روزنامه سعودي "الوطن" به نقل از "محمد سليم العوا" دستيار شيخ يوسف القرضاوي، مفتي اهل سنت جهان و دبيرکل اتحاديه جهاني علماي مسلمان نوشت: «من با قرضاوي شاعر (پسر شيخ يوسف القرضاوي) ديدار کردم و او ماجراي شيعهشدنش را که نقل رسانهها شده است، تکذيب کرد.»
وي با بيان اينکه پسر قرضاوي قصد داشته از ترويجکنندگان شايعه شيعهشدن خود که سوابق مشابهي در اين مورد دارند شکايت کند، مدعي شد: «وي اکنون از طرح شکايت منصرف شده است.»
دستيار شيخ القرضاوي افزود: «رواج اين گونه شايعات، امري تأسفبار است و بايد متوقف شود.»
از سوي ديگر، همزمان با گفتوگوي العوا با روزنامه سعودي "الوطن"، عبدالرحمن يوسف القرضاوي (پسر شيخ يوسف القرضاوي) با انتشار اطلاعيهاي در پايگاه اطلاعرساني شخصي خود، تأکيد کرد: «هر منبعي که ادعا کند مورد اطمينان يا نزديک به اينجانب است و يا بخواهد خبري را درباره اينجانب اعلام کند، يا يک منبع دروغگوست يا منبعي است که از سوي رسانههايي دستکاري شده که امانتداري و ويژگيهاي حرفهاي خود را فراموش کردهاند.»
وي در اين اطلاعيه افزوده است: «تنها منبعي که حق دارد از سوي وي اعلام موضع کند فقط دفتر وي در قاهره است که روشهاي تماس با آن نزد همگان معروف است.»
پسر شيخ القرضاوي همچنين تصريح کرده است که در طول سال 2008 ميلادي (از دي پارسال تا امروز)، هيچ اظهار نظر يا مصاحبهاي با هيچ نشريه، مجله يا روزنامهاي در حوزه کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس [از جمله روزنامه سعودي "الوطن"] نداشته است.»
وي در پايان ابراز اميدواري کرده است که خداوند از اين قبيل خطاها و اشتباهات درگذرد.
عبدالرحمن يوسف القرضاوي، هفته گذشته نيز در پي ترديد برخي رسانههاي عربي در مورد شيعهشدن خود، براي نخستين بار بخشي از شعر بلند خود در مدح سيد حسن نصرالله، دبيرکل حزبالله لبنان را در يک روزنامه مخالف دولت مصر به چاپ رساند.
وي در اين شعر، با تمجيد از مقام شامخ نصرالله، آن دسته از مفتيهاي وهابي را که از اين رهبر شيعيان لبنان با عنوان "لعنکننده صحابه" نام ميبرند به مارها و عقربهايي تشبيه کرده بود که با اسلام و جهاد به مقابله برخاستهاند.
پيش از اين، حجتالاسلام والمسلمين علي الکوراني، از علماي لبناني مقيم شهر مقدس قم در گفتوگويي با شبکه تلويزيوني "اهل البيت(ع)" اعلام کرد: «آقاي عبدالرحمن القرضاوي، پسر شيخ يوسف القرضاوي (مفتي اهل سنت) به مذهب تشيع گرويده و عصبانيت شيخ از شيعيان در مدت اخير نيز ناشي همين مسأله است و اينجانب از اين بابت اطمينان دارم.»
روزنامه لبناني "البلد" نيز فاش کرده بود، علت خشم اخير شيخ يوسف القرضاوي از مذهب تشيع، شيعهشدن يکي از نزديکان اوست. اين روزنامه به رابطه خويشاوندي وي اشارهاي نکرده بود اما شيخ "ماهر حمود" امام جماعت مسجد "القدس" و از علماي برجسته لبنان نيز در پي انتشار اين خبر، صحت آن را تأييد کرد.
عبدالرحمن يوسف که اکنون از برجستهترين معارضان سياسي مصر و عضو جنبش ضد دولتي "الکفاية" نيز هست و اشعار شديداللحني عليه "حسني مبارک" سروده است، در سالهاي اخير، علاقه خود را به جبهه حق و عدالت بهويژه جمهوري اسلامي ايران و حزبالله لبنان، به شيوههاي مختلف ابراز کرده و از جمله آنها قصيدهاي است که در بيت پاياني آن آورده است:
« ألـْـق ِ العُـصَابـَــة َ عَـنْ عَـيْـنـَيـْـکَ تحْجُبُهَـــا - عَـنْ رُؤيـَـةِ النـَّـار ِ تـَشـْـوي وَجْـهَ لـُبـْنـَانـَـا...
بالأمْـس ِ کـُنـَّـا نـَـرَي في العـِـزِّ " قـَاهِــرَة " - و اليـَـوْمَ نـَرْقـُـبُ نحْوَ العِـزِّ " طـَهْـرَانـَـا "
(چشمبندت را از ديدگانت بيفکن زيرا چشمانت را از ديدن آتشي که چهره لبنان را سوزانده است پوشانده... ما تا ديروز عزت را در قاهره ميديديم اما امروز از شوق دستيابي به عزت، تهران را مينگريم.)
پايگاه اطلاعرساني هجر نيز به نقل از يک منبع آگاه اعلام کرد: «عبدالرحمن يوسف، انساني اخلاقمدار است و همواره احترام پدر خود را حفظ ميکند و به همين دليل تا کنون از اعلام علني تشيع خود، خودداري کرده و سعي دارد اين موضوع را از طريق دوستانه و محترمانه با پدر خود، حل و فصل کند و اذا تا اطلاع ثانوي، از اعلام اين پرهيز خواهد کرد.»
عبدالرحمن يوسف که از محبوبيت فراواني بين عربزبانان جهان برخوردار است، همچنين پس از جنگ 33روزه، با سفر به جنوب لبنان و شهرهاي بنتجبيل، مارونالرأس و ضاحيه جنوبي بيروت که منطقه شيعهنشين پايتخت لبنان است ضمن بازديد از ويرانههاي باقيمانده از حملات رژيم صهيونيستي، با شيعيان و ايتام شهداي اين مناطق، ابراز همدردي کرد.
وي همچنين ديوان جديدي با عنوان "اکتب تاريخ المستقبل" (تاريخ آينده را بنويس) منتشر کرده است که در ابتداي کتاب و پس از عنوان آن، آورده است: «اهدايي به حضرت سيد حسن نصرالله، دبيرکل حزبالله که از پروردگارم ميخواهم او را از شر موشکهاي يهود و نيز موشکهاي اعراب حفظ کند.»
وي همچنين ديوان جديدي با عنوان "اکتب تاريخ المستقبل" (تاريخ آينده را بنويس) منتشر کرده است که در ابتداي کتاب و پس از عنوان آن، آورده است: «اهدايي به حضرت سيد حسن نصرالله، دبيرکل حزبالله که از پروردگارم ميخواهم او را از شر موشکهاي يهود و نيز موشکهاي اعراب حفظ کند.»
عبدالرحمن القرضاوي، در مقدمه اين کتاب که آن را بر روي پايگاه اطلاعرساني خود قرار داده، آورده است: «من بلافاصله پس از پايان جنگ 33روزه به جنوب لبنان سفر کردم و بسياري از مناطق جنگزده را از نزديک ديدم؛ ويرانيها و آوارها را پيش از آنکه بلدوزرها آنها را بردارند و از همه مهمتر، پهلواناني را به چشم خود ديدم که اين پيروزي را آفريده بودند و در اين هنگام بود که سرايش اين قصيده را از سر گرفتم و آن را در روز بيست و ششم رمضان همان سال به پايان رساندم.»
اين شاعر عرب با بيان اينکه بيشتر ابيات اين قصيده را در راه قاهره، اسکندريه، بيروت، قانا و بنتجبيل سروده است، تأکيد ميکند: «همچنان اين قصيده را يک تجربه حسي متمايز ميدانم و در پايان بايد از مسؤولان حزبالله لبنان که با من همکاري کردند و فرصت بازديد از اماکني را که ميخواستم فراهم کردند قدرداني کنم.»