۱

چرا قطر خود را بازیگر اصلی صحنه بین‌المللی کرده است؟

«"ناشناخته معروف"؛ قطر اینچنین بود: کشور کوچکی در خلیج فارس که صرفاً به عنوان بخش الحاقی از همسایه‌اش، عربستان سعودی، شناخته می‌شد. اعضای خاندان آل ثانی، خاندان سلطنتی قطر، بارها از ریاض به عنوان دستاویزی استفاده کرده‌اند تا توجه‌ها و اتهامات را از خود دور کنند.»
کد خبر: ۵۲۵۸۸
۱۴:۵۷ - ۰۶ اسفند ۱۳۹۱
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از ایسنا، مایکل استفنز، محقق موسسه سلطنتی خدمات نظامی و امنیتی انگلیس (RUSI) در تحلیلی درباره اینکه چرا نقش قطر در صحنه بین‌المللی پررنگ شده است، نوشته است: « روش کار قطری‌ها برای مدت‌ درازی مخفی کارانه و غیرتهاجمی بود. با وجود ثروت انبوه نفت و گاز، آن‌ها با کمبود نیروی کار و منابع دولتی لازم برای دفاع از خود در برابر قدرت‌های منطقه‌ای مواجه بودند.

با این حال این امیرنشین در طول سال‌های اخیر تغییرات گسترده ای را شاهد بوده است.حالا رد پای قطر و ثروت سرشارش را در همه جا می‌توان یافت: در خرید آسمان خراش‌ها، باشگاه‌های فوتبال، هتل‌ها و کلکسیون‌های کمیاب هنری، در حمایت مالی از شورش‌ها در کشورهای عربی و در ایفای نقشی محوری در روابط دیپلماتیک اعراب.پرسش این است که چرا این کشور که مدت‌ها نقش حیاط خلوت منطقه را ایفا می‌کرد، حالا به یکی از بازیگران اصلی صحنه بین‌المللی بدل شده است؟

قطر امروز محصول ۱۷ سال سلطنت باثبات حمد بن خلیفه آل ثانی است که قدرت را، در کودتایی صلح آمیز، از پدر خود گرفت.خلیفه قبلی، که ترجیح می‌داد روزهایش را در سواحل فرانسه بگذراند، جاه طلبی فرزندش را نداشت. تجربه حمله صدام به کویت (دیگر کشور نفتی کوچکی که بوسیله رقبای قدرتمندش احاطه شده بود) در سال ۱۹۹۰، علاقه فرزند او برای تأمین امنیت قطر را تشدید کرده بود.توانایی بالای نیروهای صدام برای درنوردیدن این امیرنشین، باعث شد تا ولیعهد وقت مجموعه اقداماتی را آغاز کند تا کشورش به سرنوشتی مشابه مبتلا نشود.

قطر برای محفوظ ماندن دیگر نمی‌توانست به نقش بی سر و صدایش در خلیج فارس ادامه دهد، بلکه باید به کشوری مفید برای سایر کشورهای جهان تبدیل می‌شد، تا آن‌ها نیز منافع خود را در حفاظت از آن بیابند.مهم‌ترین این کشورها ایالات متحده بود: تنها قدرتی که می‌توانست بقای قطر را تضمین کند.قطر، با درک این موضوع که ادامه حضور نظامی ایالات متحده در عربستان سعودی پس از جنگ خلیج فارس قابل دفاع نیست، به سراغ بهترین راه حل جایگزین رفت و اولین پایگاه نظامی ایالات متحده در خاک قطر، در سال ۱۹۹۲ برپا شد.

این پایگاه حالا مقر اصلی سنتکام، ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا است که مسئولیت هماهنگی عملیات‌های ایالات متحده در عراق و افغانستان را بر عهده دارد.ولی مفید بودن برای دیگر کشورها محدود به پذیرفتن نیروهای نظامی در خاک خود نیست. امیر آینده فهمیده بود که برای اینکه دنیا متوجه قطر باشد، آن‌ها باید خود را به دنیا بشناسانند.جابجایی قدرت در سال ۱۹۹۵ آغازگر تغییراتی سریع بود.حاکم جدید، الجزیره، شبکه تلویزیونی فراگیر جهان عرب را تاسیس کرد و برنامه‌هایی را برای ارتقاء سطح آموزش، خدمات درمانی و امکانات زیرساختی به اجرا گذاشت که با افزایش بی سابقه تولیدات نفتی و گازی پشتیبانی می‌شدند.

در سالهای اخیر قطر موفق به کسب حق میزبانی بازی‌ها آسیایی سال ۲۰۰۶ و جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۲۲ شد. کشور منزوی و گوشه‌گیر سابق، حالا درهایش را رو به جهان باز کرده است.همچنین قطر شاهد سرازیری مؤسسه‌ها، گالری‌های هنری و مراکز تحقیقاتی به این کشور بوده است که موجب باز شدن باب گفتگوهای مدنی و فرهنگی در این کشور نیز شده است.در این کشور بحث بر سر موضوعات روز داخلی و خارجی، به‌خصوص در میان جوانان، ترغیب می‌شود. مراکز دانشگاهی هم دائماً به برگزاری مناظره هایی بر سر مسائل داخلی و روابط خارجی کشور مشغولند.

مردم قطر که در گذشته همواره برخوردی انفعالی با مسائل سیاسی داشتند، حالا روز به روز بیشتر احساس می‌کنند که باید در روند امور مشارکت داشته باشند.ایده‌ها از سراسر جهان به سوی این جامعه اسلامی بسیار سنتی سرازیر شده‌اند. قطر در حال تبدیل به کوره همجوشی ارزش‌های سنتی اسلام و مدرنیسم است.جوانان قطری در چنین فضایی و بر بستری از ثروت و امتیازهای ویژه رشد می‌کنند، در حالی که نسل پیش از آن‌ها به‌قدری تجربه‌ محدودی از جهان مدرن داشت که بسیاری از افراد حتی تاریخ تولد خود را نیز نمی‌دانستند.

نسل جدید، بر خلاف نسل قدیم که به سنت گرایی تمایل داشت، پیوسته در حال تغییر قواعد اجتماعی است.حتی عجیب نیست که در کشوری چنین محافظه کار، زن و مرد جوانی را ببینید که دست در دست یکدیگر و بر خلاف میل خانواده‌های مذهبی و سنتی، در حال قدم زدن در اماکن عمومی باشند.قابل درک است که روند چنین تغییرات گسترده‌ای با سختی‌هایی نیز مواجه بوده باشد.قطری‌ها داستان همسایه‌شان دوبی را می‌دانند که با باز کردن درهایش به جهان، فرهنگ سنتی امارات را در مقابل غربی شدن و مفاسدی که به همراه می‌آورد، قربانی کرد.

قطری‌ها، در پس ساختمان‌های پر زرق و برق و ثروت انبوهشان، همچنان مردمانی سنتی‌اند. اسلام هنوز نقش مهمی در زندگی آن‌ها بازی می‌کند و با اینکه آن‌ها با آغوش باز پذیرای بسیاری از مزایای جهانی شدن‌اند، سعی می‌کنند تا مفاسد غربی که به دوبی نفوذ کرده است را در خود به حداقل برسانند.در سال ۲۰۱۲، افراد محلی تنها ۱۵ درصد از جمعیت قطر را تشکیل می‌دادند. یکی از مسائل اساسی برای قطری‌ها، حفظ فرهنگشان در مقابل سیل ورود افراد خارجی به این کشور است.مردم محلی دائم در حال تکرار این جمله‌اند که قطر تبدیل به دوبی دیگری نخواهد شد.

قطر بر خلاف همسایگانش، ریاض شدیداً محافظه کار در غرب و دوبی لیبرال در شرق، در تلاش است تا با تبدیل به یک دولت دوگانه واقعی بتواند همزمان با حفظ فرهنگ و سنت‌ منطقه، فضای اجتماعی بازتری را ایجاد کند.این روند ممکن است چندین سال به طول بینجامد و در جاهایی با مشکلاتی نیز مواجه شود. سرازیر شدن یک میلیون تماشاچی فوتبال تشنه الکل به این کشور در سال ۲۰۲۲، نگرانی‌هایی بوجود آورده است. هنوز هیچ‌کس نمی‌داند که قطری‌ها چه برخوردی با منظره پرسه زدن خارجی‌های مست در خیابان‌هایشان خواهند داشت.

قطر در روابط خارجی نیز بیش فعال شده است. بهار عربی چهره قطر را در افکار عمومی جهان دگرگون کرداین امیرنشین بر موج جنبش‌های مردمی در منطقه سوار شده و به شکلی فعال از سقوط دیکتاتورهای لیبی و سوریه حمایت کرده است. قطر با پول، از طریق دیپلماتیک و تسلیحاتی از جنبش‌های اسلامگرای در حال رشد در منطقه، حمایت می‌کند.تلاش‌های قطر برای حل مشکلات جهان عرب واکنش‌های متفاوتی را در پی داشته است. برخی معتقدند که قطر در حمایت از انقلاب‌ها علیه دیکتاتورهای جهان عرب و دخالت در مسائل داخلی کشورهای دیگر، از استانداردهای دوگانه استفاده می‌کند.

هر چه باشد نظام سیاسی این کشور هنوز سلطنت مطلقه است و با اینکه انتخابات پیشنهادی در سال ۲۰۱۳ می‌تواند قدم اولی در راه ایجاد تعادل در رابطه شهروند و دولت باشد، مشخص نیست که این روند به چه میزان در سال‌های پس از آن ادامه خواهد یافت.با این حال نخبگان طبقه حاکم قطر توانسته‌اند اولویت‌های خود در روابط خارجی را با نیاز به تغییرات در داخل همسو کنند و این دو مسأله به ظاهر جدا، بیش از آنچه که ناظران خارجی می‌بینند، با یکدیگر در آمیخته شده‌اند.

بازتاب تمایلات امیر قطر برای تبدیل جهان عرب به جامعه‌ای فعال، توانا و تاثیرگذار را می‌توان در تغییرات اجتماعی برنامه‌ریزی شده برای شهروندان کشور خودش نیز دید.ماجراجویی‌ها در روابط خارجی و توسعه سریع داخلی، هر دو یک هدف را دنبال می‌کنند: تبدیل اعراب به مردمانی "مدرن" و فعال در عرصه بین‌المللی، در درجه اول با تشویق و حمایت مالی و در صورت نیاز با توسل به زور.قطر محصول ثروت سرشار نفت و گاز، نخبگان حاکم آینده‌نگر و مردمانی است که مشتاقانه تصمیمات نخبگان را اجرا می‌کنند.این کشور با سرعت سرسام آوری در حال حرکت از گذشته به سوی آینده‌ای نامعلوم است. این حرکت موافقان و مخالفانی دارد ولی چیزی که قابل انکار نیست این است که قطر حالا نقش پررنگی بر روی نقشه دارد و در تلاش است تا این موقعیت را تا مدت‌ها نیز حفظ کند.»

انتهای خبر/ ز.ح
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
یکی
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۴۲ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۶
در پاسخ به تیتر اول که:
چرا قطر خود را بازیگر اصلی صحنه بین‌المللی کرده است؟
جواب این است:
چون ارباب عمو سام این نقش را براش تعریف کرده است