SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش«شیعه نیوز» به نقل از مهر، امام پنجم شیعیان محمدبن علی ملقب به "باقرالعلوم" و مکنی به "ابو جعفر" به روایتی در اول ماه رجب و به نقلی دیگر در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57 هجری قمری در مدینه به دنیا آمد. مادرش گرامی اش "فاطمه" دختر امام حسن مجتبی (علیه السلام) و پدرش حضرت سیدالساجدین، امام زین العابدین، علی بن الحسین (علیه السلام) است.
در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سید الشهداء(علیه السلام) کودکی بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک می شد. دوران امامت امام محمد باقر (علیه السلام) از سال 95 هجری که سال شهادت امام زین العابدین (علیه السلام) است آغاز شد و تا سال 114 هجری یعنی مدت 19سال و چند ماه ادامه داشته است.
نگاهى به اوضاع فرهنگى - اجتماعى جامعه
امام باقر (علیه السلام) در دورهاى امامت خویش را آغاز کرد که جامعه اسلامى در وضع فرهنگى نا به سامانى به سر مىبرد و عرصه فرهنگى جامعه گرفتار چالشهاى عمیق عقیدتى و درگیرىهاى مختلف فقهى میان فرق اسلامى شده بود. فروکش کردن تنشهاى سیاسى پس از واقعه عاشوراى سال 61 هجرى، همچنین شکست برخى احزاب سیاسى مانند «عبداللَّه بن زبیر» سبب یکپارچگى حاکمیت بنى امیه شده بود و ناگزیر، بسیارى از دانشمندان از صحنه سیاسى دور شده بودند و حرکت گستردهاى در زمینههاى مختلف علمى با بحث و بررسى درباره مسایل گوناگون آغاز شده بود.
این رویکرد گسترده به مسایل فقهى و بحث تبادل نظرهاى علمى در این برهه و پیدایش مکتبها و سبکهاى مختلف علمى پس از مدتها رکود، رونق فراوانى به بازار علم بخشید و به واقع نقش درخشان امام در این دوره در روشن سازى افکار عمومى دانشمندان اسلامى و به ویژه خردورزان شیعه بسیار داراى اهمیت و برترى است. با ظهور امام باقر(علیه السلام)، گام مهم و به سزایى در راستاى تبیین آراء شیعه برداشته شد و جنبش تحسین برانگیزى در میان دانشمندان شیعى پدید آمد.
از سوى دیگر، خطر افکار آلوده یهود و سیطره نظریات فرقه مرجئه، جبریه، قدریه، غلات و... حیات فکرى شیعه را با خطر روبهرو کرده بود که به راستى مرجعیت علمى شایستهاى چون امام باقر(علیه السلام)، تفکرات خطرناک این فرقهها را تا حد قابل توجهى منزوى ساخت که آراء و نظرات آنها و نیز موضعگیرى امام در برابر هر یک، به گونهاى گستردهتر بررسى خواهد شد.
برای مقابله با چنین انحرافاتی که جامعه اسلامی دچار آن شده بود، امام محمد باقر (علیه السلام) و پس از وی امام جعفر صادق (علیه السلام) از موقعیت مساعد روزگار سیاسی، برای نشر تعلیمات اصیل اسلامی و معارف حقه بهره جستند و دانشگاه تشیع و علوم اسلامی را پایه ریزی نمودند و بدین ترتیب محضر امام باقر(علیه السلام) مرکز تجمع علماء و دانشمندان و راویان حدیث و خطیبان و شاعران بنام بود.
پایهگذارى نهضت بزرگ و پویاى علمى
مدت 20 سال معاویه در شام و کارگزارانش در مرزهای دیگر اسلامی در واژگون جلوه دادن حقایق اسلامی - با زور و زر و تزویر و اجیر کردن عالمان خود فروخته - کوشش بسیار کردند، اما حضرت سجاد (علیه السلام) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر (علیه السلام) پس از واقعه جانگداز کربلا و ستمهای بی سابقه آل ابوسفیان، که مردم به حقانیت اهل بیت عصمت (علیهم السلام) توجه کردند، در اصلاح عقاید مردم به ویژه در مسأله امامت و رهبری، که تنها شایسته امام معصوم است، سعی بلیغ کردند و معارف حقه اسلامی را - در جهات مختلف - به مردم تعلیم دادند تا کار نشر فقه و احکام اسلام به جایی رسید که فرزند گرامی آن امام، حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) دانشگاهی با 4 هزار شاگرد پایه گذاری نمود و احادیث و تعلیمات اسلامی را در اکناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد.
امام با برقرارى حوزه درس، با کجاندیشىها، زدودن چالشهاى علمى، تحکیم مبانى معارف و اصول ناب اسلامى با تکیه بر آیات رهنمونگر قرآن مبارزه کرد و تمام ابواب فقهى و اعتقادى را از دیدگاه قرآن بررسى کرد و به پرورش دانشمندان و فرهیختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمى کمر بست؛ به گونهاى که دانشمندى چون «جابر بن یزید جعفى» هر گاه مىخواست سخنى در باب علم به میان آورد - با آن توشهاى که از دانش داشت - مىگفت: «جانشین خدا و میراثدار دانش پیامبران محمد بن على(علیه السلام) برایم اینگونه گفت» و به دلیل ناچیز دیدن موقعیت علمى خود در برابر جایگاه امام، از خود نظرى به میان نمىآورد.
تحکیم بنیادهاى تفکر شیعى
در آن روزگار، بسیارى از شیعیان به مراتب عالى تشیع دست نیافته بودند و دستهاى از آنان در کنار استفاده از احادیث اهل سنت، علاقه زیادى به فراگیرى و بهرهمندى از دانش امام نیز نشان مىدادند. آن گونه که از کتابهاى رجالى فهمیده مىشود، نام بسیارى از اشخاصى که رابطه تنگاتنگى با امام داشتهاند، جزو اصحاب او نیست. همین موضوع مى توانست تا اندازهاى اندیشه شیعه را سست کند؛ چه بسا امکان اختلاط آموزههاى دیگرى با آن قسمت از معارفى که آنان از امام مىآموختند وجود داشت. امام باقر(علیه السلام) نیز مانند دیگر امامان شیعه، براى تحکیم پایههاى اندیشه شیعه بسیار کوشید و امامت شیعه را به خوبى براى همگان معرفى کرد.
امام با تکیه بر قرآن، رهبرى شیعه و تقویت مبانى پیروى از آن را معرفى مىکرد و مىکوشید تا امامت را نیز مانند نبوت، امرى الهى و مبتنى بر قرآن تبیین کند. بازتاب دیدگاه امام در مورد رهبرى شیعه بر احادیث نبوى که بر شباهت و قرابت میان پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) تأکید مىکرده در بحثهاى کلامى ایشان انعکاس فراوانى دارد.
او با بیان اینکه امام، داراى صفاتى ذاتى - مانند عصمت و علم - است، در نظر داشت رویکرد جدّىترى به موضوع امامت داشته باشد. دیدگاههاى ایشان درباره این موضوع، تأثیر ویژهاى بر مردم گذاشت و بسیارى از تهدیدها و خطرات را از تفکر شیعى دور کرد و سبب شد با وجود عقاید گوناگونى که در آن زمان درباره مرجعیت وجود داشت، تعداد گرایندگان به این مکتب رو به فزونى گذارد.
پرورش فرهیختگان و دانشوران بسیار
امام باقر(علیه السلام)، دانشمندان برجستهاى را در رشتههاى گوناگون معارف چون فقه، حدیث، تفسیر و دیگر شاخههاى علوم اسلامى تربیت کرد که هر یک وزنهاى در دانش به شمار مىرفتند. امام با درایت و هوشیارى تمام توانست شکافى را که در گذر سالهاى متمادى بین قرآن و عترت در باورهاى دینى بخش عظیمى از مردم پدید آمده بود، از میان بردارد.
پیش از دوران امامت امام باقر(علیه السلام)، خفقان سیاسى به اندازهاى بود که در برخى از ادوار انتقال آموزههاى ناب اسلامى فقط از طریق دعا و نیایش و یا در قالب آموزشهاى دینى به چند پیشکار و خدمتگزار که با امام حشر و نشر داشتند، صورت مىگرفت.
در این میان، عصر امام باقر(علیه السلام) به دلیل وجود شرایط سیاسى خاص اوضاع حاکم، تا اندازهاى به امام اجازه برقرارى مجامع علمى داد تا ایشان بتواند استعدادهاى نهفتهاى را که در جامعه اسلامى وجود داشت تربیت کند؛ با این همه، نباید تصور کرد که امام هیچگونه محدودیتى در این راستا نداشته؛ بلکه با رعایت تقیه و پنهانکارى و عدم برانگیختن حساسیّت دستگاه، این معنا را عملى کرده و با وجود تنگناهاى خاص سیاسى و فرهنگى توانست افراد زیادى - بالغ بر 462 نفر - را با آموزشها و تعالیم ناب خویش پرورش دهد که نام یکایک آنها در دست است که زرارة بن اعین،محمد بن مسلم ثقفى، بُرید بن معاویه عجلى، ابوبصیر؛ لیث بن البَختَرىّ مرادى و... از جمله این افراد به شمار می روند.
پىریزى تدوین حدیث
در پى انحرافات عمیقى که پس از رحلت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) به وجود آمد، رخداد تأسف برانگیزى دامنگیر جهان اسلام شد و آن جلوگیرى از تدوین احادیث اهل بیت علیهم السلام بود که آثار زیانبار آن سالیان دراز بر پیشانى فرهنگ دینى مردم باقى ماند. نزدیک به یک قرن از نگاشتن و محفوظ داشتن احادیث نبوى(صلی الله علیه وآله) و سخنان تابناک اهل بیت: جلوگیرى شدید به عمل آمد و به جاى آن سیل عظیمى از تحریفات در زمینه احادیث نبوى(صلی الله علیه وآله) و جعل آنها به فرهنگ و اعتقاد مردم روى آورد که به «اسرائیلیات» شهرت یافت؛ تا سال 100 هجرى که «عمر بن عبدالعزیز» فرمان تدوین احادیث را به «ابوبکر بن محمد انصارى» صادر کرد. او که از رجال و بزرگان تابعین به شمار مىرفت و از اصحاب على(علیه السلام) شمرده مىشد، به بازگرداندن فدک به اهل بیت علیهم السلام و تدوین حدیث کمربست.
امام باقر(علیه السلام) از این فرصت استثنایى کمال بهره را برد و بیان احادیث را آغاز کرد و راویان مختلف از ایشان دهها هزار حدیث نقل کردند. در واقع، امام باقر(علیه السلام) نماینده مکتب اهل بیت علیهمالسلام و نخستین سر و سامان دهنده احادیث تابناک معصومین علیهم السلام بود. از این رو، بسیارى از محدثین وقت با دیدن تلاشهاى بىدریغ امام، کمر به نگاشتن و نگاهدارى سخنان امام بستند و بدین سبب، بیشتر احادیث اهل بیت علیهم السلام، از امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) است.
بنیانگذارى اجتهاد
یکى از شاخههاى بزرگ علوم اسلام «علم اصول» است که با بهرهگیرى از آن احکام شرعى را از ادله شرعیه استخراج مىکنند. از این رو، اجتهاد متوقف بر آن است و مجتهد براى استنباط احکام شرعى به آن نیاز مبرم دارد و ملکه اجتهاد براى او حاصل نمىشود، مگر اینکه به تمامى بحثهاى آن آشنایى کامل داشته باشد. تمامى دانشمندان شیعى بر این باورند که امام باقر(علیه السلام)، نخستین کسى بود که این علم را تأسیس کرد و قواعد آن را به وجود آورد و بدین وسیله دروازه اجتهاد را به روى دانشمندان اسلامى گشود.
اما هنگامی که امام باقر(علیه السلام) باب اجتهاد را به روى دانشمندان گشود، عدهاى با اتخاذ برخى شیوههاى نادرست در اجتهاد، مانند «قیاس» و «استحسان» استنباط احکام شرعى را با خطرى جدى روبهرو کردند. آنان با قوانینى این گونه، گاه به مخالفت با نصّ کتاب و سنّت و سیره رسول خدا(صلی الله علیه وآله) برخاستند.
از این دانشمندان، مىتوان از «نعمان بن ثابت» نام برد که به نام «ابو حنیفه» شهرت یافت. او فتاوى عجیب و قیاساتى را وارد کرد و بر پایه گمان و سلیقه خود فتواهایى داد که این فتاوى اکنون در دست است. از دیگر این افراد مىتوان از «سفیان بن سعید بن مسروق» مشهور به «سفیان ثورى» نام برد که برخى نیز او را از اطرافیان امام صادق(علیه السلام) ذکر کردهاند. از او نیز روایاتى در دست است که دلالت بر کژاندیشى او دارد و به همین دلیل مورد لعن اهل بیت (علیهم السلام) قرار گرفتند.
نشر فرهنگ اصیل اسلامى
هر چند سیاست جلوگیرى از تدوین احادیث نبوى(صلی الله علیه وآله) با شعار «کافى بودن قرآن» پیش مىرفت، اما از عمل به قرآن خبرى نبود و فقط از آن به صورت ابزارى براى جلوگیرى از نشر معارف اهل بیت علیهم السلام و زنده شدن نام آنها استفاده مىشد. کتاب خدا به ابزارى براى دستیابى به اغراض سیاسى و سرکوبى پیروان اهل بیت علیهم السلام با تأویل و تفسیر به رأى، به ابزار سرکوبى مخالفین تبدیل شده و در واقع، قرآن در انزواى شدید بود.
امام باقر(علیه السلام) در جایگاه بهترین مفسّر قرآن با بازگو کردن تفسیر درست آیات، بسیارى از ابهامها را زدود و مشت مخالفین و سودجویان را باز کرد. او همواره براى به اثبات رسانیدن مدّعاهاى خود از آیات قرآن بهره مىجست و کلام خدا را گواه بر سخن خویش مىگرفت و البته امام کتابى در تفسیر قرآن نگاشت که «زیاد بن منذر» و بسیارى از بزرگان چون «ابو بصیر» از آن روایت کردند.
نیایش؛ کانون ترویج آموزههاى دینى
یکى از فعالیتهاى بارز امامان در زمینه نشر تعالیم دینى و آموزههاى بلند عرفانى، بهرهگیرى از زبان نیایش براى اشاعه فرهنگ ارتباط با خدا در تمامى حالات زندگى است. آنان در هنگامى که جامعه را امواج متلاطم فساد و تباهى، زورگویى و زر سالارى و خفقان و اسلام ستیزى در نوردیده بود، با خداى خویش راز و نیاز مىکردند و براى بیان بخشى از عقاید و فرهنگ اسلامى از دعا بهره مىگرفتند و در سنگر دعا، مردم را به توجه بیشتر به پروردگار و مبارزه با زورگویان فرا مىخواندند.
هر چند مقصود اصلى آنان در این نیایش، بندگى و پرستش خداى بزرگ بود، با توجه به تعابیرى که در نیایش آنها وجود دارد از لابهلاى آن، مفاهیمى چون خلافت اهل بیت علیهم السلام، عدم سکوت در برابر ظلم و... را نیز مىتوان دریافت.
در بیشتر ادعیه، جمله صلوات بر محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) به چشم مىخورد و این در حالى است که دشنام به اهل بیت علیهم السلام به ویژه امیرالمؤمنین(علیه السلام) سکه رایج حکمرانان وقت شده و آیات خدا به دست فراموشى سپرده شده بود. امام باقر(علیه السلام) در نیایشى براى دریافت خواستههاى خود از خدا، چنین مىفرماید:
«... پروردگارا، تو را به تمامى نامهایت مىخوانم که آنها را خود نامیدى و یا در کتابت فرو فرستادى و یا آنها را بر برخى از بندگانت فرا آموختى که بر محمد(صلی الله علیه وآله) و خاندان او درود فرستى و قرآن را بهار قلبم قرار دهى و آن را نور چشمم و وسیله از بین بردن غمهایم قرار دهى...». همچنین امام در دیگر دعاهاى خود افزون بر این مسایل، اعتقادات درست اسلامى را در زمینه یگانهپرستى، خدا محورى، رسالت، بازگشت به سوى خدا، وسوسههاى شیطان و... نیز بیان مى کردند.
انتهای خبر/ خ.ن