SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
پس از اعلان رسمی عمر سلیمان رئیس اطلاعات پیشین مبارک، برای ورود به کارزار انتخاباتی ریاستجمهوری، صحنه سیاسی این کشور بار دیگر با تلاطمات مواجه گشته است. در این مسیر احزاب و نیروهای اجتماعی این کشور حول دو شکاف مهم اثرگذار قرار گرفتهاند. شکاف سیاسی حول نیروهای اسلامگرای اخوانالمسلمین پس از اعلان نامزدی خیرت الشاطر و بروز چنددستگی در میان رهبران این جنبش از یکسو و تراکم شکاف اجتماعی و نیروها که با خطوط فکری و غیرمذهبی یعنی هواداران احزاب تحولخواه نظیر البرادعی و حزبالغد شکل گرفته است. در این میان، جدال سیاسی میان دو عنصر اصلی جامعه مصر یعنی ارتش و اخوانیها روند تصاعدی پیش گرفته، هر دو طرف همدیگر را به برهم زدن توافقات قبلی متهم میسازند. از دیدگاه نظامیان، اخوانالمسلمین پذیرفته بود که در بازی قدرت و چینش نیروهای سیاسی آینده، ضمن پرهیز از انحصار قدرت از معرفی نامزد مستقل برای انتخابات ریاستجمهوری خودداری کند و با توجه به حضور پررنگ جریان اسلامگرا در دو مجلس، تقسیم قدرت با نظامیان را بپذیرد. از اینرو ورود خیرتالشاطر به صحنه انتخابات از دید نظامیان میتواند زمینهساز انحصار قدرت در مصر و حذف تمام نیروهای مخالف اخوان قلمداد گردد. لازم به ذکر است که پس از سرنگونی مبارک، اخوانیها بازی پیچیدهای را با جریانات لیبرال و ملی و نظامیان اتخاذ کردند، بهطوری که شروع انقلاب ژانویه 2011 عملا اخوانیها تحرک خاصی از خود نشان ندادند، شاید واهمه جنبش اخوان از سرکوب و نیز قلع و قمع رهبران خود که در دوره مبارک داشتند باعث شد که جنبش اخوانالمسلمین برخلاف جوانان آوریل و نیز جریانات لیبرال در جریان اعتراضات مردمی فقط به دادن اطلاعیههای ضدحکومتی بسنده کند ولی با مشخص شدن زوال سیاسی مبارک افکار رهبران جنبش با تحرک بخشی به اقدامات خویش، حضور خود را بهعنوان عنصر اثرگذار در تحولات مصر تثبیت نموده ولی همچنان بعد از فروپاشی رژیم مبارک به سیاستهای دوپهلوی خویش در حوزه داخلی در تعامل با نظامیان ادامه داد. البته اقدامات اخوانیها هیچوقت از دید جوانان مصر و جریانات لیبرال و ملی دور نماند بهطوری که اخوانیها بارها متهم به همدستی و همسویی با نظامیان شدند. عدم اتخاذ موضع روشن در برابر محاکمه مبارک و خاندان وی از سوی اخوانیها و بروز برخی اخبار پنهانی مبنیبر ارتباط با غرب، توافق بر حفظ قرارداد کمپ دیوید و الزام به ثبات و امنیت منطقه در دوره پس از مبارک بر شک و تردیدهای موجود دامن زد. این در حالی است که در دو انتخابات پیچیده مجلس شورا و موسسان اخوانیها توانسته بودند با حذف لیبرالها و جریانات چپ از قدرت سیاسی، خود را بهعنوان عنصر تاثیرگذار اصلی مصر معرفی نمایند. در واقع باید گفت که اخوانالمسلمین برای جلوگیری از اتحاد احتمالی میان نظامیان و جریانات ملی و لیبرال، بهنوعی راه سازش و تفاهم پنهانی با نظامیان در پیش گرفت و از این طریق با یک سنگ دو نشان رفت. بدینترتیب اول فرصت کرد که با بسیج نیرو عملا ابتکار عمل را از نیروهای لیبرال و ملی در صحنه رقابت انتخابات مجلس بگیرد و زمینه را برای پیروزی نهایی برای رقیب دیرینهاش یعنی ارتش فراهم سازد. در ضمن از دید ناظران بینالمللی حضور گسترده نیروهای اخوانی در نافرمانیهای مدنی میتوانست ضمن تشدید اوضاع سیاسی، بهنوعی لزوم بسط خشونت و سرکوب ارتش را در قبال اعتراضات گسترده مردمی توجیه نماید و حتی زمینهساز کودتای ارتش و قلع و قمع نیروهای انقلابی گردد. لذا پس از برطرف شدن خطر نیروهای لیبرال و ملی و تفاهم نسبی با ارتش برای حضور توأمان سیاسی بهنظر میرسد که شرایط برای جدال سیاسی نهایی و سرنوشتساز میان این دو فراهم شده است. از اینرو اخوانیها برای تداوم اقتدار سیاسی خویش در انتخابات آتی ریاستجمهوری با معرفی خیرتالشاطر قصد خویش را برای ضربه زدن به بقایای حکومت مبارک و در رأس و مهره اصلی آن ژنرال طنطاوی اعلام داشتند .
رهبران اخوان این تصمیم را در راستای جلوگیری از تداوم قدرت نظامیان اعلام میدارند. ارتش نیز گرچه عملا نسبت به ورود عمر سلیمان عکسالعمل مشخصی از خود نشان نداده با این وجود، ورود برای رقابت با نامزد مورد حمایت اخوانیها با هماهنگی و حمایت شورای نظامی حاکم بر مصر انجام شده است. بهنظر میرسد که ارتش تلاش دارد مجددا ضمن نزدیکی مواضع با برخی از جریانات لیبرال و ملی، نگرانی جامعه غرب را نیز نسبت به قدرتیابی جریانات اسلامگرا معطوف دارد، امری که با حساسیتهای دوچندان اقلیتهای مذهبی مصر نظیر قبطیهای مصر و یهودیان دنبال میگردد. لازم به ذکر است که هنوز واکنش غرب بهویژه آمریکا نسبت به بروز تحولات جدید در صحنه داخلی مصر نمایان نیست.
به نظر میرسد عمر سلیمان به عنوان صحنهگردان اصلی جریان سازش در زمان مبارک میتواند مهره کارآمدی برای حفظ نفوذ آمریکا و نگه داشتن قاهره در مدار منافع غرب باشد.همچنین در دوره ریاست عمر سلیمان بر دستگاه اطلاعاتی و امنیتی مصر شاهد گسترش سرکوب علیه جریانات اسلامگرا بودیم از اینرو ترقی وی در رسیدن به اهرم قدرت در مصر میتواند ضمن ایجاد توازن میان جریان اسلامگرا به رهبری اخوان، از تندرویهای احتمالی این جنبش نیز بکاهد و شرایط را برای تضمین امنیت نسبی متحد نزدیک آمریکا در منطقه یعنی اسرائیل فراهم سازد. از سوی دیگر، آمریکا در نگاه کلان خویش پس از سرنگونی رژیم مبارک، روند تعامل و نزدیکی با جریان اسلامگرا را نیز از نظر دور نداشته است بهطوری که گفتوگوهای پیدا و پنهانی میان برخی از مقامات کاخ سفید و رهبران اخوان در مسائل داخلی مصر و منطقه انجام شده است و برخیها از توافق غرب با اخوانالمسلمین برای تضمین صلح و وفاداری این گروه به پیمان کمپ دیوید و دیگر قراردادهای بینالمللی خبر میدهند.
لذا در برآیند این تحولات باید گفت که آمریکا خواهان ایجاد توازن قدرت میان جریانات مختلف سیاسی و حفظ روابط راهبردی و سنتی خویش با قاهره است، بعید نیست آمریکاییها برای حضور اثربخش خویش در تحولات داخلی مصر و اثرگذاری در آرایش نیروهای سیاسی به جد درصدد تقویت عمر سلیمان در مقابل جریانات اسلامگرا باشند، امری که با تداوم کمکهای میلیارد دلاری به ارتش در روزهای اخیر نشان از عملیاتی شدن این ایده دارد.
منبع : خبرآنلاین