SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از مشرق ، "ناصر العابد" نویسنده عربستانی در مقالهای به بررسی ایده ارائهشده توسط عربستان سعودی به شورای همکاری خلیج فارس براي الحاق کشورهای عرب حوزه جنوبی این خلیج به عربستان سعودی و تشکیل کنفدراسیونی عربی میپردازد و در اینباره مینویسد:
"کنفدراسیون خلیج[فارس]" عنوان پرطمطراقی است که شاید بتوان گفت، تحقق آن آرزوی بسیاری از اعراب باشد، اما در پس این عنوان پر طمطراق اهداف و نیات پلید کشورهای ارائهدهنده این طرح آن هم در این برهه از زمان نهفته است.
بیتردید عربستان سعودی، ارائهدهنده این طرح اهداف و طمعهای تاریخی بسیاری در پس این طرح دارد، اما سؤال این است که آیا کشورهای عرب حوزه خلیج فارس واقعاً از این اهداف بیاطلاعند؟
در افتتاحیه نشست شورای همکاری خلیج فارس که پارسال در ریاض برگزار شد، شاه عربستان در سخنانی از حکام خلیج فارس خواست تا در برابر تهدیداتی با یکدیگر متحد شوند که امنیت و ثبات خلیج فارس را بر حسب دیدگاهش تهدید میکنند.
پس از آن عربستان سعودی اقدام به ترویج این ایده و تأکید بر ضرورت اتحاد در برابر خطرهایی کرد که آینده کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را تهدید میکند اما در آن زمان به این تبلیغات و ادعاها توجهی نشد و حتی در مواردی انتقادهایی نیز به آن صورت گرفت.
اما این انتقادها و بیتوجهیها ذرهای از عزم و اراده آلسعود نکاست بلکه آنها بیش از پیش بر تلاش خود در اینباره افزودند تا اینکه در این بین نخستین قربانی خود یعنی آلخلیفه و بحرین را برای اجرای طرح خود یافتند که بیش از یک سالی درگیر قیام مردم علیه حاکمیت ظالمانه خویش بود و برای رهایی از این قیام چند ماه پیش اعلام کرد، درصدد ملحق شدن به عربستان سعودی است. بحرین در واقع کور سوی امیدی در دل آلسعود بود تا شاید اینبار بتواند، طرح خود را به اجرا بگذارد، اما سؤال این است که آیا عربستان در این راه موفق خواهد بود؟
"دیوید رابرتز" در اینباره در مجله آمریکایی "فارین پالیسی" مینویسد: سران شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس، یعنی عربستان سعودی، قطر، بحرين، امارات، عمان و كويت، طي ماه جاری در نشست خود، ایده اتحاد و تشکیل کنفدراسیون بین خود را بررسی میکنند.
این نویسنده آمریکایی در ادامه میافزاید: اگرچه این ایده در ابتدا و در ظاهر منطقی مینماید اما بسیار مشکل است که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بتوانند، اتحاد و کنفدراسیونی تشکیل دهند.
رابرتز مینویسد: در راستای بهار عربی و بازتابهای آن بر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به راحتی میتوان دریافت که چرا عربستان سعودی درصدد تشکیل چنین اتحادی است، بهویژه حوادثی که از فوریه 2011 ميلادي تا کنون در بحرین شاهد آن هستیم، بهویژه آنکه عربستان به طور مستمر ایران را به دست داشتن در انقلاب مردم بحرین متهم میکند که اکثریت آن را شیعیان تشکیل میدهند و از این بیم دارد، مبادا قیام اکثریت شیعی مردم بحرین به سرایت آن به عربستان سعودی بینجامد؛ این درحالی است که تاکنون هیچ مدرکی دال بر دخالت ایران در ناآرامیهای داخلی بحرین به دست نیامده و این نکتهای است که در گزارش کمیته حقیقتیاب بحرین نیز بر آن تأکید شد.
واقعیت امر این است که ایده تشکیل اتحادی بین عربستان سعودی و بحرین مقدمه الحاق شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس و تشکیل کنفدراسیونی عربی است و برای ترویج این اتحاد بود که عربستان سعودی مارس گذشته نیروهای نظامی خود را به بحرین اعزام کرد تا از یکسو زمینه استقرار نیروهای دائمی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در بحرین را تقویت کند و از سوی دیگر نفوذ خود در شورای همکاری را افزایش دهد.
پذیرفتن ایده پیوستن به عربستان سعودی توسط آلخلیفه در واقع بیانگر بیم و هراسهای فزاینده این رژیم بود، چون بحرین دارای منابع قابل توجه نفت و گاز نیست و مشکلات عمیق اجتماعی و اقتصادی که با آن مواجه است و ریشه در مشکلات سیاسی آن دارد، بر بیم و هراسهای آلخلیفه بیش از پیش میافزاید ولی باید به این نکته هم توجه داشت، این مشکلات موجب میشود تا در بلندمدت بحرین موجودیت و استقلال اقتصادی خود را از دست بدهد.
اما درباره دیگر کشورهای عضو شورای همکاری عربستان سعودی بارها تلاش کرد، آنها را از خطر ایران بیم دهد اما هربار در این اقدام ناکام ماند. شاید یکی از دلایل ناکامی سعودیها به این بازمیگردد که درحالیکه ریاض؛ عمان و دبی و قطر را از نزدیکی به ایران بازمیداشت، خود سیاست نزدیکشدن به ایران را درپیش میگرفت.
با این حال عربستان سعودی تلاش میکند که به نحوی ایده اتحادیه اروپا در بُعد سیاست خارجی به اجرا بگذارد تا اعراب را در برابر ایران متحد و مانع نفوذ بیش از پیش این کشور در منطقه شود.
صاحبنظران بر این باورند، یکپارچهسازی سیاست خارجی کشورهای همکاری خلیج فارس بسیار مشکل و مانعی است که ریاض نمیتواند، آن را پشتسر بگذارد. افزون بر آن، کشورهایی چون قطر و امارات و کویت از این اتحاد چه چیزی عایدشان خواهد شد؟ در حالیکه درآمد هر فرد در قطر بالاترین درآمد جهانی است، پیوستن به چنین اتحادیهای چه سودی میتواند برای دوحه در برداشته باشد؟
در حالیکه کویت با مشکلات ویژه خود و تجربه خاص پارلمانیاش مواجه است که بحث و جدلها و شکافهای بسیاری را در این کشور به دنبال داشته است. شاید تنها رهاوردی که این اتحاد میتواند برای کویت در بر داشته باشد، پیچیدهتر شدن و افزایش مشکلات داخلی روزافزون آن باشد.
اما چالش بسیار مهمی که پیشروی چنین اتحادی وجود دارد، حاکمیت بیچون و چرای عربستان سعودی بر آن خواهد بود. مساحت عربستان پنج برابر همه کشورهای عضو شورای همکاری است و جمعیت آن 10 میلیون بیشتر از همه اين کشورهاست.
این درحالی است که در طول دهههای گذشته عربستان سعودی با توجه به جغرافیای سیاسیاش نهتنها خواهان به دستگرفتن فرمانروايي کشورهای عرب حوزه خلیج فارس است، بلکه فراتر از آن، داعیه رهبری جهان عرب و اسلام را نیز در سرمیپروراند و این آمیزه چشمداشتها و جایگاه دینی و تاریخی، خواسته ریاض در به دست گرفتن زمام امور اتحادیه کشورهای عربی را امری طبیعی جلوه میدهد و این برای کویت و قطر و امارات اصلاً پذیرفته نیست که طی سالهای اخیر سیاستهای استقلال طلبانهای را همواره اتخاذ میکردهاند و اين در حالي است که هریک از این کشورها از رابطه چندان خوبی با عربستان سعودی هم برخوردار نیستند و خصومتهایی با ریاض داشتهاند.
این موضوع باعث میشود تا بسیاری از کارشناسان تشکیل چنین اتحادیهای را در نزدیک یا دوردست و محال ارزیابی کنند. آنها اعتقاد دارند، کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بسیاری از اختلافات خود را پنهان میکنند و این اختلافات نه یک حوزه که چندین حوزه بسیار مهم و حساس را دربرمیگیرد، بهویژه آنکه هریک از این کشورها دارای نظام حکومتی خاص و بیهمتایی در جهان است که حول محور "قبیله" متمرکز است و هریک از این قبایل تا سرحد خون و خونریزی با یکدیگر اختلاف دارند و در اکثر موارد این کشورها فاقد جایگاه و محبوبیت مردمی هستند و این موضوعی است که حاکمان خلیج فارس بهشدت از آن بیم دارند که مبادا بهراحتی به شکاری آسان و راحت برای دیگری تبدیل شوند و این تشدید حس بیاعتمادی را در آنها به دنبال داشته و آن را تعمیق میکند.
همچنین این سیاست برخی از رژیمهای عربی خلیج فارس است که هرگاه منافع خود را در خطر ببینند و تهدیدی خارجی را احساس کنند، تلاش میکنند، با یکدیگر متحد شوند، به ویژه عربستان سعودی که به دنبال بهار عربی دریافته که مهمترین متحدان خود را در این منطقه از دست داده است.
یک دیپلمات غربی فعال در کشورهای خلیج فارس درباره ایده تشکیل اتحادیه کشورهای عربی میگوید که پایه و اساس این طرح را بیم و هراس عربستان از اکثریت شیعی بحرین است که مبادا بتواند خاندان سنیمذهب حاکم بر این کشور را سرنگون کند و این نکتهای است که "سعود الفيصل" وزیر امور خارجه عربستان در کنفرانس جوانان کشورهای عضو همکاری خلیج فارس در ریاض به ان اشاره نیز کرد: همکاری و هماهنگی بین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در قالب کنونی آن با توجه به چالشهای مواجه با آن کفایت نمیکند و نیازمند همکاری بیش از پیش مشترکی است.
سعود الفیصل در سخنان خود به برنامه هستهای ایران و بهار عربی نیز اشاره و از آنها با عنوان چالشهایی یاد میکند که نیازمند بازنگری و توجه شورای همکاری خلیج فارس است و در این راه خواستار اتخاذ سیاست یکپارچه دفاعی در قبال این چالشها میشود.
ناصر العابد مینویسد: هشتاد سال پیش آلسعود آلسعود حاکمیت خود بر بخشهای گستردهای از جزیرةالعرب اعمال کرد و امروز درصدد آن است که مابقی خود بر بخشهای دیگر این شبه جزیره و دیگر ملل منطقه اعمال کنند و در این راه بحرین پل دستیابی به این اهداف و ایران به عنوان دشمن خیالی و موهوم، دستاویز آلسعود برای دستیابی به این هدف است.