این پایگاه خبری در تحلیلی میافزاید: هر ساله سران جهان به مدت یک هفته در نیویورک گردهم میآیند تا در مراسم افتتاحیه مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کنند اما این گردهمایی بعد سازنده و کارایی خود را از دست داده و در عوض به یک صحنه تلویزیونی تبدیل شده که لحظه به لحظه توسط بینندگانی مشاهده میشود که کمی فراتر از تماشای مسابقات المپیک و یا جام جهانی میروند.
سخنرانی رئیس جمهور آمریکا که پس از گرم کردن جلسه توسط سخنرانی رئیس جمهور برزیل انجام شد، بینندگان بیشتری دارد. باراک مهماننواز در ابتدای سخنرانی آغوش خود را به روی بانکیمون دبیر کل سازمان ملل گشود که در بالای تریبون نشسته بود. دبیر کل نیز بلند شد و برای فشردن دستش تا کمر خم شد. اوباما تنها رهبری است که میتواند چنین ژستی را بگیرد. در اظهارات وی به «کریس استیونز» سفیر آمریکا در لیبی که دو هفته قبل در بنغازی کشته شده بود، اشاره شد. وی اظهار داشت که آمریکا یک امپراتوری نیست بلکه گردهمایی از زنان و مردان آزادی است که برای آزادی بقیه انسانها تلاش کرده و میجنگند. این «لحظه پر احساس» با این اظهارات که تاریخ با ماست و موج خروشان آزادی هرگز بازنخواهد گشت، به پایانی خوش رسید. به نظر میرسد شعارهای تبلیغاتی وی در پاسخ به مقالهای از «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه بیان شده باشد که گفت تاریخ و آزادی را با کسانی که لیبی را تخریب کرده و به سوریه حمله کردند، همراه نمیبیند.
* مثال زدن ترکیه با صدها زندانی سیاسی به عنوان نمونه دموکراسی مضحک است
بحثی که پس از این مراسم باشکوه درگرفت عنوان «وفاق یا حل مناقشات یا اوضاع بینالمللی از طریق دیپلماتیک» را یافت. برعکس عنوان این بحثها، همه مذاکرات از ابتدا بر جنگی متمرکز بود که ناتو و شورای همکاری خلیج فارس در حال انجام آن در سوریه هستند، جنگی که فرانسه خواستار به راه انداختن آن در مالی است و جنگی که اسرائیل خواستار مشارکت آمریکا در آن علیه ایران است. اظهاراتی که در آنها به دخالت نظامی در سوریه اشاره میشود، ریشه در نظریه «بهار عربی» دارند: امواج پیاپی حوادثی که در طول دو سال گذشته در جهان عرب رخ داد همگی یک هدف و روحیاتی مشابه داشتند و بنابراین میتوانند منجر به پیروزی دموکراسی و اقتصاد بازار شوند. در عین حال مدافعان این نظریه دقیقا بیطرف و بدون در نظر گرفتن منافع خود نیستند. «دیوید کامرون» نخست وزیر انگلیس با اشاره به ترکیه به عنوان مثالی خوب (با بیش از 100 روزنامهنگار و صدها افسر ارشد زندانی و اقلیتهای کرد و ارمنی مظلوم) بر سازگاری اسلام با دموکراسی و اقتصاد بازار تاکید کرد زیرا این کشور از اقتصاد آزاد حمایت کرده و رویکردی مسئولانه نسبت به حمایت از تغییر در لیبی، سوریه و دیگر نقاط منطقه در پیش گرفته است.
* امیر قطر با وجود سرکوب رسانهها و مخالفان دم از استقرار آزادی میزند
از سوی دیگر، امیر قطر آشفتگی جهان عرب را به مبارزات حماسی در میان آمریکاییها و اروپاییها برای آزادی و اتحاد مقایسه کرده و خواستار ساقط شدن دیکتاتوریها و استقرار آزادی بیان شد و این حرفها از دهان «شیخ حمد» توطئهچی بیرون آمده که مانع فعالیت همه مخالفان و رسانهها در کشورش شده است. وی با اشارهای تلویحی به درسهایی که از شکست مزدورانش در 18 ماه گذشته گرفته، از کشورهای عربی خواسته است در تمام کردن کار سوریه از وی حمایت نظامی به عمل آورند. رئیس جمهور فرانسه نیز به نوبه خود از سازمان ملل خواست تا حکم قیمومیتی را درباره «مناطق آزادشده» تهیه کند، همان کاری که زمانی جامعه ملل حکم قیمومیت آن را درباره سوریه و لبنان به فرانسه داد.
مسئله مالی نیز به صورت طنز درآمده است. «مودیبو دیارا» نخست وزیر مالی به مخاطبانش یادآوری کرد وحشتی که توسط تندروها در این کشور ایجاد شده و جداسازی شمال این کشور، یکی از تبعات مستقیم دخالت نظامی در لیبی بوده که دستور آن را شورای امنیت صادر کرده است. وی در عوض از سازمان ملل خواسته است که اکنون مجوز دخالت نظامی بینالمللی را به منظور کمک به ارتش کوچکش برای بازپسگیری سرزمینهای از دست رفته صادر کند. فرانسه که از زمان دخالتش در ساحل عاج بیصبرانه در انتظار نشسته در این زمینه پیشقدم شده تا بار دیگر نفوذ خود را در غرب آفریقا بدست آورد. دست زدن به چنین کاری نیاز به جنگ علیه متعصبانی دارد که پاریس خود آنها را تسلیح کرده و آموزش داده تا جمهوری لیبی را ساقط کنند.
* استفاده نتانیاهو از نقاشی کودکانه برای نشان دادن سلاح هستهای بسیار مضحک بود
«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل نیز در سخنرانی خود، ایران را کشوری متجاوز و غیرقابل اصلاح توصیف کرد که خطری فوری محسوب شده و در صورت دستیابی به سلاح هستهای به تهدیدی جهانی تبدیل میشود. وی برای حمایت از این اظهاراتش اشارات متعددی به اتهامات تایید نشده مانند حملاتی که در تایلند و بلغارستان انجام شد تا طرح ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن کرد و جمهوری اسلامی ایران را به القاعده تشبیه کرد. وی همچنین تاکید کرد که دنیا باید بین مدرنیته که نمونه آن مردم یهودی هستند و دانشمندان برجسته آن و تاریکاندیشی قرون وسطایی که ایران نمونه آن است (گرچه وی به پیچیدگی این کشور در زمینه فناوری هستهای اشاره کرده است) یکی را انتخاب کند! در عین حال از همه مضحکتر استفاده وی از یک نقاشی بود تا در افکار عمومی سراسیمگی ایجاد کند. وی مدعی شد که ایران تاکنون به 70 درصد از یک برنامه نظامی هستهای دست یافته و این در حالی است که تهران تنها اورانیوم را تا 20 درصد و آن هم برای استفادههای صلحآمیز غنی کرده و برنامه نظامی هستهای نیاز به غنیسازی اورانیوم تا حد 85 درصد و بیشتر دارد.
* احمدینژاد بر دستیابی به صلح از طریق مهربانی و نه قانون و زور تاکید کرد
دیگر سخنرانان نیز مایه تعجب حضار بودند. محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران با بازگشت به موضوع بحث «وفاق یا حل مناقشات یا اوضاع بینالمللی از طریق دیپلماتیک» که دیگران فراموش کرده بودند، همه را حیرتزده کرد. هیئت آمریکایی با سر و صدای زیادی مجلس را ترک کرد و این در حالی بود که سخنران در حال خواند شعری کلاسیک از سعدی بود و تاکید میکرد که صلح نه با قانون و نه با زور بلکه با مهربانی با دیگران و ایثار بدست میآید. نکته تحریککننده این بود که وی تعهد خود را به آیندهای تمامعیار اعلام کرد که توسط پیامبران و نه افرادی که جای آنها را اشغال کردهاند، رقم خواهد خورد.
مثال دیگر، حامد کرزی رئیس جمهور منتصب آمریکا در افغانستان بود که خواستار برداشته شدن تحریمها علیه رهبران طالبان شد نه به خاطر اینکه آنها به اسوه شکیبایی تبدیل شدهاند بلکه به خاطر اینکه وی مایل است آنها به دولتش بپیوندند. پس اگر اینطور باشد، دلیل جنگ چه بود؟ «یوشیکو نودا» نخست وزیر ژاپن نیز حاضران را با انتقاد از تعصب برتری حکومتهای دموکراتیک متعجب کرد. وی با تحلیل حادثه فوکوشیما گفت نهادهایی که نماینده مردم هستند هنگامی که نسلهای آینده را از حقوق اساسی خود محروم میکنند، غیرقانونی هستند. حال این سؤال مطرح است که آیا این نهادها هنگامی که دیگر افراد را از حقوق اساسی محروم میکنند، قانونی هستند؟