SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از فارس، روزنامه «العرب الیوم» در تحلیلی به قلم «ناهض حتر» با اشاره به انتقال قدرت در قطر که منتهی به کناره گیری «شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی»، امیر سابق این کشور از قدرت و انتقال آن به «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی» شد، مینویسد: امیر جدید قطر از روز سهشنبه که قدرت را به صورت رسمی در این کشور به دست گرفت، با «سه چالش» مواجه است که باید به شکلی جدی در اندیشه مقابله با آنها باشد
چالش اقتصادی – مالی
به اعتقاد ناهض حتر اولین چالشی که شیخ تمیم در طول زمامداری خود بر قطر با آن مواجه است، «چالش اقتصادی – مالی» است. چراکه اشتیاق قطر طی دهه گذشته برای توسعه و گسترش سرمایهگذاریهای خود در بازارهای منطقهای و بین المللی تنها حوزه سرمایهگذاری در بخش گاز را در برنمیگیرد و به خرید مراکز تجاری منتهی نمیشود، بلکه حوزههای بسیار و در عین حال مختلفی را در برمیگیرد و همین موجب شده تا قطر خط نارنجی خطر را زیر پا بگذارد و به سمت خط قرمز حرکت کند.
در واقع میزان واقعی و حقیقی سرمایه گذاریهای قطر را درحال حاضر نه میتوان محاسبه کرد و نه میتوان موجودی و حسابها و خطرهایی که پیرامون آن را فراگرفته و نه توان خزانه قطری بر ادای دین و تعهداتش را برآورد کرد. بنا به گفته یک اقتصاددان اردنی با وجودی که امکان تخمین و برآورد سرمایهگذاریهای قطری و جدا کردن آنها از یکدیگر و دسته بندی و تعیین حوزههای آنها وجود ندارد، با این حال به یقین میتوان گفت که حجم و میزان این سرمایهگذاریها از توانایی و قدرت مالی قطر فراتر رفته است و دلیل این مدعا استقراض قطر با سودهای بسیار بالای بین المللی یعنی 5 درصد است و این نشان میدهد که دوحه حتی به صورت موقت هم شده مجبور است تا به تعهدات مالی خود در سرمایهگذاریهایش عمل کند.
حکام قطر باید به این نکته واقف باشند که آغاز و اقدام به سرمایهگذاری در امری به معنای تامین و پرداخت هزینههای کامل آن نیست و اگرچه ممکن است، شیوخ قطر در پرداخت بخشی از هزینههای سرمایهگذاری موفق باشند، اما در عین حال نیز این امکان وجود دارد در پرداخت بخش دیگر آن با مشکل مواجه و مجبور به استقراض شوند، موضوعی که هم اکنون شاهد آن در قطر هستیم. بنابراین در این برهه از زمان که شیخ تمیم قدرت را در قطر به دست گرفته، به نظر میرسد، بهتر است، اندکی از هوای بالن سرمایهگذاریهای قطری بکاهد و در ساختار سرمایهگذاریهای این کشور تجدید نظر کند، چه در غیر این صورت باید در انتظار فروپاشی و سقوط مالی کشور خود یا دستکم بحران مالی مشابه بحران مالی و اقتصادی دبی باشد.
چالش آینده بخش گاز
چالش دومی که شیخ تمیم با آن مواجه است، «آینده بخش گاز» در این کشور است. سواحل دریای مدیترانه براساس اکتشافهای صورت گرفته، سرشار از ذخایر گاز است که طی سالهای نزدیک آینده میتواند، معادلات سرمایهگذاری و تولید و قیمت و انتقال گاز را تغییر دهد. بنابر تاکید کارشناسان گاز به زودی بخش گستردهای از حوزه تامین انرژی را به خود اختصاصخواهد داد، به این جهت که سوختی ارزان، مناسب، کم زیانتر از نفت برای محیط زیست به شمار میآید و تولید آن در میزان کلان و در حوزهای گسترده و توزیع و پخش آن در شبکههای بین المللی و منطقهای چه توسط لوله و چه از طریق تانکر به زودی جای نفت را خواهد گرفت.
درباره روسیه، یکی از قدرتهای جهانی باید گفت که این کشور به خوبی به خطرات و فرصتهای آینده در حوزه انرژی از جمله گاز آگاه است و حضور گسترده ناوگان دریایی این کشور در دریای مدیترانه و سلطه مالی و اقتصادی آن بر قبرس و اجرای سیاست «چماق و هویج» در برابر اسرائیل به منظور تامین همین آینده صورت میگیرد.
در این بین قطر تمام امکانات مالی و تبلیغاتی و اطلاع رسانی و روابط اطلاعاتی و امنیتی و اهرمهای خود در منطقه از اخوانیها گرفته تا گروههای تروریستی سلفی را برای حضور قدرتمند در این رویارویی بزرگ به خدمت گرفت تا از آن پیروز و موفق بیرون آید، اما با دیوار محکمی برخورد کرد که به دوحه تاکید میکرد که امپراتوریهای مجازی و خیالی جایی در دنیای امپراتوریهای واقعی و حقیقی ندارند و سرنوشت نزاع جاری در منطقه را دو قدرت بزرگ عرصه بین المللی یعنی روسیه و آمریکا رقم میزنند و بسیار پیش از اینها آمریکاییها دریافته بودند که در نزاع جایی برای قطر نیست و در این راه دوحه تنها باید توانمندیها و شبکه روابط خود با طرفهای منطقهای را به طور کامل در اختیار آمریکا قرار دهد تا واشنگتن هرگونه که صلاح بداند و منافعش ایجاب کند، با آنها تعامل کند، چه در غیر این صورت باید در انتظار چشم پوشی آمریکا از قطر باشد.
چالش تجدید نظر در ساختار روابط دوحه – واشنگتن
اینجاست که چالش سوم پیش روی شیخ تمیم ظاهر می شود که در تجدید نظر در ساختار روابط دوحه – واشنگتن براساس تبعیت محض دوحه از سیاستهای آمریکا در منطقه و امتناع از هرگونه عرض اندام در منطقه و سازمانها و نهادهای منطقهای از جمله شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب نمود پیدا میکند.
این چالشها و تغییر و تحولات ناشی از آن بار سنگینی را بر دوش شیخ تمیم میگذارد. چون در این راه مجبور است به دوستان اخوانی خود از قطع حمایتهای قطری و مخفی نگهداشتن برخی از روابط آنها خبر دهد. همچنین مجبور است برخی طرفها مانند برخی از رهبران و سران جنبش حماس و همچنین برخی از اندیشمندان و نخبگان و ژورنالیستهای وابسته به دوحه چشم پوشی کند، اما این بدین معنا نیست که قطر دوره شیخ تمیم از تمام دوستان و شبکههای ارتباطی و ایادی خود صرف نظر خواهد کرد، بلکه این دوستان و شبکههای ارتباطی و ایادی باید از هم اکنون دریابند که این قطر، با قطر گذشته تفاوتهای بسیار دارد و دیگر نمیتواند، نقش گذشته خود را ایفا کند و این طرفها مجبور هستند یا خانهنشین شوند یا ماهیت آمریکایی خود را افشا کنند.
انتهای پیام/ ز.ح