در واقع خیزش عربها در سال ۲۰۱۱ کمک بزرگی به سلفیها بود. با رفتن دیکتاتورهای قدیمی جهان عرب، شبکه زیرزمینی تندروها پا به عرصه گذاشت؛ گروههایی که با ثروت حکومتهای سلطنتی خلیج فارس تقویت شده و به رقابت با "بهار عربی" برخاستهاند.
این مسلمانان خشک مقدس در لیبی و مالی سرگرم ویرانی زیارتگاهها و مراکز مذهبی مسلمانان میانهرو همچون صوفیان هستند. همفکران آنها در تونس در تلاش برای خفه کردن سکولارها و زدودن آثار هنری هستند که به نظرشان کفرآمیز می رسند. حضور فعالانه برخی هستههای سلفی در سوریه نیز محرز شده است.
اما چیزی که کمتر به آن پرداخته شده، آن است که چه کسانی پشت سر سلفیها هستند. کارشناسان منطقهای، دیپلماتها و سرویسهای اطلاعاتی، عربستان سعودی و دلارهای نفتی به ظاهر بیپایان را حامی سلفیها عنوان میکنند.
"سمیر امغار" نویسنده کتاب "سلفیگری معاصر؛ جنبشهای فرقهای در غرب" میگوید: «شواهد بسیاری گواهی میدهند که عربستان سعودی تأمین کننده مالی گروههای سلفی است.»
"آنتوان بسبو" رئیس مرکز نظارت کشورهای عربی در پاریس نیز میگوید: «آنچه ما در مورد سلفیها در مالی و شمال آفریقا میشنویم در واقع شکلی از وهابیگری است که مرکز آن در عربستان سعودی است و از دهه هفتاد و همزمان با بالارفتن قیمت نفت، شاهد تلاش این کشور برای گسترش این تفکر بودیم. عربستان سعودی اکنون سالانه میلیونها یورو برای حمایت از این سلفیها در سراسر جهان هزینه میکند.»
"کریم صدر" از تحلیلگران مسائل کشورهای خلیج فارس هم میگوید: «به طور سنتی این پولها را اعضای خانواده سلطنتی، بازرگانان و رهبران مذهبی به صندوقهای مؤسسات خیریه مسلمانان پرداخت میکنند.»
دلارهای عربستان سعودی تنها در کمکهای مستقیم به گروههای سلفی، مبلغان مذهبی و کانالهای ماهوارهای رو به افزایش خلاصه نمیشوند، سهم زیادی از این دلارها صرف محصلان کشورهای عربی میشود که برای شرکت در دورههای مذهبی به شهرهای مکه، مدینه و ریاض میروند.
"سمیر امغار" میافزاید: «بسیاری از محصلان مدارس مدینه، خارجی هستند و از کمکهای سخاوتمندانه عربستان برخوردار میشوند. بلیط هواپیما و اقامت رایگان از جمله این کمکهاست. اینها زمانی که تحصیلات خود را به پایان میرسانند، به کشورهایشان بازمیگردند تا مبلغان سلفیگری باشند و از همین رو جنبش سلفیهای فرانسه نیز در حال شکل گیری است.»
صدور اسلام هدف دستگاه سیاست خارجی عربستان نیست. آنگونه که سمیر امغار میگوید، یکی از اصلی ترین اهداف این دستگاه، تحکیم و تشکیل شبکهای از حامیان قادر به دفاع از منافع اقتصادی، ایدئولوژیک و استراتژیک پادشاهی عربستان است.
از زمان آغاز بهار عربی، حامیان و مروجان سلفیگری کمکها و همچنین اهداف سیاسی خود را مستقیمتر به گروههای مورد نظر خود رساندهاند.
"محمدعلی ادروبی" تحلیلگر سیاسی، با اشاره به پیروزی چشمگیر حزب سلفی "نور" در مصر که توانست در کمال شگفتی ۲۴ درصد از آرای پارلمان را از آن خود کند، به فرانس ۲۴ میگوید: «با خروج دیکتاتورها راه برای تثبیت و حضور احزاب سلفی فراهم شده و آنها اکنون مستقیم و بهطور رسمی از عربستان کمکهای مالی دریافت میکنند. وقوع بهار عربی عربستان سعودی را حقیقتا دچار شگفتی کرد. پاسخ ریاض اما تشکیل گروههای سلفی در این کشورها بود تا بتواند نفوذ بیشتری در آنها داشته باشد.»
استراتژی عربستان سعودی رقابت با قطر –دیگر کشور سلطنتی و ثروتمند خلیج فارس– و إخوانالمسلمین است. صدر میگوید: «میان عربستان سعودی و قطر رقابتی فشرده برای جذب بیشتر سلفیها وجود دارد. در حالی که امارات متحده عربی ثروت خود را روی لایه متوسط و شهرنشین إخوانالمسلمین سرمایه گذاری میکند، خاندان سلطنتی عربستان ترجیح میدهد پولهای خود را در مناطق روستایی و فقیر سرمایه گذاری کند، جایی که ستون فقرات سلفیهاست.»
به نظر میرسد که رویکرد عربستان سعودی –متحد کلیدی آمریکا– در رابطه با گروههای سلفی بیشتر عملگرایانه باشد. پس از حادثه ۱۱ سپتامبر این کشور کمک حسابشده و دقیقتری به گروههای جهادی کرد و حمایت خود را عمدتا متوجه گروههای زیر کنترل دولت عربستان ساخت.
عربستان سعودی همچنین مطمئن است که مورد هیچ تهدیدی از سوی جهادیها و سلفیهای تندرویی که درون مرزهای این کشور رشد میکنند، قرار نخواهد گرفت.
شاهد این مدعا آن است که در برابر سفارت آمریکا در عربستان سعودی، نه معترضی دیده میشود و نه پرچم سیاه و سفیدی به چشم میخورد...