SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل ازمشرق، زمانی که رژیم صهیونیستی مستقیماً وارد بحران سوریه شد و مراکز نظامی سوریه در آن را هدف قرار داد، عکسالعملی استراتژیک در قبال این مسئله صورت گرفت و آن سرعت بخشیدن به عملیات نظامی در القصیر بود که بعد از چند روز از شکلگیری این قضیه، شهر القصیر و ریف آن به دست ارتش افتاد. بعد از انفجار بئرالعبد، پاسخ دندانشکن به گنجاندن شاخه نظامی حزبالله در لیست تروریسم و سرسختی عربستان برای به حاشیه راندن حزبالله در صحنه لبنان، سرعت بخشیدن به عملیات نظامی در شهر حمص بود. عملیاتی که تا آستانه آزادی کامل این شهر توسط ارتش به طول انجامید.
این همان برداشتی است که در ذهن مخالفان نظام سوریه و حزبالله نقش بسته است. منابع وابسته به شورشیان مسلح و فرماندهان و مدیران اتاق عملیات نظامی در سوریه بر این باورند که دست خداوند در حمص، در عملیات آزادی منطقه خالدیه و خیابانهای اطراف آن و نیز نبرد القصیر همراه حزبالله بوده است. امروز آنها به این نکته پی بردهاند که سیاست "اعمال فشار" در مقام مقابله با حزبالله، نتیجهای در بر نخواهد داشت و هرگونه تلاش برای افزایش فشارهای امنیتی و سیاسی به نتیجه نخواهد رسید و حزبالله پیروزیهای بیشتری را در سوریه کسب خواهد کرد.
اصرار مخالفان نظام سوریه بر برجسته ساختن نقش حزبالله در نبرد سوریه، بخشی از شیطنت رسانهای برای مذهبی نشان دادن این نبرد و همچنین نشان دادن ضعف و ناتوانی ارتش سوریه است. به اعتقاد آنان، این مسئله دارای بعدی واقعی بوده که در قالب تاکتیکهای نظامی به کار گرفته شده در مدیریت عملیات نظامی جلوهگر است.عملیات حمله به محلههای قدیمی حمص با عملیات نظامی در القصیر کاملاً با یکدیگر متفاوت است. کاملاً مشخص شد که عناصر درگیر در سوریه به طور گسترده از تاکتیکهای نظامی مذکور برای تسلط بر کمینگاههای افراد مسلح به عنوان نیروهای مدافع مناطق بسیار باریک استفاده کردند.
مخالفان مثالی را ذکر کردهاند که در زمره استراتژیهای "غافلگیری" به شمار میرود. این استراتژی بعد از آنکه آنها در دام نبرد القصیر گرفتار آمدند، در نبرد حمص اصلاح شد. در نبرد حمص، نیروهای زبده و با تجربهای که قبلاً در افغانستان، عراق و چچن فعالیت نظامی انجام داده بودند، حضور دارند و سلاحهایی پیشرفته برای شکار دشمن خود در اختیار دارند. تیراندازان این گروه، معمولاً در مناطق مشرف بر جبهه مخالف کمین میکنند. این در حالی است که تاکتیک به کار گرفته شده توسط نیروهای مسلح سوریه، این تاکتیک مخالفان را ناکارآمد ساخته است. تروریستها در القصیر دریافتند که طرف مقابل، عملیاتش را در استحكامات دفاعي خود در مناطق کمارتفاع و بعضاً در زیرزمین مدیریت میکند. این امر باعث به تأخیر افتادن پایان نبرد و افزایش گرفتاریهای انسانی شد. با گذشت زمان، فرماندهان میدانی به راهحل هایی برای تغییر شیوه حمله و متحول کردن برخی تجهیزات متناسب با طبیعت میدان نبرد دست یافتند که نتایج بسیار خوبی در پی داشت. روشن است که تجربه نبرد القصیر برای حفظ مناطق قدیمی حمص که در آستانه سقوط قرار دارد بسیار مفید است. این به چه معناست؟ این بدان معناست که حزبالله در صحنه حضور دارد.
آنچه در حمص اتفاق افتاد به معنای دومین شکست اطلاعاتی عربستان بعد از شکست در نبرد القصیر بود. این نبرد دیگر نبرد آمریکائیها و اروپائیها نبود. هیثم مناع رئیس هیئت هماهنگی ملی معارضه اقرار کرده است که ایالات متحده مدیریت پرونده سوریه را به اطلاعات عربستان واگذار کرده است، چرا که در حال حاضر آمریکا توجه خود را به گفتگوهای فلسطینیها و رژیم صهیونیستی معطوف ساخته و اوضاع مصر به خوبی حاکی از آن است که توجه آمریکائیها به مسئله سوریه کم رنگ شده است. مسئلهای که برای عربستان -که دیگر توان تحمل شکستهای متوالی را ندارد- به مثابه مرگ و زندگی تلقی میشود.
اطلاعات به دست آمده حاکی از آن است که این تحولات میدانی در سوریه، باب افزایش فشار بر حزبالله در داخل و خارج لبنان را خواهد گشود. نخستین نشانههای این اقدام در خارج لبنان، مصوبه شورای همکاری خلیج فارس در خصوص ضربه زدن به منافع حزبالله است که در اخراج برخی از شیعیان لبنانی به بهانه حمایت از این حزب و مصادره اموال برخی از آنها به بهانه نادیده گرفتن قانون و تأمین مالی یک سازمان معاند جلوه گر شده است. اما در خصوص فشارهای سیاسی در داخل باید گفت عنوان جدید و قدیم آن تشکیل دولت است. باید گفت تلاشهای آینده عربستان بر اعمال فشار بر ولید جنبلاط متمرکز خواهد شد. هدف از اعمال این فشار، قانع کردن وی برای خارج شدن از تردید و دودلی واقدام به تشکیل دولت بدون حزبالله با عنوان حذف خلأ نهادهای قانون اساسی لبنان است. آنها تلاش دارند به جنبلاط القا کنند که عکسالعمل حزبالله آنقدرها هم تند نخواهد بود. این افراد با بیان اینکه حزبالله در باتلاق سوریه فرو رفته و ناامن شدن لبنان به مصلحت آن نیست، معتقدند فرصت برای بازگرداندن موازنه قدرت فراهم شده است.
بعد از آنکه پیشبینی شد در پرتو بالا گرفتن تنش بین آمریکا و روسیه، ایالات متحده بار دیگر حضوری پر رنگتر در مسئله سوریه داشته باشد، عربستان سعودی مجدانه در پی تغییر صحنه سوریه برآمده است. باید گفت بالا گرفتن تنش بین ایالات متحده و روسیه زمانی روی داد که پوتین از تسلیم ادوارد اسنودن مشاور پیشین آژانس امنیت ملی آمریکا خودداری کرد. اگر اخبار منتشره از سوی رسانههای آمریکا مبنی بر تمایل اوباما به لغو سفر آینده خود به موسکو جهت حضور در نشست گروه بیست در سن پطرزبورگ در سپتامبر آینده و نیز گفته منابع دولت آمریکا مبنی بر اقدام جان کری در خصوص مطلع ساختن سرگئی لاوروف درباره احتمال لغو دیدار هیئتهای وزارت دفاع و خارجه دو کشور در ماه اوت صحت داشته باشد، در این صورت به اعتقاد سعودیها، این اقدام بر بحران سوریه تأثیرگذار خواهد بود.
به دلیل نبود راهکار سیاسی، این فضای پرتنش زمینه را برای به وجود آمدن شرایطی ناگوارتر فراهم می کند. چرا که عربستان سعی خواهد کرد زمام امور را در حلب و حومه آن به دست گیرد. عربستان از یک طرف نگران ایجاد تحولاتی دراماتیک در پی حضور عناصر کردی در بطن بحران سوریه است و از طرف دیگر میترسد در پی شکست در حمص در ریف دمشق نیز متحمل شکست شود. این در حالی است که به احتمال زیاد، پیامدهای بحران سوریه در دو بعد امنیتی و سیاسی به لبنان سرایت خواهد کرد. همگان بر این باورند که تروریستها در سوریه به بنبست رسیدهاند و شکستهای پیاپی شورشیان مسلح بازیگران منطقهای را گیج و سرگردان ساخته است، به گونهای که به اتخاذ اقداماتی متهورانه روی آورده اند. اقداماتی که بالطبع برای تغییر استراتژی دبیرکل حزبالله در سوریه کافی نخواهد بود. چرا که سید حسن نصرالله تأکید نموده است که در حد نیاز در میدان سوریه حضور خواهد یافت و این مقدار حضور تا کنون در تغییر معادلات مؤثر بوده است.
انتهای پیام/ ز.ح