SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:به گزارش«شیعه نیوز»، پایگاه دویچه وله نوشت: ساندرز در کتابش با عنوان «افسانه بیگانگی» به بررسی دقیق نظریات برخی از ناقدان سیاست های مهاجرتی پرداخته و با توجه به حقایقی که جمع آوری کرده، این نظریات را یکی پس از دیگری تکذیب می کند. این نویسنده و روزنامه نگار انگلیسی- کانادایی درباره ترس از خارجی ها و ترس از همزیستی موفقیت آمیز مهاجران مسلمان سخن گفت.
س: آقای ساندرز سیاست مدارانی از قبیل «تئو ساراتسین» آلمانی و «خیرت فیلدرز» هلندی ادعا می کنند که مسلمانان به زودی و حداقل از نظر جمعیت به غرب هجوم خواهند آورد و جمعیت آنها غرب را در بر خواهد گرفت. آیا چنین ادعایی را تایید می کنید؟
ج: نه اصلا این طور نیست. حقایق چیز دیگری را نشان می دهد. من به شخصه در کشورهای اسلامی زیادی مانند ایران و بنگلادش زندگی کرده ام و با همراهی تیمی از دانشمندان، پژوهش ها و تحقیقات زیادی را درباره شرایط معیشتی مهاجران انجام دادیم و به این نتیجه رسیدیم که نرخ زاد و ولد در این کشورها گاهی اوقات با نرخ زاد و ولد در اتحادیه اروپا تطابق دارد. همچنین به این نتیجه رسیدیم که مسلمانان اکثریت مهاجران اروپا و آمریکای شمالی را تشکیل نمی دهند و نرخ زاد و ولد در بین آنها در مقایسه با دیگر گروه ها بیشتر نیست. شاید در نسل اول مهاجران چنین بوده باشد اما این موضوع در بین نسل دوم و سوم کاملا متفاوت است به طوری که نرخ زاد و ولد آنها با میانگین جامعه مطابقت دارد.
سوال: از زمان حوادث یازده سپتامبر، تصویر مسلمانان به صورت مسلمانان مستعد برای خشونت با نوعی گرایش افراط گرایی در ذهن عده زیادی نقش بست، نظر شما در این باره چیست؟
ج: بله متاسفانه همینطور است، با وجود اینکه ما تحقیقات زیادی را با منابع مختلف از سازمان ملل و آمارهای ملی و گزارش های اطلاعاتی با یکدیگر مقایسه کردیم و در همه آنها نیز به این نتیجه رسیدیم که مسلمانان متدین و متعهد دارای اندیشه افراطی نیستند و با وجود اینکه بسیاری از افراط گرایان، دین را برای تحقق اهداف سیاسی خود به کار می برند بدون اینکه متدین باشند و علیرغم اینکه پلیس نیویورک پس از یازده سپتامبر اقلیت های مسلمان به ویژه افراد متدین و متهد را زیر نظر گرفت اما هیچ شاخصی که این ابهامات و شبهات را برطرف کند، پیدا نشد زیرا به درستی بحث و بررسی نکرده بودند.
س: این یعنی چه؟
ج: یعنی اینکه تقریبا همه تروریست های معروفی که ادعای مسلمانی می کنند، از طبقه متوسط هستند نه از محله های فقیر نشین مهاجر. علاوه بر این افراط گرایان از هر رنگ و نژادی که باشند، در واقعیت و نحوه اندیشیدن یکی هستند. مثلا اندرس برویک هفتاد و هفت نفر را کشت، و دلیل کشتار آنها را توقف انتشار اسلام در جامعه نروژ توجیه می کرد در حالی که خود وی یکی از بزرگترین کسانی بود که طرفدار اسامه بن لادن بود که از بزرگترین تروریست های جهان به شمار می رفت. بنابراین می بینیم اعتقادات دینی در افراط گرایی افراد هیچ نقشی ندارد.
س: اگر اینگونه است پس دلیل این همه نگرانی چیست؟
ج: چنین نگرانی هایی از اعماق درونمان سربرآورده و از سوی عده ی دیگری است که آنها را نمی شناسیم. حتی خود من نمی توانم درونم را از این نگرانی ها آزاد کنم و این همان دلیلی بود که مرا به سوی اهتمام به این موضوع واداشت، در محله من در لندن، متوجه یکی از افراط گرایان وابسته به شبکه القاعده شدم که شروع به تحمیل اندیشه افراطی خود در مسجد «الکاین» در همان محله ای که من سکونت داشتم کرده بود. همین فرد در سال 2005 با حمله وحشیانه به یکی از دوستانم در مترو لندن، او را به شدت مصدوم کرد به طوری که جراحات شدیدی برداشت. در همین زمان بود که با خودم گفتم: آیا جهان غرب و لیبرال من، از جانب اسلام در حال تهدید می شود؟
س: چه عواملی رهایی از افکار سابق را برای شما دچار مشکل می کرد؟
ج: ما همیشه درباره مسلمانان به طور کلی بحث می کنیم اما مسلمانان از یک جنس نیستند بلکه گرایش های مختلفی در بین آنها وجود دارد که قابل مقایسه نیستند. به علوی ها مسلمان می گویند، به افراط گرایان وهابی هم مسلمان می گویند.
س: آیا این بدان معنی است که مذهب عامل تعیین کننده برای موفقیت در زمینه همزیستی مسلمانان در جوامع غرب نیست و تنها وابستگی اجتماعی عامل تعیین کننده در این مورد است؟
ج: بله همینطور است. تحقیقات زیادی نشان می دهد که مهاجران غیر مسلمانی از دیگر ادیان نیز با همان مشکلاتی مواجه می شوند که مسلمانان برای همزیستی در جوامع غرب با آن روبرو می شوند. بنابراین این موضوع نشان می دهد که مذهب عامل تعیین کننده ای برای موفقیت در همزیستی نیست.
س:آیا مناطق با اکثریت ترک و عرب همانند مناطق موجود در برلین دلالتی بر وجود یک جامعه موازی است؟
ج: نه این اصلا صحیح نیست. برای مثال به نیویورک به عنوان یک نمونه تاریخی اشاره می کنیم، در شرق این شهر، تا سال های متمادی مهاجرانی از کشورهای مختلف و با نژادها و ادیان مختلف مانند یهودی اروپای شرقی، کاتولیک جنوب اروپا و ارتدوکس یونانی زندگی می کردند و هر اقلیت، محله خاص خود را داشت. در آن زمان به این اقلیت ها با شک و تردید نگاه می کردند در حالی که امروزه آنها با وجود اینکه هریک از آنها در محله خود زندگی می کردند، موفق ترین گروه های مهاجر آمریکا به شمار می روند.
س:اگر سیاست های مهاجرتی اروپا را با یکدیگر مقایسه کرده ای، چه تفاوت هایی بین آنها وجود دارد؟
ج: کشورهای اسکاندیناوی مانند سوئد و نروژ خیلی زود شروع به اعطای تابعیت به مهاجرانی کردند که در این کشورها زندگی می کنند و بر اساس خواسته های آنها، برنامه های آموزشی و توانبخشی توسعه یافت. در آلمان متاسفانه این روند بسیار کند بود، به طوری که به مدت سی سال این حقیقت که آلمان یک کشور مهاجر پذیر است را انکار می شد. شایسته توجه است که عده ای از مهاجران آناتولی از همان روستایی که به آلمان رفته بودند، به انگلستان مهاجرت کردند، به سرعت در جامعه انگلستان ادغام شدند به طوری که اقدام به گشودن مغازه های کوچک کرده و به آموزش فرزندانشان اهتمام ورزیدند آنها بسیار زودتر از آنهایی که به آلمان رفته بودند در جامعه ادغام شدند.
س: آیا کلید همزیستی مهاجران مسلمان در جوامع غرب در آموزش و رفاه نهفته است؟
ج: قطعا همینطور است. هنگامی که مهاجران به عنوان شهروندان عادی در جامعه پذیرفته نشوند و هنگامی که موانعی برای پیشرفت علمی و اقتصادی آنها قرا داده شود در این شرایط اوضاع بسیار وخیم می شود، انزوا و طرد در برابر ادغام حایل می شود و این امر هیچ ارتباطی با دین ندارد.
«داگ ساندرز» متولد 1967 میلادی است. وی نویسنده و روزنامه نگار کانادایی-انگلیسی است و به خاطر فعالیت های روزنامه نگاری، چهار بار جایزه ی روزنامه ملی کانادا را به دست آورده است. این جایزه همانند جایزه ی بولترز است که دانشگاه آمریکایی کلمبیا در زمینه روزنامه نگاری اهدا می کند.
ای مردم!!امامان آسمانی ما الگوی صلح و دوستی بودند نه خشونت.