SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
شیعه نیوز: رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمود: عجب و خودپسندی شخص، اعمال او را تباه می کند و خشم الهی را نیز بر می انگیزد. در روایات آمده رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمود: عابد و فاسقی وارد مسجد شدند و نماز خواندند. عابد با نماز خود جهنمی و فاسق با آن نماز بهشتی شد. مردم پرسیدند یا رسول الله چطور چنین چیزی ممکن است؟ عابد نسبت به نماز و حال معنوی خود احساس عجب داشت و چنان نماز می خواند که دیگران بفهمند و از او تعریف کنند، چنین نمازی صاحب خود را جهنمی کرد. اما شخص فاسق و گناهکار با حس توبه و سرافکندگی نماز خواند و نمی دانست نمازش قبول یا رد می شود. چنین نمازی مورد رضایت خداوند است و چنین نمازگزاری بهشتی است. (وسائل الشیعه، جلد یک، صفحه 76)
طاعات و عبادات و حالات معنوی هم برای انسان همینطور است که تا وقتی موجب سیر و سلوک و تقرب به خدا باشد، بیشتر و بیشتر از آن به انسان عطا می شود، اما اگر این طاعات و عبادات به عجب و غرور کسی منجر شد، خداوند از سر لطف و رحمت خود، او را محروم می کند.
اصطلاح دم عیسوی؛ یعنی آن نفس عیسی (علیه السلام) که هر درد ظاهر و باطن را دوا می کرد. حالا به نقل از امام صادق علیه السلام بشنویم که عیسی (علیه السلام) فرمود: من مرده ها را به اذن خداوند زنده کرده ام، اما نتوانستم احمق را معالجعه کنم. گفتند احمق یعنی چه؟ فرمود احمق کسی است که عجب دارد؛ خودرای و خود پسند است.
معالجه این درد بی درمان فقط دست خود ما و خداست. امام سجاد (علیه السلام) چنین دعا کرد و به ما نیز آموخته که دعا کنیم. خدایا عبادات مرا با عجب تباه نکن. (صحیفه سجادیه، دعای 20)
عبدی لا تفسد عبادتک بالعجب! یعنی اجابت این دعا، هم به اهتمام بستگی دارد و هم به توفیق الهی کسی که قصد دارد قله کوهی را فتح کند، تا وقتی که در حال حرکت به سوی قله است، مقدار راه باقی مانده را می بیند. اما وقتی که به قله پشت کرد مقدار راه رفته و طی شده را خواهد دید و چه بسار مغرور شود که به به! چقدر بالا آمده ام.
مسائل معنوی هم همینطور است. اگر توجه ها به کارهای انجام شده خود جلب شود، مطمئن باشیم که به مقصد و هدف خود پشت کرده ایم. اما اگر به راه رفته و کارهای انجام شده توجه نکردیم بلکه نگاهمان به مسیر نرفته و کارهای نکرده بود رو به مقصد داریم.
گفتیم که عجب، خودپسندی و خود بزرگ بینی است. یک درجه بالاتر و بدتر از عجب، ادلال است، به معنی ناز و عشوه و توقع مدح و ثنا یا توقع پاداش و جزا. در ارتباط با خدا می توان شخص مدل را شخص طلبکار نامید. شخصی که نماز می خواند و از این طریق خود را طلبکار خدا می داند. نماز او به آسمان که هیچ، از سرش هم بالاتر نمی رود. به فرموده امام صادق (علیه السلام)، نه نماز، بلکه هیچ عمل شخص طلبکار صعود نمی کند.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمود: کسی که بخندد ولی به گناه خود معترف باشد، از کسی که گریه کند اما از خدا طلبکار باشد بهتر است.عجب آن است که انسان طاعت خود را بزرگ داند و به چشم پسند در آن نگرد و از خود شناسد. (نه از خدا) پیغمبر فرمود: اگر هیچ گناه نکرده باشید، بر شما از سخت ترین گناهان می ترسم و آن عجب است.
خود خواهی مثل جاذبه زمین انسان را گرفته و به پایین می کشد. ما هم گاهی از خداوند می خواهیم توفیق بدهد فلان کار خیر را انجام دهیم، اما تعجب می کنیم چرا دعایمان مستجاب نمی شود در این جا حکایت این است که خداوند به ظرف وجودمان نگاه می کند و می فرماید آلوده است و اگر خدا توفیق آن کار خیر را بدهد، می برد. یعنی بجای این که خضوع و تواضع بیاورد عجب و غرور می آورد. لذا شایسته است قبل از دعا کردن برای هر نعمت چه مادی و معنوی اول ظرف و ظرفیت آن را آماده کنیم البته اگر بفهمیم پس این مراحل مهم است توجه به یک نعمت، توجه به ظرف و ظرفیت آن تدارک دیدن آن ظرف و ظرفیت از خدا خواستن آن نعمت. حالا معلوم می شود که چرا بسیاری از دعاهای ما مستجاب نمی شود.
معمولا این طور فکر می کیم که عجب و غرور حتما نسبت به کارهای خوب و پسندیده است اما همیشه این طور نیست، بنابراین ممکن است نسبت به کارهای زشت و ناپسند هم احساس عجب وجود داشته باشد. به بیان دقیق تر ممکن است کسی بدترین کار را خوب بشمارد و نسبت به انجام آن، از خودش راضی باشد.
بیان جامع امام خمینی در کتاب چهل حدیث (صفحه 62 و 63) فرموده است: و بدان که برای عجب درجاتی است: درجه اول: عجب به ایمان و معارف حقه است و در مقابل آن عجب به کفر و شرکت و عقاید باطله.
درجه دوم: عجب به ملکات فاضله و صفات حمیده است و در مقابل آن، عجب به سیئات اخلاقی
درجه سوم: عجب به اعمال صالحه و افعال حسنه است و در ازای آن عجب به اعمال تبیحه و افعال ناهنجار.
و امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: از خود راضی بودن بنده با خشم پروردگار او همراه است و فرمود: هر کس نزد خود شخصی بزرگ است، نزد خدا کوچک و ناچیز است.
منبع:مهر
انتهای خبر/ ز.ح