شیعه نیوز | هدف قرار دادن سیستماتیک مسلمانان شیعه در پاکستان، به ویژه در منطقه «کُرَم» در «خیبر پختونخوا» به یک بحران انسانی تبدیل شده و تشدید خشونت علیه جامعه شیعیان منعکسکننده عوامل پیچیده تاریخی، ژئوپلیتیکی و اجتماعی-سیاسی است که نیازمند توجه و حل و فصل فوری است.
به گزارش «شیعه نیوز»، وضعیت اسفبار مسلمانان شیعه در کرم به ویژه در پاراچنار، شهری با اکثریت شیعه، نمادی از شکاف فرقهای گستردهتر در پاکستان است.
تنشهای فرقهای در پاکستان ریشه تاریخی دارد. شکاف شیعه و سنی که قرنها پیش آغاز شد، در طی دهه ۱۹۸۰ در پاکستان تحت تاثیر انقلاب ایران، جهاد افغانستان و سیاستهای ژنرال «ضیاءالحق» عمیقتر شد. این رویدادها باعث رشد گروه های افراطی شد که هویتهای مذهبی را به سلاح تبدیل کردند. در کرم، این شکاف به دلیل جمعیت و اهمیت ژئوپلیتیکی منطقه به ویژه مشهود بوده است.
کرم که در نزدیکی مرز افغانستان واقع شده است، شاهد وقوع خشونتهای مکرر بوده است که پاراچنار را به نقطه اشتعال تبدیل کرده است.
از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲، افراط گرایان مسلح پاراچنار را محاصره کردند و منابع ضروری مانند غذا و دارو را قطع کردند که منجر به کشته شدن صدها و آواره شدن هزاران نفر شد. این محاصره مقدمهای برای خشونت مداوم بود که همچنان منطقه را آزار میدهد.
پاکستان یک کشور چند قومی و چندمذهبی است و همیشه از این شکافهای قومی و مذهبی رنج برده است.بلوچها، سندیها، پنجابیها و پشتونها، گروههای قومی هستند که در پاکستان حضور دارند؛ همه این قومیتها مخالف حکومت پنجابیها هستند و دولت پاکستان را یک دولت پنجابی میدانند.بخشی هم شکاف مذهبی هست که عمدتا بین شیعه و سنی وجود دارد. شکافهای قومی بیشتر توسط بلوچها فعال است، اما شکافهای مذهبی بسیار فعالتر هستند.
گرچه شکاف در حوزه مذهب در پاکستان از گذشتهای دور بوده ولی تقریبا از دهه ۱۹۸۰ این شکافهای مذهبی فعال شد که تا حدی متاثر از انقلاب اسلامی و تقویت شیعیان در جهان بود. این وضعیت موجب شد که ژنرال ضیاءالحق در پاکستان تصمیم بگیرد رادیکالیسم سنی را تحریک و تشویق کند. به عبارت دیگر پاکستان در دهه ۸۰ تحت حکومت ضیاءالحق اسلامیزه شد و بخشی از جهتگیری این اسلامیزه شدن علیه شیعیان بود. بنابراین از همان زمان بذر این تعارض کاشته شد و اگر اکنون شاهد آن هستیم که دولت پاکستان در قبال اقداماتی که در پاراچنار اتفاق میافتد، سکوت میکند یا بیتفاوت است ریشه در این نگرش تاریخی دارد.
حملات اخیر و تشدید خشونتها
حوادث اخیر وخامت وضعیت شیعیان در پاراچنار را برجسته میکند. در ۲۱ نوامبر ۲۰۲۴، افراد مسلح به کاروانی که از پاراچنار به سمت پیشاور حرکت میکرد حمله کرده و ۴۲ مسلمان شیعه از جمله زنان و کودکان را کشتند.
در عرض چند روز، حملات جدید جان ۲۰ نفر دیگر را گرفت و باعث بی ثباتی بیشتر منطقه شد. در حالی که ساکنان پاراچنار با ترس و اضطراب دست و پنجه نرم می کردند، بازارها به آتش کشیده شد و صدای تیراندازی در طول شب طنین انداز شد.
دولت پاکستان، از جمله نخست وزیر «شهباز شریف»، این حملات را محکوم کرد و قول داد که برای قربانیان عدالت برقرار کند. با این حال، چنین تضمینهایی برای فرونشاندن خشم عمومی یا بازگرداندن احساس امنیت کمک چندانی نکرده است. تظاهرات در شهرهای بزرگ آغاز شد و گروههای شیعه برای گرامیداشت قربانیان سه روز عزای عمومی اعلام کردند.
روند آماری خشونتهای فرقهای در پاکستان مسیر نگران کنندهای را نشان می دهد. در طول دهه گذشته، حوادث بزرگی که مسلمانان شیعه را هدف قرار داده اند، جان هزاران نفر را گرفته است.
در سال ۲۰۱۳، بیش از ۱۲۰ مسلمان شیعه در بمب گذاری در کویته کشته شدند، حملهای که به لشکر «جنگوی» نسبت داده شد. در سال ۲۰۱۶، بمبگذاری در پاراچنار ۲۳ کشته برجای گذاشت و در سال ۲۰۱۸، حمله در منطقه «ماستونگ» که توسط داعش انجام شد ۱۴۹ کشته بر جای گذاشت. جامعه هزاره که یک اقلیت شیعه هستند نیز با کشتارهای هدفمند مانند قتل عام ۱۱ معدنچی در بلوچستان در سال ۲۰۲۰ مواجه شد. در سال جاری میلادی نیز تاکنون شاهد شهادت بیش از ۶۰ مسلمان شیعه در کرم بودهایم و هیچ نشانهای از کاهش خشونتها دیده نمیشود.
علل و پیامدهای خشونت فرقهای
علل اصلی این خشونت چند وجهی است. از نظر ژئوپلیتیکی، نزدیکی کرم به افغانستان، آن را در برابر نفوذ شبهنظامیان و قاچاق اسلحه آسیب پذیر میکند. مرز آسیبپذیر به گروههای افراطی مانند تحریک طالبان پاکستان (TTP) و داعش اجازه میدهد تا بدون اینکه مجازات شوند عملیات خود را انجام دهند.
همچنین در بحث محلی، ترکیب قومی و مذهبی منحصربهفرد کرم، آن را به کانونی برای درگیریهای فرقهای تبدیل کرده است. به حاشیه رانده شدن اقتصادی منطقه، وخامت این وضعیت را با فقر و توسعهنیافتگی که باعث ایجاد نارضایتی و ناآرامی میشود، تشدید کرده است.
انفعال دولت و ادعای همدستی نیز به بحران کمک کرده است. سازمانهای حقوق بشر و رهبران محلی بارها از دولت به دلیل کوتاهی در حمایت از مسلمانان شیعه انتقاد کردهاند. علیرغم ابتکاراتی مانند برنامه اقدام ملی که هدف آن مبارزه با افراط گرایی بود، اجرای ناهماهنگ و فقدان اراده سیاسی مانع از پیشرفت شده است. ناتوانی قوه قضائیه در پاسخگویی به عاملان نیز گروههای افراطی را جسورتر کرده است.
تلفات انسانی این خشونت حیرتآور است. خانوادهها نان آور خانه خود را از دست داده اند، کودکان یتیم شدهاند و کل جوامع آواره شدهاند. تاثیر روانی بر بازماندگان عمیق است، زیرا بسیاری از آنها برای مقابله با آسیبهای از دست دادن عزیزان خود تلاش می کنند و شاهد خشونت هستند. بافت اجتماعی کرم از هم پاشیده شده و فرقه گرایی باعث بی اعتمادی و خصومت در میان جوامع شده است.
راههای صلح و عدالت
با وجود این چالشها، راهحلهایی را نیز میتوان در نظر داشت.تقویت امنیت در کرم بسیار مهم است و میتواند شامل استقرار نیروهای اضافی، بهبود کنترلهای مرزی، و از بین بردن شبکههای شبهنظامیان است. اصلاحات قضایی نیز برای اطمینان از پاسخگویی در قبال خشونت فرقهای ضروری است.
توسعه اجتماعی-اقتصادی یکی دیگر از مولفههای مهم است. سرمایهگذاری در زیرساختها، آموزش و مراقبتهای بهداشتی میتواند فقر را کاهش داده و فرصتهایی را برای جوامع حاشیهنشین ایجاد کند. ترویج گفتگوهای میانادیانی و برنامههای آشتی ملی می تواند به پر کردن شکافها و تقویت وحدت کمک کند.
حمایت بین المللی، چه به لحاظ تکنیکی و چه مالی نیز حیاتی است. تلاشهای مشترک با آژانسهای جهانی می تواند ابتکارات ضد تروریسم را تقویت کند و از تلاشهای بازسازی جامعه حمایت کند.
خشونت مداوم علیه مسلمانان شیعه در کرم نه تنها یک تراژدی برای منطقه است، بلکه لکهای بر تعهد پاکستان به حفاظت از جمعیت متنوع خود است. پرداختن به این موضوع نیازمند تلاش هماهنگ دولت، جامعه مدنی و ذینفعان بین المللی است. عدالت برای قربانیان و خانوادههای آنها فقط یک الزام اخلاقی نیست، بلکه یک ضرورت برای صلح و ثبات در پاکستان است. تضمین امنیت و کرامت مسلمانان شیعه در کرم نیز صرفا یک نگرانی منطقهای نیست، بلکه آزمونی برای عزم پاکستان برای حمایت از اصول انسانیت و عدالت است.
با این حال، آشکار شده است که پاکستان در حفاظت از اقلیت شیعه خود شکست خورده است. قتل عام های مکرر، عدم پاسخگویی و حضور مستمر گروه های افراطی که این جامعه را هدف قرار میدهند، ناتوانی دولت در تامین جان شهروندان خود را برجسته میکند. این شکست مداوم در حمایت از گروههای آسیبپذیر مانند مسلمانان شیعه، همراه با فقدان اراده دولت برای مقابله قاطعانه با خشونت فرقهای، تصویری تلخ از دولتی را ترسیم میکند که قادر به تامین امنیت و عدالت برای همه مردمش نیست. این انفعال مداوم و بی توجهی به امنیت بخش قابل توجهی از جمعیت، نشان میدهد که پاکستان از بسیاری جهات، یک کشور شکست خورده است. این وضعیت مستلزم مداخله فوری در همه سطوح برای احیای حقوق اولیه، امنیت و عدالت برای مسلمانان شیعه در پاکستان است،اما باید به این نکته هم توجه داشت که زمان برای اقدام بسیار زود میگذرد و این کار باید هر چه سریعتر انجام شود.