به گزارش «شیعه نیوز»، وهابيسم کم و بيش ادامه همان خط خوارج است. يکي از مصداقهاي روشن فتنه در دين اسلام که همه مسلمانان آن را ميپذيرند، ظهور خوارج و دشمني آشکار آنان با علي ـ عليه السلام ـ و ريختن خون مسلمانان بيگناه به دست آنهاست که مثالي روشن از فساد تباهي است.
اگر امروز به سخنان وهابيون دقت کنيم، نشانههاي نيرنگ را همچون پيروان عمر و عاص در آنان مييابيم، چرا که ادعاي بينيازي قرآن از وجود مفسر توسط ايشان، دروغي بيش نيست و هر يک از اينها دايم به تفسير قرآن اشتغال دارند؛ گويي درباره قرآن، تنها تفسير اهل بيت نارواست و بايد کنار گذاشته شود. وهابيون پس از نفي تفسير آل محمد، ميدان قرآن را براي هر ناکسي باز ميگذارند تا افرادي چون ابن تيميه و محمدابن عبدالوهاب آنگونه که ميخواهند آن را به خورد مسلمانان بدهند.
همان گونه که ميدانيم، در جنگ صفين، پس از پراکنده شدن لشکر علي ـ عليهالسلام ـ به وسيله شعار حاکم کردن قرآن، اين عمرو عاص و معاويه بودند که حاکم شدند، نه قرآن.
گذشته از مشابهت مباني فکري وهابيون و خوارج، در عملکرد اين دو گروه هم نکات گفتني وجود دارد.
ميدانيم که پس از جنگ صفين، خوارج در محلي بيرون از کوفه تجمع ميکنند و پيوسته به قتل و غارت مسلماناني که بيخبر از همه جا به راه خود ميرفتهاند، مشغول ميشوند، تا جايي که به زنان باردار و کودکان نيز رحم نميکنند. ايشان ريختن خون کسي را که دربارهاش تنها احتمال پيروي علي ـ عليهالسلام ـ داده شود، مجاز و بلکه ثواب ميشمارند و اثبات اين مدعا را هم لازم نميدانند!
اعمال خشونت و کشتار بيدليل مسلمانان به صرف انتساب به تشيع و پيروي اهل بيت، يکي از الگوهاي رفتاري خوارج است که امروزه آن را بي کم و کاست در وهابيون ميبينيم.
ميدانيم که مفتيان وهابي براي کشتن شيعيان، اجر و ثواب قايلند و بر همين پايه، هر ساله شاهد قتلعام شيعيان بيدفاع در حال انجام مناسک مذهبي و عزاداري در پاکستان و افغانستان و به تازگي در عراق هستيم. بدون شک، بمبگذاري، آن هم براي قتل مسلمانان، که حتي تشيع همه آنان هم قطعي نيست، چيزي جز تمسک وهابيون به شيوههاي عملي خوارج نيست.
يکي ديگر از ويژگيهاي عملي خوارج، که در تاريخ آمده، گرايش به عبادت کورکورانه و تعبد افراطي و در عين حال، عاري از تفقه و درک در بين اين جماعت بوده است.
در اين مورد هم همسويي وهابيون با خوارج را در نماز جماعت اجباري و تحميلي در مکه و مدينه ميبينيم.
همه کساني که حج را به جاي آوردهاند، با اين مسأله روبهرو شدهاند. بله؛ در مکه و مدينه، معامله و کسب و کار در ابتداي وقت نماز ممنوع است و هر کس در اين باره کوتاهي کند، محل کارش توسط حکام سعودي تعطيل ميشود.
به ظاهر، نماز نخواندن مردم در اين دو شهر براي آل سعود زيانآور و براي عوامفريبي وهابيون مشکل ساز است.
در اين باره هم ناراستي و نيرنگبازي اين قوم به سادگي جلوهگر ميشود، چرا که در دين اسلام، هيچ گونه دستوري براي اجبار مردم به انجام عبادت وجود ندارد و عبادت، امري است که هر فرد بايد با رضايت و ميل دروني به آن بپردازد.
جالبتر آن که در شهر رياض، که زايران اجازه ورود به آن را ندارند، نه تنها وضع اين گونه نيست، بلکه بزرگترين کازينوها و مراکز فساد جهان داير هستند!
ظاهرا عبادت خداوند در اين شهر ساقط ميشود! البته اين دو گروه، تفاوتهايي نيز با هم دارند که عبارتند از:
1ـ خوارج با تهمت اين که حکم از آن خداست، مسلمانان را ميکشتند و وهابيها با تهمت شرک.
2ـ خوارج جنين يک زن شيعه را درون شکمش سر بريدند و وهابيها هزاران کودک و بچه را در انفجارها تکهپاره ميکنند.
3ـ خوارج تنها شيعيان را کافر ميدانستند، حال آن که وهابيها غير از خود، همه را کافر ميدانند.
4ـ خوارج پول نداشتند، ولي اينها نفت عربستان را دارند.
5 ـ آنان دشمن اصلي خويش (معاويه) را فراموش کردند و اينها آمريکا را و براي همين به شيعيان چسبيدهاند.