قرآن مجيد نسخه شفابخش جانهاي دردمند، از جانب خداوند سبحان است : وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا(1) که توسط پيامبري مهربان و فداکار، بر جانهاي حقيقتطلب و عاشق، رسانده شد. در کتاب مقدس مسلمانان - قرآن مجيد - دو داروي آرامبخش تجويز شده است که در نوع خود، بينظيرند؛ هم آرام بخشند و هم درمانگر. هر يک از اين دو دارو، ويژگي خاص خود را دارند که به توصيف آنها ميپردازيم.
در نگاه يک مسلمان، خداوند سبحان، قدرت مطلق و صاحب همه ملک و ملکوت است و تمامي نظام هستي، سربازان اويند؛ هيچ قدرتي، جز قدرت او نيست؛ هيچ کس، نميتواند بدون اذن الهي، ضرري برساند و همه هستي، فرمانبردار اويند. صاحب و مؤثر در هستي، فقط خداست؛ «لا اله الا هو»3، «لا مؤثر في الوجود الا الله»، «لله جنود السموات و الارض»4 و «و ان من شيء الا يسبح بحمده».5 پس، تنها اوست که قدرت و مالکيت دارد و به هر کس که بخواهد، ميبخشد و از هر کس که بخواهد، ميستاند؛ «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِي الْمُلْکَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِکَ الْخَيْرُ إِنَّکَ عَلَيَ کُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ».6
نکته ديگر اين که تمامي گرفتاريها، دلتنگيها، ترديدها، بيمها و اميدهاي بشر، در دو چيز نهفته است:
الف) از دست دادن چيزي يا کسي.
ب) به دست نياوردن چيزي يا کسي.
اگر به طور دقيق به تمامي دغدغهها و نگرانيهايمان - از کودک، نوجوان، جوان و... - بنگريم، از اين دو حال بيرون نيست؛ يا نگران آنيم که آن چه داريم، از مال و جان و فرزند و موقعيت اجتماعي و...، از دستمان برود و يا اندوهناک آنيم که آن چه در آرزوي آن بوديم و برايش روز و شب تلاش کرديم، به دست نياوريم و يا مانعي پديد آيد و ما از رسيدن به مطلوب و مقصود، باز مانيم.
چه بسيارند افرادي که با اين دو نگرش، شب و روز در ترس، دلهره، خستگي و افسردگي به سر ميبرند و ساعتها، عمر شريف را به بيهودگي و بطالت ميگذرانند که شايد... .
پسر جواني که در آرزوي دختر دلخواه خويش است و دختري که منتظر خواستگار عاشق خويش است، هر دو نگران حوادث آينده هستند.
اسلام با کلام وحي، بشارت ميدهد که نگران نباشيد و ترسي نداشته باشيد. اگر رابطه درست با صاحب نظام هستي برقرار کردهايد، بر او توکل کنيد و نگران نباشيد؛ چون همه هستي در يد قدرت اوست و «حتي برگ درختي، بياذن او نميافتد»7 و او «هر آن چه را در آسمانها و زمين است، ميداند» و حتي «آن چه را در دلها پنهان و نهان است، ميداند»8 و «نگاه خيانتکار را ميشناسد و به خيانت نگاه هم داناست».9
قطرهاي کز جويباري ميرود
از پي انجام کاري ميرود
پس انسان با ياد اين همه عظمت، قدرت و رحمت بيکران، بخشندگي بيانتها، غفران، آمرزندگي و پوشاندن عيبها و خطاها، توبهپذيري و فرصتسازي، پاککنندگي و تبديل سيئات به حسنات، اميددهي و جبرانسازي، آرام ميگيرد و اميد را از دست نميدهد؛ توان دوباره مييابد؛ دل به او ميسپارد و آرام آرام به ساحل نجات دست پيدا ميکند.
2. همسر
دومين آرامبخش که در قرآن مجيد به آن اشاره شده و از نشانههاي خداوند به شمار ميآيد، چيزي جز همسر آدمي نيست.
دوره جواني، دورهاي است که انسان، حس استقلالطلبي و شخصيت پيدا ميکند و ميخواهد دوستداشتني باشد و ديگران را دوست بدارد؛ حس عجيبي در خود احساس ميکند و نميداند چه خواهد شد.
از يک طرف، ميل او به غيرهمجنس، فزوني مييابد و از جانبي ديگر، احساس شخصيت و استقلال، باعث اندکي جدايي از بافت دوره کودکي و نوجواني، در خانه و خانواده ميشود؛ هم گرايش او به سمت و سويي ديگر است و هم علاقهاش به کسب اعتبار و جايگاه تازه.
از ديگر سو، غريزه سرکش جنسي، قوي ميشود و ارضاي صحيح آن، باعث بهبودي روحي و رواني ميشود. اگر قربانيان بيماريها در جهان، بررسي شوند، شايد بيشترين قرباني، مخصوص بيماريهاي جنسي باشد. آثار زيانبار و وحشتناک اين بيماريها، در تمامي عرصههاي زندگي، قابل مشاهده است.
اسلام عزيز، در جهت آرامش بخشي، ازدواج را راهکار مناسبي در نظام آفرينش ميداند. انسان در دوران جواني، نيازمند رسيدن به همدم و مونسي است تا با عشقورزي و مهرباني، ادامه مسير را با او رهسپار گردد. دوستيها، هيچ گاه و براي هيچ کس، آرامبخش نيستند؛ بلکه خود عرصهاي تازه در ايجاد دغدغهها، نگرانيها، خستگيها و... ميباشند؛ اگر چه به ظاهر، هيچ کدام از دو طرف، بدان اعتراف نکنند.
بنابراين، آرامبخش دوم در قرآن، همسر نام دارد که در کنار وي، انسان از خستگيها رهايي مييابد و احساس ميکند که جهاني جديد شکل گرفته است. دو شخصي که با هم هيچ حس خاصي نداشتهاند، چنان شيفته و دوستدار هم ميشوند که حتي ساعتي بدون هم را نميتوانند تحمل کنند؛ بدون هم، احساس خستگي ميکنند؛ براي هم بيتابي ميکنند؛ به هم هديه ميدهند و خالصانهترين محبتها را نثار هم ميکنند.
پس بايد با ياد خدا، براي جهاني پر از اميد و آرزوهايي زيبا و زندگي و سرزندگي و بندگي، انديشيد و همسري برگزيد که تا بهشت برين، همدم و مونس و همراه انسان باشد.