۰

یادداشت آیت‌الله بیات زنجانی درباره آزادی

آیت‌الله بیات زنجانی: یکی از اصولی که هم پشتوانه‌ی کلامی، هم پشتوانه‌ی فلسفی، هم پشتوانه‌ی عرفانی، هم پشتوانه‌ی قرآنی و هم پشتوانه‌ی روایی دارد، آزادی است. آیا آزادی حق است؟ ما می‌گوییم آزادی فوق حق است.
کد خبر: ۳۰۲۶۳۶
۱۱:۰۰ - ۰۱ دی ۱۴۰۳

شیعه نیوز :  آیت‌الله بیات زنجانی: یکی از اصولی که هم پشتوانه‌ی کلامی، هم پشتوانه‌ی فلسفی، هم پشتوانه‌ی عرفانی، هم پشتوانه‌ی قرآنی و هم پشتوانه‌ی روایی دارد، آزادی است. آیا آزادی حق است؟ ما می‌گوییم آزادی فوق حق است. آزادی بالاتر از حق است. چرا؟ برای این‌که آزادی را نمی‌شود حذف کرد. طرف می‌تواند بگوید من از حقم می‌گذرم، اما کسی نمی‌تواند بگوید من از آزادی‌ام می‌گذرم. آزادی قابل گذشت نیست. آزادی مقوّم ذات انسان است. آزادی جزء ذاتیات انسان است. آزادی را اگر از انسان بگیرید، دیگر خبری از انسان نخواهد بود. نمی‌توان گفت او انسان است، ولی آزاد نیست. انسان غیرآزاد انسان نیست. آزاد یعنی چی؟ یعنی خودش باید برای خودش تصمیم بگیرد و نه دیگری. آزادی نه قابل سلب است و نه قابل ازدیاد و کم کردن و اضافه کردن. آزادی خدادادی است. خدا من را جبراً آزاد خلق کرده است.

دین با اکراه نمی‌سازد. به همین دلیل در سوره‌ی مبارکه‌ی نور آمده است که «قل للمومنین».به کسانی که ما را قبول دارند بگو. نمی‌گوید خودت بکن. نمی‌گوید خودت به سرشان چادر کن. شما به آنها بگو خدا می‌گوید شما این‌گونه خودتان را حفظ کنید. «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ.» به مؤمنین بگویید، به مؤمنات بگویید. مؤمنین یعنی کسانی که شما را قبول دارند.

ما بهشت و جهنم اجباری نداریم بلکه بهشت و جهنم انتخابی است. انسان خودش انتخاب می‌کند. انسان جوهره‌اش با این چند چیز متقوم است: فهمیدن، ارزیابی کردن، مقایسه کردن، علاقه‌مند شدن و خواستن. اگر این‌ها شد، آزادی معنا پیدا کرده است. من باید بفهمم، ارزیابی کنم، مفاسد را ببینم، تبعات را ببینم، برکات را ببینم و از آن طرف میل هم داشته باشم و بخواهم. یکی از شرایط آزادی میل است.

دین نباید با تحقیر و ذلت و خواری همراه باشد. قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ.» نمی‌گوید «عظمنا»، نمی‌گوید «فضلنا»، می گوید «کرمنا». یعنی چی؟ در تفضیل ممکن است بزرگی از بیرون باشد، اما کرامت معنایش این است که انسان ذاتاً بزرگ است، نه اینکه بزرگی را به او وصل کرده باشند. انسان به گونه‌ای آفریده شده است که با ملک فرق می کند.

ما در دنیای امروز و حتی در محیط‌های علمی‌مان گرفتار دو چیز هستیم: اشعری‌گری (اشاعره آمدند و عقل را از حجیت انداختند و انسان را آوردند پایین)؛ و اینکه کتاب خدا را گذاشتیم کنار. اگر عقل و قرآن را ملاک قرار دادیم، دین‌مان قابل عرضه است و امورش قابل پیاده شدن خواهد بود و الا دینی که عقلانی نباشد، دینی که همراه با خشونت باشد، دینی که همراه با کتاب و مستند نباشدْ، نه قابل عرضه است و نه قابل حمایت.

 

منبع: مبلغ
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: