SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از خبر آنلاین، "دیپلماسی لاک پشتی" سعودی مدتی است که سرعت قابل توجهی به خود گرفته. سعودیها در تخفیف مجازات مبارک با قضات مصری رایزنی میکنند، از نظامیان کودتاگر حمایت میکنند، وزیر خارجه نسبت به تأمین مالی هزینههای ژنرالها اطمینان خاطر میدهد، بندربن سلطان به روسیه میرود تا پوتین را برای یکسره سازی بحران سوریه متقاعد کند و....تحرکات اخیر ریاض در بحرانهای منطقهای این فرضیه را در میان برخی ناظران تقویت کرده که آمریکاییها ابتکار عمل در کانونهای تنش را به سعودیها واگذار کردهاند. اما پرسش اینجاست که آیا بازیگری سعودی میتواند از قدرت مانور بازیگر مهم دیگر منطقه یعنی ایران بکاهد؟ آیا دیپلماسی پول قادر به گشودن حتی کورترین گرهها خواهد بود؟ با عقب نشینی آمریکا از حمله به سوریه، این روند چگونه خواهد بود؟
دکتر نوذر شفیعی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی و استادیار روابط بینالملل در دانشگاه تهران به این سوالات پاسخ داده است که در ادامه میخوانید:نوذر شفیعی با افزایش تحرکات عربستان سعودی برخی ناظران این فرضیه را مطرح کردهاند که ریاض با در دست گرفتن مدیریت بحرانهای منطقه، شکل جدیدی از بازیگری را آغاز کرده. آیا میتوان گفت که در بحرانهای جاری تنها سعودیها تعیینکننده هستند؟واقعیت اینست که سیاست خارجی هر کشوری به نوعی تابعی از هویت آن کشور است.
عربستان سعودی 4 نوع هویت دارد:
*هویت جمعی اندام وار: یعنی مجموعۀ عواملی که دولت عربستان را در خاک این کشور تشکیل میدهد. اگر براساس این هویت باشد توانایی عربستان سعودی چندان توانایی برجستهای نیست که بخواهد دارای نقش منطقهای و یا فرامنطقهای برجستهای باشد.
*هویت نوعی( و یا خاص): این هویت عربستان سعودی را به عنوان منشأ صدور وهابیت و سلفی گری تکفیری قلمداد میکند. این هویت عربستان سعودی در سطح منطقه تأثیرگذار است. مثلاً آنچه که در مصر تحت نقش عربستان سعودی اتفاق افتاد متأثر از این عامل است.
*هویت نقشی: نقشی که یک کشور در منطقه و جهان بازی میکند. متأسفانه نظام بین الملل این نقش را به عربستان سعودی اعطا کرده است. چون در میان کشورهای عربی به خصوص حوزۀ خلیج فارس هیچ کشوری نیست که بتواند جایگاه عربستان سعودی را داشته باشد، به خصوص اینکه این نقش را قدرتها بازی میکنند. نقشی که عربستان ایفا میکند به نوعی در چهارچوب نظم سیاسی بین المللی است.
*هویت جمعی: هویتی که عربستان سعودی در چهارچوب شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب عمل میکند. این هویت جمعی میتواند به عربستان سعودی ابتکار عمل بدهد.با تمام این اوصاف اگر تصور کنید که عربستان بتواند تنها بازیگر فعال منطقهای شود، اینگونه نیست.اما این بازیگری قدرت مانور ایران را تحت الشعاع قرار داده است.
ایران رکن اصلی تحولات خاورمیانه و کلید ثبات خاورمیانه است و بدون در نظر داشتن ایران قاعدتاً هرگونه تحولی در خاورمیانه ناکام بماند. میتوان اینگونه استنباط کرد که تحرکات عربستان سعودی بیانگر وقوع تحولات مهم در آینده است. به عبارت دیگر از طریق رفتار سعودی میتوان فهمید که خاورمیانه آبستن حوادث جدیدی است که خود سعودیها در به وقوع پیوستن این حوادث نقش آفرینی میکنند؛ حوادثی که عمدتآً بدخیم است و به سمت درگیری و منازعه پیش میرود.
این امر برای سعودیها غیرقابل پذیرش است که آمریکا نسبت به سقوط مبارک و بن علی تا این اندازه منفعل باشند؛ نقش آفرینی سعودی در مدیریت بحران سوریه نیز در واقع ناظر بر همین امر بوده، با توجه به حضور محتاطانۀ آمریکا در بحرانهای منطقه، تصور اینکه عربستان جای نقش آمریکا را مدیریت گرفته، معقول است؟ آیا آمریکا این امتیاز را به سعودیها میدهد؟
به نظر من آمریکاییها پی بردهاند آنچه که در خاورمیانه اتفاق افتاد بیداری اسلامی است، از آنجایی که این بیداری اسلامی برای آنها تهدیدکننده است سعی کردند به نقطۀ صفر بازگشت کنند. در مصر این حادثه رخ داد؛ احتمالاً در تونس نیز به این مسیر پیش خواهیم رفت.
نکتۀ دوم اینکه چون آمریکاییها نمیتوانند خودشان به طور مستقیم این نقش(که به نوعی اقدامی غیردمکراتیک و ناسازگار با تعریف آمریکا از خود است) را بیافرینند، ممکن است این کار را با وساطت سعودیها انجام بدهند. همانطور که میدانید سعودیها تمایلی ندارند وضعیتی در خاورمیانه پیش بیاید که شامل حال خودشان هم بشود. به یک معنا عربستان سعودی میخواهد اجازه ندهد که در خاورمیانه دکترین دومینو(سقوط دیکتاتورها یکی پس از دیگری) شبیه سازی شود و میخواهد این وضعیت را معکوس کند یعنی بازگشت دیکتاتورها یکی پس از دیگری که در واقع از این طریق به جامعۀ عرب نشان دهد که در پرتو حکومتهای اقتداگرا ثبات و پیشرفت امکانپذیر است و نه در پرتو حکومتهایی که جایگزین این حکومتها میشوند.
آیا این امر شدنی است؟ اصولاً دیپلماسی پول سعودی تا کجا کار میکند؟
ببینید، دیپلماسی فقط پول نیست ولی در هر حال یک متغیر تأثیرگذار است. دیپلماسی سیاسی هم هست یعنی آمریکاییها و غربیها از این پشتیبانی میکنند چون آنها نیز احساس میکنند که تهدید مشترکی وجود دارد و سایر عوامل قدرت در این مسئله تأثیرگذار است. در هر حال میتواند روندهای رو به جلو را به تأخیر بیندازد. مثلاً فرض کنید اگر قرار باشد که حکومت سعودی دو سال دیگر سقوط کند با این سیاست ممکن است این اتفاق طی 10 سال رخ دهد و طول عمر حکومت سعودی را بالا ببرد.
حمله آمریکا به سوریه شدنی است؟ و یا اینکه بیشتر اراده قدرتها بر فضاسازی است؟
ممکن است این مسئله شدنی باشد و یا بخشی از آن فضاسازی باشد. اگر این امر واقعیت داشته باشد، قاعدتاً آمریکاییها در حد حملات موشکی اکتفا میکنند. یکی از مدلهای تصمیم گیری عقلایی است و در این مدل هزینه سازی میشود. به نظر من قضیۀ سوریه با افغانستان و عراق خیلی متفاوت است چون نقش و جایگاه ژئوپولیتیک سوریه را هیچیک از این کشورها ندارند. لذا احتمالاً کشورها حاضر باشند که در مورد سوریه هزینۀ زیادی بپردازند. مضافاً بر اینکه در مورد عراق و افغانستان، روسیه حساسیتی نداشت اما در مورد سوریه حساسیت دارد. ایران در مورد سوریه بیش از افغانستان و عراق حساسیت دارد. لذا به نظر من اقدامی که آمریکاییها میخواهند انجام دهند اگر براساس مدل عقلایی تصمیم گیری مورد سنجش قرار گیرد، اصولآً نباید رخ دهد چون هزینههایش برای آمریکاییها خیلی زیاد است و دستاوردهایش بسیار اندک.
بسیاری از ناظران بر این باورند که برای پایان دادن به بحرانهای منطقهای دو قدرت ایران و عربستان باید به سطحی از تفاهم برسند. آیا هم اکنون شرایط برای گام برداشتن به این سو مناسب است و یا همچنان باید منتظر بهبود شرایط شد؟ دولت یازدهم اصولاً در این مسیر باید چه کند؟واقعیت اینست که در این مورد خاص گاهی ابزارهای دیپلماسی خودمان را از بین میبریم والا در دولت یازدهم و یا در ترکیب دولت یازدهم افرادی بودند که با سعودیها رابطۀ نزدیکی داشتند و از این روابط نزدیک میتوانستند در جهت تقویت و بهبود مناسبات استفاده کنند. ما این فرصتها را از دست دادیم و اصولا اجازه نمیدهیم که آنها سر بر بیاورند و این جای نگرانی است.
علی ایحال من شرایط فعلی را به گونه ای نمی بینم که ایران و عربستان بخواهند با هم وارد گفتگو و تعامل بشوند؛ مگر اینکه بپذیریم تحولات کلی در ساختار ایجاد شود؛ یعنی تحولاتی در روابط ایران و آمریکا و متأثر از آن تحولاتی در روابط ایران و عربستان ایجاد شود.این را بدانید که سیاست خارجی عربستان تابع سیاست خارجی ایالات متحده آمریکاست و هیچگاه تصور نکنید که سعودیها مستقل دربارۀ ایران تصمیم بگیرند.
انتهای پیام/ ز.ح