محقق : دکتر صادق یادگاری
شیعه نیوز | چرا حجاب در اسلام برای زنان ضروری است ؟
مقدمه:
پوشش سه نیاز اساسی انسان را تامین میکند : 1- حفاظت در برابر سرما و گرما -2- حفظ عفت و عورت و پاکی ظاهری و اجتماعی -3- آراستگی و زیبایی انسان . اینها در عرض و کنار یکدیگر هستند.
پوشش هر جامعه ناشی از جهان بینی و اعتقادات و فرهنگ خاص در هر جامعه است. البته ممکن است در طول تاریخ به علت ورود فرهنگهای بیگانه و رفت و آمدها و سفرها یا پیروی از نفس اماره و عوامل گوناگون پوشش زن و مرد تغییر کند . از نظر اسلام پوشش متین آنست که نیاز فوق را تامین کند و با وقار باشد. برای زنان که جاذبه های خاصی دارند اسلام محدودیت هایی برای مصونیت آنان از گزند بددلان یا جوانان بی اخلاق وضع کرده است که در ادامه مقاله بحث خواهد شد.
غلبه غریزه جنسی و بحث بی حجابی :
جوان در دوران بلوغ به علت های مختلف ، دچار هیجان و میل جنسی زیادی می گردد ، هرگاه این هیجان ها و فشارهای جنسی با دیدن صحنه های تحریک کننده و صورتهای بزک کرده زنان بی حجاب همراه باشد ، جوان را آنچنان بی اختیار می کند که دوست دارد با هر وسیله ممکن شهوت خود را خاموش سازد .
چنانچه حضرت امام رضا (علیه السلام) می فرماید :
« حرم النظر الى شعور النساء ... لما فيه من تهييج الرجال و ما يدعو من التهييج اليه من الفساد و الدخول فيما لا يححل و لا يحمد »
« خدای متعال چشم اندازی به گیسوان زنان را حرام دانست زیرا موجب تحریک مردان گشته و در نتیجه آن ، مفاسد و انحرافاتی به وقوع خواهد پیوست که نه حلال است و نه پسندیده .» [1]
پس از بی حجابی زنان و تحریک غریزه جنسی مردان و آنگاه که جوان از ایمان و اعتقاد به مبانی دینی دور شد ، بدون شک برای خاموش کردن شهوت خویش راهی ندارد جز این که به استمنا ، لواط و تجاوز به ناموس دیگران رو کند و آنجاست که علاوه بر مخالفت فرمان پروردگار به بیماری های خطرناک و پیشامدهای ناگوار گرفتار می شود . تا آنجا که در گزارشی از وضع آمریکا چنین آمده است که : در آمریکا تعداد بیمارستان هایی که اختصاص به امراض جنسی و مقاربتی دارد به 650 بیمارستان می رسد . [2]
خواننده محترم ! به نظر شما چه کسی در گسترش یافتن این بیماری ها بیشتر از دیگران مقصر است ؟
آیا زنان بی حجابی که عامل اصلی انحراف جوانان هستند در جرم و کیفر آنان شریک نیستند ؟ و آیا اینان نبودند که با خودنمایی و هرزگی خود غرایز جوانان را تحریک کرده و روانه فساد نمودند ؟ البته شکی نیست که جوان متدین و خدا ترس هرگز با مشاهده این صحنه ها به راه حرام قدم نمی نهد ، اما آیا تمایلات او برانگیخته نمی شود ؟
و آیا بی حجابی زنان باعث آزار روحي و عصبی او نمی گردد ؟
پس در هر حال زنان بی حجاب باید کیفر نابسامانی های اجتماعی و روانی که برای دیگران پیش می آورند را به عهده بگیرند.
گفتگو با زن مسیحی که به اسلام گروید
|
یکی از دانشمندان محترم دینی ، داستان جالبي در رابطه با حجاب در کتاب خود نگاشته است که اینک خلاصه آن را برایتان نقل می نمايم .
می گوید : روزی زنی مسیحی به همراه شوهر خود نزد من آمد و اظهار داشت که : همسرم مسلمان است و همیشه بین من و او درباره آیین اسلام بحث های جنجال برانگیزی رخ می دهد و معمولاً گفتگوی ما بدون نتیجه دلخواه تمام می شود .
من در باره قوانین اسلام پرسش های زیادی دارم و به علت علاقه ای که به پذیرش حق و بسیاری از دستورهای دینی شما احساس می کنم ، دوست دارم از زبان شما چند موضوع مهم برایم تشریح گردد ، تا در صورت بر طرف شدن شبهه ها، به آیین اسلام درآیم .
مهمترین پرسش من درباره قانون حجاب زنان است که : اصولاً اسلام به چه علت پوشش خاصی را برای زنان حتمی دانسته است ، مگر بین او و مرد چه تفاوتی است که یکی به حجاب نیازمند نیست و دیگری باید با حجاب باشد ؟
دانشمند دینی می گوید : در پاسخ به او گفتم :
بانوی محترم ! آیا تا کنون برایتان اتفاق افتاده که گذری به بازار طلا فروشان داشته باشید ؟
آیا ملاحظه نفرموده اید که زرگرها طلا و جواهر را برای عرضه نمودن به مشتری در پشت جایگاهی خاص ( زیر شیشه محکم ) قرار داده اند ؟
گفت : آری ! این صحنه را بارها و بارها دیده ام ، اما نمی دانم منظور شما از طرح این سؤال در رابطه با حجاب چیست ؟
گفتم : البته توضیح خواهم داد ، ولی در ابتدا شما این سؤال را پاسخ دهید که چرا آنان چنین مراقبت هایی را به کار می بندند؟
گفت : برای در امان ماندن طلاها از آسیب و سرقت و کوتاه کردن دست خیانتکاران .
گفتم : آیا فکر نمی کنید ارزش یک بانو از طلاها و نقره هایی که فلزی بیش نیستند ، بسیار بیشتر باشد ؟
در آیین حکمت بار اسلام زن یک شیء بی ارزش نیست تا بتوان آن را همانند دیگر اشیای کم قیمت در معرض آسیب ها و آفت ها قرار داد ، زن گلی است خوشبو ، موجودی است بسیار ارزنده تر از یاقوت و مروارید و طلا و ....
آیا به نظر شما پسندیده است که ما طلا و مروارید را در جعبه های آهنین محافظت کنیم و از سوی دیگر اجازه دهیم تا بانوان بدون پوشش مناسب در انظار عمومی ، مورد تماشای همگان قرار گیرند ؟!
آری بانوی محترم ! آنگاه که زن خود را در پناه حجاب می برد در حقیقت طمع بد اندیشان را از خود قطع می کند و چون اندامش پوشیده و زینت هایش ناپیدا است و دیگران از او چیزی نمی بینند ، کسی در او طمع نمی کند و نظر کسی به او جلب نمی شود و گویا او را به طرز دیگری می نگرند و از تعرض به او سخت بیمناکند .
در حالی که اگر بدون پوشش اسلامی در معرض نگاه ها باشد، پیوسته در پرتگاه خطرات و تجاوزات قرار می گیرد و به علت نمایان بودن محاسن و زیبایی های وی مورد رنجش و آزار هرزگان قرار خواهد گرفت .
پس مشاهده می کنید که حجاب جز عاملی برای محفوظ نگاه داشتن زن از آفت ها و اعطای شرافت و بزرگواری برای زن نیست.
این بود گوشه ای از فلسفه حجاب .
آیا به عقیده شما اگر و تنها اگر فلسفه حجاب همین بود که گفتم ، گمان نمی کنید حجاب بهتر از برهنگی باشد ؟
در این هنگام ، جلسه را سکوت عجیبی فرا گرفت ، با نگاهی به شوهر آن زن مشاهده کردم که آثار شادی سراپای وجودش را در بر گرفته است .
زن که اشک شوق در چشم داشت به همسر خود نگریست و گویا گمشده ای را یافته بود که سال ها به دنبالش بود . لحظه ای در فکر فرو رفت و ... شاید بهترین هدیه ای که کسی می توانست در آن هنگام به او دهد چادری بود که بتواند خود را نیکوتر از قبل بپوشاند .
از حرکات آن دو ، احساس کردم که صحبت های من کاملاً مورد قبول آنان قرار گرفته است ، سرانجام زن سکوت را شکست و با حالتی که با شادی و افسردگی آمیخته بود گفت : اینک فقط از یک چیز رنج می برم که : چرا دیر به این حقیقت پی بردم ؟!
او مسلمان شد و در همان جلسه با شور و شوق فراوانی زبان به شهادتین گشود و نام مقدس پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) و امیر المؤمنین علی (علیه السلام) را بر زبان جاری کرد .[3]
آری بانوان محترم !
حجاب مهمترین عامل برای کسب شخصیت و پاکی به زنان است ، عاملی که با به کار بستن آن همه از سلامت اجتماعی برخوردار خواهند گردید .
اما جای بسی افسوس ! که : اغلب بانوانی که بی حجابند ازفلسفه حکیمانه حجاب بی اطلاعند و به آثار ارزنده آن توجه ندارند و از پیامدهای بی حجابی غفلت می ورزند .
نگارنده عقیده دارد که : اگر فلسفه حجاب با بیانی تازه و شیرین برای بانوان تشریح می شد ، اغلب آنان با کمال میل به «حجاب » معتقد می شدند .
ماجرای جوانی که همسرش بی حجاب بود
در اینجا مناسب می دانم ماجرایی را که یکی از دوستان برایم نقل کرده است برایتان ذکر کنم .
می گوید : روزی همراه همسرم در یکی از گردشگاه های عمومی شهر مشغول قدم زدن بودم ، در حالی که به گلها و چمن ها نگاه مي نموديم و از بوی عطر و نسیم دلپذیر محل ، لذت می برديم ، جوانی که همسرش بی حجاب بود از کنارمان گذشت و با حالت تمسخر گفت : هیچ نمی دانم چرا شما همسر خود را در چادر حبس کرده اید ؟ آیا همسر من که آزادانه با سر برهنه مشغول قدم زدن است از موهبت های طبیعت بهتر لذت می برد یا خانم شما که در بند چادر قرار گرفته است ؟
من از طرز برخورد او و این که بدون مقدمه اینچنین جسارت کرد هیچ خوشم نیامد ، ولی متانت و خونسردی خود را حفظ کردم و احساس کردم که با یک فرد بیمار روبرویم نه یک انسان متعادل و سالم . زیرا هر چه باشد همان طور که او به عقیده واهی خود سخت دلبسته است من هم به مرام صحیح خود معتقد بودم و این رفتار را که انسان به طرز تفکر دیگران احترام نگذارد یک ضعف روانی و غرور بی اساس می دانستم .
به او گفتم : آیا به من اجازه می دهید از شما پرسشی کنم ؟
گفت : بگو !
گفتم : گمان نمی کنید میان زن بی حجاب و بانوی با حجاب تفاوت های بسیاری باشد ؟
گفت : چه تفاوتی ؟
گفتم : فکر می کنید تفاوت اتومبیل شخصی و اتومبیل همگانی (تاکسی و اتوبوس) چیست ؟ البته در مثال مناقشه نيست.
پاسخ داد : فرق آنها در این است که : اتومبیل همگانی مورد استفاده عموم است ولی اتومبیل شخصی تنها به صاحبش اختصاص دارد !
گفتم : تصور می کنم اینک پاسخ پرسشی که شما از من کردید دریافت کرده باشید !
دوست عزیز ! زن بی حجاب کالای همگانی است ، زیرا همه مردم قادر خواهند بود تا به سیما و اندامش آزادانه نظر کنند و به زیبایی هایش به دیده شهوت چشم دوزند و چه بسا از او کامجویی نمایند ،که البته اینگونه حوادث زیاد اتفاق می افتد .
تصدیق می فرمایید که چنین زنی به اتومبیل همگانی شباهت زیادی دارد ! در حالی که بانوی باحجاب تنها به شوهر خود اختصاص دارد و بیگانگان هرگز او را نمی بینند و بد اندیشان با او تماسی ندارند و صورت و اندامش در برابر دیدگان خائن قرار نمی گیرد . هم از خطرات در امان است و هم شخصیتش محفوظ است و به علاوه نزد همسرش محبوب ، عزیز و بزرگ خواهد بود ، زیرا او اطمینان دارد که وی تنها به او تعلق دارد و با کسي ديگر تماسی برقرار نکرده و نمی کند .
چون سخن به اینجا رسید ، آثار شرم و تأثر را در سیمای آن جوان مشاهده کردم ... به همین خاطر از ادامه صحبت خودداری نمودم . او در حالی که عرق شرم بر پیشانی داشت و در برابر ما احساس سرافکندگی می کرد گفت : من منظوری نداشتم و از این که مزاحم شدم معذرت می خواهم . صحبت های شما و مثالی که مطرح نمودید کاملاً بجا و صحیح است . امیدوارم خداوند به من و همسرم توفیق دهد تا با آب توبه آثار گناهان گذشته را پاک نماییم.
همسر آن جوان در حالی که سر به زیر داشت با حالت خود گفته های شوهرش را تصدیق می کرد و شاید دوست می داشت تا اگر چادر یا مقنعه اضافی نزد ما هست به او دهیم تا خود را بپوشاند. آنان در حالی از ما فاصله می گرفتند که من مطمئن بودم هم اینک از گردشگاه خارج شده و از اولین فروشگاه محل یک چادر خواهند خريد .
خداوند به همه ما توفیق توبه و پشیمانی از گناهان و خطاها را عنایت فرماید.
از جمله پدیده های ناشی از تمدن امروز ، آفت بزرگی است به نام « اختلاط » یعنی : آمیختگی زنان و مردان در همه شؤون اجتماعی بدون پوشش و حجاب کامل !
ناگفته پيداست که این شیوه ناپسند و بدفرجام ، در دین مقدس اسلام حرام است و نزد خدای متعال مبغوض و محکوم . زیرا علاوه بر آن که این عمل به معنی زیر پا گذاردن قانون مقدس حجاب است باعث بروز وقایع غیر انسانی و ننگین و عواقب شوم اجتماعی مي شود .
دوم آنکه : راه برقراری روابط نامشروع جنسی را باز می گذارد و رسیدن به آن را آسان می کند .
سوم اینکه : موجب از هم گسیختگی و متلاشی شدن کانون خانواده می شود .
و چهارم آنکه : برای مرد و زن علاوه بر زمینه سازی گناه بدبختی و روسیاهی به بار می آورد .
آری ، « اختلاط » میکروب کشنده ای است که در بنیان جامعه رسوخ کرده و آن را از ریشه ویران می کند .
« اختلاط » بیماری خطرناکی است که نظم و سعادت خانواده را به طور مستقیم تهدید می کند و مانند آپاندیس و سرطان است که جز با ریشه کن ساختن آن نمی توان ایمن گشت .
بی جهت نیست که : کشورهایی که به میکروب اختلاط آلوده اند و زنان و مردان بدون داشتن حجاب با هم تماس دارند به جنايت ها و آسیب های اجتماعی بیشتری گرفتارند و فساد بطور هولناکی در میانشان رو به افزايش است و آمار جنایت و تجاوز بطور تصاعدی بالا می رود .
به ویژه در برخي دانشگاه های کشور که هویت خود را در اثر اختلاط از دست داده و به جای آن که مرکز اخلاق و پاکیزگی قرار گیرد به صورت جایگاهی برای اعمال غیر انسانی و شرم آور در آمده است .
تا آنجا که در گزارش دکتر لندسی ( دادستان آمریکا ) آمده است که : " 45 درصد دختران مدارس مختلط پیش از آن که دوران تحصیل را به پایان رسانند ، دامن خود را لکه دار می کنند و عفت خود را از دست می دهند و این نسبت در مراحل آموزشی بالاتر به طور چشمگیری افزایش می یابد ."
روزنامه مصری الاهرام 26 آوریل 1966 م طی گزارشی می نویسد :
" آمارهایی که از کیف های دختران دانشجو در انگلستان به عمل آمده نشان می دهد که 80 درصد آنان قرص ضد بارداری با خود همراه دارند ."
این گزارش نشانگر آن است که آنان در هر لحظه برای شهوت رانی و ارتباطات جنسي نامشروع مهیا هستند و این قرص ها را برای جلوگیری ازپیامدهای شوم عمل زشت خود مصرف می کنند .
اکنون پس از مطالعه و بررسی این گزارش ها – که مشتی از خروار است – به فلسفه متین و حکمت استوار قوانین شرعی پی می بریم و برای ما روشن می شود که چگونه اسلام عزیز برای حفظ و حراست نسل بشر این نوع قوانین حیات بخش را به جامعه انسانی تقدیم می کند .
بر همین اساس است که اسلام هرگونه اختلاط بین زن و مرد بیگانه را به هر شکل ( چه در مدارس و دانشگاه ها و چه در مجالس جشن و اجتماعات عمومی ) تحریم می کند و فلسفه این حکم همانا محافظت بر خانواده و اجتماع است .
بدیهی است که اجتماع زنان و مردان در مراسم حج ، حرمهای معصومین (علیهم السلام) و مجالس عزاداری سیدالشهداء (علیه السلام) ، هرگز از نوع اختلاط حرام نیست و مانعی ندارد .
زیرا بانوان در اینگونه مجامع علاوه بر آن که با حجاب هستند با جلوه های بی حجابی و مفاسد بی بند و باری مواجه نیستند .
از جمله پیامدهای دیگر بی حجابی ، مسئله دختر ربایی و تجاوزات به زنان و دختران است .
البته بسیار طبیعی است که : زن و دختری که زیبایی های خود را به دیگران نشان می دهند و غرایز جنسی مردان را تحریک می کنند ، باید تاوان این رفتار غلط را با ریختن آبرو و پذیرش آسیب جسمی و روانی بپردازند .
نظر جوانان منحرف به زنان بی حجاب ، چیزی بهتر از نظر گرگ به گوسفند نیست ! و یا مثل نظر شیر به طعمه چرب و نرم ! پس تجاوز و ربودن آنان امر عجیبی نیست !
دختر ربایی در کشورهایی که به حجاب معتقد نیستند بیداد می کند . طبق گزارش روزنامه گاردین : پلیس آمریکا اعلام کرده است که « تنها در واشنگتن در هر 15 دقیقه یک دختر ربوده می شود ! و در پایتخت انگلستان ( لندن ) در سال 1970 م به 2095 دختر و زن تجاوز شده است .» [4]
چندی پیش شنیدم که : رئیس جمهور یکی از کشورهای عربی در ضمن بازدید از یکی از دانشگاهها ، دختران زیباروی را شناسایی و پس از خروج از محل ، مأموران امنیتی را گسیل می دارد تا به والدین این دختران بگویند : رئیس جمهور علاقمند است تا دختر شما شبی را با او باشد !
آیا بر پدر و مادری که با چنین حادثه ای روبرو شوند چه می گذرد ؟ آیا می توانند از پذیرش فرمان پادشاه یا حاکم سرپیچی کنند ؟
آنان باید نظاره گر باشند که دخترشان با پای خود به منزلگاه عار و ننگ و بدبختی می رود .
اگر چه ما با شنیدن و خواندن این حوادث دلخراش قلب مان جریحه دار می شود و آن حاکم شهوتران را لعن و نفرین می کنیم، اما آیا بهتر نیست لحظاتی در شناخت مقصر اصلی اینگونه حوادث اندیشه نماییم ؟
آیا مقصر پدر نبود که اجازه داد دخترش اینچنین از خانه بیرون رود ؟
آیا اگر آن دختر کاملاً محجبه بود امکان وقوع این حادثه بود که مردی بی حیا و شهوتران با دیدن اندام او ، در او طمع کرده و تصاحبش نماید ؟
« پدر » مسئول بود که با خرید دستگاه های تصویری و فیلمهای مستهجن و ورود آنها به خانه، دشمن خانگی برای خانواده خود پرورانید !
« پدر » مسئول بود ! زیرا دخترش را از رفتن به سینما و دیدن فیلمهای خلاف اخلاق منع ننمود !
و « مادر » نیز همچنین ! زیرا او بود که گیسوان دختر را آرایش کرد و با صورت زیبا – گویا شب اول عروسی اوست – روانه مدرسه کرد !
او مسئول بود که لباس های بدن نما ، کوتاه و بی آستین را برای دخترش به ارمغان می آورد !
و البته « دختر » خود نیز مقصر بود که : این راه سیاه را طی کرد و با انتخاب بی حجابی ، خود را در معرض این تبهکاریها قرار داد ! .
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) الگوی شایسته
|
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بانوی نمونه اسلام و الگوی شایسته هر زنی است که در زندگی خواهان سعادت باشد .
زهرای مرضیه (سلام الله علیها) پرورش یافته وحی و تربیت یافته در دامان نبوت و همسر امام و مادر یازده نور پاک است .
اوست که در عروج به اوج عظمت و بزرگی به آنجا رسید که پدر بزرگوارش حضرت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) درباره او فرمود : « إن الله يرضى لرضا فاطمة ويغضب لغضبها »[5]
یعنی : « هر آینه خدای متعال به خشنودی فاطمه خشنود و به خشم وی خشمگین می شود .»
بنابراین بر هر زن مسلمان لازم است تا در زندگی خویش از این بانوی بزرگ پیروی کند و در پرتو زیبای وجود مبارک او کسب نور نماید و برای نیل به سعادت و خوشبختی به رهنمودهای وی عمل کند .
صدیقه طاهره (سلام الله علیها) الگوی فضایل و کمالات و نمونه هر خوبی و نیکویی است . به درستی که هر زنی به وی اقتدا کند نیکبخت می شود و هر کس او را ترک نماید و از دیگران پیروی کند در دنیا و آخرت دچار تیره روزی خواهد گردید .
این بانوی بزرگ ، نمونه عالی عفت و حجاب بود و هرگز از خانه خارج نمی شد مگر با پوشش مخصوص ( همچون عبا ) که تمام اندام مبارکش را از سر تا قدم می پوشانید .
از خودنمایی و بدحجابی به شدت تنفر داشت ، زیرا می دانست که خدای متعال از این عمل بیزار است ، چون بی حجابی و بدحجابی کلید آلودگی و راه گناه و مقدمه بی عفتی و سقوط در باتلاق عمیق آلودگی ها می باشد .
مرد به غیرت شناخته می شود
حضرت امام صادق (علیه السلام) فرموده است : خدای متعال غيرتمند است و هر غیرتمند را دوست دارد .[6] و به خاطر غیرتش زشتیها را در ظاهر و باطن حرام کرده است .[7]
از علامت های با غیرت بودن مرد این است که نگذارد خانواده اش ( همسر ، خواهر و یا دختران او ) بدون پوشش کامل ، عطر زده و آرایش کرده از خانه خارج شوند . زیرا این کار موجب می شود که شرافت و آبروی آنان در معرض تهدید قرار گیرد و اسباب بدبختی خانوادگی و خشم الهی را به وجود آورد .
و نیز امام صادق (علیه السلام) می فرماید: « بهشت بر«دیوث » حرام است .» [8]
و دیوث کسی است که نسبت به خانواده اش غیرت ندارد و از بی حجابی و خود نمایی آنان در حضور بیگانه خشنود است و به حجاب فرمان شان نمی دهد .
و نیز فرموده است : « روز قیامت خداوند متعال با سه گروه از مردم سخن نگوید و آنان را پاک نمی سازد و کیفر دردناکی برایشان مهیا خواهد بود :
1 - پیرمرد زناکار
2 - دیوث
3 - زنی که در بستر شوهرش با دیگری زنا کند . »[9]
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است : هر مردی که زنش آرایش کند و از خانه بیرون رود ، دیوث است و اگر زن آرایش کرده و خوشبو از خانه اش بیرون آید و شوهر به این عمل راضی باشد با هر قدم او خانه ای در آتش جهنم برای شوهرش ساخته می شود . [10]
بسیار دیده ایم که مردانی با خانواده خود در سالن های غذا خوری مشغول خوردن غذا هستند و یا در پارک ها و تفریحگاه ها مشغول بازی و تفریح اند ، در حالی که صدها چشم نظاره گر ناموس آنان است و هیچ باک ندارند و حتی همسر خود را به حجاب امر نمی کنند !
روزی از مدیر یکی از سالن های غذا خوری شنیدم که می گفت : برای من بسیار عجیب است که با وصف آن که در سالن غذا خوری ما سالن خانوادگی جداگانه وجود دارد ، عده ای همسران خود را در سالن عمومی برده و آنجا غذا می خورند ، نمی دانم غیرت آنان کجاست ؟!.
به زن بیگانه نگاه مکن
چشم اندازی و نگاه به نامحرم ، نخستین مرحله از مراحل فساد و انحراف اخلاقی و در حقیقت کلید هر نکبت و آغاز سقوط انسان به شمار می رود ، زیرا نگاه اول به نگاه دوم و سوم منجر شده و سرانجام به زشتی ها و تبهکاری منجر می گردد و به گفته شاعر :
نظرة فابـتسامة فسلام فكلام فموعد فخـتام
یعنی : یک نگاه به دنبالش لبخند و سپس سلام ، آنگاه سخن گفتن و وعده گذاردن و کار را به پایان رساندن !
از آنجا که اسلام نمی خواهد جلو فساد باز گذارده شود و مایل است تا فتنه ها قبل از تحقق ، از ریشه قطع شوند ، نگاه کردن به زن بیگانه را تحریم نموده است و مردم را سخت از آن برحذر داشته و به مؤمنان فرمان داده است تا چشمان خود را به زیر اندازند .
قرآن کریم دستور پروردگار را به ما اینچنین بیان می فرماید : ) قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ ( [11]
یعنی : « ای پیامبر به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو پوشند و عورت های خود را حفظ کنند ، این عمل برای پاکیزگی آنان بهتر است ، محققاً خداوند از کارهایی که می کنند آگاه است .»
آفرینش زن و مرد به گونه ای است که نگاه هر یک به دیگری آنان را به هم متمایل می کند ، بنابراین بسیار پسندیده است تا این خوی درونی به زیر چتر احکام اسلام قرار گیرد و نفس را از مفسده انگیزی باز داشت .
حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرماید : « النظرة بعد النظرة تزرع في القلب الشهوة و كفى بها لصاحبها فتنة » [12] یعنی : « نگاه پی در پی به نامحرم تخم شهوت را در قلب انسان می کارد و برای آن که بیننده را در فتنه و بلا اندازد کافیست .»
این مسلم است که : نگاه آلوده و شهوت انگیز زمینه ساز زشتی و گناه است و بی جهت نیست که در حدیث فرموده اند : « النظر بريد الزنا » یعنی : « نگاه به نامحرم قاصد و پیام آور زنا است .»
زیرا آغاز زنا و تماس با بیگانه غالباً از نگاه حرام شروع خواهد شد ، گویی نگاه حرام دعوتنامه ای است برای ارتکاب زنا ، چون که بدیهی است تا چشم ها خیره نشوند و شهوت تحریک نگردد ، زنا به وقوع نمی پیوندد .
از آنجا که قصد نگارنده در این کتاب بر مختصر گویی است ، فرصت برای بیان آثار شوم اجتماعی و اخلاقی " زنا " نیست ، اما هر چه هست این که : منشأ همه فلاکت ها و آثار منفی زنا، نگاه است .
حضرت عیسی بن مریم (علیه السلام) فرموده است : از نگاه به زن بیگانه بپرهیزید ، زیرا نگاه حقیقتاً در قلب کاشته می شود و همین نگاه مختصر در ایجاد فتنه برای صاحبش کافی است.[13]
از حضرت یحیی بن زکریا (علیه السلام) از منشأ زنا فرمود : منشأ زنا نگاه به زن بیگانه و ساز و آواز است !
پس بی جهت نیست که نهی الهی نسبت به نگاه شدید است و عجیب نیست اگر جزای اخروی آن سنگین و دردناک باشد .
در حدیث دیگر آمده است که :« کسی که از راه حرام دو دیده خود را از نگاه به زن پر کند ، خداوند روز قیامت آن دو چشم را از آتش و از میخ های آتشین پر می کند ، تا وقتی که محاکمه و داوری میان مردم تمام شود سپس او را به سوی جهنم می فرستد .» [14]
خاتم انبیاء حضرت رسول خدا ، محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) می فرماید : « نگاه، تیری مسموم از تیرهای شیطان است . پس هر کس به خاطر ترس از خدا آن را ترک کند ، خداوند به او ایمانی دهد که شیرینی آن را در دلش احساس می کند .» [15]
از جمله آثار نگاه به نامحرم همانا شکنجه دادن خویش و پریشانی فکر است .
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرموده است : « مَن أطلق طرفه كثر أسفه و من تتابعت لحظاته دامت حسراته » [16] یعنی : « کسی که دیده خود را رها کند تا به هر چه خواست بنگرد ، تأسف خوردنش فراوان گردد . و آنکه پیوسته نگاه می کند همیشه در حسرت به سر می برد .»
آری ! انسانی که همواره در نگاه ، چشم خود را آزاد می گذارد همیشه گرفتار پریشانی و حسرت است . زیرا چه بسا به چیزی چشم می دوزد و قلبش بدان مشغول شده ، خواب و راحتی از او سلب می گردد .
ضرورت پوشش :
خداوند متعال، درباره علت ضرورت پوشش اسلامى مىفرمايد: «ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ» ؛ «بدين وسيله زنان مومن شناخته مىشوند [كه داراى اصالت خانوادگى و آزادند نه كنيز؛] پس با آزار و تعقيب [هوسرانان رو به رو ]نمىشوند». آنچه مهم است، بانوان در عصر پيامبرصلى الله عليه وآله داراى حجاب بودند و از فوايد آن اين است كه وقتى زن پوشيده و با وقار از خانه بيرون مىرود و جانب عفاف و پاك دامنى را رعايت مىكند، فاسدان و مزاحمان جرأت هتك حيثيت او را در خود نمىيابند. بيمار دلانى كه در پى شكار مىگردند، فرد داراى حريم را شكارى مناسب نمىبينند. در روايات آمده است: «المرأة ريحانة»؛وسائل الشيعه، ج 14، ص 120.؛ «زن همچون ريحانه يا [شاخه گلى ظريف] است». بىترديد اگر باغبان او را پاس ندارد، از دست گلچين مصون نمىماند. قرآن كريم، زنان ايده آل را كه در بهشت جاى دارند، به مرواريد محجوب و پوشيده در صدف تشبيه مىكند: «كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ»؛ واقعه (56)، آيه 23.. علاوه بر اين، آنها را به جواهرات اصيلى، چون ياقوت و مرجان - كه جواهر فروشان در پوششى ويژه قرار مىدهند تا همچون جواهرات بَدَلى به آسانى در دسترس اين و آن قرار نگيرد و ارزش و قدرشان كاستى نپذيرد - تشبيه مىكند.
البته بيشتر نوشتههاى مربوط به پوشش، نقطه نظر را بر حجاب زن معطوف نموده و كمتر به پوشش مرد توجه كردهاند! اين امرى عادى و طبيعى است؛ چرا كه زن مظهر جمال و زيبايى و مرد مظهر شيفتگى است. البته پوشش مردان نيز در ابعاد مختلف فرهنگى و اجتماعى حائز اهميت است. از اين رو قرآن براى ثبات و پايدارى جامعه، درباره پوشش زن و مرد توجه بسيار نموده است: «يا بَنِى آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِى سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً» ؛ «اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه اندام (عورت) شما را مىپوشاند و مايه زينت شما است»اعراف (7)، آيه 26..
در حق مردان مىفرمايد: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ»؛ نور (24)، آيه 30. ؛ «به مؤمنان بگو: چشمهاى خود را از نگاه به نامحرمان فرو گيرند و عفاف (عورت) خود را حفظ كنند» و در حق زنان مىفرمايد: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ» ؛ «و به زنان با ايمان بگو: چشمهاى خود را [از نگاه هوس آلود ]فرو گيرند و دامان (عورت) خويش را حفظ كنند».همان، آيه 31.
نتیجه بحث :
نتیجه اینکه اگر دختران ما حقیقت پوشش متین و حجاب کامل را میدانستند و از هوای دلشان پیروی نمیکردند و اجبازی نمیکردند با حجاب کامل امنیت و سلامت جسم و روان خودرا تامین میکردند و اساس خانواده ها پایدار میماند.
[1]- بحار الانوار ، ج 6 ، ص 103
[2]- این گزارش در دایرة المعارف بریتانیا ج 23 ، ص 45 درج شده است ، و پس از آن در ادامه می نویسد : این رقم در حالی است که معادل 5/1 برابر افرادی که در این بیمارستان ها معالجه می شوند به پزشک های خانوادگی و خصوصی مراجعه می کنند . ( مترجم )
[3]- داستان فوق در کتاب « چرا و چگونه مسلمان شدند ؟ » مندرج شده است.
[4]- مجله لبنانی « الدستور »
[5]- كتاب « مستدرك الصحيحين » ج 3 ص 154، نوشته حاكم نيشابورى از علماى سنى مذهب ، و كتاب « فضائل الصحابة » نوشته اصفهانى ، كتاب « الإصابة » نوشته ابن حجر عسقلاني ج 4 ص 378 و كتاب « تذكرة الخواص » نوشته سبط ابن الجوزى ص 175 و غير آن.
[6]- غیور به کسی می گویند که از خانواده و حریم خانوادگی خود محافظت می کند و منظور از غیرت الهی این است که خداوند متعال نسبت به کسی که مرتکب گناه می شود و پرده دری می کند ابراز خشم می نماید .
[7]- کتاب « کافی » ، ج 5 ، ص 535
[8]- کتاب « کافی » ، ج 5 ، ص 537
[9]- کتاب « کافی » ، ج 5، ص 537
[10]- کتاب « بحار الانوار » ، ج 103 ، ص 249
[11]- سوره نور آیه 30
[12]- کتاب « لئالی الأخبار » ، ج 5 ، ص 196
[13]- کتاب « بحار الانوار » ، ج 104 ، ص 41
[14]- کتاب « عقاب الاعمال » از مرحوم شیخ صدوق
[15]- کتاب « بحار الانوار » ، ج 104 ، ص 38
[16]- کتاب « کافی » ج 8 ، خطبه وسیله