SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
ای افرادی که ایمان آوردهاید، روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزگار شوید. چند روز معدودی را [باید روزه بدارید] و هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد، تعدادی از روزهای دیگر را [روزه بدارد] و بر کسانی که روزه برایشان طاقتفرساست، [همچون بیماران و پیران] لازم است کفاره بدهند، مسکینی را اطعام کنند. و کسی که کار خیری انجام دهد، برایش بهتر است و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید! [روزه، در چند روز معدود] ماه رمضان است؛ ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانههای هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد. خداوند راحتی شما را میخواهد، نه زحمت شما را. هدف این است که این روزها را تکمیل کنید و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزاری کنید. (بقره، ۱۸۳ تا ۱۸۵)
روزه، سرچشمه تقوا
به دنبال چند حكم مهم اسلامي كه در آيات پيشين گذشت، در آيات مورد بحث به بيان يكي ديگر از اين احكام يعني روزه، يكي از مهمترين عبادات، ميپردازد و با همان لحن تأكيدآميز گذشته ميگويد: «اي كساني كه ايمان آوردهايد! روزه بر شما نوشته شده است آنگونه كه بر امتهاي قبل از شما، نوشته شده بود.» و بلافاصله فلسفه اين عبادت انسانساز و تربيتآفرين را در يك جمله كوتاه، اما بسيار پرمحتوا چنين بيان ميكند: «تا پرهيزكار شويد: لعلكم تتقون».
آري، روزه چنان كه شرح آن خواهد آمد، عامل مؤثري براي پرورش روح تقوا و پرهيزگاري در تمام زمينهها و همه ابعاد است. از آنجا كه انجام اين عبادت با محروميت از لذایذ مادي و مشكلاتي ـ به ویژه در فصل تابستان ـ همراه است، تعبيرات مختلفي در آيه فوق به كار رفته كه روح انسان را براي پذيرش اين حكم آماده سازد.
نخست با خطاب يا ايها الذين آمنوا: اي مؤمنان، آنگاه، با بيان اين حقيقت كه روزه اختصاص به شما ندارد، بلكه در امتهاي پيشين نيز بوده است. و سرانجام با بيان فلسفه آن و اين كه آثار پربار اين فريضه الهي صددرصد عائد خود شما ميشود، آن را يك موضوع دوستداشتني و گوارا ميسازد.
در حديثي از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است كه: «لذه ما في النداء ازال تعب العباده و العناء: لذت خطاب يا ايهاالذين آمنوا آنچنان است كه سختي و مشقت اين عبادت را از بين برده است.»
***
در آيه بعد، براي اينكه باز از سنگيني روزه كاسته شود، چند دستور ديگر را در اين زمينه بيان كرده، نخست ميفرمايد: «چند روز معدودي را بايد روزه بداريد». چنان نيست كه مجبور باشيد تمام سال يا قسمت مهمي از آن را روزه بگيريد، بلكه روزه تنها بخش كوچكي از آن را اشغال ميكند.
ديگر اينكه: «كساني كه از شما بيمار يا مسافر باشند و روزه گرفتن برايشان مشقت داشته باشد، از اين حكم معافند و بايد روزهاي ديگري را به جاي آن روزه بگيرند».
سوم: «كساني كه با نهايت زحمت بايد روزه بگيرند (مانند پيرمردان و پيرزنان و بيماران مزمن كه بهبودي براي آنها نيست) مطلقاً لازم نيست روزه بگيرند، بلكه بايد به جاي آن كفاره بدهند، مسكيني را اطعام كنند».
«و آن كس كه مايل باشد بيش از اين در راه خدا اطعام كند، براي او بهتر است.» و بالاخره در پايان آيه اين واقعيت را بازگو ميكند كه: «روزه گرفتن براي شما بهتر است اگر بدانيد».
هرچند برخی خواستهاند این جمله را دلیل بر این بگیرند که روزه در آغاز تشریع، واجب تخییری بوده و مسلمانان میتوانستند روزه بگیرند یا به جای آن «فدیه» بدهند تا تدریجاً به روزه گرفتن عادت کنند و بعد، این حکم نسخ شده و صورت وجوب عینی پیدا کرده است. ولی ظاهر این است: این جمله تأکید دیگری بر فلسفه روزه است، و اینکه این عبادت ـ همانند سایر عبادات ـ چیزی بر جاه و جلال خدا نمیافزاید، بلکه تمام سود و فایده آن عاید عبادتکنندگان میشود. شاهد این سخن تعبیرهای مشابه آن است که در آیات دیگر قرآن به چشم میخورد؛ مانند: «ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون» که بعد از حکم وجوب نماز جمعه ذکر شده است. (جمعه، ۹) و در آیه ۱۶ سوره «عنکبوت» میخوانیم: «و ابراهیم اذ قال لقومه اعبدوا الله و اتقوه ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون: او به بتپرستان گفت: خدا را پرستش کنید و تقوای او را پیشه کنید، این برای شما بهتر است اگر بدانید» و به این ترتیب، روشن میشود: جمله «ان تصوموا خیر لکم» خطاب به همه روزهداران است نه گروه خاصی از آنها.
آخرين آيه مورد بحث، زمان روزه و قسمتي از احكام و فلسفههاي آن را شرح ميدهد، نخست ميگويد: «آن چند روز معدود را كه بايد روزه بداريد ماه رمضان است» (شهر رمضان).
«همان ماهي كه قرآن در آن نازل شده».
«همان قرآني كه مايه هدايت مردم، و داراي نشانههاي هدايت، و معيارهاي سنجش حق و باطل است».
سپس بار ديگر حكم مسافران و بيماران را به عنوان تأكيد بازگو كرده ميگويد: «كساني كه در ماه رمضان در حضر باشند، بايد روزه بگيرند؛ اما آنها كه بيمار يا مسافرند، روزهاي ديگري را به جاي آن، روزه ميگيرند».
تكرار حكم مسافر و بيمار در اين آيه و آيه قبل، ممكن است از اين نظر باشد كه بعضي به گمان اينكه خوردن روزه مطلقاً كار خوبي نيست، به هنگام بيماري و سفر اصرار داشته باشند روزه بگيرند؛ بنابراین، قرآن با تكرار اين حكم ميخواهد به مسلمانان بفهماند همانگونه كه روزه گرفتن براي افراد سالم يك فريضه الهي است، افطار كردن هم براي بيماران و مسافران يك فرمان الهي ميباشد كه مخالفت با آن گناه است.
در قسمت ديگر آيه، بار ديگر به فلسفه تشريع روزه پرداخته، ميگويد: «خداوند راحتي شما را ميخواهد و زحمت شما را نميخواهد.» اشاره به اينكه روزه داشتن، گرچه در ظاهر يك نوع سختگيري و محدوديت است، اما سرانجامش راحتي و آسايش انسان، هم از نظر معنوي و هم از لحاظ مادي است. اين جمله ممكن است به اين نكته نيز اشاره باشد كه فرمانهاي الهي مانند فرمان حاكمان ستمگر نيست، بلكه در مواردي كه انجام آن مشقت شديد داشته باشد، وظيفه آسانتري قائل ميشود. برای همین، حكم روزه را با تمام اهميتي كه دارد از بيماران، مسافران و افراد ناتوان برداشته است.
سپس میافزاید: «هدف آن است كه شما تعداد اين روزها را كامل كنيد»؛ يعني بر هر انسان سالمي لازم است در سال يك ماه روزه بدارد، چرا كه براي پرورش جسم و جان او لازم است، به همين دليل، اگر ماه رمضان بيمار يا در سفر بوديد، بايد به تعداد اين ايام روزه را قضا كنيد تا عدد مزبور كامل گردد، حتي زنان حائض كه از قضاي نماز معافند، از قضاي روزه معاف نيستند.
و در آخرين جمله ميفرمايد: «تا خدا را به خاطر اينكه شما را هدايت كرده بزرگ بشمريد، و شايد شكر نعمتهاي او را بگزاريد». آري، شما بايد به خاطر آن همه هدايت در مقام تعظيم پروردگار برآييد و در مقابل آن همه نعمتها كه به شما بخشيده، شكرگزاري كنيد.
قابل توجه اينكه مسأله شكرگزاري را با كلمه «لعلّ» آورده است، ولي مسأله بزرگداشت پروردگار را به طور قاطع ذكر كرده. اين تفاوت تعبير، ممكن است به دلیل اين باشد كه انجام اين عبادت (روزه) به هرحال تعظيم مقام پروردگار است؛ اما شكر، كه همان صرف كردن نعمتها در جاي خود و بهرهگيري از آثار و فلسفههاي عملي روزه است، شرایطي دارد كه تا آن شرايط حاصل نشود، انجام نميگيرد و مهمترين آن شرايط، اخلاص كامل و شناخت حقيقت روزه و آگاهي از فلسفههاي آن است.
نكتهها:
۱ـ آثار روزه
الف) آثار تربيتي:
روزه ابعاد گوناگوني دارد و آثار فراواني از نظر مادي و معنوي در وجود انسان ميگذارد كه از همه مهمتر «بعد اخلاقي» و فلسفه تربيتي آن است. از فوايد مهم روزه اين است كه: روح انسان را «تلطيف» و اراده انسان را «قوي» و غرايز او را «تعديل» ميكند. روزهدار بايد در حال روزه با وجود گرسنگي و تشنگي از غذا و آب و همچنين لذت جنسي چشم بپوشد و عملاً ثابت كند او همچون حيوان، دربند اصطبل و علف نيست، او ميتواند زمام نفس سركش را به دست گيرد و بر هوسها و شهوات خود مسلط شود. در حقيقت، بزرگترين فلسفه روزه همين اثر روحاني و معنوي آن است، انساني كه انواع غذاها و نوشيدنيها را در اختيار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد، به سراغ آن ميرود، همانند درختاني است كه در پناه ديوارهاي باغ بر لب نهرها ميرويند، اين درختان نازپرورده، بسيار كممقاومت و كمدوامند، اگر چند روزي آب از پاي آنها قطع شود پژمرده ميشوند و ميخشكند. اما درختاني كه از لابلاي صخرهها در دل كوهها و بيابانها ميرويند و نوازشگر شاخههايشان از همان طفوليت، توفانهاي سخت، آفتاب سوزان و سرماي زمستان است و با انواع محروميتها دست به گريبانند، محكم و بادوام و پراستقامت و سختكوش و سختجانند!
روزه نيز با روح و جان انسان همين عمل را انجام ميدهد و با محدوديتهاي موقت به او مقاومت، قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت ميبخشد، و چون غرايز سركش را كنترل ميكند، بر قلب انسان نور و صفاست.
خلاصه، روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقی داده و به جهان فرشتگان صعود میدهد، جمله لعلکم تتقون: «باشد که پرهیزگار شوید» اشاره به همه این حقایق است. و نیز حدیث معروف: «الصوم جُنه من النار: روزه سپری است در برابر آتش دوزخ» اشاره به همین موضوع است (بحارالانوار، ج ۹۳، ص۲۵۶).
در حدیث دیگری از علی (علیه السلام) میخوانیم: از پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرسیدند: «چه کنیم شیطان از ما دور شود؟».فرمود: «الصوم یسود وجهه، و الصدقه تکسر ظهره، و الحب فی الله و المواظبه علی العمل الصالح یقطع دابره، والاستغفار یقطع وتینه: روزه روی شیطان را سیاه میکند، انفاق در راه خدا پشت او را میشکند، دوست داشتن به خاطر خدا، و مواظبت بر عمل صالح، دنباله او را قطع میکند، و استغفار رگ قلبش را میبرد!» (وسائلالشیعه، ج۱۰، ص۳۹۶) .
در نهجالبلاغه به هنگامی که امیر مؤمنان (علیه السلام) فلسفه عبادات را بیان میکند، به روزه که میرسد چنین میفرماید: «الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق: خداوند روزه را از این جهت تشریع فرموده که روح اخلاص در مردم پرورش یابد!» و نیز در حدیث دیگری از پیامبر (صلی الله علیه و آله) میخوانیم: «ان للجنه باباً یُدعی الریان لا یدخل فیها الا الصائمون: بهشت دری دارد به نام ریان (سیراب شده) که تنها روزهداران از آن وارد میشوند.» (وسائلالشیعه، ج۱۰ ص۴۰۴)
مرحوم صدوق در «معانیالاخبار» در شرح این حدیث، مینویسد: «انتخاب این نام برای این در بهشت، به خاطر آن است که بیشترین زحمت روزهدار از ناحیه عطش است. هنگامی که روزهداران از این در وارد میشوند، چنان سیراب میگردند که بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد».
ب) اثر اجتماعي روزه
روزه يك درس مساوات و برابري در ميان افراد اجتماع است. با انجام اين دستور مذهبي، افراد متمكن هم وضع گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس درمييابند، و هم با صرفهجويي در غذاي شبانهروزي خود ميتوانند به كمك آنها بشتابند. البته ممكن است با توصيف حال گرسنگان و محرومان، سيران را متوجه حال گرسنگان ساخت، ولي اگر اين مسأله جنبه حسي و عيني به خود بگيرد، اثر ديگري دارد.
روزه به اين موضوع مهم اجتماعي رنگ حسي ميدهد، برای همین، در حديث معروفي از امام صادق(علیه السلام) نقل شده كه هشام بن حكم از علت تشريع روزه پرسيد، امام(علیه السلام) فرمود: «انما فرض الله الصيام ليستوي به الغني و الفقير و ذلك ان الغني لم يكن ليجد مسّ الجوع فيرحم الفقير لان الغني كلما اراد شيئا قدر عليه. فاراد الله تعالي ان يسوي بين خلقه و ان يذيق الغني مس الجوع و الالم ليرق علي الضعيف و يرحم الجائع: روزه به اين دليل واجب شده است كه ميان فقير و غني مساوات برقرار گردد، و اين به خاطر آن است كه غني، طعم گرسنگي را بچشد و نسبت به فقير اداي حق كند؛ چرا كه اغنيا معمولا هرچه بخواهند، برايشان فراهم است. خدا ميخواهد ميان بندگان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگي و درد و رنج را به اغنيا بچشاند تا به ضعيفان و گرسنگان رحم كنند». (وسائل الشیعه، ج۷ ص۳) راستی اگر کشورهای ثروتمند جهان چند روز را در سال روزه بدارند و طعم گرسنگی را بچشند، باز هم این همه گرسنه در جهان وجود خواهد داشت؟!
پ) اثر بهداشتي و درماني روزه
در طب امروز، و همچنين طب قديم، اثر معجزهآساي «امساك» در درمان انواع بيماريها به اثبات رسيده و قابل انكار نيست. كمتر طبيبي است كه در نوشتههاي خود اشارهاي به اين حقيقت نكرده باشد، زيرا ميدانيم عامل بسياري از بيماريها زيادهروي در خوردن غذاهاي مختلف است. چون مواد اضافي، جذب نشده به صورت چربيهاي مزاحم در نقاط مختلف بدن، يا چربي و قند اضافي در خون باقي ميماند. اين مواد اضافي در لابلاي عضلات بدن در واقع لجنزارهاي متعفني براي پرورش انواع ميكروبهاي بيماريهاي عفوني است و در اين حال، بهترين راه براي مبارزه با اين بيماريها نابود كردن اين لجنزارها از طريق امساك و روزه است. روزه زبالهها و مواد اضافي و جذب نشده بدن را ميسوزاند و در واقع بدن را «خانهتكاني» ميكند. به علاوه يك نوع استراحت قابل ملاحظه براي دستگاههاي گوارشي و عامل مؤثري براي آنهاست، و با توجه به اينكه اين دستگاه از حساسترين دستگاههاي بدن است و در تمام سال به طور دايم مشغول كار است، اين استراحت براي آنها ضرورت دارد. بديهي است شخص روزهدار، طبق دستور اسلام به هنگام «افطار» و «سحور» نبايد در غذا زيادهروي كند، تا از اين اثر بهداشتي نتيجه كامل بگيرد، در غير اين صورت ممكن است نتيجه عكس حاصل شود.
الكسي سوفورين دانشمند روس مينويسد: «درمان از طريق روزه، فايده ويژهاي براي درمان كمخوني، ضعف رودهها، التهاب بسيط و مزمن، دملهاي خارجي و داخلي، سل، اسكليروز، روماتيسم، نقرس، استسقا، نوراستني، عرقالنساء، خراز (ريختگي پوست)، بيماريهاي چشم، مرض قند، بيماريهاي پوستي، بيماريهاي كليه، كبد و بيماريهاي ديگر دارد. معالجه از طريق امساك اختصاص به بيماريهاي فوق ندارد، بلكه بيماريهايي كه مربوط به اصول جسم انسان است و با سلولهاي جسم آميختهشده، همانند: سرطان، سفليس، سل و طاعون را نيز شفا ميبخشد». (روزه روش نوین برای درمان بیماریها، ص۶۵)
در حديث معروفي، پيغمبر اسلام(ص) ميفرمايد: «صوموا تصحوا: روزه بگيريد، سالم ميشويد.» و در حديث معروف ديگري از پيامبر(ص) رسيده است: «المعده بيت كل داء و الحميه رأس كل دواء: معده خانه تمام دردهاست و امساك بالاترين داروها.»
۲ـ روزه در امتهای پیشین
از تورات و انجيل فعلي نيز برميآيد كه روزه در ميان يهود و نصاري بوده و اقوام و ملل ديگر هنگام مواجه شدن با غم و اندوه، روزه ميگرفتهاند، در «قاموس كتاب مقدس» آمده است: «روزه به طور كلي در تمام اوقات، در ميان هر طايفه، هر ملت و مذهب، در موقع ورود اندوه و زحمت غيرمترقبه، معمول بوده است.» و نيز از «تورات» برميآيد كه: موسي(ع) چهل روز روزه داشت؛ چنان كه ميخوانيم:
«هنگامي كه من به كوه برآمدم تا لوحهاي سنگ يعني لوحهاي عهدي را كه خداوند با شما بست بگيرم، آنگاه چهل روز و چهل شب در كوه ماندم، نه نان خوردم و نه آب نوشيدم.» و همچنين به هنگام توبه و طلب خشنودي خداوند، يهود روزه ميگرفتند: « يهود غالباً در موقعي كه فرصت يافته، ميخواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا كنند، روزه ميداشتند تا به گناهان خود اعتراف كرده و به واسطه روزه و توبه، رضاي حضرت اقدس الهي را تحصيل كنند.» (داود/26) «روزه اعظم با كفاره، محتمل است كه فقط روزه يك روز ساليانه مخصوص بود كه در ميان طائفه يهود مرسوم بود. البته روزههاي موقتي ديگر نيز از براي يادگاري خرابي اورشليم و غيره ميداشتند». (قاموس کتاب مقدس ص۴۲۸)
حضرت مسيح(علیه السلام) نيز چنان كه از «انجيل» استفاده ميشود، چهل روز روزه داشته است: «آنگاه عيسي به دست روح به بيابان برده شد تا ابليس او را تجربه كند و چون چهل شبانهروز روزه داشت، آخر گرسنه گرديد.» و نيز از «انجيل لوقا» برميآيد كه حواريون در برخي از اوقات مجاز به گرفتن روزه گرديدند. باز در كتاب «قاموس كتاب مقدس» آمده است: «بنابراين حيات حواريون و مؤمنان ايام گذشته، عمري مملوّ از انكار لذات و زحمات بيشمار و روزهداري بود».
به اين ترتيب اگر قرآن ميگويد: «كما كتب عليالذين من قبلكم: همان گونه كه بر پيشينيان نوشته شد»، شواهد تاريخي فراواني دارد كه در منابع مذاهب ديگر حتي پس از تحريف به چشم ميخورد.
3ـ امتياز ماه مبارك رمضان
اینکه ماه «رمضان» برای روزه گرفتن انتخاب شده، به خاطر این است که این ماه بر سایر ماهها برتری دارد. در آیه مورد بحث نکته برتری آن چنین بیان شده که قرآن کتاب هدایت و راهنمای بشر که «فرقان» است، یعنی با دستورات و قوانین خود روشهای صحیح را از ناصحیح جدا کرده و سعادت انسانها را تضمین کرده است، در این ماه نازل گردیده و در روایات اسلامی نیز آمده است: همه کتابهای بزرگ آسمانی «تورات»، «انجیل»، «زبور»، «صُحُف»، و «قرآن» همه در این ماه نازل شدهاند. امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «تورات در ششم ماه مبارک رمضان، انجیل در دوازدهم، زبور در هیجدهم و قرآن مجید در شب قدر نازل گردیده است». (وسائلالشیعه، ج۱۰، ص۳۱۱)
به این ترتیب، ماه رمضان همواره ماه نزول کتابهای بزرگ آسمانی و ماه تعلیم و تربیت بوده است، چرا که تربیت و پرورش، بدون تعلیم و آموزش صحیح ممکن نیست. برنامه تربیتی روزه نیز باید با آگاهی هرچه بیشتر و عمیقتر از تعلیمات آسمانی هماهنگ گردد تا جسم و جان آدمی را از آلودگی گناه شستشو دهد. در آخرین جمعه ماه شعبان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله) برای آماده ساختن یاران خود جهت استقبال از ماه مبارک رمضان، خطبهای خواند و اهمیت این ماه را چنین گوشزد نمود.
۴ـ قاعده «لا حرج»
در آیات فوق اشارهای به این نکته شده بود: «خدا بر شما آسان میگیرد و نمیخواهد به زحمت بیفتید». مسلماً این اشاره در اینجا ناظر به مسأله روزه و فواید آن و حکم مسافر و بیمار است، ولی با توجه به کلی بودن، از آن یک قاعده عمومی نسبت به تمام احکام اسلامی استفاده میشود و از مدارک قاعده معروف «لاحرج» است. این قاعده میگوید: اساس قوانین اسلام بر سختگیری نیست و اگر در جایی حکمی تولید مشقت شدید کند، موقتاً برداشته میشود؛ چنان که فقها فرمودهاند: «هرگاه وضو گرفتن یا ایستادن به هنگام نماز و مانند اینها انسان را شدیداً به زحمت بیندازد، مبدل به تیمم و نماز نشسته میشود».
در آیه ۷۸ سوره حج نیز میخوانیم: «هو اجتباکم و ما جعل علیکم فی الدین من حرج: او شما را برگزید و در دین خود تکلیف مشقتباری برای شما قرار نداد.» حدیث معروف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): «بعثنی بالحنیفیه السهله السمحه: من به آیین سهل و آسانی مبعوث شدهام» نیز اشاره به همین مطلب است. (وسائلالشیعه، ج ۲۰، ص۱۰۶)