۱
آیت الله گرامی:

مرجع باید تمام جهات را برای فتوا دادن بسنجد/ اگر اجرای حدود در شرایطی به ضرر اسلام باشد، قطعا جایز نیست

استاد برجسته حوزه علمیه، نقش مراجع را در حفظ جایگاه و منزلت مرجعیت مهم ترین نقش دانست و یادآور شد که اگر مرجع در خط مشی عاقلانه و صحیح گام بردارد، جهادش محفوظ است.
کد خبر: ۳۹۸۴۸
۱۸:۴۱ - ۳۰ مرداد ۱۳۹۱
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش سرویس جهان اسلام «شیعه نیوز» ، آیت الله محمدعلی گرامی با تاکید بر اینکه دین برای برنامه زندگی انسان است و ادیان دیگر غیر از اسلام، برنامه ای برای زندگی انسان ندارند، اظهار کرد: اگر تمام تورات و انجیل و مجموع عهدین را بگردید، ششصد مساله حکم استفاده نمی کنید. در صورتی که فقه اسلامی برای نماز که یکی از عبادات واجب است، بیش از 7هزار مساله دارد که معمولا بر حسب زمان و با آمدن سوالات جدید به مسایل اضافه می شود.

گرامی با بیان اینکه تورات در باب اعتقادات هم به ابتذال کشیده شده است، گفت: در تورات آمده است که خدا به زمین آمد و با یعقوب کشتی گرفت. چون یعقوب می خواست بر خدا غلبه کند، خدا انگشتش را به یعقوب زد و یعقوب خنده اش گرفت و با خنده شل شد و خدا توانست یعقوب را بزند. یا در انجیل مساله زنای داود پیامبر با زن افسرش مطرح است که از آنها پیامبری به نام سلیمان متولد شده است. یا می گویند که ابراهیم پیامبر با خواهر خود عمل زنا انجام داده است و از این عمل پیامبری متولد شده است به نام لوط.

او با اشاره به اینکه بزرگانی که این مسایل را در تورات و انجیل گنجانده اند، تحت فشار حکومت ها بوده اند، تا حاکمان بتوانند آزادی خود را داشته باشند، خاطرنشان کرد: در دین اسلام، غیر از شیعه فقه دیگری، فقه نیست؛ البته ما معمولا در دروس خود عقاید صاحب فرق و به ویژه اهل سنت را می گوییم یا از کتاب های آنها بیان می کنیم اما در نهایت معتقدیم که فقه آنها فقه نیست و اگر فقهی در دنیای اسلام هست، فقط فقه شیعه است.

این استاد برجسته حوزه با بیان اینکه اهل سنت به شیعیان اشکالات بسیاری وارد می کنند اما خود از کسی به نام نجار نام می برند که پیامبر نبوده است، گفت: آنها در تصحیح نجار آورده اند که عزراییل آمد تا جان موسی را بگیرد، موسی حاضر نشد، بعد بین آنها بگو و مگو درگرفت و موسی عصبانی شد و سیلی به صورت عزراییل زد و یک چشم او کور شد. عزراییل پیش خدا شکایت کرد و خدا گفت که از این پس مخفیانه جان انسان ها را بگیر. یا بیان می کنند که در مجلسی چون قد عایشه کوتاه بود و پشت پرده را نمی توانست ببیند، پیامبر او را بغل کرد تا ساز و آوازهای پشت پرده را ببیند. این مطالب در کتاب نجاری آمده است، اما حدیث ثقلین که حدیثی معتبر است و هم چنین یک حدیث از پیامبر اسلام (ص) در این کتاب وجود ندارد و در ازای آن به احادیث فردی به نام ابوغریبه اشاره می کند.

او با تاکید مجدد بر اینکه فقه آنها فقه نیست و اگر فقهی در دنیای اسلام هست، فقط فقه شیعه است که تماما بر برهانیات است، تصریح کرد: فقه شیعه، فقهی است که دلیل عقلی یا در خود یا در پشتوانه خود دارد؛ یعنی دلیل فقهی مسایل یا در روایات است یا در قرآن که طبق ادله، ظهور قرآن و ظهور روایات حجت است و باز هم به ادله قطعی برهانی باز می گردد.

گرامی با بیان اینکه فقه ما هرگز در جایی درنمانده است اما دو مبنا و دو دیدگاه دارد که بعضی دید احتیاطی آنها بیشتر است و بعضی دیگر دید برائتی، گفت: فقه ما چه در مکتب قم و چه در مکتب نجف، فقهی نیست که درمانده باشد و جوابی برای مسایل نداشته باشد بلکه بعضی فلان مساله را جاهد می دانند و تجویز می کنند و بعضی دیگر مساله را ممنوع و تحریم می کنند.

او با بیان اینکه ما دائما در حال پاسخ به سوالات و شبهات هستیم، تصریح کرد: کتاب استفتائات بنده سه جلد چاپ شده و دو جلد دیگر هم مانده که باید چاپ شود، برای دیگر آقایان هم چنین شرایطی وجود دارد لذا اصلا چنین چیزی نیست که گفته شود در اغلب مسایل جواب نداریم؛ فقط دیدگاه ها فرق می کند زیرا مجتهدی که عمل به اجتهاد می کند و احکام را از منابع فقهی استخراج می کند، معمولا طبق مسلک خود برای مسایل جواب دارد و هیچگونه کمبودی در این جهت احساس نمی شود بنابراین ما موردی نداریم که مجتهد به صراحت بگوید که نمی توانم جواب دهم.

گرامی با اشاره به تفاوت های مکتب قم و مکتب نجف گفت: در نجف بیشتر روی قواعد و اصول کار می شود اما در قم و علی الخصوص از زمان مرحوم آیت الله بروجردی، بیشتر روی متون حدیث کار می شود. در نجف رسم نیست که استادان روایات را در کلاس درس بیان کنند و طلبه خود باید به دنبال استخراج روایات و صحت و سقم آنها برود اما در قم بر روی روایات تاکید می شود و استاد همه را بررسی می کند؛ البته به قواعد مافوق روایات هم به منظور اینکه دستمان از ظواهر کوتاه شود، اهمیت می دهد.

از آیت الله گرامی سوال شد: حضرت امام (ره) پیوسته نسبت به مسایل حکومتی تعصب داشتند و معتقد بودند که نباید جایی احساس شود که فقه ما و فقیه حکومتی ما برای اصلاح امور در بن بست است، لذا باب های جدیدی هم باز کردند که باب مصلحت از همان نوع است، این دیدگاه تا چه اندازه تداوم یافته است؟

استاد برجسته حوزه پاسخ داد: مرحوم امام (ره) سعی داشتند تا مسایل حکومتی را علنی، ابراز و اجتماعی کنند. این رویه در دیگران هم وجود دارد. مساله تشخیص مصلحت هم، مساله ایست که از قدیم در فقه تحت عنوان اهم و مهم وجود داشته است. به عنوان مثال، حضرت امام مساله شطرنج را به این گونه مطرح کردند که اگر از حالت قمار خارج شود، جایز است. البته آقایی در آن زمان به امام اعتراض کرد و با اشاره به ادله امام گفت که نباید چنین فتوایی داده شود اما آن آقا اشتباه می کرد زیرا ادله ما بیشتر مربوط به حالت قمار شطرنج بود، اما امام فرموده بود که اگر از حالت قمار بیرون بیاید، جایز است.

گرامی افزود: امروزه هم ما بر این نظر هستیم که حتی اگر شطرنج آلت قمار هم باشد، اما فرد برای قمار بازی نکند و فقط برای تربیت و باز شدن فکر باشد، جایز است و هیچ اشکالی ندارد. یا بعضی آقایان معتقد بودند که استفاده از آلات موسیقی جایز نیست، در صورتی که اگر منظور آهنگ های لهو باشد، جایز نیست.

او با اشاره به مساله حجاب و قانونی که روی این مساله وجود دارد، گفت: در مورد حجاب دو مساله وجود دارد که یکی اصل قانون حجاب و دیگری اجبار آن است. در مورد اصل قانون که قرآن و مباحث فقهی صراحت دارند، اگر اختلاف نظری وجود دارد، فقط در خصوص صورت و کفین است که آیا باید پوشیده باشد یا خیر. البته این اختلاف هم در مبانی فقه است و فقط نظرات متفاوت است اما مساله دیگر این است که اگر این کار منکر و خلاف شرع انجام شد، آیا باید به زور جلوی آن را بگیریم یا خیر که در اختیار و حدود ولایت در زمان غیبت است که مراتب نهی از منکر باید رعایت شود، یعنی اگر انکار به قلب و زبان نشد، از طرق دیگر جلوی آن گرفته شود و اگر به زد و خورد رسید، حکم مجتهد را بخواهد.

گرامی با اشاره به اجرای حدود در ملاء عام نیز بیان کرد: اگر اجرای حدود در شرایطی باشد که به ضرر اسلام است، قطعا جایز نیست چراکه امیرالمومنین (ع) هم در موقع جنگ هیچ حدی را اجرا نمی کردند و معتقد بودند که اگر این حکم اجرا شود، شاید فرد به سمت دشمن برود و به او وابسته شود. همچنین حضرت در زمان حکومت خود در سال قحطی، حرفی از دزدی نمی زدند. بنابراین اجرای حکم حد در زمان های متفاوت و شرایط خاص فرق می کند. البته حدود هم فرق می کند. گاهی یک حدی مانند تجاوز به عنف است که عقلا می پذیرند و همه صراحت دارند که ظلم است و باید با آن برخورد شود، اما زمانی است که جامعه بشری آن حکم را نمی پذیرد و در اینجا اگر به ضرر باشد، علنی یا غیر علنی نباید اجرا شود.

او دلیل برخی مجتهدین بر اجرای علنی حد را آیه "وليشهد عذابهما طائفةٌ من المؤمنين" دانست و گفت: درباره کلمه طائفه بحث است که بعضی می گویند طائفه به یک نفر هم صادق است اما اگر معنی جمعی بگیریم، باز هم چند نفری که در محکمه حضور دارند، کافی است و لازم نیست که شخصیت شخص را در خیابان ببرند. در قیامت هم اگر گفته می شود که یوم تبلی السرائر، به این معنا نیست که اگر کسی گناهی کرده باشد، در بوق می کنند. البته کسی که متظاهر به فسق است باید علنی برخورد شود، اما کسی که گناهی را علنی انجام نداده، خدا هم اعمال او را به دست خود او می دهد و می گوید که اقْرَأْ كَتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا، یعنی خود خجالت بکشد، نه اینکه علنی باشد. هم چنین روایت است که امیرالمومنین معتقد بودند که باید کسانی شاهد حکم باشد که بین خود و خدای خود جرمی را مرتکب نشده باشند.

گرامی با اشاره به حدودی که دست قطع می شود نیز گفت: اگر حکم در حدی است که شارع می خواهد عواقب آن بماند، دست قطع شده نباید پیوند بخورد اما در شرایطی مانند قصاص مانعی وجود ندارد، مگر آنجا که این مساله جلوی محکوم علیه را گرفته باشد. یعنی فرد دست یک نفر را قطع کرده باشد و فرد می توانسته دست را پیوند دهد اما او نگذاشته است. البته در شرایط قصاص می توان موضع را بی حس کرد چراکه فقط حکم به قصاص است نه درد.

او با بیان اینکه مکاتب احکام صددرصد برای همه روشن نیست و نمی توان همه چیز را بیان کرد، یادآور شد: گاهی یک ملاک هایی خاص است و قانون عام است و گاهی برعکس آن رخ می دهد. نویسنده ای فرانسوی در این رابطه می گوید؛ وقتی فکر می کنم که مغز گمراهی در پی فهم فلسفه حقوق است، به خود می لرزم زیرا هر کسی نمی تواند بفهمد. مساله دیگر اینکه در ریاضی و فلسفه صددرصد میزان است، اما در مسایل احکام ارجحیت میزان است. نکته دیگر هم اینکه ما مسلمان را مسلمانی می دانیم که تسلیم خداوند است و نه تسلیم مصالح و مکاتب لذا آنچه خدا فرموده عمل می کند و نه آنچه مصلحت اقتضا می کند.

آیت الله گرامی با تاکید بر اینکه تمامی گناهان و کارهایی که خطر بزرگ به حساب می آیند در رساله ها بیان شده اند، گفت: اکثر رساله ها به گناهان بزرگ تاکید دارند که به عنوان مثال می گویند دروغ گناه بزرگ است و این مبحث را هم در بخش گناهان کبیره جا داده اند اما یک بحث هم تفسیر این گناهان است که در بعضی کتب همانند کتاب استفتائات خود بنده به آنها پرداخته شده است.

او با اشاره به جایگاه و منزلت مرجعیت در آینده گفت: اصل مرجعیت راجع به اجتهاد است و اجتهاد هم بر عهده متخصص است. بعضی معتقدند که مرجعیت نمانده و دیگر کسی به حرف مرجع گوش نمی کند، این باز می گردد به عوامل متعدد که یکی از عوامل خود مرجع است که باید شرایط و موقعیت خود را حفظ کند. به عنوان مثال وقتی میرزای شیرازی می خواست فتوا به حرمت تنباکو بدهد، از ماه ها قبل با علمای بلاد مراوده کرد و بررسی های لازم را انجام داد که مبادا حکم دهد و عمل نشود. با این حال دو نفر از علمای زمان به بالای منبر رفتند و قلیان کشیدند تا نشان دهند که این فتوا بی خود است.

گرامی افزود: بنده هم در زمان شاه، تقریبا قبل از تبعید امام به ترکیه، که شکر کیلویی 5 ریال گران شد، به امام گفتم که آیا صلاح می دانید که شکر را تحریم کنیم، ایشان هم گفتند که من هم به این فکر بودم اما از خودمانی ها ترسیدم.

او با تاکید بر اینکه اولین عامل خود مرجع است و مرجع باید تمام جهات را برای دادن فتوا بسنجد، گفت: گاهی شخص عجولانه قضاوت می کند و فکر می کند که مصلحت است، اما بعد در آن می ماند.

آیت الله گرامی در بیان خاطره ای یادآور شد: در سال های 45 یا 46 یک روز آقای بهجت به بنده گفتند که معلوم نیست که کارت در نهایت به نفع باشد. بعد مقدمه صحیفه سجادیه را خواند که می گفت؛ هر کس قبل از ظهور حضرت حجت قیام کند، چه برای ابطال باطل و چه برای اقامه حق، بلایا اطرافش را می گیرند و قیام او باعث ناراحتی بشتر ما و شیعیان ما می شود. من به آقای بهجت گفتم که منظور جهاد است، زیرا دفاع بر همه واجب است اما ایشان گفتند که دفاع هم منظور است و بین ما بگو مگو درگرفت. این موضوع گذشت تا اینکه روز وفات آقای خویی، آقای بهجت را دیدم و گفتم که یادم می آید که بر سر مقدمه صحیفه دعوا کردم، ایشان هم گفتند که دعوا را به یاد ندارم، اما حرفم همان است یعنی گاهی شخص برای خدا هم قیام می کند اما متوجه نیست که چه عواقب و عوارضی دارد.

او در توضیح بیشتر، به سکوت مرحوم حاج شیخ در برابر رضاخان اشاره کرد و گفت: در آن زمان حاج شیخ وقتی در برابر رضاخان سکوت می کرد و تحرکی نشان نمی داد، نه فقط عوام، بلکه علما هم نسبت به ایشان خرده می گرفتند چراکه یک روز آقای شیخ محمد روحانی برای من نقل کرد که ایشان روزی با پدرش به جلسه ای که در منزل حاج شیخ بود، می رود. از قضا تمام آقایان هم در آنجا بودند و به ایشان فشار می آوردند که باید سکوت خود را بشکنید اما ایشان می گفت که من همه مطالب شما را می دانم، اما اگر اقدام کنم، خطراتی که شما می گویید، زودتر می رسد. بعد از مشاجره فراوان، حاج شیخ در آخر عصبانی شد و گفت که خدا من را مرگ بدهد که از دست شما راحت شوم، یکی از افراد حاضر هم گفت که ان شاءالله زودتر؛ در صورتی که حاج شیخ مراقب بود تا ضمن اینکه کوچک ترین آتویی به دست رضاخان ندهد، تسلیم هم نشود.

گرامی ادامه داد: بنابراین اول عامل خود مرجع است که باید عزت خود را نگه دارد. من به یکی از مراجع که در سال های اخیر مبارزه صریحی علیه حاکمیت می کرد، گفتم که مرجع باید آبروی خود را حفظ کند. وقتی طرف یک طرفی است که قصد ندارد مراعات کند، خود مراعات کنید تا بعدا بتوانید خدمات بهتری انجام دهی. لذا اولین عامل خود مرجع برای نفوذ و رعایت حدود است که جهادش محفوظ باشد بنابراین اگر مرجع در خط مشی عاقلانه صحیح گام بردارد، در نهایت پیروز می شود. چراکه درگیری در هر حکومتی که سر کار بیاید پیش می آید اما پیشرفت با مرجع است زیرا شکی نیست که مرجعیت یک حجت الهی در زمین است.

او با بیان اینکه امروزه جامعه باید بفهمد که دین هم انسان را دوست دارد و هم کمال سلامت آنها را می خواهد، گفت: متاسفانه امروزه این مساله زیر شبهه رفته است زیرا اعمال خیلی ها را اعمال مستقیم دین می دانند و می گویند که اگر امام علی هم بود این کار را انجام می داد. چراکه معتقدند که بقای حکومت مبتنی بر دید باز و آزاد است تا بشود احکام را اجرا کرد.

آیت الله گرامی در پایان با اشاره به مفهوم استقلال روحانیت و مرجعیت و حوزه گفت: اساس استقلال یعنی اینکه طبق دستور کار نکنیم، بلکه طبق فهم خود کار کنیم. یکی از عوامل استقلال هم اقتصاد است زیرا اگر سهم امام از حوزه گرفته شود، استقلال حوزه به هم می خورد چراکه استقلال اقتصادی زیربنای استقلال فکری است.

منبع : شفقنا
برچسب ها: آیت الله گرامی
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
حسین
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۳۶ - ۱۳۹۱/۱۲/۲۹
ممنون از حذف نظر هتاکانه که نسبت به ایشان داده بودند ، شخصیتی که بزرگان از مراجع و علما از آثار فقهی ، فلسفی و قرآنی و ... ایشان تعریف می کنند و در داخل و خارج کشور هم مقلد دارند ،خواهشمندم نظراتی را که درج می کنید همانطور که مرقوم کرده اید حاوی مطالب توهین آمیز نباشد .
پوزش از اطالۀ کلام .