران حکومت خاندان سعودی در عربستان صورت گرفته است. در موقعیت کنونی مسجد، قبر مطهر پیامبر (صلی الله علیه و آله) (و نیز ابوبکر و عمر) و همچنین حجره حضرت فاطمه (س) که ضریح قدیمی و آهنی مشبک آن را احاطه کرده در داخل مسجد و در چند متری دیوار شرقی مسجد قرار دارد.
چرا پیامبر اسلام در خانه خود به خاک سپرده شد؟
اشاره کردیم که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در خانه خویش به خاک سپرده شدند، اما اینکه علت و انگیزه انتخاب این محل چه بوده محور اصلی این مقاله است و لازم است در این باره توضیح دهیم.
وهابیان چون سفر برای زیارت قبور صالحان و نیز ساختن بقعه و بنا بر فراز آنها و دست مالیدن و تبرک به آنها را حرام می دانند، با استناد به حدیثی که از طریق عایشه از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نقل می کنند. علت دفن حضرت (صلی الله علیه و آله) در خانه مسکونی شان را از دلایل این حکم می دانند و ادعا می کنند برای آنکه قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله) مسجد قرار نگیرد و در دسترس مردم نباشد، آن حضرت (صلی الله علیه و آله) وصیت کرد که در حجره مسکونی اش دفن شود. حدیث یاد شده بدین صورت است: عن عائشة رضی الله عنها قالت: قال النبی(صلی الله علیه و آله) فی مرضه الذی لم یقم منه: لعن الله الیهود اتخذوا قبور انبیائهم مساجد. قالت عائشة: لو لا ذلک لابرز قبره، خشی ان یتخذ مسجدا عائشه می گوید: پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در آن بیماری که به دنبال آن از دنیا رفت، فرمود: لعنت خدا بر یهود باد! قبور پیامبرانشان را مسجد قرار دادند. عائشه افزود: اگر این ملاحظه نبود، قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله) [توسط مسلمانان] آشکار می گردید، او ترسید قبرش را مسجد قرار دهند.
ابن تیمیه، بنیانگذار وهابیت در توضیح این حدیث می نویسد: چون پیامبر (صلی الله علیه و آله)، کسانی را که قبور را مسجد قرار می دهند، لعن کردند و امت خود را از این کار برحذر داشت و نهی نمود، و از اینکه قبر او را عید قرار دهند نهی نمود، از این رو در اتاق خود دفن گردیدند تا کسی نتواند قبر او را مسجد یا عید قرار دهد ... بر خلاف دیگران که در بیابان دفن می شوند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) در خانه اش دفن گردید چون ترسید قبر او مسجد قرار گیرد. او در خانه اش به خاک سپرده شد تا قبر او را نه مسجد قرار دهند و نه عید و نه بت.
استناد ابن تیمیه به این حدیث و احادیث مشابه دیگر در زمینه نهی از مسجد قرار دادن قبرها - که از طریق اهل سنت نقل شده - مانند بسیاری دیگر از استدلال های او است که موضوع یا حکمی را مسلم می گیرد و موضوع ها و مسایل دیگر را بر آن استوار می سازد در حالی که از نظر مخالفان او، موضوع یا حکم نخست مورد قبول نیست تا مسائل متفرع بر آن نیز ثابت گردد. در اینجا اجمالا باید توجه داشت که مقصود از احادیث یاد شده، بت قرار دادن یا قبله قرار دادن قبور است زیرا یهود و نصاری چنین می کردند. اما حرمت ساختن مسجد بر فراز قبرها یا کنار آنها از احادیث استفاده نمی شود.
اما این ادعا که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) برای آنکه قبرش مسجد و بت قرار نگیرد، در خانه شان دفن گردیدند، هیچ سند و مدرکی ندارد جز اظهار نگرانی عایشه در دنباله حدیث که ابن تیمیه نیز به آن استناد کرده است. یعنی جمله «لو لا ذلک لابزر قبره، خشی ان یتخذ مسجدا»: اگر این ملاحظه نبود قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله) آشکار می گردید، [پیامبر] ترسید که قبر او را مسجد قرار دهند.
این حدیث را مسلم در صحیح خود از طریق دیگر، از عایشه بدین صورت نقل کرده: قال رسول الله(صلی الله علیه و آله) فی مرضه الذی لم یقم منه: لعن الله الیهود و النصاری التخذوا قبور انبیائهم مساجد، قالت فلو لا ذلک ابرز قبره غیر انه خشی ان یتخذ مسجدا. یادآوری می شود که در این حدیث کلمه «خشی » توسط شارح صحیح بخاری به صورت فعل ماضی معلوم (خشی) و توسط شارح صحیح مسلم به صورت مجهول (خشی) اعراب گذاری و ضبط شده است. چه «خشی » را معلوم بخوانیم و چه مجهول، در هر حال این سخن، استنباط و اظهار نظر عائشه است نه سخن پیامبر. بخاری این حدیث را در صحیح خود در کتاب «جنائز» نیز نقل کرده و در آخر آن سخن عائشه بدین صورت اضافه شده است: و لو لا ذلک لابرزوا قبره غیر انی اخشی ان یتخذ مسجدا.: «اگر این ملاحظه نبود قبر او را آشکار می کردند ولی من می ترسم آن را مسجد قرار دهند.» اگر مدرک و دلیل دفن پیامبر (صلی الله علیه و آله) در اتاق مسکونی آن حضرت را این حدیث قرار دهیم موضوع هیچ ارتباطی با پیامبر نخواهد داشت زیرا این عائشه است که می گوید: می ترسم قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله) را مسجد قرار دهند، نه پیامبر (صلی الله علیه و آله)!
از طرف دیگر اظهار نظر منقول از عائشه نه با احادیثی که از طریق شیعه رسیده سازگار است و نه با احادیثی که در کتب و سنن اهل سنت نقل شده است.
علت انتخاب محل دفن پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) از دیدگاه احادیث
ابن ماجه قضیه را چنن نقل می کند: مسلمانان در تعیین محل قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله) اختلاف نظر پیدا کردند: گروهی گفتند: در مسجدش دفن شود، گروهی گفتند: با اصحابش دفن شود. ابوبکر گفت: از پیامبر شنیدم می فرمود: "هر پیامبری، هر جا که از دنیا رفت، در همان جا دفن می شود" از این رو بستر پیامبر (صلی الله علیه و آله) را که در آن درگذشته بود، بلند کردند و در محل آن قبر کندند و نیمه شب چهارشنبه به خاک سپردند. "مالک" روایت می کند که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) روز دوشنبه از دنیا رفتند و روز سه شنبه به خاک سپرده شدند و مردم، بدون جماعت و تک تک بر جنازه او نماز خواندند [آنگاه] گروهی گفتند: نزد منبر دفن شود. دیگران گفتند: در بقیع دفن شود، ابوبکر آمد و گفت: از پیامبر (صلی الله علیه و آله) شنیدم می فرمودند: "هر پیامبری در همان محلی که در آنجا فوت کرده، دفن می شود" پس در همان جا برای حضرت قبر کندند.
"احمد زینی دحلان" پس از نقل سخنان ابوبکر، اضافه می کند: حضرت علی (علیه السلام) گفت: من نیز این سخن را از پیامبر (صلی الله علیه و آله) شنیدم.
"علی بن برهان الدین حلبی" در این باره چنین می نویسد: اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) در تعیین محلی که پیامبر در آنجا دفن شود، اختلاف پیدا کردند: برخی گفتند: باید حمل شود و در کنار قبر ابراهیم خلیل (علیه السلام) دفن گردد. ابوبکر گفت: او در همان محلی که در آن درگذشته است دفن کنید زیرا خداوند روح او را در محل پاک قبض کرده است.
در روایتی آمده است: ابوبکر گفت: من در این باره حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) شنیدم که می فرمود: "هر پیامبری هر جا که از دنیا رفت، در همانجا دفن می شود." در برخی روایات سخن ابوبکر با این لفظ نقل شده است: "خداوند روح هیچ پیامبر را قبض نمی کند مگر در همان محلی که باید در آنجا دفن شود."
نیز از ابوبکر نقل شده است که: از پیامبر (صلی الله علیه و آله) شنیدم می فرمودند: "هر پیامبری در جایی که در نظر او از همه جا محبوبتر است از دنیا می رود." در حدیث آمده است "هر پیامبری که درگذشته، در همانجا که از دنیا رفته به خاک سپرده شده است" پس بستر پیامبر را کنار زدند و بدن او را در همان محلی که در آنجا به لقای خدا شتافته بود، به خاک سپرده شد.
این معنا در کتب و احادیث شیعه نیز آمده است: مرحوم شیخ طوسی روایت می کند: هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) درگذشتند، خاندانش و کسانی که از اصحاب او حاضر بودند، در تعیین محلی که سزاوار است پیامبر(صلی الله علیه و آله) در آن دفن گردد، اختلاف کردند: بعضی گفتند: در بقیع دفن شود، بعضی دیگر گفتند: در صحن مسجد دفن شود.
امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: خداوند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) را در پاکترین نقاط قبض روح کرده است، پس سزاوار است در همان بقعه ای که در آن درگذشته است، دفن شود. این سخن را پذیرفتند و در نتیجه، جسد پیامبر (صلی الله علیه و آله) در حجره اش به خاک سپرده شد.
فضل بن حسن طبرسی نیز می نویسد: مسلمانان درباره محل دفن پیکر پیامبر (صلی الله علیه و آله) به بحث و گفتگو پرداختند، در این هنگام علی (علیه السلام) گفت: "خداوند هر مکانی را که پیامبر (صلی الله علیه و آله) را در آن قبض روح کرده است، همانجا را برای دفن او برگزیده است، من او را در حجره اش که در آن درگذشته است، دفن می کنم" مسلمانان این پیشنهاد را پذیرفتند. همه این اسناد و شواهد گواهی می دهد که در انتخاب محل دفن پیامبر (صلی الله علیه و آله)، سخن از مسجد قرار گرفتن قبر او در میان نبوده و خود حضرت چیزی در این باره نفرموده است.
منبع: شبستان
انتهای پیام/ ز.غ