SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز»، تروریست هایی که به مرکز خرید نایروبی پایتخت کنیا حمله کردند، شلوارهای جین و تی شرت های مد روز به تن داشتند و یکی از آنان حتی چکمه های کابویی به پا داشت. برخی از آنان به زبان انگلیسی با لهجه آمریکایی و برخی دیگر به زبان های سواحلی و عربی صحبت می کردند. تلاش آنان این بود که دریابند آیا کسانی که لوله های تفنگ های خود را به سویشان نشانه رفته اند مسلمانان خوبی هستند یا به زعم آنان کافر به شمار می آیند.
اگر مسلمان بودند می توانستند بروند و اگر مسلمان نبودند اعدام می شدند. هنگامی که نیروهای ارتش کنیا تلاش کردند که از دروازه غربی مرکز خرید به آن جا حمله کنند، با آتش سنگین سلاحی سنگین که کم از آتش یک توپ نداشت مواجه شدند. ابعاد آن سلاح چنان بزرگ و ظاهرا سنگین بود که برای حمل آن به دو مرد قوی نیاز است.
نیروهای کنیایی سعی کردند که مهاجمان را هر چه بیشتر وادار به تیراندازی کنند، با این امید که در نهایت مهماتشان تمام شود اما تروریست ها فکر این مشکل را هم کرده بودند و پیش از حمله به آن مرکز خریر مقادیر زیادی از اسلحه و مهمات را در آن مرکز مخفی و انبار کرده بودند. درگیری برای تصرف آن مرکز خرید پنج روز به طول انجامید و نیروهای ارتش تنها زمانی به مقصود رسیدند که سه طبقه از آن مرکز چهارطبقه ویران شده بود و هنوز هم معلوم نیست که به غیر از آن 67 قربانی چه تعداد دیگری از مردم زیر آوار های آن مرکز خرید مدفون شده اند.
حمله تروریستی اخیر به مرکز خرید نایروبی خونین ترین حمله در کنیا از زمان حملات علیه سفارت آمریکا در سال 1998 به شمار می آید، همان حمله ای که دویست نفر بر اثر آن جان خود را از دست دادند. آن حمله توسط اعضای سازمان القاعده انجام شد و همه می دانند که این سازمان چگونه با هوشیاری و البته خونریزی طرح های خود را به مرحله عمل درمی آورد. اما حمله به مرکز خرید نایروبی توسط شبه نظامیان رادیکال گروه سومالیایی الشباب صورت گرفت، همان گروهی که اگرچه از همه امکانات برای اهداف خود استفاده می کند اما به عقیده کارشناسان سرویس های اطلاعاتی غرب، از اندیشه های استراتژیک کاملا بی بهره است. به همین خاطر شبه نظامیان این گروه کم و بیش شکست می خورند و همین دو سال پیش بود که پس از حمله نیروهای اتحادیه آفریقا از شهر موگادیشو فرار کردند و یک سال پیش بود که از شهر ساحلی کیسمائو گریختند. روزگار این شبه نظامیان هم غالبا از فروش و خرید ذغال و چارپایان می گذرد و در حال حاضر الشباب حتی بر کمتر از نیمی از مناطق تحت اشغال خود نیز کنترل ندارد.
سرویس های امنیتی آمریکایی با جزییات در مورد شنودهای خود از این گروه می گویند، شنودهایی که بر اساس آن جهادی های خارجی الشباب از زمین گیر شدن خودروهایشان در خیابان های خراب و همین طور از وضعیت بسیار بد غذا و مارهای سمی بیابان ها شکایت می کنند. از سوی دیگر اما ظاهرا سیا که بزرگ ترین پایگاه خود در قاره آفریقا را در همین شهر نایروبی مستقر کرده است، هیچ اطلاع و آگاهی از حمله قریب الوقوعی که جهادی های خارجی در آن نقشی مهم ایفا می کردند نداشت. و به همین خاطر این پرسش پیش می آید که آن عملیات های گسترده جاسوسی آمریکا در سراسر جهان به چه کار می آید.
این که دقیقا چه تعداد شهروند آمریکایی و بریتانیایی در حمله تروریستی به مرکز خرید نایروبی شرکت داشته اند هنوز مشخص نیست. امینه محمد وزیر خارجه کنیا از "دو یا سه آمریکایی اهل ایالت مینسوتا و یک زن بریتانیایی که غالبا با الشباب همکاری دارد" می گوید. از سوی دیگر اگرچه دولت کنیا هنز این مساله را تایید نکرده است اما طبق اطلاعات موجود، پلیس بین المللی یا همان اینترپول حکم بازداشت زنی بریتانیایی و 29 ساله به نام "سامانتا لیوت ویت" را صادر کرده است. این زن در واقع بیوه همان "گرمانی لیندسی" است که در ژوئن 2005 با بمب به متروی لندن حمله برد و جان خود و 26 انسان دیگر را گرفت.
با این حال این مورد که آیا سامانتا که مادر سه فرزند است به صورت مستقیم در حمله به مرکز خرید نایروبی شرکت داشته یا نه همچنان محل بحث است. مقامات کنیایی نقشی مهم تر برای این زن در تشکیلات الشباب قایل هستند و از او به عنوان مسوول تدارکات این گروه در خارج یاد می کنند. به گفته آنها ظاهرا سامانتا در حملات تروریستی که علیه هتل های شهر ساحلی مومباسا انجام گرفت مسوولیت تهیه مواد منفجره را بر عهده داشته است. بر پایه این اطلاعات او در آفریقای جنوبی و با هویتی جعلی پاسپورت گرفت و سپس آپارتمان های متعددی اجاره کرد که احتمالا برای اسکان سومالی های جوان استفاده می شود، همان کسانی که در کیپ تاون به خدمت این گروه درآمده اند. شش ماه پیش در صفحه توییتر الشباب نیز توییتی در وصف سامانتا لیوت ویت نوشته شد:" شرفیه لیوت ویت آکا سامانتا زنی شجاع است. ما افتخار می کنیم که او را در میان خود داریم".
الشباب از مدت ها پیش در خارج از سومالی و به خصوص در آمریکا و همین طور در هلند، بریتانیا و کشورهای اسکاندیناوی به سربازگیری مشغول است. هنوز البته معلوم نیست که چه تعداد اتباع خارجی در صفوف تروریست های الشباب به کار مشغولند اما گفته می شود که شمار آنان بین 50 تا 200 نفر است. از قرار معلوم یک نوکیش مسلمان آلمانی به نام "آندرئاس خالد مولر" نیز برای الشباب می جنگد. سرویس های اطلاعاتی خارجی تا مدت ها بر این نظر بودند که تا زمانی که عملیات های تروریستی الشباب به خاک سومالی محدود می شود می توان این گروه را "موردی قابل کنترل" به شمار آورد. اما هم قسم شدن الشباب با القاعده در فوریه 2012 و حمله سنگین به شهر کامپالا پایتخت اوگاندا در جولای همان سال که به تلافی حضور نیروهای اوگاندا در سومالی انجام گرفت نشان داد که الشباب در خارج از سومالی نیز فعال شده است.
هر زمان که صحبت از عملیات های برون مرزی الشباب می شود ناخودآگاه نام یکی از معروف ترین رهبران این گروه تروریستی یعنی "شیخ حسن آرویز" به ذهن می رسد. او زمانی مدیریت دادگاه های موسوم به شریعت در موگادیشو را بر عهده داشت تا آن که نیروهای ارتش اتیوپی به فرمان رییس جمهور آن کشور و به بهانه مقابله با احتمال سرایت جنگ های داخلی سومالی به خاک اتیوپی، کشور همسایه را مورد تجاوز نظامی قرار داده و شیخ حسن نیز بدین ترتیب چاره ای جز فرار نداشت. حمله اتیوپی به سومالی در واقع نقطه عطفی در حیات الشباب محسوب می شود. آرویز که به مدد موقعیت قبیله ای خود به موقعیت بالایی در الشباب رسده بود و البته به هیچ عنوان در فکر گسترش عملیات این گروه به خارج از سومالی نبود. اما بر خلاف وی "احمد عبدی گودان" رهبر اصلی الشباب به شدت در پی عملیات برون مرزی بود. طی دو سال گذشته آرویز تنها از عملیات ها علیه نیروهای اتحادیه آفریقا در خاک سومالی حمایت می کرد اما گودان عقیده داشت که این حملات باید در خاک کشورهای اعزام کننده نیرو به سومالی یعنی کنیا، برونئی و اوگاندا صورت گیرد.
اختلاف ها میان این دو رهبر در نهایت به درگیری های خونین در میان نیروهای الشباب انجامید و یکی از این قربانیان یک آمریکایی به نام "عمر شفیق" ملقب به "ابو منصور ال آمریکی" بود که از نزدیکان آرویز به شمار می آمد و به دست همقطاران سابق خود به هلاکت رسید. آرویز نیز در مارس گذشته اردوگاه الشباب را ترک و خود را به نیروهای دولتی تسلیم کرده بود. افزون بر آن یک آمریکایی 29 ساله و زاده آلاباما نیز در بین شبه نظامیان الشباب حضور داشت و توانسته بود به مقام فرمانده محلی ارتقا پیدا کند. او که "حمامی" نام داشت با حملات این گروه در موگادیشو مخالفت و دستورات گودان را موجب کشته شدن مسلمانان عنوان می کرد. حمامی نیز به قتل رسید و بی تردید نمی توان این قتل را آن هم دو هفته پیش از آغاز عملیات نایروبی امری اتفاقی تلقی کرد.
با این حال و بر خلاف ادعای سرویس های اطلاعاتی آمریکا، رویداد غم انگیز نایروبی نشان داد که الشباب نه تنها از توان مدیریت عملیات پیچیده استراتژیک برخوردار شده است بلکه ظاهرا این گروه به توانایی برای مذاکره نیز رسیده اند. اگرچه که در طول روزهای گروگان گیری در نایروبی هیچ مذاکره ای با رهبران این گروه میسر نشد اما پس از آن بود که نمایندگان الشباب در گفت وگوهای متعدد با خبرگزاری های غربی و غیر غربی اعلام کردند که در صورت خروج نیروهای کنیا از خاک سومالی این آمادگی را دارند که به عملیات های خود در کنیا پایان دهند.
بسیاری از کارشناسان غربی آمادگی الشباب برای مذاکره را در واقع حاصل حضور جهادی های غربی در رده های بالایی فرماندهان این گروه می دانند و عقیده دارند که اصرار گودان برای افزایش سربازگیری در خارج از سومالی و اولویت دادن به این مساله در واقع با هدف استفاده از توانایی های به اصطلاح نرم افزاری شهروندان غربی صورت می گیرد.
منبع: شفقنا
انتهای پیام/ ر.غ