۰

خدا را شکر که شاهزاده نایف از دنیا رفت

فارین پالسی در گزارشی تحت عنوان «خدا را شکر که از دنیا رفت» نوشت: نایف ولیعهد عربستان سعودی یک تهدید بود. ما باید خوشحال باشیم که او از دنیا رفته است، اما از طرفی باید نگران خانواده پیر آل سعود باشیم.
کد خبر: ۳۶۸۷۵
۱۶:۵۵ - ۳۱ خرداد ۱۳۹۱
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از شفقنا، واشنگتن روز شنبه با خبر مرگ شاهزاده نایف، ولیعهد عربستان از خواب بیدار شد. نفس راحت مشترک مقامات ارشد آمریکا پس از شنیدن این خبر قابل شیندن بود. با این حال، در عرض چند ساعت، اوباما بیانیه ای صادر کرد و تاسف شدید خود را از شنیدن این خبر ابراز کرد.

 
رییس جمهور آمریکا با تاکید بر ویژگی مثبت وزارت کشور تحت رهبری نایف گفت: آمریکا و عربستان سعودی اتحاد قدرتمند و موثری در جنگ با تروریستم تشکیل داده اند.

 
اوباما همچنین اشاره کرد که نایف قویا از اتحاد گسترده تر بین دو کشور حمایت می کرده است.

 
در بیانیه ی اوباما اشاره ای به واقعیتی آشکار و ناخوشایند نشده است. نایف مشهور به عدم رضایت همیشگی و نداشتن توانایی در ابتکار جدید بود. او سیاست هایی را در پیش می گرفت که به جای کاستن از مشکلات، آن ها را تشدید می کرد.

 
حمایت او از محافظه کاران مذهبی سعودی در طول دهه هایی که در قدرت بود، تنها به افراط گرایی ها افزوده است.

 
وی اعتراضات شیعیان در استان شرقی به منظور احقاق حقوق را  «دستور یک کشور خارجی» به آنها خوانده بود و به تحریک رویایی با ایران می پرداخت.

 
نایف زمانی که عبدالله(در آستانه رسیدن به تاج و تخت در سال 2005) موفق نشد، او را معاون دوم نخست وزیر کند بسیار عصبانی شده بود چرا که این پستی است که به آن به عنوان جایگاه ولیعهد آینده به آن نگاه می شود.

 
عبدالله می خواست که قدرت برادرانش در جناح «صدیری» را محدود کند. او احساس می کرد که این جناح چندین دهه را صرف تضعیف او کرده اند. با این وجود، او مجبور به تعیین سلطان، برادر تنی نایف (به عنوان بزرگترین گروه از برداران تنی در خانواده سلطنتی) به عنوان وارث خود شد. در حقیقت، عبدالله نمی تونست «صدیری ها» را نادیده بگیرد.

 
در همین زمان نایف منتظر ماند تا سیستم جانشین قدیمی عربستان به نفع او کار کند. او همچنان به کارش در وزارت کشور مشغول بود اما در سال 2009 که وضعیت سلامتی سلطان و ملک عبدالله رو به وخاکت گذاشته بود، سرانجام پست معاون دوم نخست وزیر را بدست آورد.

 
زمانی که سلطان به دلیل سرطان، ماه گذشته از دنیا رفت،  مخالفان واقعی نایف، دو بردار مسن تر او بودند که در واقع آنقدر ضعیف بودند که هیچ نگاشته می شدند.

 
با مرگ نایف، علاقه ی رسانه ها به فرار  ماها الصدیری یکی از زنان سابقش از بین رفت. اوایل ماه جاری، همسر سابق نایف در حالی که هتلی در پاریس را همراه با 60 نفر از پیشکارانش بدون پرداخت صورت حساب  8 میلیون دلاری ترک می کرد، متوقف شد.

 
شاهزاداه ماها سابقه ی چنین رفتار هایی را دارد. وی پیش از این لباس هایی به قیمت 100 هزار دلار خریده بود، اما پول آن را پرداخت نکرده بود.

 
با وجود اینکه نایف از سرطان رنج می برد، اما تصور نمی شد که در آستانه ی مرگ باشد. در حقیقت، در هفته ی گذشته، گروهی از اشخاص از جمله وزیر کار و نماینده عربستان در سازمان تجارت جهانی با نایف در اقامتگاه او در ژنو دیدار کردند.

 
احمد، برادر تنی نایف که جای او را در وزارت کشور گرفت در اوایل ماه جاری گفت: حال نایف خوب است و به زودی به عربستان باز می گردد.

 
ریاست بر وزارتخانه های عربستان مانند کنترل بر مناطق فئودالی است تا یک بروکراسی مدرن. زمانی که سلطان (که هم وزیر دفاع بود و هم ولیعهد) درگذشت، برادرش سلمان (ولیعهد جدید) جایش را در وزارت دفاع پر کرد.

 
احمد و سلمان  که صدیری هستند، نمی خواستند که رهبری چنین وزارتخانه ی مهمی به دست برادران ناتنی و غیر صدیری خود از جمله شاهزاده مکرن رییس 69 ساله سازمان اطلاعاتی و معتمد نزدیک ملک عبدالله برسد.

 
در میان نسل بعدی شاهزادگان سعودی، رقابت شدیدی برای پستی باپرستیژ در یک وزارتخانه بزرگ وجود دارد.

 
سنگین وزن های این مسابقه، میتاب بن عبدالله پسر 59 ساله ی ملک عبدالله و فرمانده گارد ملی، خالد بن سطان پسر 63 ساله ی ولیعهد مرحوم شده و معاون وزیر دفاع، محمد بن فهد فرزند 62 ساله ی ملک فهد و فرماندار استان شرقی هستند که دربردارنده بیشترین ذخایر نفتی و میزبان جمعیت زیادی از شیعیان است.

 
یکی دیگر از افراد بسیار مهم که باید به او توجه کرد، محمد بن نایف 53 ساله رییس مقابله با تروریسم است. اگر لیاقت و شایستگی فاکتوری مهم در انتصابات در عربستان بود، او باید به دلیل اقداماتش برای نابودی القاعده در عربستان، وزیر آینده می شد. ممحد بن نایف یا به قول امریکایی ها «ام بی ان»، از حمله ای انتحاری در دفترش در سال 2009 جان سالم به در برد.

 
مشکل بنیادین عربستان سعودی ناشی از رهبری این پادشاهی است. در حقیقت، مکانیزم جانشینی عربستان از نظر آماری یک فاجعه است. در عربستان، تاج و تخت باید از بردار به برادر دیگر بین فرزندان آل سعود (که در سال 1953 درگذشت) منتقل شود. این سیستم بدین معناست که پادشاهی سعودی به تدریج در حال پیر شدن است.

 
از زمان ابن سعود، منصب پادشاهی عربستان سعودی به ترتیب به سعود، فیصل، خالد، فهد و عبدالله رسیده است.

 
سن واقعی پادشاهان سعودی مشخص نیست اما با پذیرش همان سنی که اعلام شده،  روند سنی  در رسیدن به تاج و تخت عربستان روشن است:  : 51، 60، 63، 61، 82.

 
این روند سنی در انتصاب ولیعهد هم مشابه است: 31، 49، 53، 54، 59

 
اگر ما سلطان و نایف را هم (ولیعهد هایی که پیش از پادشاه شدن از دنیا رفته اند) به این روند اضافه کنیم، مشکل کنونی عربستان واضح تر می شود. این دو شاهزاده به ترتیب در 81 و 78 سالگی به عنوان ولیعهد انتخاب شدند. سلمان هم، اکنون با 76 سال به این مقام رسیده است که جای نگرانی دارد.

 
پادشاهان عربستان در حال پیر شدن هستند و در سال های آتی پیرتر می شوند. راه منطقی برای حل این مشکل آن است که به سیستم جانشینی اجازه داده شود که به نسل بعدی شاهزادگان منتقل شود. این کار مسلما باید انجام شود اما مطمئنا انجام نخواهد گرفت، چرا که جاه طلبی های شخصی شاهزادگان از درک منافع مشترک جلوگیری می کند.
برچسب ها: شاهزاده نایف
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: