SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از بهار، اوضاع آشفته و ناآرام مصر، نگاههای بسیاری را به سوی این کشور باستانی جلب کرده و در این میان پربسامدترین نام، محمد مرسی است. اگر کسی بود که تا دیروز نام او را نشنیده بود، اکنون بهخوبی میداند رییسجمهوری منتخب مصر با کودتای ارتش و پس از اعتراضات گسترده مردمی که به «جنبش تمرد» مشهور است، از کار برکنار شده و در حصر به سر میبرد. کودتای مصر و دستگیری مرسی، بار دیگر نام قدیمیترین گروه سیاسی اسلامی را بر سر زبانها انداخت. «اخوانالمسلمین» که مرسی برآمده از آن است، این روزها پای ثابت اخبار خاورمیانه به شمار میرود. اما اخوانالمسلمین دارای چه اندیشه سیاسی است؟ آنها به دنبال چه نوع نظام سیاسی هستند؟
هفتهنامه «النذیر» در زمان حیات حسن البنا (موسس اخوانالمسلمین) به عنوان ارگان سیاسی اخوانالمسلمین فعالیت میکرد. البنا در سرمقاله نخستین شماره این نشریه نوشت: «اسلام آیین پرستش است و رهبری و دینداری و حکومت و معنویت و کار. نمازش با جهادش آمیخته و طاعتش با حکومت. قرآن و شمشیری است که جدایی نمیپذیرند.» این کلمات را میتوان به عنوان مهمترین خط مشی اخوانالمسلمین در حیات 85ساله آن دانست. هرچندگاه وجه سیاسی این گروه پررنگتر شده و گاه مشی مسلحانه دل اکثریت اعضا را ربوده، هیچگاه این جمعیت از مواضع اولیه خود عدول صددرصدی نداشته است. هرقدر که درباره عملکرد و کلیات اندیشه اخوان میتوان به راحتی سخن گفت، درباره جزییات اندیشهها و اهداف اخوانالمسلمین به درستی و روشنی نمیتوان سخن گفت؛ زیرا خود نیز
به صراحت در اینباره سخن نگفتهاند. همچنین گرایشهای مختلفی که از آغاز تاکنون در درون جمعیت اخوان وجود داشته است، آرا و اهداف آنان را مبهم جلوه میدهد. بهویژه مواضع متضاد بعضی رهبران و شاخههای متنوع این جمعیت به آن ابهام میافزاید. باید گفت بخش عمده سخنان، عقاید و آرمانهای اخوان چنان کلی است که هیچ مسلمانی با آنها مخالف نیست. به همین سبب قبل از ورود اخوان به میدان کشمکشهای سیاسی، مخالفت جدی با آنان دیده نشد؛ اما از آن زمان کهبهصورت یک حزب سیاسی و انقلابی با تکیه بر آرمانهای اجتماعی و سیاسی اسلام درآمد، دعوتش شکها برانگیخت.مهمترین مواضع فکری اخوانالمسلمین در سالهای گذشته را میتوان در این موارد خلاصه کرد:
سیاست داخلی
اخوانالمسلمین دستکم از کنگره پنجم (1938) به بعد، پیافکندن حکومت اسلامی و اجرای دقیق و کامل احکام شریعت را از اهداف روشن و استوار خود اعلام کرده است. با این حال این گروه در نشست خبری رهبران ارشد خود دو روز پیش از سرنگونی حسنی مبارک، اعلام کرد: «اخوان با حکومت مذهبی مخالف است؛ چون آن را مغایر اسلام میداند و خواسته آن برپایی حکومت مدنی با مرجعیت اسلام است.» مواضع اخوان در باب دموکراسی از وضوح کامل برخوردار نیست. با آنکه آنان بارها از دموکراسی غربی به شدت انتقاد کردهاند، اما مدعی بودهاند که بنیاد و آرمان دموکراسی را پذیرفتهاند و آن را به بهترین و درستترین شکل محقق میکنند.
سیاست خارجی
اخوانالمسلمین در سیاست خارجی خود، مخالف سرسخت پیشبرد سیاست عادیسازی روابط با اسراییل بوده و معتقد است تنها راه آزادی سرزمینهای اسلامی از دست صهیونیستها، جهاد مسلحانه است. از این رو، در قبال بسیاری از کنفرانسهای صلحی که درباره حل مسئله فلسطین برگزار میشود، موضعی انتقادی دارد. همچنین آنها حضور آمریکا در عراق و افغانستان را مصداق بارز تجاوز و اشغالگری قلمداد کردند و خواهان خروج نیروهای اشغالگر از سرزمینهای اسلامی شدند. دولت محمد مرسی پس از روی کار آمدن از گروههای مسلح مخالف دولت بشار اسد در سوریه حمایت کرد.
اقتصادی
از نظر اقتصادی، اخوان خواهان پیاده کردن اصولی است که از آن به عنوان «اقتصاد اسلامی» یاد میکند.
اجتماعی
این گروه از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز، براساس ارزشها و هنجارهای اسلامی موضعگیری میکند و خواهان برچیده شدن فساد و بیبند و باریهای اجتماعی همانند الکل، قمار، موادمخدر، سالنهای رقص و فحشاست.
رابطه با الازهر
رابطه اخوان با الازهر دچار نوسان بوده است. در دورهای میتوان این رابطه را مناسب دانست و در دورههایی نیز به شدت تیره بوده است. در دوران جمال عبدالناصر و پس از آن در زمان سادات و مبارک، الازهر غالبا به صورت رسمی جانب حکومت را گرفت و بعضی افکار و بهویژه اعمال خشونتآمیز اخوان را تقبیح کرد و حتی گاه به تکفیر نیز دست زد. در دوران پس از مبارک نیز گرچه تصور میشد الازهر از دولت اسلامگرای اخوان حمایت کند اما این نهاد دینی قدرتمند در کودتای اخیر، جانب نظامیان را گرفت.
رابطه با روشنفکران
اخوانالمسلمین به سبب دیدگاههای سیاسیشان بارها و بارها مورد انتقاد قرار گرفتهاند. آنان بارها گفتهاند که حرکتشان سلفی است، نه فلسفی. همین امر سبب شده است که از یک سو کمتر به اعماق مسائل فکری فرو روند و از سوی دیگر پیوند خود را با روشنفکران و تحصیلکردهها بهحداقل برسانند. وحدت دانشجویان یا سیاسیون با اخوان غالبا سیاسی بوده است، نه دینی.
انتهای پیام/ ز.ح