-
به گزارش شیعه نیوزبه نقل ازایسنا، برای این شب، اعمالی نقل شده است:
-
اول
این دعا را که از رسول خدا(ص) نقل شده است بخواند و در پاداش آن فرموده هر کس آن را در شب عرفه یا شبهای جمعه بخواند، خداوند او را بیامرزد:
-
-
اَللّهُمَّ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوی ومَوْضِعَ کُلِّ شَکْوی وعالِمَ کُلِّ خَفِیَّة،
-
-
خدایا ای آگاه هر راز و مرجع هر شکایت و دانای هر پنهان
-
-
وَمُنْتَهی کُلِّ حاجَة، یا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ عَلَی الْعِبادِ، یا کَریمَ الْعَفْوِ،
-
-
و منتهای هر حاجت، ای آغازنده نعمتها بر بندگان ای بزرگوار گذشت
-
-
یا حَسَنَ التَّجاوُزِ، یا جَوادُ، یا مَنْ لا یُواری مِنْهُ لَیْلٌ داج ولا بَحْرٌ عَجّاجٌ
-
-
ای نیکو درگذر، ای بخشنده، ای که نه شب تار چیزی را از تو پنهان کند و نه دریای مواج
-
-
ولا سَمآءٌ ذاتُ اَبْراج ولا ظُلَمٌ ذاتُ ارْتِیاج، یا مَنِ الظُّلْمَةُ عِنْدَهُ ضِیآءٌ،
-
-
و نه آسمان برج دار و نه تاریکیهای پیچیده درهم، ای کسی که تاریکی در پیش او روشن است
-
-
اَسْئَلُکَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْکَریمِ، اَلَّذی تَجَلَّیْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَکّاً و خَرَّ
-
-
از تو خواهم به حق نور ذات بزرگوارت، همان که بدان وسیله بر کوه تجلی فرمودی و آن را متلاشی کردی
-
-
مُوسی صَعِقاً وبِاسْمِکَ الَّذی رَفَعْتَ بِهِ السَّمواتِ بِلا عَمَد وسَطَحْتَ بِهِ
-
-
و موسی مدهوش بر زمین افتاد و به همان نامت که آسمانها را بدون ستون برافراشتی
-
-
الاَْرْضَ عَلی وَجْهِ ماء جَمَد وبِاسْمِکَ الْمَخْزُونِ الْمَکْنُونِ الْمَکْتُوبِ الطّاهِرِ،
-
-
و زمین را بر روی آبی منجمد شده پهن کردی و بدان نامت که پیش تو در گنجینه و در پرده و نوشته و پاکیزه است
-
-
اَلَّذی اِذا دُعیتَ بِهِ اَجَبْتَ واِذا سُئِلْتَ بِهِ اَعْطَیْتَ
-
-
همانکه هرگاه بدان نام بخوانندت اجابت کنی و هرگاه بدان از تو خواهند عطافرمایی
-
-
و بِاسْمِکَ السُّبُوحِ الْقُدُّوسِ الْبُرْهانِ، اَلَّذی هُوَ نُورٌ عَلی کُلِّ نُور ونُورٌ مِنْ نُور،
-
-
و به حق نام منزه و مقدس و برهان تو که آن نور است بر هر نوری و نور است از نوری
-
-
یُضییُ مِنْهُ کُلُّ نُور، اِذا بَلَغَ الاَْرْضَ انْشَقَّتْ وا ِذا بَلَغَ السَّمواتِ فُتِحَتْ،
-
-
که روشنی گیرد از آن هر نور چون به زمین رسد شکافته شود و چون به آسمانها رسد گشوده شوند
-
-
وَاِذا بَلَغَ الْعَرْشَ اهْتَزَّ و بِاسْمِکَ الَّذی تَرْتَعِدُ مِنْهُ فَرآئِصُ مَلائِکَتِکَ،
-
-
و چون به عرش رسد بلرزد و به حق آن نامت که بلرزد از آن اندام فرشتگانت
-
-
وَاَسْئَلُکَ بِحَقِّ جَبْرَئیلَ وَ میکائیلَ وَ اِسْرافیلَ و بِحَقِّ مُحَمَّد الْمُصْطَفی
-
-
و از تو خواهم به حق جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و به حق محمّد مصطفی
-
-
صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ و عَلی جَمیعِ الاَْنْبِیآءِ وَ جَمیعِ الْمَلائِکَةِ
-
-
که درود خدا بر او و آلش و بر جمیع پیامبران و همه فرشتگان
-
-
و بِالاِْسْمِ الَّذی مَشی بِهِ الْخِضْرُ عَلی قُلَلِ الْمآءِ، کَما مَشی بِهِ عَلی جَدَدِ الاَْرْضِ،
-
-
و به حق آن نامی که حضرت خضر بوسیله آن بر روی امواج آب دریا راه میرفت، چنانچه روی زمین هموار راه میرفت
-
-
وَ بِاسْمِکَ الَّذی فَلَقْتَ بِهِ الْبَحْرَ لِمُوسی واَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَقَوْمَهُ،
-
-
و به حق آن نامت که شکافتی بدان دریا را برای موسی و غرق کردی فرعون و قوم او را
-
-
وَاَنْجَیْتَ بِهِ مُوسَی بْنَ عِمْرانَ وَ مَنْ مَعَهُ
-
-
و نجات دادی بدان موسی بن عمران و همراهانش را
-
-
و بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ مُوسَی بْنُ عِمْرانَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الاَْیْمَنِ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَاَلْقَیْتَ عَلَیْهِ مَحَبَّةً مِنْکَ
-
-
و به حق آن نامت که موسی بن عمران بوسیله آن تو را خواند از جانب راست کوه طور و اجابتش کردی و محبّت خود را بر دلش انداختی
-
-
و بِاسْمِکَ الَّذی بِهِ اَحْیی عیسَی بْنُ مَرْیَمَ الْمَوْتی و تَکَلَّمَ فِی الْمَهْدِ صَبِیّاً
-
-
و به حق آن نامت که عیسی بن مریم بوسیلهاش مردگان را زنده کرد و در گهواره در زمان کودکی سخن گفت
-
-
واَبْرَءَ الاَْکْمَهَ وَالاَْبْرَصَ بِاِذْنِکَ و بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ حَمَلَةُ عَرْشِکَ
-
-
و کور مادرزاد و مبتلای به مرض برص را به اذن تو شفا داد و بدان نامت که خواند بوسیله آن تو را حاملین عرشت
-
-
و جَبْرَئیلُ وَ میکآئیلُ وَ اِسْرافیلُ وحَبیبُکَ مُحَمَّدٌ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
-
-
و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و حبیبت محمّد درود بر او و آلش
-
-
ومَلائِکَتُکَ الْمُقَرَّبُونَ و اَنْبِیآؤُکَ الْمُرْسَلُونَ و عِبادُکَ الصّالِحُونَ
-
-
و فرشتگان مقرّب و پیمبران مرسلت و بندگان شایستهات
-
-
مِنْ اَهْلِ السَّمواتِ وَ الاَْرَضینَ و بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ ذُوالنُّونِ،
-
-
از اهل آسمانها و زمینها و بدان نامت که یونس تو را بدان نام خواند،
-
-
اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ تَقْدِرَ عَلَیْهِ، فَنادی فِی الظُّلُماتِ،
-
-
در آن هنگام که خشمناک برفت و گمان داشت که بر او سخت نگیری پس ندا کرد در میان تاریکیها
-
-
اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَک اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ،
-
-
که معبودی جز تو نیست، منزهی تو و براستی من از ستمکاران هستم
-
-
فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَ نَجَّیْتَهُ مِنَ الْغَمِّ وکَذلِکَ تُنْجِی الْمُؤْمِنینَ
-
-
پس تو اجابتش کردی و از اندوه نجاتش دادی و این چنین نجات دهی مؤمنان را
-
-
و بِاسْمِکَ الْعَظیمِ الَّذی دَعاکَ بِهِ داوُدُ وَ خَرَّ لَکَ ساجِداً، فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ
-
-
و بدان نام عظیمت که داود بدان نام تو را خواند و برایت به سجده افتاد پس گناهش آمرزیدی
-
-
و بِاسْمِکَ الَّذی دَعَتْکَ بِهِ اسِیَةُ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ، اِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ
-
-
و بدان نامت که آسیه همسر فرعون بدان نام تو را خواند و گفت: پروردگارا برای من نزد خود در بهشت خانهای بنا کن
-
-
و نَجِّنی مِنْ فِرعَوْنَ وَ عَمَلِهِ و نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمینَ،فَاسْتَجَبْتَ لَها دُعائَها و بِاسْمِکَ
-
-
و نجاتم ده از فرعون و کردارش و نجاتم ده از دست مردم ستمکار پس دعایش را اجابت کردی
-
-
الَّذی دَعاکَ بِهِ اَیُّوبُ، اِذْ حَلَّ بِهِ الْبَلاءُ، فَعافَیْتَهُ وَ اتَیْتَهُ اَهْلَهُ ومِثْلَهُمْ
-
-
و بدان نامت که ایوب تو را بدان خواند در آن هنگام که بلا بر او نازل شد پس او را تندرست کرده و کسانش را به او دادی و نظایرشان را
-
-
مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِکَ وَذِکْری لِلْعابِدینَ
-
-
نیز از رحمت خویش و پندی برای پرستش کنندگان
-
-
و بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ یَعْقُوبُ، فَرَدَدْتَ عَلَیْهِ بَصَرَهُ وقُرَّةَ عَیْنِهِ یُوسُفَ وجَمَعْتَ شَمْلَهُ،
-
-
و بدان نامت که یعقوب تو را بدان نام خواند، پس بیناییش را و نور دیدهاش یوسف را به او بازگرداندی و پریشانیش را برطرف کردی
-
-
وَ بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ سُلَیْمانُ، فَوَهَبْتَ لَهُ مُلْکاً لا یَنْبَغی لاَِحَد مِنْ بَعْدِهِ
-
-
و بدان نامت که سلیمان بدان تو را خواند پس بدو سلطنتی دادی که شایسته نبود برای هیچ کس پس از او،
-
-
اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ وبِاسْمِکَ الَّذی سَخَّرْتَ بِهِ الْبُراقَ لِمُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ،
-
-
و براستی تو پر بخششی و بدان نامت که براق را برای محمّد درود خدا بر او و خاندانش باد مسخر کردی
-
-
-
اِذْ قالَ تَعالی: سُبْحانَ الَّذی اَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ
-
-
آن جا که فرمودی: «منزه است خدایی که راه برد بندهاش را شبانه
-
-
الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلَی الْمَسْجِدِ الاَْقْصی. وَقَوْلُهُ: سُبْحانَ الَّذی سَخَّرَ لَنا هذا
-
-
از مسجدالحرام تا مسجد اقصی» و گفتار دیگرت: «منزه است خدایی که مسخر کرد برای ما این را
-
-
وَ ما کُنّا لَهُ مُقْرِنینَ و اِنّا اِلی رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ.
-
-
وگرنه ما نیروی تسخیرش را نداشتیم و ما بسوی پروردگارمان باز میگردیم»
-
-
-
وَبِاسْمِکَ الَّذی تَنَزَّلَ بِهِ جَبْرَئیلُ عَلی مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
-
-
و بدان نامت که نازل میشد بوسیله آن جبرئیل بر محمّد درود خدا بر او و آلش
-
-
و بِاسْمِکَ الَّذی دَعاکَ بِهِ آدَمُ، فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ و اَسْکَنْتَهُ جَنَّتَکَ
-
-
و بدان نامت که خواند بدان نام تو را آدم، پس گناهش آمرزیدی و در بهشتت جایش دادی
-
-
و اَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ و بِحَقِّ مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیّینَ و بِحَقِّ اِبْراهیمَ و بِحَقِّ فَصْلِکَ یَوْمَ الْقَضآءِ
-
-
و از تو خواهم به حق قرآن عظیم و به حق محمّد خاتم پیمبران و به حق ابراهیم و به حق جدا کردنت حق و باطل را در روز داوری
-
-
و بِحَقِّ الْمَوازینِ اِذا نُصِبَتْ و الصُّحُفِ اِذا نُشِرَتْ و بِحَقِّ الْقَلَمِ وَ ما جَری،
-
-
و به حق میزانها هنگامی که نصب گردد و نامهها آنگاه که گشوده شود و به حق قلم و آنچه بنویسد
-
-
و َاللَّوْحِ وَ ما اَحْصی و بِحَقِّ الاِْسْمِ الَّذی کَتَبْتَهُ عَلی سُرادِقِ الْعَرْشِ
-
-
و لوح و آنچه بشمارد و به حق آن نامت که نوشتی آن را بر سراپردههای عرش
-
-
قَبْلَ خَلْقِکَ الْخَلْقَ وَالدُّنْیا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ بِاَلْفَیْ عام
-
-
پیش از آن که خلق را بیافرینی و دنیا و خورشید و ماه را خلق فرمایی
-
-
واَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ واَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ
-
-
و گواهی دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست که شریکی ندارد و این که محمّد بنده و رسول او است
-
-
و اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَخْزُونِ فی خَزآئِنِکَ، اَلَّذِی اسْتَاْثَرْتَ بِهِ فی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ،
-
-
و از تو خواهم بدان نام محفوظ در خزینههایت که مخصوص خود ساختی آن را در علم غیب در نزد خویشتن
-
-
لَمْ یَظْهَرْ عَلَیْهِ اَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ، لا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ ولا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ ولا عَبْدٌ مُصْطَفیً
-
-
و آگاه نشد بر آن هیچ کس از خلق تو نه فرشته مقربی و نه پیامبر مرسلی و نه بنده برگزیدهای
-
-
واَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی شَقَقْتَ بِهِ الْبِحارَ و قامَتْ بِهِ الْجِبالُ،
-
-
و از تو خواهم بدان نامت که شکافتی بدان دریاها را و برپا شد بدان کوهها
-
-
وَ اخْتَلَفَ بِهِ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ و بِحَقِّ السَّبْعِ الْمَثانی و الْقُرْآنِ الْعَظیمِ،
-
-
و در رفت و آمد شد بدان شب و روز و به حق سوره مبارکه حمد و قرآن عظیم
-
-
وَ بِحَقِّ الْکِرامِ الْکاتِبینَ و بِحَقِّ طه وَ یس و کهیعص و حمعسق
-
-
و به حق نویسندگان ارجمندت و به حق طه و یس و کهیعص و حمعسق
-
-
و بِحَقِّ تَوْراةِ مُوسی و اِنْجیلِ عیسی و زَبُورِ داوُدَ و فُرْقانِ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
-
-
و به حق تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داود و قرآن محمّد که درود تو بر او و آلش
-
و عَلی جَمیعِ الرُّسُلِ و بِاهِیّاً شَراهِیّاً،
-
-
و بر جمیع رسولان باد و به حق آهی و شراهی (که دو نام اعظم یا نام دو تن از بزرگان دین است)
-
-
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ تِلْکَ الْمُناجاتِ، اَلَّتی بَیْنَکَ و َبَیْنَ مُوسَی بْنِ عِمْرانَ فَوْقَ جَبَلِ طُورِ سَیْنآءَ
-
-
خدایا از تو خواهم به حق آن مناجاتی که میان تو و موسی بن عمران در بالای کوه طور سینا گذشت
-
-
و اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی عَلَّمْتَهُ مَلَکَ الْمَوْتِ لِقَبْضِ الاَْرْواحِ،
-
-
و از تو خواهم به آن نامت که آن را برای گرفتن جانها به ملک الموت یاد دادی
-
-
وَ اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی کُتِبَ عَلی وَ رَقِ الزَّیْتُونِ، فَخَضَعَتِ النّیرانُ لِتِلْکَ الْوَرَقَةِ،
-
-
و از تو خواهم بدان نامت که نوشته شد به برگ زیتون و آتشها در مقابل آن نام فروتن گشت
-
-
فَقُلْتَ: یا نارُ کُونی بَرْداً وَسَلاماً. وَ اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی کَتَبْتَهُ عَلی سُرادِقِ الْمَجْدِ وَ الْکَرامَةِ،
-
-
و فرمودی «ای آتش سرد و سلامت باش» و از تو خواهم بدان نامت که نوشتی آن را بر سرا پردههای مجد و کرامت
-
-
یا مَنْ لا یُحْفیهِ سآئِلٌ ولا یَنْقُصُهُ نآئِلٌ،
-
-
ای که درماندهاش نکند سائلی و نکاهدش دادن جایزهای،
-
-
یا مَنْ بِهِ یُسْتَغاثُ وَ اِلَیْهِ یُلْجَأُ، اَسْئَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ
-
-
ای که به او استغاثه شود و به او پناه برند از تو خواهم به حق آنچه موجب عزت عرشت گشته
-
-
و مُنْتَهَی الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ و بِاسْمِکَ الاَْعْظَمِ و جَدِّکَ الاَْعْلی و کَلِماتِکَ التّآمّاتِ الْعُلی،
-
-
و به آخرین حد نهایی رحمت از کتاب تو و به اسم اعظمت و مقام والاترت و کلمات کامله و والایت
-
-
اَللّهُمَّ رَبَّ الرِّیاحِ وَما ذَرَتْ و السَّمآءِ وَ ما اَظَلَّتْ،
-
-
خدایا، ای پروردگار بادها و آنچه پراکنده کنند و پروردگار آسمان و آنچه را سایه کنند
-
-
وَ الاَْرْضِ وَ ما اَقَلَّتْ و الشَّیاطینِ وَ ما اَضَلَّتْ و الْبِحارِ وَ ما جَرَتْ،
-
-
و پروردگار زمین و آنچه برخود دارد و پروردگار شیاطین و آنچه را گمراه کنند و دریاها و آنچه را همراه برند
-
-
وَ بِحَقِّ کُلِّ حَقٍّ هُوَ عَلَیْکَ حَقٌّ و بِحَقِّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ،
-
-
و به حق هر حقی که بر تو است و به حق فرشتگان مقربت
-
-
وَ الرَّوْحانِیّینَ وَ الْکَرُوبِیّینَ و الْمُسَبِّحینَ لَکَ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ لا یَفْتُرُونَ،
-
-
و روحانیان و کروبیان و آنان که تسبیحت کنند به شب و روز بی آن که سستی کنند
-
-
وَ بِحَقِّ اِبْراهیمَ خَلیلِکَ و بِحَقِّ کُلِّ وَلِیٍّ یُنادیکَ بَیْنَ الصَّفا وَ الْمَرْوَةِ،
-
-
و به حق ابراهیم خلیل تو و به حق هر ولی و دوستی که تو را در میان صفا و مروه صدا زند
-
-
وَ تَسْتَجیبُ لَهُ دُعآئَهُ، یا مُجیبُ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذِهِ الاَْسْماءِ
-
-
و دعایش را به اجابت رسانی، ای اجابت کننده، از تو خواهم به حق این نامها
-
-
و بِهذِهِ الدَّعَواتِ، اَنْ تَغْفِرَ لَنا ما قَدَّمْنا وَ ما اَخَّرْنا و ما اَسْرَرْنا وَ ما اَعْلَنّا
-
-
و به این دعاها که بیامرزی آنچه از گناهان که از پیش داشته و از این پس داریم و آنچه پنهان کرده و آنچه را آشکار کردیم
-
-
و ما اَبْدَیْنا وَ ما اَخْفَیْنا و ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْء قَدیرٌ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ،
-
-
و آنچه را ظاهر کرده و آنچه را مخفی کردیم و آنچه را تو بدان آگاهتری از ما که براستی تو بر هر چیز توانایی، به رحمتت ای مهربانترین مهربانان
-
-
یا حافِظَ کُلِّ غَریب، یا مُونِسَ کُلِّ وَحید،
-
-
ای نگهدار هر غریب، ای همدم هر تنها
-
-
یا قُوَّةَ کُلِّ ضَعیف، یا ناصِرَ کُلِّ مَظْلُوم، یا رازِقَ کُلِّ مَحْرُوم،
-
-
ای نیروی هر ناتوان، ای یاور هر ستمدیده، ای روزی ده هر محروم، ای مونس هر وحشت زده
-
-
یا مُونِسَ کُلِّ مُسْتَوْحِش، یا صاحِبَ کُلِّ مُسافِر، یا عِمادَ کُلِّ حاضِر،
-
-
ای همراه هر مسافر، ای تکیه گاه هر حاضر در وطن،
-
-
یا غافِرَ کُلِّ ذَنْب وَ خَطیئَة، یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ، یا صَریخَ الْمُسْتَصْرِخینَ،
-
-
ای آمرزنده هر گناه و خطا، ای فریادرس فریادخواهان، ای دادرس دادخواهان
-
-
یا کاشِفَ کَرْبِ الْمَکْرُوبینَ، یا فارِجَ هَمِّ الْمَهْمُومینَ،
-
-
ای برطرف کننده محنت محنتزدگان، ای غمزدای غمزدگان
-
-
یا بَدیعَ السَّمواتِ وَالاَْرَضینَ، یا مُنْتَهی غایَةِ الطّالِبینَ، یا مُجیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّینَ،
-
-
ای پدید آرنده آسمانها و زمینها ای منتهای مقصود جویندگان ای اجابت کننده دعای درماندگان
-
-
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، یا رَبَّ الْعالَمینَ، یا دَیّانَ یَوْمِ الدّینِ،
-
-
ای مهربانترین مهربانان، ای پروردگار جهانیان، ای جزا دهنده روز جزا
-
-
یا اَجْوَدَ الاَْجْوَدینَ، یا اَکْرَمَ الاَْکْرَمینَ، یا اَسْمَعَ السّامِعینَ،
-
-
ای بخشندهترین بخشندگان، ای با کرمترین کریمان، ای شنواترین شنوایان
-
-
یا اَبْصَرَ النّاظِرینَ، یا اَقْدَرَ الْقادِرینَ، اِغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَمَ و اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُورِثُ النَّدَمَ
-
-
ای بیناترین بینایان، ای قادرترین قدرتمندان، بیامرز از من آن گناهانی را که نعمتها را تغییر دهد
-
-
واغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُورِثُ السَّقَمَ
-
-
و بیامرز از من گناهانی را که پشیمانی به بار آورد و بیامرز از من گناهانی را که موجب بیماریها گردد
-
-
واغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَهْتِکُ الْعِصَمَ واغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَرُدُّ الدُّعآءَ،
-
-
و بیامرز از من گناهانی را که پردهها بدرد و بیامرز از من گناهانی را که دعا را باز گرداند
-
-
وَ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَحْبِسُ قَطْرَ السَّمآءِ و اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُعَجِّلُ الْفَنآءَ
-
-
و بیامرز از من گناهانی را که باران را از آسمان جلوگیری کند و بیامرز از من گناهانی را که شتاب در نابودی کند
-
-
و اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَجْلِبُ الشَّقآءَ واغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُظْلِمُ الْهَوآءَ
-
-
و بیامرز از من گناهانی راکه بدبختی آرد و بیامرز از من گناهانی که هوا را تاریک کند
-
-
و اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَکْشِفُ الْغِطآءَ و اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ
-
-
و بیامرز از من گناهانی را که پرده را بالا زند و بیامرز از من گناهانی را که جز تو کسی آنها را نیامرزد
-
-
یا اَللهُ و احْمِلْ عَنّی کُلَّ تَبِعَة لاَِحَد مِنْ خَلْقِکَ
-
-
ای خدا و بردار از دوش من هر حقی که از یکی از خلق تو بر گردن من است
-
-
و اجْعَلْ لی مِنْ اَمْری فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ یُسْراً و اَنْزِلْ یَقینَکَ فی صَدْری
-
-
و قرار ده برای من در کارم گشایش و آسانی و وسیله بیرون آمدنی
-
-
و فرود آر یقینت را در سینهام
-
-
و رَجآءَکَ فی قَلْبی، حَتّی لا اَرْجُوَ غَیْرَکَ، اَللّهُمَّ احْفَظْنی
-
-
و امیدت را در دلم تا امیدی به کسی جز تو نداشته باشم خدایا مرا حفظ کن
-
-
وَ عافِنی فی مَقامی و اصْحَبْنی فی لَیْلی وَ نَهاری
-
-
و عافیتم ده در جایگاهم و همراه من باش در شب و روزم
-
-
و مِنْ بَیْنِ یَدَیَّ وَخَلْفی وعَنْ یَمینی وَعَنْ شِمالی و مِنْ فَوْقی وَ مِنْ تَحْتی و یَسِّرْ لِیَ السَّبیلَ
-
-
و از پیش رو و پشت سرم و از راست و چپم و از بالای سر و زیر پایم و راه را بر من هموار کن
-
-
و اَحْسِنْ لِیَ التَّیْسیرَ و لا تَخْذُلْنی فِی الْعَسیرِ واهْدِنی یا خَیْرَ دَلیل
-
-
و آسانی خوشی برایم پیش آور و در دشواریها خوارم مکن و راهنماییم کن ای بهترین راهنما
-
-
و لا تَکِلْنی اِلی نَفْسی فِی الاُْمُورِ ولَقِّنی کُلَّ سُرُور
-
-
و در کارها مرا به خودم وامگذار و هر سرور و خوشحالی را به دلم انداز
-
-
و اقْلِبْنی اِلی اَهْلی بِالْفَلاحِ وَ النَّجاحِ، مَحْبُوراً فِی الْعاجِلِ وَ الاْجِلِ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْء قَدیرٌ
-
-
و بازگردان مرا بسوی خانوادهام به رستگاری و کامیابی و آراسته به شادکامی در دنیا و آخرت که براستی تو بر هر چیز توانایی
-
-
و ارْزُقْنی مِنْ فَضْلِکَ و اَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ طَیِّباتِ رِزْقِکَ،
-
-
و از فضل خویش روزیم کن و فراخ گردان بر من از روزیهای پاکیزهات
-
-
وَاسْتَعْمِلْنی فی طاعَتِکَ واَجِرْنی مِنْ عَذابِکَ وَنارِکَ
-
-
و وادارم کن به انجام طاعتت و پناهم ده از عذاب و آتش دوزخت
-
-
و اقْلِبْنی اِذا تَوَفَّیْتَنی اِلی جَنَّتِکَ بِرَحْمَتِکَ،
-
-
و بگردانم به رحمت خود هنگامی که مرا از این جهان بیرون بری بسوی بهشتت
-
-
اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ زَوالِ نِعْمَتِکَ وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِکَ و مِنْ حُلُولِ نَقِمَتِکَ و مِنْ نُزُولِ عَذابِکَ
-
-
خدایا به تو پناه برم از زوال نعمتت و از تغییر یافتن عافیتت و از آمدن عقوبتت و از نازل شدن عذابت
-
-
و اَعُوذُ بِکَ مِنْ جَهْدِ الْبَلاءِ و دَرَکِ الشَّقآءِ و مِنْ سُوءِ الْقَضآءِ و شَماتَةِ الاَْعْدآءِ،
-
-
و به تو پناه برم از سختی بلا و گرفتاری و رسیدن بدبختی و از تقدیر بد و شماتت دشمنان
-
-
وَ مِنْ شَرِّ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ و مِنْ شَرِّ ما فِی الْکِتابِ الْمُنْزَلِ،
-
-
و از شرّ آنچه از آسمان فرود آید و از شرّ آنچه در کتاب منزل خود (قرآن) بیان فرمودهای
-
-
اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْنی مِنَ الاَْشْرارِ ولا مِنْ اَصْحابِ النّارِ و لا تَحْرِمْنی صُحْبَةَ الاَْخْیارِ
-
-
خدایا مرا از اشرار و از اهل دوزخ قرارم مده و از مصاحبت نیکان محرومم مفرما
-
-
و اَحْیِنی حَیاةً طَیِّبَةً و تَوَفَّنی وَفاةً طَیِّبَةً تُلْحِقُنی بِالاَْبْرارِ،
-
-
و به زندگی پاکیزه زندهام بدار و به مرگ پاکیزهای بمیرانم که به نیکان ملحقم داری
-
-
وَ ارْزُقْنی مُرافَقَةَ الاَْنْبِیآءِ فی مَقْعَدِ صِدْق عِنْدَ مَلیک مُقْتَدِر،
-
-
و رفاقت پیمبران را روزیم گردانی در جایگاه پسندیده نزد پادشاهی نیرومند
-
-
اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلی حُسْنِ بَلائِکَ وَ صُنْعِکَ و لَکَ الْحَمْدُ عَلَی الاِْسْلامِ و اتِّباع السُّنَةِ،
-
-
خدایا از آن توست ستایش بر خوش آزمایشی و خوش رفتاریت و تو راست ستایش بر نعمت دین اسلام و پیروی طریقه (پیمبران)
-
-
یا رَبِّ کَما هَدَیْتَهُمْ لِدینِکَ و عَلَّمْتَهُمْ کِتابَکَ، فَاهْدِنا وَعَلِّمْنا،
-
-
پروردگارا چنانچه آن پیمبران را به دین خود راهنمایی کردی و کتاب خود را به آنان یاد دادی ما را نیز هدایت کرده و یادمان ده
-
-
وَ لَکَ الْحَمْدُ عَلی حُسْنِ بَلائِکَ وَ صُنْعِکَ عِنْدی خآصَّةً، کَما خَلَقْتَنی
-
-
و تو راست ستایش بر خصوص آزمایش و رفتار نیکت درباره شخص من که مرا آفریدی
-
-
فَاَحْسَنْتَ خَلْقی و عَلَّمْتَنی فَاَحْسَنْتَ تَعْلیمی و هَدَیْتَنی فَاَحْسَنْتَ هِدایَتی،
-
-
و خلقتم را نیکو کردی و یادم دادی و نیکو یاد دادی و هدایتم کردی و نیکو هدایت کردی
-
-
فَلَکَ الْحَمْدُ عَلی اِنْعامِکَ عَلَیَّ قَدیماً وَ حَدیثاً،
-
-
پس تو راست ستایش بر نعمت بخشیت نسبت به من از زمان قدیم و جدید
-
-
فَکَمْ مِنْ کَرْب یا سَیِّدی قَدْ فَرَّجْتَهُ و کَمْ مِنْ غَمٍّ یا سَیِّدی قَدْ نَفَّسْتَهُ و کَمْ مِنْ هَمٍّ یا سَیِّدی قَدْ کَشَفْتَهُ
-
-
پس چه بسیار محنتی که ای آقای من تو آن را گشودی و چه بسیار اندوهی که ای آقای من تو آن را زدودی و چه بسیار غم و غصهای که ای آقای من تو آن را برطرف کردی
-
-
و کَمْ مِنْ بَلاء یا سَیِّدی قَدْ صَرَفْتَهُ و کَمْ مِنْ عَیْب یا سَیِّدی قَدْ سَتَرْتَهُ،
-
-
و چه بسیار بلا و گرفتاری ای آقای من که تو آن را باز گرداندی و چه بسیار عیبی ای آقای من که تو آن را پوشاندی
-
-
فَلَکَ الْحَمْدُ عَلی کُلِّ حال فی کُلِّ مَثْویً وَزَمان،
-
-
پس تو راست ستایش بر هر حال و در هر جا و هر زمان
-
-
وَ مُنْقَلَب وَ مُقام و عَلی هذِهِ الْحالِ وَکُلِّ حال، اَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِنْ اَفْضَلِ عِبادِکَ
-
-
و هر منزل و هر مقام و بر این حال و هر حال خدایا قرار ده مرا از بهترین بندگانت
-
-
نَصیباً فی هذَا الْیَوْمِ (فِی هذِهِ اللَّیْلَةِ) مِنْ خَیْر تَقْسِمُهُ، اَوْ ضُرٍّ تَکْشِفُهُ،
-
-
در بهرهمندی این روز از هر خیری که قسمت کنی یا گرفتاری که برطرف کنی
-
-
اَوْ سُوء تَصْرِفُهُ، اَوْ بَلاء تَدْفَعُهُ، اَوْ خَیْر تَسُوقُهُ، اَوْ رَحْمَة تَنْشُرُها،
-
-
یا بدی که بازش گردانی یا بلایی که دفعش کنی یا خیری که بفرستی یا رحمتی که بگسترانی
-
-
اَوْ عافِیَة تُلْبِسُها، فَاِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْء قَدیرٌ وبِیَدِکَ خَزآئِنُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ
-
-
یا جامه تندرستی که بپوشانی که براستی تو بر هر چیز توانایی و خزینههای آسمانها و زمین بدست توست
-
-
واَنْتَ الْواحِدُ الْکَریمُ الْمُعْطِی الَّذی لا یُرَدُّ سآئِلُهُ،
-
-
و تویی خدای یگانه بزرگوار عطابخشی که خواهندهاش دست خالی بازنگردد
-
-
وَلا یُخَیَّبُ آمِلُهُ ولا یَنْقُصُ نآئِلُهُ ولا یَنْفَدُ ما عِنْدَهُ، بَلْ یَزْدادُ کَثْرَةً وَطیباً وعَطآءً وَجُوداً
-
-
و آرزومندش ناامید نشود و عطاهایش نقصان نپذیرد و خزینه اش پایان ندارد بلکه همواره به زیادی و پاکیزگی و عطا و جودش بیفزاید
-
-
و ارْزُقْنی مِنْ خَزآئِنِکَ الَّتی لا تَفْنی ومِنْ رَحْمَتِکَ الْواسِعَةِ،
-
-
و روزیم کن از خزینههایت که فنا نپذیرد و از رحمت وسیعت
-
-
اِنَّ عَطآئَکَ لَمْ یَکُنْ مَحْظُوراً واَنْتَ عَلی کُلِّ شَیْء
-
-
که براستی عطای تو از کسی منع نشده و تو بر هر چیز
-
-
قَدیرٌ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
-
-
توانایی به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.
-
-
-
دوم
-
-
-
- مستحب است این تسبیحات را بخواند که رسول خدا(ص) فرمودند:
-
-
هرکس در شب عرفه این تسبیحات ده گانه را هزار مرتبه بخواند، هر حاجتی از خداوند بخواهد، جز خواستهای که گناه باشد، برآورده میشود:
-
-
سُبْحانَ مَنْ فِی السَّماءِ عَرْشُهُ، سُبْحانَ الَّذِی فِی الاَْرْضِ سَطْوَتُهُ،
-
-
منزّه است خدایی که در آسمان است عرش او، منزه است خدایی که در زمین است فرمان و حکمش
-
-
سُبْحانَ الَّذِی فِی الْبَحْرِ سَبیلُهُ، سُبْحانَ الَّذِی فِی النّارِ سُلْطانُهُ،
-
-
منزّه است خدایی که در دریا راه دارد منزّه است، خدایی که در آتش دوزخ سلطنتش موجود است
-
-
سُبْحانَ الَّذِی فِی الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ، سُبْحانَ الَّذِی فِی الْقُبُورِ قَضاؤُهُ،
-
-
منزّه است خدایی که در بهشت رحمت اوست، منزّه است خدایی که در گورها قضا و فرمانش جاری است
-
-
سُبْحانَ الَّذِی فِی الْهَواءِ اَمْرُهُ، سُبْحانَ الَّذِی رَفَعَ السَّماءَ،
-
-
منزّه است خدایی که در هوا امر اوست، منزّه است خدایی که آسمان را بالا برد
-
-
سُبْحانَ الَّذِی وَضَعَ الاَْرْضَ،سُبْحانَ مَنْ لا مَنْجا مِنْهُ إلاّ إِلَیْهِ.
-
-
منزّه است خدایی که زمین را گسترد، منزه است خدایی که ملجأ و پناهی از او نیست جز به سوی خودش.
-
-
-
سوم
-
-
زیارت امام حسین(ع). در روایتی امام باقر(ع) فرمود: هر کس در شب عرفه امام حسین(ع) را زیارت کند و تا روز عید در آن جا بماند، خداوند او را از گرفتاری و مشکلات آن سال محفوظ بدارد.
-
-
-
چهارم
-
-
دعایی را که در اعمال شب جمعه و روز عرفه نیز وارد شده است، بخواند:
-
-
اَللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّأَ وَ تَهَیَّأَ وَ اَعَدَّ وَ اسْتَعَدَّ لِوِفادَة اِلی مَخْلُوق رَجآءَ رِفْدِهِ، وَطَلَبَ نآئِلِهِ وَ جآئِزَتِهِ،
-
-
خدایا هرکس مجهز و آماده و مهیا و مستعد برای ورود بر مخلوقی شده امید دهش و به جستجوی جایزه و بخشش او
-
-
فَاِلَیْکَ یا رَبِّ تَعْبِئَتی وَ اسْتِعْدادی، رَجآءَ عَفْوِکَ،
-
-
پس ای پروردگار من آمادگی و استعداد من بسوی توست و آرزوی عفو تو
-
-
وَ طَلَبَ نآئِلِکَ وَ جآئِزَتِکَ، فَلا تُخَیِّبْ دُعآئی، یا مَنْ لا یَخیبُ عَلَیْهِ سائِلٌ
-
-
و خواهش بخشش و جایزهات را دارم پس در این خواهشی که دارم نومیدم مکن ای کسی که هیچ خواهندهای ناامید از درگاهش نرود
-
-
ولا یَنْقُصُهُ نآئِلٌ، فَاِنّی لَمْ آتِکَ ثِقَةً بِعَمَل صالِح عَمِلْتُهُ
-
-
و هیچ گیرنده عطایی از (کرمش) نکاهد و من به اعتماد عمل صالحی که کرده باشم بدرگاهت نیامده
-
-
و لا لِوِفادَةِ مَخْلُوق رَجَوْتُهُ، اَتَیْتُکَ مُقِرّاً عَلی نَفْسی بِالاِْسآئَةِ وَالظُّلْمِ،
-
-
و نه به مخلوقی وارد شدهام که از او امیدی داشته باشم بلکه بدرگاه تو آمدهام در حالی که اقرار دارم که بخود بدی و ستم کرده
-
-
مُعْتَرِفاً بِاَنْ لا حُجَّةَ لی وَ لا عُذْرَ، اَتَیْتُکَ اَرْجُو عَظیمَ عَفْوِکَ الَّذی
-
-
و معترفم که هیچ دلیل و عذری هم بر این بدی و ستم نداشتهام، آمدهام به امید آن عفو عظیم تو
-
-
عَفَوْتَ بِهِ عَنِ الْخاطِئینَ، فَلَمْ یَمْنَعْکَ طُولُ عُکُوفِهِمْ عَلی عَظیمِ الْجُرْمِ
-
-
که بدان از خطاکاران درگذری و توقف طولانی آنها بر جرم بزرگ بازت نداشت
-
-
اَنْ عُدْتَ عَلَیْهِمْ بِالرَّحْمَةِ، فَیا مَنْ رَحْمَتُهُ واسِعَةٌ و عَفْوُهُ عَظیمٌ،
-
-
از این که باز بدانها مهر ورزی، ای کسی که رحمتش وسیع و گذشتش بزرگ است
-
-
یا عَظیمُ یا عَظیمُ یا عَظیمُ، لا یَرُدُّ غَضَبَکَ اِلاَّ حِلْمُکَ و لا یُنْجی مِنْ سَخَطِکَ اِلاَّ التَّضَرُّعُ اِلَیْکَ،
-
-
ای خدای بزرگ، ای خدای بزرگ، ای خدای بزرگ، خشم تو را جز بردباریت جلوگیری نکند و از غضب تو جز زاری به درگاهت چیزی نجات نبخشد
-
-
فَهَبْ لی یا اِلهی فَرَجاً بِالْقُدْرَةِ الَّتی تُحْیی بِها مَیْتَ الْبِلادِ
-
-
پس ای معبود من بدان قدرتی که سرزمینهای مرده را بدان وسیله زنده میگردانی
-
-
و لا تُهْلِکْنی غَمّاً حَتّی تَسْتَجیبَ لی و تُعَرِّفَنِی الاِْجابَةَ فی دُعآئی
-
-
گشایشی بر من بخش و مرا به حال اندوه هلاکم مکن تا دعایم را مستجاب کنی
-
-
و اَذِقْنی طَعْمَ الْعافِیَةِ اِلی مُنَتَهی اَجَلی و لا تُشْمِتْ بی عَدُوّی
-
-
و اجابت دعایم را به من بنمایانی و طعم تندرستی را تا پایان عمر به من بچشان و گرفتار شماتت دشمنم مکن
-
-
ولا تُسَلِّطْهُ عَلَیَّ و لا تُمَکِّنْهُ مِنْ عُنُقی،
-
-
و او را بر من مسلط مگردان و بر گردنم سوارش منما
-
-
اِلهی اِنْ وَضَعْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَرْفَعُنی و اِنْ رَفَعْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَضَعُنی
-
-
خدای من اگر تو مرا پست کنی پس کیست که (بتواند) بلندم کند و اگر تو بلندم کنی پس کیست که (بتواند) پستم کند
-
-
و اِنْ اَهْلَکْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَعْرِضُ لَکَ فی عَبْدِکَ، اَوْ یَسْئَلُکَ عَنْ اَمْرِهِ
-
-
و اگر هلاکم کنی پس کیست که درباره این بندهات متعرض تو شود یا از وضع او از تو پرسش کند
-
-
و قَدْ عَلِمْتُ اَنَّهُ لَیْسَ فی حُکْمِکَ ظُلْمٌ و لا فی نَقِمَتِکَ عَجَلَةٌ و اِنَّما یَعْجَلُ مَنْ یَخافُ الْفَوْتَ،
-
-
ولی بطور مسلّم این را دانستهام که در حکم تو ستمی نیست و نه در انتقام تو شتابی است زیرا کسی شتاب (در انتقام) کند که بترسد (فرصت) از دست برود
-
-
وَ اِنَّما یَحْتاجُ اِلَی الظُّلْمِ الضَّعیفُ و قَدْ تَعالَیْتَ یا اِلهی عَنْ ذلِکَ عُلُوّاً کَبیراً،
-
-
و شخص ناتوان نیازمند به ستم است و درصورتی که ای معبود من تو از این گونه مطالب بسیار برتر و بزرگتری
-
-
اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ فَاَعِذْنی و اَسْتَجیرُ بِکَ فَاَجِرْنی واَسْتَرْزِقُکَ فَارْزُقْنی
-
-
خدایا به تو پناه آرم پس یاریم ده و از تو امان خواهم پس امانم ده و از تو روزی طلبم پس روزیم ده
-
-
و اَتَوَکَّلُ عَلَیْکَ فَاکْفِنی و اَسْتَنْصِرُکَ عَلی عَدُوّی فَانْصُرْنی،
-
-
و بر تو توکل کنم پس کفایتم فرما و برای پیروزی بر دشمنم از تو یاری خواهم پس یاریم ده
-
-
وَاَسْتَعینُ بِکَ فَاَعِنّی و اَسْتَغْفِرُکَ یا اِلهی فَاغْفِرْ لی، آمینَ آمینَ آمینَ.
-
-
و از تو کمک خواهم پس کمکم ده و از تو آمرزش طلبم ای معبود من پس بیامرزم آمین، آمین، آمین.