۰

نقش مرموز قطر در تحولات منطقه

در تحولات جاري منطقه، تحركات شيوخ قطر، به عنوان كساني كه كوشيده‌اند بر موج قيام‌هاي مردمي سوار شوند و سكان هدايت انقلاب‌هاي جهان عرب را به دست بگيرند، كاملاً روشن است. هدف اصلي شيوخ قطر و مأموريت آل خليفه اين است كه موج بيداري اسلامي در منطقه را مهار كرده و آنرا در جهت سياست‌هاي رژيم صهيونيستي و حاميان غربي اين رژيم جهت دهي كنند.
کد خبر: ۵۲۱۷۳
۱۰:۵۷ - ۲۸ بهمن ۱۳۹۱
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، اين مأموريت، به زماني مربوط مي‌شود كه قيام‌هاي مردمي در شمال آفريقا و كشورهاي عربي آغاز شد. آل خليفه در سالهاي اخير به شدت تلاش كرده‌اند با تكيه بر ثروت‌هاي بادآورده حاصل از فروش نفت و گاز، بر گروههاي سياسي در جهان عرب تسلط پيدا كرده و از اين طريق بر تحولات سياسي اين كشور تأثيرگذار باشند. واضح است كه بدون حمايت‌هاي قدرت‌هاي بين المللي، به خصوص آمريكا، انجام اين مأموريت براي آل خليفه امكان پذير نبوده و نيست.

نكته مضحك آن است كه آل خليفه درحالي خود را در نقش پدر خوانده انقلاب‌هاي مردمي در منطقه جا مي‌زنند كه قطر، خود يكي از بدوي‌ترين شكل حكومت‌ها در جهان را دارد و حتي فاقد مجلس مردمي مي‌باشد و كليه تصميمات توسط شخص امير قطر گرفته مي‌شود و خاندان آل خليفه حاكمان بلامنازع اين شيخ نشين هستند.

در سال 1374 شيخ حمد بن خليفه آل ثاني در يك اقدام غيرمنتظره كه شگفتي ناظران را در پي داشت و حركتي كودتائي بود، پدرش خليفه بن حمد را از حكومت ساقط كرد و خود زمام امور را به دست گرفت. اكنون با توجه به تحولات سال‌هاي اخير، علت و انگيزه آن اقدام مشخص مي‌شود و روشن مي‌گردد كه قدرت‌هاي غربي پشت آن ماجرا بوده‌اند و براي آينده منطقه نقشه‌هاي خطرناكي داشتند.

شيخ نشين قطر با جمعيت فقط يك ميليون و هفتصد هزار نفري، درآمد بسيار بالايي از صدور نفت و گاز دارد به گونه‌اي كه اين ثروت، ضمن اينكه موجب شده است درآمد سرانه مردم به حدود 000/100 دلار برسد، نفوذ روزافزون قطر را نيز در جوامع عربي، به ويژه در بخش‌هاي فقير، از جمله در شمال آفريقا سبب شده است.در اين ميان، شبكه خبري الجزيره كه به مثابه بازوي رسانه‌اي قطر در صحنه بين‌المللي و به ويژه در ميان كشورهاي عربي ايفاي نقش مي‌كند, بخش مهمي از ابزار حركت‌هاي دولت قطر در منطقه محسوب مي‌شود.

اين شبكه كوشيده است با انقلابي جلوه دادن خود و حمايت ظاهري از آرمان فلسطين، خود را ضدآمريكايي معرفي كند و از اين طريق افكار عمومي اعراب را به خود جلب نمايد. اين درحالي است كه حكومت قطر، يكي از متحدين اصلي آمريكا در منطقه محسوب مي‌شود و بزرگترين پايگاه ارتش آمريكا در منطقه را در خود جاي داده است. حاكمان قطر، كه خود را حامي مردم فلسطين معرفي مي‌كنند و با تكيه بر كمك‌هاي هنگفت مالي كه در اختيار بعضي سران گروه‌هاي فلسطيني قرار داده‌اند روابط نزديكي با آنها برقرار كرده اند، در عين حال روابط نزديكي با رژيم صهيونيستي دارند بطوري كه در جهان عرب با عنوان دلال‌هاي رژيم صهيونيستي از آنها ياد مي‌شود.

مقامات رژيم صهيونيستي بارها در مناسبت‌هاي مختلف، از جمله به بهانه اجلاس‌هاي بين‌المللي در قطر حضور پيدا كرده‌اند. اين رژيم از سال‌ها قبل در قطر دفتر اقتصادي داير كرده و در پوشش دفتر اقتصادي، برنامه‌هاي خود براي جهان عرب را به شيوخ قطر ديكته مي‌كند و اهداف خود را از اين طريق دنبال مي‌نمايد. برگزاري سلسله نشست‌هاي موسوم به "همايش آينده" كه از سال 1384در قطر برگزار گرديده است در راستاي تلاش سازمان يافته براي دادن نقش ويژه به قطر در تحولات منطقه بوده است. گرچه كشورهاي مختلفي در اين نشست‌ها حضور داشته‌اند ولي كارگردان اصلي همواره آمريكا بوده است.

در سالهاي اخير، تحركات قطر، بلافاصله پس از شروع قيام‌ها در ليبي، تونس، مصر و يمن تشديد شد. اين دستپاچگي و شتاب زدگي از آن جهت بود كه تلاش شود تا مسير اعتراض‌ها به سمت و سويي كشيده نشود كه منافع عرب را به خطر بياندازد و يا تهديدي عليه موجوديت رژيم صهيونيستي باشد.حاكمان قطر و ايادي آنها در مصر نيز به شدت فعال هستند. آنها با سرمايه‌گذاري بر روي گروههاي مورد نظر خود، از جمله گروه اخوان المسلمين تلاش مي‌كنند ابتكار عمل در اين كشور را به دست بگيرند. بيهوده نبود كه در ناآرامي‌هاي اخير در مصر، تظاهر كنندگان خشمگين و مخالفان جريان حاكم، بارها پرچم قطر را به آتش كشيدند.

در ناآرامي‌هاي اخير عراق نيز رد پاي شيوخ قطر‌ به وضوح مشاهده مي‌شود. تلاش براي اعزام شيخ "يوسف قرضاوي" روحاني مصري ساكن قطر به عراق، تازه‌ترين مورد از تحركات منطقه‌اي قطر بود كه البته با واكنش دولت عراق، اين توطئه خنثي شد. شيخ قرضاوي، نقش مؤثري در سياست‌هاي منطقه‌اي قطر، از جمله در جنبه مذهبي آن دارد و از اعضاي مؤثر در مؤسسه‌اي موسوم به "مؤسسه تغيير"قطر مي‌باشد كه باني اجلاس‌هاي مرتبط با بحران‌هاي منطقه است. قرضاوي از سوي تشكيلات كردستان عراق دعوت شده بود و قرار بود در ميان تظاهر كنندگان مناطق سني نشين عراق كه به تازگي شاهد ناآرامي بوده‌اند سخنراني كند و در حقيقت بر شعله بلوا و ناآرامي در عراق به دمد.دولت عراق، با استناد به اينكه سفر مقامات خارجي به عراق ‌بايد با هماهنگي دولت مركزي باشد از اين سفر جلوگيري كرد.

در سوريه، حاكمان قطر نقش بسيار فعال‌تري داشتند. آنها از جمله تامين كنندگان اصلي بودجه، تسليحات و امكانات تبليغاتي عليه دولت سوريه بودند. گستردگي فعاليت‌هاي قطر عليه حكومت سوريه و حمايت‌هاي همه جانبه از مخالفان، بيش از پيش از نقش قطر در مخالفت با مقاومت ضد صهيونيستي در منطقه پرده بر مي‌دارد و سرسپردگي اين حكومت را به قدرتهاي غربي آشكار مي‌كند.

به طور اجمال مي‌توان گفت قطر در نقش نماينده و عامل قدرت‌هاي غربي در منطقه مي‌كوشد انقلاب‌هاي ملت‌هاي منطقه را از مسير اصيل و مردمي و اسلامي منحرف نمايد و به مسيري هدايت كند كه با منافع قدرت‌هاي استكباري و رژيم صهيونيستي در تضاد نباشد كما اينكه مأموريت ديگر شيوخ قطر اينست كه محور مقاومت در برابر رژيم صهيونيستي را دچار ضعف نمايند، همان كاري كه در سوريه انجام مي‌دهند.پاداش شيوخ قطر در برابر اين خوش خدمتي به صهيونيست‌ها و حاميان غربي آنها اينست كه از حمايت‌هاي قدرت‌هاي سلطه گر برخوردارند و عليرغم حاكم ساختن يك نظام كاملاً استبدادي در اين شيخ نشين، هرگز مورد اعتراض و انتقاد مدعيان دفاع از حقوق بشر و دمكراسي قرار نمي‌گيرند.

منبع: شفقنا به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی

انتهای خبر/ ز.ح
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: