۸۰

راز شیعه شدن دکتر سید محمد تیجانی سماوی

کد خبر: ۳۵۹۲۵
۲۱:۴۳ - ۱۰ خرداد ۱۳۹۱
راز شیعه شدن دکتر سید محمد تیجانی سماوی
 
به گزارش «شیعه نیوز»، دکتر سید محمد تیجانی سماوی[۱] از اهالی شهر «قفصه» (یکی از شهر‌های تونس) است. وی مطابق دین خاندان و همشهری‌های خود، پیرو مذهب مالکی، از اهل تسنن بود.
پس از گذراندن دوره تحصیلات، در صف دانشمندان درآمد، و درباره مذهب حق از مذاهب اسلام، پژوهشی پی‌گیر، هوشمندانه و خستگی ناپذیر کرد؛ و در این راه مسافرت‌ها کرد، و در نجف اشرف به محضر آیت الله خوئی(ره) و شهید آیت الله سید محد باقر صدر(ره) رسید، و پس از بررسی‌های فراوان، عمیقا به تشیع گروید و رسما شیعه شد، و شرح گرایش خود را در کتاب ارزشمندی که تألیف کرده، به نام «ثم اهتدیت»[۲] تبیین کرد، و کتاب‌های دیگری نیز تألیف کرده است، از جمله کتابی به نام مع‌الصادقین که در این کتاب با طرح چندین بحث و استدلال، حقانیت مذهب تشیع را ثابت کرده است.
مناسب است در این کتاب به ذکر چند نمونه از مناظرات او و راز‌های شیعه شدن او بپردازیم:
 
 مناظره با شهید آیت‌الله صدر درباره توسل
 
دکتر تیجانی زمانی که به نجف اشرف رفت، توسط دوستش به محضرت آیت‌الله العظمی سید محمد باقر صدر[۳] رسید. در محضر ایشان به پژوهش و مناظره پرداخت، نخست چنین پرسید: «علمای سعودی می‌گویند: دست بر قبر کشیدن و توسل به صالحین و تبرک جستن از آنان، شرک به خدا است، نظر شما چیست؟»
آیت‌الله صدر: «هرگاه دست کشیدن بر قبر و توسل جستن به این نیت باشد که آن‌ها (بدون اذن خدا) نفع و ضرر می‌رسانند، چنین کاری شرک است، ولی مسلمانان یکتاپرست می‌دانند که: تنها خدا نفع و ضرر می‌رساند، و اولیای خدا، وسیله و واسطه هستند، بنابراین با ا ین نیت که آن‌ها واسطه هستند، هرگز شرک نیست.
همه مسلمانان از سنی و شیعه، از عصر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) تاکنون در این امر اتفاق نظر دارند، به استثنای «وهابیت» و «علمای سعودی» که در همین قرن جدید پیدا شده‌اند[۴] و بر خلاف اجماع مسلمانان، رفتار می‌کنند، و خون مسلمانان را مباح می‌دانند، و بین آن‌ها فتنه انگیزی می‌کنند، و دست بر قبر کشیدن و توسل را شرک می‌دانند. آقای سید شرف الدین (صاحب کتاب ارزشمند المراجعات)، در عصر حکومت «ملک عبدالعزیز» برای زیارت خانه خدا به مکه رفت. در عید قربان در کنار سایر علما به کاخ پادشاه سعودی دعوت شد، تا طبق معمول در عید قربان به او تبریک بگویند. او به کاخ رفت، هنگامی که نوبت به او رسید، دست شاه را گرفت و هدیه‌ای به او داد، و آن هدیه یک قرآن بود که دارای جلدی پوستین بود. شاه عربستان آن هدیه را گرفت و بوسید و به عنوان تعظیم و احترام، بر پیشانی خود گذاشت.
سید شرف الدین (از فرصت استفاده کرد) ناگهان گفت: «ای پادشاه! چرا این جلد را می‌بوسی و به آن تعظیم می‌کنی، با اینکه این جلد چیزی جز پوست بز نیست؟»
شاه گفت: «غرض من از بوسیدن جلد، قرآنی است که در داخل آن قرار دارد، نه خود جلد».
آقای شرف الدین، بی‌درنگ فرمود: «احسنت ای پادشاه! ما شیعیان نیز وقتی که پنجره یا در اتاق پیامبر(صلی الله علیه و آله) را می‌بوسیم، می‌دانیم که آهن هیچ کاری نمی‌تواند بکند، ولی غرض ما آن کسی است که ماورای این آهن‌ها و چوب‌ها قرار دارد. ما می‌خواهیم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را تعظیم و احترام کنیم، همان‌گونه که شما با بوسه زدن بر پوست بز می‌خواستی قرآن را تعظیم کنی که در درون آن پوست قرار دارد.»
حاضران تکبیر گفتند، و او را تصدیق کردند، در این هنگام ملک عبدالعزیز ناچار شد تا به حاجیان اجازه دهد که از آثار رسول خدا(صلی الله علیه و آله) تبرک بجویند، ولی ولیعهد او که بعد از او آمد، از قانون گذشته‌شان برگشت.
بنابراین شرکی در کار نیست، ‌وهابیان با مطرح کردن این موضوع، بر اساس سیاست خود می‌خواهند کشتار شیعیان را مباح عنوان کنند، و حکومتشان بر مسلمانان باقی بماند، و تاریخ بزرگ‌ترین گواه است که وهابیان تا کنون چه بر سر امت محمد(صلی الله علیه و آله) آورده‌اند.[۵]  
 
گواهی دادن به نام علی(علیه‌السلام) در اذان
 
دکتر سماوی: چرا شیعیان در اذان و اقامه گواهی می‌دهند علی(علیه‌السلام) «ولی خدا» است؟
آیت‌الله صدر: همانا امیرمؤمنان علی(علیه‌السلام)، یکی از بندگان خدا است، که خداوند آنان را برگزیده و بر دیگران، شرافت و برتری داده است، تا بار سنگین رسالت را پس از پیامبران بر دوش بکشند، و اینان اوصیاء و جانشینان پیامبرانند، و اگر هر پیامبری جانشینی دارد، همانا علی بن ابی‌طالب(علیه‌السلام) جانشین محمد(صلی الله علیه و آله) است، و ما او را بر سایر اصحاب مقدم می‌داریم، زیرا خدا و رسولش او را برتر دانسته‌اند، و در این مورد دلیل‌های عقلی و نقلی از کتاب و سنت داریم، و این دلیل‌ها هرگز شک‌بردار نیستند،، زیرا نه تنها از سوی ما متواتر و صحیح هستند، بلکه از سوی اهل تسنن نیز متواترند.[۶]
و در این زمینه، علمای ما کتاب‌های فراوانی نوشته‌اند، و چون مبنای حکومت بنی‌امیه بر محور نابود کردن این حقیقت،‌و جنگیدن با علی(علیه‌السلام) و فرزندانش و قتل آن‌ها بود، و کار را به جایی رساندند که بر بالای منبر‌های مسلمانان، آن حضرت را لعن می‌کردند، و مرم را با زور بر این امر،‌ وامی‌داشتند،‌از این رو شیعیان و پیروان امام علی(علیه‌السلام) گواهی می‌دهند که آن حضرت، ولی خدا است، و روا نیست که مسلمانی، ولی خدا را نفرین کند، و این شیوه شیعه، در حقیقت مبارزه با هیئت حاکمه ستمگر بود، تا اینکه عزت را برای خدا و رسولش و مؤمنان به تثبیت برسانند، و انگیزه‌ای تاریخی برای تمام مسلمانان و نسل‌های آینده باشد تا به حقانیت حضرت علی(علیه‌السلام) و انحراف دشمنانش پی ببرند.
به این ترتیب فقیهان ما بر این اساس حرکت کردند که گواهی دادن به ولایت علی(علیه السلام) را در اذان و اقامه مستحب می‌دانستند، نه اینکه جزئی از اذان یا اقامه باشد، بنابراین هرگاه آن کس که اذان یا اقامه می‌گوید، گواهی به ولایت علی(علیه‌السلام) را به نیت این‌که جزئی از اذان یا اقامه است بگوید، اذان و اقامه‌اش باطل است.[۷]

مناظره و گفت و گو با آیت‌الله خوئى
 
دکتر تیجانی سماوی می‌گوید: آنگاه که سنی بودم و تازه به نجف اشرف وارد شده بودم، توسط دوستم به محضر آیت ‌الله سید ابوالقاسم خوئی(ره) راه یافتم. دوستم چیزی دم گوش سید (آیت الله العظمی خوئی) گفت،‌ سپس به من اشاره کرد تا در کنار آیت‌الله خوئی بنشینم، در آنجا نشستم. دوستم اصرار کرد تا نظر خود و مردم تونس را در مورد شیعیان برای ایشان تعریف کنم... .
گفتم: شیعه در نزد ما از یهود و نصاری هم بدترند، زیرا یهود و نصاری، خدا را می‌پرستند و به موسی و عیسی معتقدند، ولی ما آنچه را از شیعیان می‌دانیم این است که آن‌ها علی را می‌ پرستند و عبادت می‌کنند، و او را تنزیه و تقدیس می‌کنند، و در میان شعیان، گروهی نیز هستند که خدا را می‌پرستند، ولی مقام علی را تا درجه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بالا می‌برند، تا آنجا که می‌گویند: بنا بود جبرئیل قرآن را نزد علی بیاورد، ولی خیانت کرد و نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) برد (و می‌گویند جبرئیل امین، خیانت کرد).
آیت‌الله خوئی، لحظه‌ای سرش را پایین انداخت و سپس فرمود: «ما گواهی می‌دهیم که جز خدا معبودی نیست، و محمد(صلی الله علیه و آله) رسول خدا است. درود خدا بر او و آل پاکش باد، و گواهی می‌دهیم که علی(علیه‌السلام) بنده‌ای از بندگان خدا است.» آنگاه به حاضران نگاه کرد و در حالی که به من اشاره می‌کرد گفت:
«این بیچاره‌ها را ‌ببینید که چگونه فریب شایعه‌ها و تهمت‌های دروغین را می‌‌خورند، این چندان عجیب نیست، بلکه بدتر از این هم از دیگران شنیده بودم، «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم»؛ آنگاه به من رو کرد و فرمود: «آیا قرآن خوانده‌ای؟»
گفتم: هنوز ده سال از عمرم نگذشته بود که نیمی از قرآن را حفظ کرده بودم.
فرمود: آیا می‌دانی همه گروه‌های اسلامی، صرف نظر از اختلاف مذاهبشان درباره حقانیت قرآن اتفاق نظر دارند، و قرآنی که در نزد ما است، همان قرآنی است که در نزد شما است؟‌
 گفتم: آری، ا ین را می‌دانم.
فرمود: آیا این آیه را خوانده‌ای که:
 
«وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ؛ و محمد نیست؛ جز رسولی که قبل از او پیامبرانی دیگر آمده بودند.»[۸]
«مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ...؛ محمد رسول خدا است و آنان که با او هستند، نسبت به کافران سخت و قاطع هستند.»[۹]
 
و نیز می‌فرماید: «مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ؛ محمد پدر هیچ کدام از شما نبود، ولی رسول خدا و خاتم پیامبران بود.»[۱۰]
 
آیا این آیات را خوانده‌ای؟
گفتم: آری، این آیات را می‌شناسم.
فرمود: پس علی(علیه‌السلام) در میان این آیات کجا است؟ (می‌بینی که سخن از رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله) است نه علی، و ما و شما هر دو گروه، قرآن را قبول داریم.) بنابراین چگونه به ما تهمت می‌زنید که ما علی(علیه‌السلام) را تا درجه پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالا می‌بریم؟
من سکوت کردم و جوابی ندادم. 

آنگاه افزود: در مورد خیانت جبرئیل (که تهمت می‌زنید ما شیعیان می‌گوییم جبرئیل خیانت کرد!) این تهمت از تهمت اولی سنگین‌تر است، مگر نه این است که وقتی جبرئیل بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) (در آغاز بعثت) نازل شد،‌علی(علیه‌السلام) کمتر از ده سال داشت، پس چگونه جبرئیل اشتباه می‌کند، و بین محمد(صلی الله علیه و آله) و علی(علیه ‌السلام) فرق نمی‌گذارد؟ سکوت کردم و در فکر خود، صحت گفتار منطقی ایشان را دریافتم. ایشان افزودند: «ضمنا به تو بگویم که شیعه تنها گروهی از میان سایر گروه‌های اسلامی است که به عصمت پیامبران و امامان (علیهم‌السلام) معتقد است، قطعا جبرئیل نیز که «روح الامین» است، از هر اشتباهی مصون است.»
گفتم: پس این شایعه‌ها چیست؟
 
فرمود: این‌ها تهمت و نسبت‌های ناروایی است که برای تفرقه و جدایی مسلمانان جعل کرده‌اند، تو به حمدالله انسان عاقلی هستی، و مسائل را به خوبی تشخیص می‌دهی، اکنون در بین شیعیان گردش کن و حوزه علمیه شیعه را از نزدیک ببین و دقت کن که آیا چنین نسبت‌هایی در میان آن‌ها وجود دارد؟
من در نجف اشرف که بودم چیزهایی را دریافتم، و به تهمت‌های ناجوانمردانه‌ای که به شیعیان زده می‌شود پی بردم... . [۱۱]
  
انجام نماز ظهر و عصر، مغرب و عشاء در یک وقت
 
 می‌دانیم که اهل تسنن انجام نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را پشت سر هم باطل می‌دانند، و می‌گویند: واجب است هر کدام از چهار نماز مذکور را در وقت خود خواند و بین نماز ظهر و عصر، فاصله انداخت و همچنین بین نماز مغرب و عشاء.
دکتر تیجانی سماوی می‌گوید: من که سنی بودم، بر همین اساس نماز می‌خواندم و انجام نماز ظهر و عصر، و همچنین نماز مغرب و عشاء را پشت سر هم باطل می‌دانستم.
هنگامی که وارد نجف اشرف شدم، و با راهنمایی دوستم به محضر آیت‌الله شهید محمد باقر صدر رسیدم، هنگام ظهر شد، آقای صدر به سوی مسجد روانه شد، من و حاضران نیز به آن مسجد رفتیم و مشغول نماز شدیم. دیدم آقای صدر بعد از نماز ظهر با فاصله اندکی، نماز عصر را خواند؛ من در شرایطی و در مکانی بودم که نمی‌توانستم از صف خارج شوم، و این نخستین بار بود که نماز عصر را پشت سر نماز ظهر خواندم، ولی در فشار روحی بودم که آیا نماز عصرم درست است؟
 
آن روز مهمان شهید صدر بودم، فرصتی به دست آمد؛ در حضور آقای صدر بودم، پرسیدم: «آیا رواست که مسلمانی دو نماز واجب را هنگام ضرورت با هم انجام دهد؟»
شهید صدر: آری، جایز است، انجام دو فریضه (نماز ظهر و عصر، و همچنین نماز مغرب و عشاء) را پشت سر هم در همه حالات و بدون ضرورت، انجام داد.
 
پرسیدم: دلیل شما بر این فتوا چیست؟‌

 شهید صدر: «زیرا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در مدینه در غیر سفر و بی‌آنکه خوفی در میان باشد یا باران ببارد و یا ضرورتی اقتضا کند، نماز ظهر و عصر، و همچنین نماز مغرب و عشاء‌را پشت سر هم خواندند، و این کار به خاطر آن بود که مشقت را از ما بردارد، و چنین عملی بحمدالله به عقیده ما از طریق امامان اهل بیت(علیهم‌السلام) ثابت است، و همچنین در نزد شما اهل تسنن نیز (از طریق سنت) ثابت است.»
من تعجب کردم که چطور در نزد ما ثابت است، با اینکه تا آن روز آن را نشنیده بودم، و هیچ کس از اهل تسنن را ندیده بودم که به آن عمل کند، بلکه بعکس می‌گفتند: اگر نماز یک دقیقه قبل از اذان واقع شود باطل است، تا چه رسد به اینکه کسی مثلا نماز عصر را ساعاتی قبل از وقتش پس از نماز ظهر بخواند، یا نماز عشاء را بعد از نماز مغرب انجام دهد، چنین کاری در نزد ما ناآشنا و باطل بود.
آقای صدر از چهره‌ام دریافت که من تعجب کرده‌ام که چطور انجام نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا، پشت سر هم جایز است؟ همان دم به یکی از طلاب حاضر اشاره کرد، او برخاست و دو جلد کتاب را نزدم آورد، دیدم کتاب صحیح مسلم و صحیح بخاری است. آقای صدر به آن طلبه دستور داد که مرا به احادیثی که مربوط به جمع بین دو فریضه است و در آن دو کتاب آمده است،‌آگاه سازد.
من در آن دو کتاب خواندم که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشاء را پشت سر هم، بدون خوف و بارندگی و هر گونه ضرورت دیگر خوانده است، و در کتاب صحیح مسلم یک «باب کامل» در این خصوص یافتم، همچنان شگفت زده و حیران بودم، خدایا چه می‌بینم، در دلم این شک راه یافت که شاید این دو کتاب صحیح مسلم و بخاری که در ا ینجا وجود دارد تحریف شده باشد و دو کتاب اصلی نباشد، و در دلم می‌گفتم وقتی که به تونس بازگشتم، در آن‌جا به این دو کتاب مراجعه می‌کنم، و دقیقا این موضوع را پی‌گیری خواهم کرد.
در این هنگام شهید صدر از من پرسید: «بعد از این دلیل، اکنون چه رأی داری؟»
 
گفتم: «شما بر حق هستید و راستگو می‌باشید...» از آقای صدر تشکر کردم، ولی در دلم قانع نشده بودم. تا اینکه به کشور تونس (وطنم) بازگشتم، و کتاب‌های صحیح مسلم و صحیح بخاری و... را از سر فرصت به دست آوردم و دقیقا مورد بررسی قرار دادم و به طور کامل قانع شدم که خواندن نماز ظهر و عصر، و همچنین نماز مغرب و عشاء، پشت سر هم بدون هر گونه ضرورت، اشکال ندارد؛ چنان که پیامبر(صلی الله علیه و آله) چنین کاری انجام داده است.
دیدم امام مسلم، در صحیح خود[۱۲] در باب «جمع بین دو نماز در غیر سفر» از ابن عباس نقل می‌کند که پیامبر(صلی الله علیه و آله) نماز ظهر و عصر، و نماز مغرب و عشاء را با هم انجام داد.
و نیز نقل کرده است که آن حضرت در مدینه، بین نماز ظهر و عصر، و نماز مغرب و عشاء، را بدون خوف یا بارندگی جمع کرد. از ابن عباس سؤال شد که را پیامبر(صلی الله علیه و آله) چنین کرد؟ در پاسخ گفت: «کی لا یحرج امته؛ تا امتش را به دشواری نیفکند.»[۱۳]
و نیز در کتاب صحیح بخاری،[۱۴] باب «وقت المغرب» دیدم و خواندم که به نقل از ابن عباس، پیامبر(صلی الله علیه و آله) هفت رکعت نماز (مغرب و عشاء) را با هم خواند، و هشت رکعت نماز (نماز ظهر و عصر) را پشت سر هم انجام داد.

و در کتاب مسند احمد[۱۵] دیدم که همین مطلب روایت شده بود. و همچنین در کتاب الموطا امام مالک[۱۶] دیدم که ابن عباس روایت کرده است:

«صلی رسول الله(صلی الله علیه و آله): الظهر و العصر جمیعا و المغرب و العشاء جمیعا فی غیر خوف و لا سفر؛ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نماز ظهر و عصر و همچنین نماز مغرب و عشاء را در غیر خوف و سفر، پشت سر هم خواند.» پس چرا با اینکه مسئله این گونه روشن است، اهل تسنن بر اثر تعصب و ناآگاهی، همین مطالب[۱۷] را به عنوان ایراد بزرگ بر شیعه عنوان می‌کنند؟! غافل از آن‌که در کتاب‌های اصیل خودشان، جواز آن ثابت است.[۱۸]

 
مناظرات درباره صلوات و سلام بر آل محمد(صلی الله علیه و آله)
 
می‌دانیم که بسیاری از اهل تسنن وقتی که نام علی(علیه‌السلام) را می‌برند به جای «علیه السلام) می‌گویند: «کرم الهه وجهه؛ خداوند مقامش را ارجمند کند.» (در حالی که در مورد سایر صحابه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می‌گویند: «رضی الله عنه؛ خدا از او راضی شود.» زیرا خود آن‌ها معتقدند که امام علی(علیه‌السلام) گناهی نکرده است تا درباره‌اش «رضی الله عنه» گفته شود، بلکه باید درباره علی(علیه‌السلام) گفت: «خدا بر مقامش بیافزاید» اینک این سؤال پیش می‌آید که چرا با ذکر نام علی(علیه‌السلام) جمله «علیه‌السلام» نمی‌گویند؟
 
برای پاسخ به این سؤال به مناظره زیر توجه کنید: دکتر تیجانی، در مسیر خود از قاهره به عراق، در میان کشتی، دوستی دانشمند پیدا کرد به نام «استاد منعم» که از استادان دانشگاه و دانشمندان شیعه از اهالی عراق بود. آن دو در کشتی با هم گفت و گو می‌کردند. و سپس در عراق به گفت و گو و مناظرات خود ادامه دادند. یکی از مناظرات این بود که روزی در خانه «استاد منعم» در بغداد، چنین مناظره شد:
دکتر سماوی: شما شیعیان مقام علی(علیه‌السلام) را به قدری بالا می‌برید که او را در ردیف پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) قرار می‌دهید، زیرا بعد از نام او به جای «کرم الله وجهه» و... جمله «علیه السلام» یا «علیه الصلاه و السلام» می‌گویید، با اینکه سلام و صلوات مخصوص پیامبر(صلی الله علیه و آله) است. چنان که در قرآن می‌خوانیم:
«إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا؛ همانا خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود می‌فرستند. ای کسانی که ایمان آورده‌اید بر او درود بفرستید و سلام دهید و تسلیم فرمانش باشید.»
استاد منعم: آری، دست گفتی! ما هنگامی که نام امیرمؤمنان علی(علیه‌السلام) و سایر امامان معصوم(علیهم‌السلام) را می‌بریم، «علیه‌السلام) می‌گوییم، ولی این به آن معنی نیست که ما آن‌ها را پیامبر و یا در درجه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) می‌دانیم.
دکتر سماوی: پس به چه دلیل بر آن‌ها سلام و صلوات می‌فرستید؟
استاد منعم: به دلیل همین آیه‌ای که خوانده شد: «ان الله و ملائکته یصلون علی النبی...»
آیا تفسیر این آیه را خوانده‌ای؟ مفسران شیعه و سنی به اتفاق نقل می‌کنند: هنگامی که این آیه نازل شد، جمعی از اصحاب از پیامبر(صلی الله علیه و آله) پرسیدند: « ای رسول خدا، اصل چگونگی صلوات و سلام بر تو را فهمیدیم، ولی نفهمیدیم چگونه بر تو درود و صلوات بفرستیم؟»
پیامبر(صلی الله علیه و آله) در پاسخ فرمود: بگویید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد، کما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم فی العالمین انک حمید مجید؛ خدایا! درود و رحمت بفرست بر محمد و آل محمد، همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم در میان جهانیان درود و رحمت فرستادی، تو ستوده والا هستی.»[۱۹]
نیز فرمود: «لا تصلوا علی الصلاه التبراء؛ هرگز بر من صلوات ناقص نفرستید.»
پرسیدند: «صلوات ناقص چیست؟»
 
فرمود: اینکه فقط بگویید:‌«اللهم صل علی محمد» (بدون دنباله آن) ناقص است، بلکه بگویید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد» که صلوات کامل است:[۲۰]
در روایات متعدد آمده است که صلوات کامل بفرستید، و جمله «آل محمد» را در آخر آن حذف نکنید، و حتی در تشهد نماز، تمام فقهای اهل بیت(علیهم‌السلام) آن را واجب می‌دانند، و از فقهای اهل تسنن، امام شافعی آن را در تشهد دوم نماز‌های واجب، واجب می‌داند.[۲۱] جالب اینکه شافعی بر اساس همین فتوا، در شعر معروف خود چنین تصریح می‌کند: «یا اهل بیت رسول الله حبکم فرض من الله فی القرآن انزله
 کفـاکم من عـظـیم الـقدر انکم من لم یصل علیکم لا صلاه له[۲۲]
 ای اهل بیت رسول خدا! دوستی شما فریضه و واجبی است که خداوند در قرآن، آن را نازل کرده است، در مقام و عظمت شما همین بس که هر کس در نماز بر شما صلوات نفرستد، نمازش باطل است.»
دکتر سماوی در حالی که سخت تحت تأثیر قرار گرفته بود، و این گفتار مستدل بر قلبش نشسته بود، گفت: در این جهت می‌پذیرم که آل محمد(صلی الله علیه و آله) شریک در صلوات پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستند، و ما هم وقتی که صلوات بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) می‌فرستیم، اصحاب و آل آن حضرت را نیز شریک در صلوات می‌سازیم، ولی این را قبول نداریم که اگر تنها نام علی ذکر شد، بگوییم«علیه‌السلام» یا «سلام خدا بر او».[۲۳]
استاد منعم: آیا کتاب صحیح بخاری را قبول دارید؟
دکتر سماوی: آری، این کتاب را امامی عالی مقام از امامان مورد قبول اهل تسنن، تألیف کرده، و صحیح‌ترین کتاب بعد از قرآن است.
استاد منعم کتاب صحیح بخاری را از کتابخانه‌اش آورد و صفحه‌ای از آن را گشود و به من داد تا بخوانم. دیدم در آن صفحه نوشته است: فلان شخص ما را حدیث کرد، از فلان شخص دیگر و او از علی(علیه‌السلام)، من تا جمله «علیه السلام» را دیدم تعجب کردم، باور نمی‌کردم که حقیقت داشته باشد، با خود می‌گفتم نکند این کتاب صحیح بخاری نباشد، سراسیمه بار دیگر آن را گرفتم و دقیق خواندم، دیدم همان است که دیده بودم، شک و تردیدم برطرف شد.
استاد منعم صفحه دیگری از کتاب صحیح بخاری را گشود که در آن نوشته بود: «علی بن الحسین(علیه‌السلام) ما را حدیث کرد.» دیگر هیچ جوابی نداشتم جز این که شگفت زده بگویم: سبحان الله! بعدا من بار دیگر با ناباوری کتاب صحیح بخاری را ورق زدم. دیدم در مصر توسط «انتشارات شرکت حلبی و فرزندان» چاپ شده است... به هر حال راهی جز پذیرفتن حقیقت نداشتم. [۲۴]

 .....................................................................................

[۱] - این بخش از مرتجم افزوده شد تا به نام مبارک چهارده معصوم(علیهم‌السلام)، کتاب تکمیل شود.
[۲] - این کتاب به فارسی به نام آنگاه ... هدایت شدم ترجمه شده و با استقبال کم نظیری روبرو شده است و در اندک مدتی به چاپ دوازدهم با تیراژهای بسیار رسیده است.
[۳] - آیت‌الله شهید سید محمد باقر صد(ره) در سال ۱۳۵۳ ه.ق. در کاظمین متولد شد، در سنین جوانی به مقام اجتهاد رسید، و بیش از ۲۴ کتاب در زمینه‌های مختلف از فقه، اصول منطق، فلسفه و مفاهیم گوناگون اسلام نوشت، و پس از بیست سال مبارزه با شمشیر قلم و جهاد با رژیم بعث عراق، سرانجام در شب ۱۹ فروردین سال ۱۳۵۹ ش. در سن ۴۷ سالگی با خواهر دانشمندش بنت الهدی، به دست دژخیمان حجاج صفت بعث عراق به شهادت رسیدند.
[۴] - مسلک وهابیت منسوب به «شیخ محمد فرزند عبدالوهاب» است،‌وی در سال ۱۱۱۵ هجری قمری، در شهر «عیینه» از شهر‌های «نجد» متولد شد، پدرش در آن شهر، قاضی بود. وی در سال ۱۱۵۳ عقاید وهابی‌گری را که خود مؤسس آن بود، آشکار کرد، جمعی از او پیروی کردند، و در سال ۱۱۶۰ هجری قمری به شهر «درعیه» یکی از شهرهای معروف نجد رفت و در آن‌جا با امیر شهر به نام محمد بن سعود (جد آل سعود) رابطه برقرار کرد، و با هم توافق کردند که از عقیده وهابیت ترویج کنند. (آیین وهابیت: ص ۲۶ و ۲۷) به این ترتیب می‌بینیم، این مسلک انحرافی در قرن ۱۲ پدید آمد، و توسط آل سعود، دنبال و گسترش یافت.
شیخ محمد بن عبدالوهاب در سال ۱۲۰۶ درگذشت، بعد از او، پیروانش روش او را دنبال کردند،‌و در سال ۱۲۱۶، ا میر سعود وهابی با سپاه بیست هزار نفری به کربلا حمله کرد، پنج هزار نفر یا بیشتر را کشتند و ... (تاریخ کربلا: ص ۱۷۲).
[۵] - اقتباس از آنگاه... هدایت شدم: ص ۹۲ و ۹۳.
[۶] - یعنی به قدری نقل شده است که انسان علم به صدور آن، از پیامبر(صلی الله علیه و آله) پیدا می‌کند.
[۷] - اقتباس از آنگاه... هدایت شدم: ص ۸۸ و ۸۹.
[۸] - سوره آل عمران، آیه ۴۴.
[۹] - سوره فتح، آیه ۲۹.
[۱۰] - سوره احزاب، آیه ۴۰.
[۱۱] - اقتباس و تلخیص از: آنگاه ... هدایت شدم: ص ۷۶ و ۷۸.
[۱۲] - صحیح مسلم:‌ج ۲، ص ۱۵۱ (باب الجمع بین الصلاتین فی الحضر).
[۱۳] - همان: ص ۱۵۲.
[۱۴] - مسند احمد: ج ۱، ص ۲۲۱. 
[۱۵] - همان: ص ۱۴۰.
[۱۶] - الموطاء الامام المالک: ج ۱، ص ۱۶۱.
[۱۷] - یعنی جمع بین نماز ظهر و عصر و همچنین مغرب و عشاء.
[۱۸] - لا کون مع الصادقیق: تیجانی سماوی، چاپ بیروت، ص ۲۱-۲۱۴ (با تلخیص).
[۱۹] - صحیح بخاری: ج ۶، ص ۵۱ ؛ صحیح مسلم: ج ۱، ص ۳۰۵.
[۲۰] - الصواعق المحرقه: ص ۱۴۴.
[۲۱] - شرح نهج البلاغه: ابن ابی الحدید: ج ۶، ص ۱۴۴.
[۲۲] - المواهب زرقانی: ج ۷، ص ۷ ؛ تذکره علامه: ج ۱، ص ۱۲۶.
[۲۳] - مترجم گوید: در قرآن در آیه ۱۳۰ سوره صافات می‌خوانیم: «سلام علی آل یاسین؛ سلام بر آل یاسین» از ابن عباس نقل شده است که منظور از آل یاسین آل محمد(صلی الله علیه و آله) هستند. بنابراین مطابق قرآن، رواست که با ذکر هر یک از امامان آل محمد(صلی الله علیه و آله) بگوییم: «علیه‌السلام».
حتی افرادی که از علمای متعصب اهل تسنن مثل «ابن روزبهان» که به اشکال تراشی معروف است، قبول دارد که منظور از «آل یاسین» آل محمد(صلی الله علیه و آله) هستند.
جالب اینکه در سوره صافات بر افرادی مانند نوح، (آیه ۷۹)و ابراهیم(آیه ۱۰۹) و موسی و هارون(آیه ۱۲۰) و همه مرسلین (آیه ۱۸۲) سلام شده است. از این مطالب می‌توان فهمید که آل محمد(صلی الله علیه و آله) در ردیف پیامبران هستند. و آیه مذکور با توجه به برتری محمد بر سایر پیامبران دلیل بر افضلیت و امامت آل محمد(صلی الله علیه و آله) است. (دلایل الصدق: ج ۲، ص ۳۹۸).
[۲۴] - «آنگاه.... هدایت شدم»: ص ۶۷-۶۵ (با تلخیص و اقتباس).
 

برگرفته از کتاب: «چرا شیعه شدیم»
تألیف: علامه محمد حسن قبیصی جبل عاملی
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۱۰۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۸۰
نظرات بینندگان
عبدالحمید پویا
Afghanistan
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۴
دانشمند شیعه جناب آقای تیجانی سلام کتاب های شما را خواندم . شما را دوست دارم
ارادتمند شما حمید از بامیان افغانستان
تذکر ضروری
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۸
می خواستم به بازدیدکنندگان بگویم یک وقت فکر نکنید اینهمه نظرهای غیرقابل انتشار که اون بالا نوشته است علامت این باشد که حرفی برای گفتن دارند
خیر این فقط تقصیر فیلترکنندگان کج سلیقه سایت است و الا یکی از نظرات مال خودم بوده که جواب این وهابی را به صورت علمی داده بودم و سانسور کردند و هیچ اهانتی هم نداشت
رضا
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۱
***زياد تعجب نكنيد*** ديگر علما و دانشمندان اهل سنت هم هستند كه شيعه شدن و از ترس آن كه وهابيون به آن ها صدمه جاني بزنند از ديگران مخفي كردن و مي كنن / مثل مفتي و امام جمعه مرحوم اهل سنت تربت جام حاجي قاضي كه در وصيت خود ذكر فرموده بودن كه بر جنازه من حجت السلام و المسلمين توسلي نماز بگذارد و هم شيعيان بر جنازه من نماز بخوانن هم سني ها و مرا به روش شيعيان دفن كنيد.
سروش
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۱ - ۱۳۹۵/۱۱/۰۶
متاسفانه این وهابی ها طناب پاره کرده اند، بعضی به اشتباه آنها را سنی می داند بعضی سنی ها هم فکر می کنن قدرت وهابی ها برای شان آمد دارد، وهابیت هم مثل اسراییل یک غده سرطانی است.
حق گو
Qatar
۲۲:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۵/۲۱
این سنی که نبوده فرقه تیجانیه هست
مریم
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
متشکرم---خیلی مفیدبود.
انصار
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۹
سلام منم مثل خواهر ارجمندم میگم:متشکرم خیلی مفید بود خدا قوت و خسته نباشید.
خدا قبول کنه التماس دعا
ali
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۹
متشکرم خیلی مفید بود.یا حق
هادي محمد زاده
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۱
اجركم عندالله
محمودزاده
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۶
ظاهرا سنی هایی که منفی می دادند اکثرا ترسیده اند در این قسمت وارد شوند! و معمولا که به دنبال هیاهو و آب گل الود هستند اما در این بحث علمی جرات ورود هم نداشتند لابد از ترس هدایت شدن؟!
افلا تعقلون؟
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
این نظر را من مدتها بعد از انتشار این صفحه نوشتم و سنی ها تا مدت زیادی شاید می ترسیدند و اینجا اثری از آنها نبود اما حالا هم که آمده اند اگر دقت کنید هیچ جوابی به برهانهای مطرح شده ارائه نمی دهند و فقط شعار می دهند
بگذریم که تئوریسین های اعتقادی شان اصولا عقل را قبول ندارند! افلا تعقلون؟
ر.ک. نهج الحق و ...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۳۰
من کتاب "راه یافته یا چگونه شیعه شدم"
ایشان را به طور کامل خوانده ام
نسیم
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
عالی بود
شیرعلی امید غلامی
Afghanistan
۱۰:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۵
سلام خدمتی دوستان عزیزوبعد اینکه همیشه میخواستم که دکترتیجانی چی قسم شیعه شد درباره اش ازتلویزون ایران شنیده بودم حالاکه فهمیدم خیلی سودمند بودتشکرازهمی شمادوستان عزیز
غلام ذسول میرزائی
Afghanistan
۲۱:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۵
با تشکر از سایت شیعه نیوز مطالب معلوماتی را بیشتر کنید از کابل افغانستان
اقانسب محمد
Australia
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۷
اين مطالب را به زبان عربي و انكليسي هم در اينترنت قرار دهيد تا برادران مسلمان سني هم مطالعه نمايند.
مفيد است .
سارا
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۸
زیبا بود بسیار زیبا مرسی
مهدی مروی
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۲
بسیار عالی بود با آرزوی توفیقات بیشتر برای شما عزیزان
ىينطل
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
به اين ايات توجه كنيىدوبازم هم بگيدمشرك نيستيدحالايه زيدي هم اثناعشري شده باشه اتفاقي نيفتاده كه ازشرك اصغربه اكبررسيده همين. إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ . مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاء كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ. وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ شَيْئًا وَلاَ يَسْتَطِيعُونَ (73) فَلاَ تَضْرِبُواْ لِلّهِ الأَمْثَالَ إِنَّ اللّهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ.
امین
Iran (Islamic Republic of)
۰۲:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۴
من به شما توصیه می کنم که بیشتر تحقیق کنید تا بیشتر از این در گرداب نادانی و جهالت فرو نرید
نجفي
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۱
زياد تحت تاثير وهابيون (خوارج) قرار نگيريد. چون از زمان وهابيت تفرقه بين شيعه وسني زياد شده / وهابيون دست ساخته سياست مداران انگليسي است
مهدی
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۷
مگه همین قرآن نگفته :اِنّما وَلیّکم الله و رسوله والّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون؟بر کسی پوشیده نیست که این آیه در شان حضرت علی است!!ضمنا فراموش کردی پیامبر گفت: من کنت مولاه،فهذا علی مولاه؟دوست عزیز آفتاب رو در روز روشن انکار کردن نشانه عقل نیست!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۵۲ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۲
اینکه بیشتر شیعه رو حق میکنه عدو شود سبب خیر گرخدا خواهد
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۲۴ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۸
اين برادر ما بايد همه قرآن رو در نظر بگيره"كل من عند ربنا" ما مسلمانان "نؤمن ببعض و نكفر ببعض" نيستيم
پاسخ: اگر قرآن يكجا خواندن غير ذات خدا را نفي مي كند نفي مطلق نيست بلكه نفي به استقلال است يعني حتي رسول الله هم كه در قرآن نام شريفش كنار نام خداست از خدا مستقل نيست.
چند آيه در مورد مرگ و فوت آمده: الله يتوفي الانفس-نتوفيهم-قل يتوفيكم ملك الموت-توفتهم رسلنا-اخرجوا انفسكم
طهرانی
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۲
ما حرفي نداریم اگر مسئولین سایت اجازه بدهند با این وهابی های نفهم وارد مناظره بشویم.
بی سوادی که اینقدر نفهمیده که این آیات دقیقا دارد عقیده شیعه به امامت را تایید می کند و اتفاقا در رد افکار و توهمات باطل اهل تسنن است، چه صلاحیت دارد در این بحث نظر دهد؟!
این ایه دقیقا دارد می گوید که باید به امام و خلیفه ای که خداوند قرار داده (یعنی آل محمد صلی الله علیه و آله) رجوع کنید، نه خلیفه ای که شورا قرار داده است!
اگر ذره ای سواد در کار بود می فهمید که آیه نفرموده «ان الذین تدعون غیر الله » بلکه فرموده « من دون الله» .
من حاضرم با آیات قرآن و روایات و عقل ثابت کنم که شیعیان حقیقی، فقط یکتا پرست هستند و اهل تسنن مشرک هستند.
ای سنی نادان، پس چرا علمای شما از مناظره همیشه فرار می کنند؟
والسلام علی من اتبع الهدی
سيد مرتضي
Afghanistan
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۴
واقعيت خود ظاهرميشه
افتاب با دو انكشت بنهان نميشه
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۱
خیلی عجیبه !!کسانیکه. به نظر برادر عزیز سید مرتضی نظر منفی داده اند.که صددرصد وهابی هستند طبق کدام استدلال منطقی رای منفی داده اند!؟ تنها دلیل این است که. با این رای اقرار کرده اند که مذهبشان مخالف عقل و واقعیت و نور و روشنایی است که با این جمله مخالفت کرده اند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
خیلی جالی بود
شاگراستاد تيجاني سماوي
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۱
سلام خيلي عاليه دكترعزيزمن كتاب شمارا خواندم بسيارعالي بود دلم ميخوادبه ايران تشريف بياوريد
حسن
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۹:۴۱ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۳
من با کتاب ایشون دوباره به آغوش شیعه برگشتم
یه مدت تحت تاثیر تبلیغات وهابی ها بودم اما کتاب ایشون منو نجات داد
حسام الدین
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۰۲:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۵
علی مرد بود و است مردانه امد و مردانه از انظار غایب شد او (علی ع) زنده است. یکی غلام امامان از United Kingdom
سید محمد رضا فیض اصفهانی
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۹
بنام خدا
گرویدن جناب آقای تیجانی به تشیع جای تعجب نیست بلکه مدتی از عمر گرانمایه را در تسنن بسر بردن جای شگفتی است چون آنقدر حجت و دلیل وجود دارد که همۀ افراد بخصوص علما و دانشمندان نمیتوانند آنهارا کتمان کنند و اگر با وجود اینهمه دلائل بر حقانیت شیعه مسئلۀ ولایت و جانشینی مولی امیر المؤمنین پذیرفته نشود هیچ دلیلی جز عداوت و دشمنی وجود نخواهد داشت .
من یک مسئله ایرا در اینجا میخواهم بیان کنم و امید وارم که همۀ خوانندگان قدری در این مسئله تعمق و اندیشه کنند .
در غدیر خم رسول اکرم علی را به جانشینی خود منصوب کرد و لی دیگران با آراء بعضی ها منصب خلافت را غصب کردند . سؤال من این است که در بارۀ پیامبر خداوند در قرآن میفرماید ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی یعنی پیامبر هیچ چیزی را از جانب خود بیان نمینماید ولی در بارۀ مردم میفرماید اکثرهم لایعلمون و در جائی دیگر میفرماید اکثرهم لا یشعرون و همچنین در جای دیگر میفرماید اکثرهم لا یعقلون . حالا بفرمائید کسی را که پیامبر با آن ویژگی انتخاب و انتصاب فرموده شایسته تر است یا کسیرا که مردم با این خصوصیت انتخاب نمودند ؟
خواهشمندم اگر ممکن است ایمیل منرا نیز درج بفرمائید تا اگر کسی پاسخی برای سؤال من دارد بتواند برای من ارسال نماید.
بسیار متشکرم . سید محمد رضا فیض اصفهانی .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۱۲ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۱
فرمود: پس علی(علیه‌السلام) در میان این آیات کجا است؟ (می‌بینی که سخن از رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله) است نه علی، و ما و شما هر دو گروه، قرآن را قبول داریم.) بنابراین چگونه به ما تهمت می‌زنید که ما علی(علیه‌السلام) را تا درجه پیامبر(صلی الله علیه و آله) بالا می‌بریم؟


ابن جمله یکم بی انصافیه.علی(ع) و محمد(ص) برادرند. اگه هم بخواهیم از نظر قران بسنجیم حضرا ابراهیم بعد نبوت خود به امامت رسید.
مرادی
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۱
باید دانست که فرقه ی تیجانیه که جناب تیجانی به آن وابسته است فرقه صوفی گرایانست یعنی یک عمر آقای تیجانی گرفتار خرافات وبدعتهای عجیبی شده بود پس عجیب نیست که ایشان شیعه شود وخود در کتابهای خودش بدنها معترف است وقاعدتا معروف است که تصوف راهی است برای تشیع /نظریه مرا بگذارید دوستان ببینند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
با این حساب شما هم احتمالا از همان قبیله ابن ملجم مرادی باشی!
حمزه
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۶
سنی ها حضرت علی راامام خود میپدانند ولعن ونفرین نمی کنند پس لزومی نداره اذان زمان حضرت رسول به اعتراف خود شما تغییر دهیم
ali
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۷
راست می گی حمزه جان.اگه این تغییر نبودک ناکرده الان شماهابه حقانیت عل پی نمی بردید.چرابه تغییرخیرمن النوم اعتراض نداری که توسط خلفایتان بدعت گذاشته شده است.
طهرانی
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۲
اقاي حمزه؛ به تاریخ خلفا رجوع کنید که ببینید که خلفای غاصب اهل تسنن، لعن و سب امیرالمومنین (علیه السلام) را رواج داده یودند و برای آن پول خرج می کرده و می کنند.
ثانیا لعن دشمنان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) ، سنتی الهی است که پیامبر خدا آن را به پا کرده است. پس اگر اعتراض کنید ، اعتراض شما به قرآن و رسول خدا خواهد بود.
می توانم از قرآن و مدارک اهل تسنن ثابت کنم که لعنت کردن اولین ودومین غاصب خلافت واجب است.
گذشته از اینها فقها، به زبان آوردن شهادت به ولایت مولا را در اذان واجب نکرده اند. اما:
اولا : همه گفته اند که مستحب است.
ثانیا : به زبان آوردنش مستحب است. اعتقادش حتما واجب است.
این روایت در کتب شیعه و سنی آمده است که اگر کسی تمام عمر خود را عبادت کند ...، ولی از دشمن امیرالمؤمنین علی ، برائت نجوید، در آتش جهنم جا خواهد گرفت.
پس اعتقاد به ولایت امیرالمؤمنین علی ، بنا به عقل و قرآن و سنت و روایات همه ی فرقه ها، واجب است.
این ربطی به بحث به زبان آوردن شهادت در اذان ندارد.
به زبان بگوید یا نگوید، اگر اعتقاد نداشته باشد، بدون شک و به اجماع امت، نمازش باطل است.
آنها هم که به اذان چیزهایی اضافه کرده اند مثل الصلاه خیر من...، که بنا به فرمایش قرآن و رسول در آتش جهنم هستند چون به دین خدا اضافه کرده اند.
والسلام علی من اتبع الهدی
علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۶
آفرین به درک وفهمش
محمدداوود
Afghanistan
۱۶:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۸
این نافهم ازاول مسلمان نبوده به نظرمن محال است سنی شیعه شود.
مهدیار
Canada
۰۹:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۵/۲۹
برادر ناتنی سنی! خیلی کار سختی نیست، کافیه شما هم صفحاتی که به ایشون گفته شده در کتابهای نوشته ی مسلم و بخاری ورق بزنی تا ببینی که چه ساده است: بسیاری از سنی ها شیعه شدند و فهمیدند که مسلمانی واقعی چی هست...
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
جناب محمد داوود؟ آنچه اتفاق افتاده و هر روز هم دارداتفاق می افتد را انکار کردن نشانه چیست؟ نظرت بدرت خودت می خورد عزیز برادر. یکسری به اینترنت بزن و اخبار شیعه شدن فوج فوج مردم سنی مذهب را بخوان، و البته باز هم انکار کن. ویل یومئذللمکذبین
احمد
Netherlands
۲۰:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۱
من از مخالفان سرسخت اختلا فات بین مسلمانان (شیعه .سنی ) هستم . ولی متا سفانه بعضی از افراد با نادانی حرفهایی را میزنند که انسان را به حرف وادار میکند اگر یک نفر مذهب خود را که شیعه بوده عوض کرده باشد امکان دارد ولی دلیلی یرحق وناحق بودن نیست چونه ده ها نفر را شنیدم که شیعه بوده سنی شده اند. که باز دلیل بر حق یا ناحق بودن نیست. مسله این است که دلایل قانع کننده باشد من ازگفته های آیتالله خویی وصدر قانع نشدم و جواب این گفته های خودم را میخواهم وبا سواد کمم حاضر با هرکسی مناظره بکنم.: اگر .... اگر خلفای راشدین نبودند آیا اسلام به این وسعتی که هست میشد آیا در همان محدوده عربستان (مکه و مدینه ) نمی ماند ایا بعد از وفات پیامبر دو فرد دیگری نیز ادعادی پیغمبری میکردند ومیگفتند که از جبرییل وحی میگیرند وتوسط خلفا به یاری خداوند از بین برده شدند . که اگر انها پیروز میشدند معلوم نبود دین ما چه بود شاید یک دین دیگری داشتیم. ایا اسلام به کوفه وکربلا و ایران وجاهای دیگر میرسید . اگر فتوحات خلفا خصوصا" عمر فاروق نبود 1/5 میلیارد مسلمان بود؟ و دین اسلام مانند ده ها دین دیگر محدود در یکه گوشه جهان نمی ماند ؟ خدا وکیلی اگر جوابی دارید بدون تعصب و منطقی جواب دهید . این مثل به این میماند که شیعیان منبع نور که پیغمبر واصحاب ایشان هستند (که خدمات فراوانی را به اسلام کرده ودرکنار پیغمبر خدا سالها تلاش کرده اند که اینک همه انها به غیر از مقداد ابوذر و سلمان مرتد میخوانید )قبول ندارید ولی خود نور را مقدس میشمارید ایا این صحیح است .اگر اسلام با مسلمان ماندن این چند نفر ادامه یافته بود مطمعن باشید اسلام شکست خورده وذات وجود این دین عظیم زیر سوال است . خداوند همه را به راه راست هدایت کند
سنی
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۰۱ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۲
آقای کم سواد اگه به کشور گشایی باشه که چنگیز خان واسکندر هم مثل اونها بودن
طهرانی
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۲
بسم الله الرحمن الرحيم
سني اي كه پیام گذاشته توجه کند:
متاسفانه عبارات شما نشان می دهد که در این بحثها اصلا تخصص ندارید.
من حاضر به مناظره با شما و غير شما هستم.
اگر بدانم شما اهل پذیرفتن حق هستید حاضرم ایمیل بدهم که گفتگو شود.
اولا ما اینجا به اینکه یک نفر سنی ، شیعه شده، استدلال نکردیم، بلکه استدلال کرده اند به آن چیزی که سبب شده او شیعه شود.
ثانیا وسعت دادن به مساحت کشور ها لزوما کار خوبی نیست. مگر در قرآن نخوانده اید که «انما یتقبل الله من المتقین» یعنی خداوند فقط از اهل تقوا می پذیرد. آیا اگر با آدم کشی و جنایت و قتل و یتیم کردن کودکان و دزدی، کسی مرزهای اسلامی را گسترش دهد، آیا این کار مورد رضای خداست؟ آیا نتیجه ای جز بدنامی برای اسلام دارد؟ هرگز.
آیا پیامبر قدرت نداشت که مرزها را آنچنان گسترش دهد؟ پس چرا این کار را نکرد؟ چون ملاک کار ، رضایت خداست نه کشور گشایی. اگر کشور گشایی باشد که هیتلر هم کشور گشایی کرده!!
ثانیا نور اسلام را خداوند به قلبها می تاباند. کشورگشایی و قتل و غارت هرگز سبب نمیشود که در قلب کسی ایمان پیدا شود. چون ایمان یک حقیقت قلبی است.
اسلام را خداوند نگه می دارد. آیا خداوند نیازمند است و توانایی ندارد، که ما با قتل و غارت اسلام را نگه داریم؟ این چه خداشناسی ای است؟! شما مگر موحّد نیستید؟
شما از کجا می دانید که اگر غاصبین خلافت این جنایات را نمی کردند، اسلام گسترش نمی یافت؟
ما معتقدیم اگر خلافت را به صاحب حقیقی آن یعنی امیرالمؤمنین علی می سپاردند، بدون خون ریزی، اسلام حقیقی در تمام عالم گسترش می یافت.
خداوند در قرآن وعده داده که اسلام حقیقی را در تمام جهان فراگیر خواهد کرد.

ضمنا «مطمئن» با «همزه » است و «مطمعن» غلط است. در نوشتن خود دقت کنید.

اگر واقعا این چنین هستید که اگر حقیقت برایتان روشن شود، حاضرید مذهب خود را عوض کنید، من آماده ام که برایتان استدلال کنم و ایمیل بدهم.
اما به شرطی که مثل این نوشته ی اینجا، تعصب نداشته باشید.
والسلام علی من اتبع الهدی
نوکر علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۵۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۳۰
دوست عزیز ما فراموش نکردیم که خلیفه دوم 70 بار در زندگانی خودش گفته اگر علی نبود عمر نابود میشد شما هم فراموش نکنید
يه دوست
Iran (Islamic Republic of)
۰۲:۲۸ - ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
سلام
دفع خطر احتمالي عقلا و شرعا واجب
آدم يك كم منطقي باشي دلشو به اين چيز ها خوش نمي كني
چرا كه خدا را چه ديدي
همين آقا ممكن است فردا
ادعا كند كه پشيمان شده و دوست داري سني باشي و به اين نتيجه رسيده كه سني بهتري
در اون زمان جمع وجور كردن اين مباحث بسيار سخت
بهترين راه به نظر اين حقير
منطق و ادله كافي
حقیقی
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۲۴
سلام .یک سوال داشتم. کدام رفتار شیعه است که از نظر آقای سماوی غیر قابل توجیه است لطفا جواب سوال من را بدهید ممنون
اصغر
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۸/۰۱
آدم شجاعی هستی
اسماعیل
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۵۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۳
مباحث فوق را مطالعه کردم بسیار مفید بود انشاء اله خداوند همه مارا به راه راست هدایت کند
جعفر
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۵۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۴
سلام آقای کم سواد همه را محکوم کن!یعنی شما میفرماییداگر ابوبکر عمر وعثمان نبودند اسلام شکست خورده وچیزی ازان نمانده بود پس ایه قران که میفرماید دین خدا برغم میل باطنی مشرکین فراگیر میشود هم شوخی میباشد مردمومن احمدآقا ازاسلام درسنه60هجری که چیزی باقی نمانده بود بااین زحمتی که دائی شما معاویه دشمن وپسرسردسته ودشمن اصلی اسلام وپیامبروپسر وولیعدش یزیدشاه برای اسلام کشیدند که فاتحه اسلام راخواندند اگر نبودقیام جانانه وفداکارانه سرور وسالارشهیدان حسین بن علی که ازدین اسلام همان مانده بود که میگوئید اگر واقعا دلتان برای اسلام میتپد خاک مرقد مبارکش راتوتیای چشم کنید که اسلام را زنده وجهانی کرد. خلیفه دوم فقط بابدعت دین راازمسیراصلی منحرف و به نابودی کشید مسلمانان با رشادت جنگیدند وگرنه کیست که جریان فرار چون بزکوهی رانداند
سید حفیظ احمدی از افغانستان
Afghanistan
۱۳:۲۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۳۰
با سلام خدمت شیعیان آقا امیرالمومنین (ع)

جناب آقای احمد "به قول خودت کم سواد"، شما کشورگشایی را توسعه اسلام می نامید؟ اگر چنین باشد که چنگیزخان مغول بیشتر از خلیفه دوم تان برای توسعه دین کوشیده است. مگر نشنیده ای که خداوند خودش ضمانت دین اسلام را کرده است و به پیامبرش (ص) اطمینان میدهد که این دین باوجود دشمنی های مشرکان و کارشکنی های منافقان (خلفای غاصب که پس از پیامبر مانع ادامه پیشرفت دین در مسیر اصلی اش شدند) فراگیر میشود.
احمد آقا، خلیفه شما بنابر تعصب عربی در دوران جاهلیت به ایران تجاوز کرد و هزاران بی گناه را به بهانه قبول نکردن اسلام از دم تیغ گذراند. در حالیکه قرآن میفرماید: هیچ اکراهی در قبول دین نیست. و این که ادعا کردی ده ها نفر از شیعیان سنی شده اند؛ خیلی خنده دار است. برو یکبار سری به کشور صد در صد سنی (مصر) بزن و ببین که آمار افزایش گرایش به تشیع به قدری بالا رفته است که شیخ الازهر آنرا مایه نگرانی دانسته و از حکومت خواسته است تا در این زمینه اقدامی جدی پیشگیرانه کند.
نوکر علی
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۰۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۳۰
اصلا دینی که با جنگ و ادم کوشی باشه که دوامی نداره باید با عقل و استدلال باشه والا با جنگ و خون ریزی فقط اسلام رو بد نام می کنیم همین طور که الان این وهابی ها چهره زیبای اسلام را با این کار های وحشیانه خودشون خراب کردن.
حميد
Afghanistan
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۵
سلام.جناب آقاي دكتر تيجاني سماوي در حفظ وامان خداوند باشيد.سوال داشتم .حضرت عالي بفرمائيد بعد از آن كه شمابه مذهب تشيع ودوست دار اهلبيت (ع) شديد چه تعدا د از دوستان و هم فكران شما به مذهب تشيع تا هنوز گرويده است
وسلام
محسن
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۰
نکته جالب در خصوص شیعه و سنی ها این است که ما شیعه ها با برادرهای سنی کاری نداریم و با آنها زندگی می کنیم.
طهرانی
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۱
شما از طرف خودت نظر بده نه از طرف شیعیان.
ما به کسی ظلم نمی کنیم، اما بحث علمی داریم که یک قدم از آن کوتاه نخواهیم آمد.
حق و باطل را نیامیزید تا در آخرت نجات پیدا کنید.
والسلام علی من اتبع الهدی
محسن بن فاطمه
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۲
مابی خیال سیلی مادرنمیشویم/باخیلی ومغیره برادرنمیشویم
اکبر
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
به نظر من چرا این وهابیون چشمشون را روی حقیقت به این راحتی بسته اند کجای دنیا گفته که یک بچه 3ساله رو سر ببرند آخر این بچه از تشیع چی میدونه که باید اینطوری تقاص پس بده کافی فقط یه کمی عقلتون را بکار ببندید.
استادی
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۰
خیلی مفید بود
جعفری دبیرریاضی
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۳
یه لحظه خودمو از دین خارج کردم و به صحبت های تک تک شما جه موافق چه مخالف شما با منطق و دقیق خوندم وحلاجی کردم
واقعا منطق و استدلال یعنی فلسفه شیعه و پیروی پیامبر و جانشینان برحقش(علی وفرزندان پاکش که درود خدا براوباد)بر ما واجب هست
واقعا اگه به معاد اعتقاد دارند بعضی ها چطور میخوان جواب امامان نه جواب پیامبر(ص) رو بدن
عاشق الحسین
France
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۵
انشاالله خدا نعمت تشیع رو ازما نگیرد
.
.
.
به لطف خدا روز به روز دارد برتعداد شیعیان افزون می شود


خدارو شکر
ميلادنادري
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۳۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۸
باتشكرخيلي مفيد بود
اجركم عندالله
احمد
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۳
مایه افتخارمذهب شیعه وخداحفظش کند وعمرپربرکت داشته باشد
هادی
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۰
دوستان عزیز
شیعیان و سنی های گرامی
از راهی دور دست تک تک شما برادران مسلمانم را میبوسم
امیدوارم که خداوند همه ی مارا به راه راست هدایت کند, موضوع اصلی در حال حاضر فقط و فقط وحدت است, چرا باید وهابی که نه سنی قبولش دارد نه شیعه دایه دار اسلام ناب محمدی باشه, این آدم خوارهای ساخته ی دست ابن تیمیه یهودی در حال حاضر خون ها به جگر مسلمانان اعم از سنی و شیعه میکنند, بیایید آب به آسیاب دشمن نریزیم .
رضا
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۴
با سلام واقعاااااا از وقتی کتاب انگاه هدایت شدم ایشون رو خوندم خیلی متحول شدم و به شیعه شدنم افتخار میکنم و به دوستان پیشنهاد میکنم کتاب سفرها و خاطره های ایشون رو هم مطالعه کنند واقعااا قشنگ و خوندنیه
فواد وکالتی
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۱
خدا قوت . . .
بسیار جالب و خواندنی بود.الهم اهدنا صراط المستقیم ،صراط المحمد و آل محمد‏(ص‏)‏
جلیل دارابی
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۴۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
خداوند تمام برادران اهل سنت را به راه خیر هدایت نماید وبه دور از تعصب مانند این عالم ربانی حقیقت را بفهمند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۱۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۶
لطفا کتاب انگاه که گمراه شدم را که در جواب تیجانی نوشته شده را هم بخونید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۴
سلام چرا سایت قسمت انگلیسی نداره ؟؟ این خبر خیلی خوب بود ولی حیف که ترجمه انگلیسی نداشت
رحمت الله محمودی
Afghanistan
۰۷:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۸/۲۹
الحق آقای تیجانی انسانی باخرداست ومن کتابهای ایشان رابارهاخاندم وخیلی دل نشین است خداوندعمرب پوربرکت برایش عنایت کند
اقای کنجکاو
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۹/۱۰
با سلام ببخشید جدیدا کتابی خوندم با عنوان دروغ گویان را بشناسید ضد سخنان تیجانی درکتاباش قضیه چیه کسی استدلال منطقی در این باره داره
با تشکر
علی
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۰۲ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۳
با سلام،،،
ببینید دوستان شیعه شما فکرکنم کلا با خودتون مشکل دارین البته ازاونجایی که هرکسی که مدت خیلی زیادی شیعه بوده وبعدش با تحقیق وتفحص مذهبشو عوض کرده وسنی شده رومیگین وهابی،،،نمونش،آیت الله برقعی،،،
وکسی که در بیست وچهارسالگی که خدایی خودتون نیگاه کنین آیا قبلش این با توجه به سنش اصلا در جامعه ی اهل سنت دارای معروفیت خاصی بوده،،،نه من که برای اولین باره اسمشو میشنوم حتی موقعی که دوستان گفتن تیجانی سنی شده همه تعجب کردن اصلا تیجانی کی بوده،،خوب این که به کنار،،،،
البته خودتون درجریانین که کاری که پول لامصب میکنه غول از انجامش ناتوانه،،،خوب اینم یه نمونش،،،
خوب شما خودتون یه نگاهی به جمعیت مسلمانان اهل سنت بندازین یک میلیارد وسیصد میلیون نفر سنی اند درحالی که فقط دویصت میلیون نفر توی کل جهان مذهبشون شیعه هستش،،،اصلا خود همین اروپایی ها اونا بخوان مسلمون بشن اول میزن تحقیق میکنن بعدش نتیجه گیری میکنن خوب چرا اونجا که آزادی بیان عقیده هستش چرا بازم سنی میشن از هر نهصد نفر مسیحی که مسلمون میشن تنها ده نفر شیعه میشن اونم به زور پولللللللل
شیعه
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۴۰ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۴
من کتاب خاطرات دکتر تیجانی را خوندم بسیار عالی بود خدا ایشان را حفظ کند
علی
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۱
واقعا که فقط به فکر خوردن خون همدیگه باشیم کاره دیگه ای از دستمون بر نمیاد بکشین همدیگرو به خواست شیطان و کفار عمل کنین
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۰۲ - ۱۳۹۷/۰۶/۲۳
چراخودتون روفریب میدید،همه چیز عین روز روشنه .........به خدا پناه ببرید یه کم منصف باشید وازاین چرندیات دست بردارید ،فقط قران وسنت
حق گو
Qatar
۲۲:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۵/۲۱
آفرین بر شما فقط مسلمان بودن یعنی قرآن کریم و سنت پیامبر
علیرضا احمدی از قم
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۵۳ - ۱۳۹۸/۰۸/۲۱
با سلام ای اهل ایمان اگر به خدا وکلام خدا قران ورسول خدا وولایت علی شک دارید سوره مائده ایه ای ۵۴مراجعه کنید بر حقانیت رسول خدا وعلی ابن ابیطالب ایمان بیاورید
امید
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۸
با سلام
من اطلاعات دینی و تاریخی زیادی ندارم اما چند تا سوال ذهنمو درگیر کرده... یکی ش اینه که...
شیعه میگه اهل بیت بر حقه و هر راهی غیر اون باطله. با این منطق، حق و باطل جنگ جمل رو میشه فهمید، اما اهل سنت که میگن همه صحابه اوکی ن و خوبن و ستاره هدایتند... خوب افرادی که تو این جنگ کشته شدن بالاخره کدومشون هدایت شدن و شهید هستند؟! نمیشه که کشنده و کشته شده هر دو بر حق باشند... میشه؟!
محمد مدریک
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۵۵ - ۱۴۰۰/۰۵/۱۹
سلام
کتاب محمد تیجانی سماوی رو خوندم عالی بود
سوالی از دوستان اهل سنت دارم لطفا لحظه ای تعصب رو کنار بزارید و با عقل و منطق جواب بدید
آیا پیامبر اسلام را قبول دارید؟
اگه پیامبر اسلام و سخنان پیامبر اسلام را قبول دارید پس مخالفت با سخنان و پیامبر اسلام جایز نیست
پیامبر اسلام بنا بر منابع و کتاب های اهل سنت در روز غدیر فرمود : هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست
در اینجا پیامبر فقط از امام علی سخن میگوید نه ابوبکر و عمر و .......
وقتی پیامبر این مطلب رو اعلام میکنه با عقل و منطق میپذیریم که سخن پیامبر حق است پس نمیتوانیم حقانیت امام علی را نادیده بگیریم
چطور ابوبکر و عمر در روز غدیر به امام علی تبریک میگویند و این را قبول دارید با این حال بعد از فوت پیامبر سخن پیامبر را قبول نمیکنید و خلافت ابوبکر و .... قبول کردید.
چطور حرف پیامبر را نادیده میگیرید و خود را پیرو پیامبر میدانید؟
امیدوارم خداوند همه ما را به راه راست که راه پیامبر و قران و اهل بیت هست هدایت بفرماید.
مسعود
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۱/۰۹
سلام این رو هم اضافه کنید:طبق اسناد اهل سنت هنگامی که پیامبر اکرم(ص) در حالت احتضار از عمر قلم و کاغذ برای وصیت خواستند عمر از آوردن قلم و کاغذ خودداری کرد و گفت که پیامبر(ص) نمی داند چه میگوید البته من مودبانه اش رو گفتم،سئوال اینجاست که طبق آیات قران تمام تصمیمات پیامبر(ص) به اذن پروردگار است،اهل سنت و وهابیون چه جوابی دارند که بدهند