بسم الله الرحمن الرحیم
چرا حضرت فاطمه(علیها السلام ) الگوی زنان عالم نامیده شده است؟
چرا حضرت فاطمه الگوی زنان عالم نامیده شده است؟
برخی از ویژگی های حضرت زهرا(س) که باعث شده ایشان اسوه و الگوی زنان دانسته شوند از این قرار است:
الف) حمایت از امامت و رهبری
حضرت فاطمه(س) با اصرار بر انجام وصیت و توصیه پیامبر گرامی اسلام در خصوص خلافت و جانشینی و وفاداری بر آرمان ها و اندیشه اسلامی، ظلم ها و بی مهری های زیادی را متحمل شد. چه اینکه دراین راه یار و یاوری نداشت و می بایست به تنهایی سنت، سیره و توصیه پیامبر(ص) را به انصار و مهاجر یادآور می شد. ثبات قدم و اهتمام ایشان به این موضوع تا بدان آنجا پیش رفت که شب هنگام در مقابل منازل انصار و روز در مسجد النبی و حتی در آن هنگام که به خانه ایشان هجمه بردند بر اعتقاد و باور خود پای فشرد تا جایی که مجروح شده و پس از چندی به شهادت رسید.
او در بستر بیماری نیز از بیدارگری غافل نمانـد؛ در برابر زنان مهاجر و انصار، از کسانی که علی(ع) را رها کردند، نالید و رنج نامه خویـش را بـر آنان خـوانـد. ایشان حتی با وصیتنامه ای خود سعی نمودند که صحابه را از انحراف و رقابت گمراهانه ای که منجر به انحراف مسیر خلافت شده بود، آگاه سازند.
روزی ابـن لبید حضرت زهرا را دید که بر مزار شهدای احد به سـوگ نشسته، اشک می ریزد، پرسید: آیا رسول خدا، پیـش از وفات، در باره امام علی(ع) مطلبی گفته بود؟ حضرت فرمـود: شگفتا، آیا حادثه عظیـم غدیر خـم را از یاد برده اید؟ ابـن لبید گفت: نه، چنیـن رویدادی بـود، ولـی مرا با خبر سازید. حضـرت فرمـود: خدا را گـواه مـی گیرم، از رسـول خـدا شنیـدم که می فرمود: علی بهترین کسی است که او را جانشیـن خـود قرار می دهـم؛ علی امام و خلیفه بعد از مـن است و دو فرزنـدم حسـن و حسیـن و نه نفـر از فرزندان حسیـن، پیشوایانی پاک و امامانـی نیک شمرده مـی شـوند. اگر از آنان فرمان برید، شما را هـدایت مـی کننـد. اگر مخالفت کنیـد، تا روز قیامت جـدایـی و اختلاف بر شما چیره مـی شـود. کتاب های اهل سنت از روایات حضرت زهرا(س) آکنده است؛ روایاتـی که دخت رسـول خـدا(ص) در آن به ولایت امام علـی(ع) و فضـایل ایشان تصریح نموده است
ب) زهد و ساده زیستی
وقتـی روح به کمالات نظر داشته باشـد و قـرب الهی هـدف اصلـی انسان به شمار آید، مادیات بـی اعتبار می شـود. زاهد سرای تاریک طبیعت را حقیرتر از آن مـی داند که بـدان دل بندد. وقتـی پیامبر به یاری وحـی از وضعیت دوزخ آگاهـی یافت، در اندوه فرو رفت. سلمان نزد فاطمه شتافت تا از او بخواهد به دیدن پیامبر رود و از اندوهـش بکاهد. او می گوید: هنگامی که به منزل حضـرت رسیدم، منظره ای شگفت دیـدم. فاطمه با لباسـی پشمیـن که دوازده جای آن با لیف خرما وصله شـده بـود، بر سر داشت.
چـون وضع پیامبر را بـرای فاطمه تشـریح کردم، فاطمه از جای برخاست، همان عبای وصله دار را بـر خود پیچید. با خـود گفتـم: دریغا، دختران کسری و قیصر ابریشـم و حریر می پوشند و دختر محمد عبایی پشمیـن با چند وصله از لیف خرما. فاطمه بـر پدر وارد شـد و پـس از سلام گفت: پـدرجان، سلمان از لباس مـن تعجب کرده، در حالی که به خدایی که تـو را به حق برانگیخت سـوگند، پنج سال است مـن و علی، جز پـوست گوسفندی که روزها علوفه دان شتر و شب ها بستر ماست و بالشـی که پـوست آکنده از لیف خـرماست، از لـوازم زنـدگـی هیچ نداریم.
پیامبر اکرم مقام و عظمت روحی زهرای اطهر را برایـم بیان کرد و فـرمـود: ای سلمان، دختـرم در گـروه پیشگـامان به سـوی خـداست، (یا سلمان؛ ان ابنتی لفی الخیل السـوابق).
ایـن سخـن بدان معنا نیست که زن مسلمان در عصر حاضر چادر وصله دار بپـوشد؛ زیرا هر زمانی مقتضیات خاص خـود را دارد. آنچه مهم است دل نبستـن به مظاهر دنیاست. حضـرت سلیمان (ع) سلطنتی عجیب داشت و جـن و انـس در خدمتـش بودند؛ ولی هیچ کدام از این ها دل حضـرت سلیمـان را به تسخیـر خـویـش درنیاورد.
ج) انتخاب همسر
معیـارهـای حضـرت زهـرا بـرای انتخـاب همسـر چه بـود؟ زهـرا(س) در حالی ازدواج با امام علـی(ع) را پذیـرفت که وی از نظر مالـی در تنگدستی به سر می برد؛ ولی تقوا و ایمان، حکمت و دانـش، شجاعت و ایثار و هزاران فضیلت در او موج می زد.
زهرا در حالی با علی پیمان زناشـویی بست که قبل از علی ثروتمندانی مانند؛ عبدالرحمان بن عوف و عثمان بـن عفان به خواستگاریاش شتافته بـودند. عبدالرحمان گفته بود: مـن صد شتر گران قیمت و ده هزار دینار طلا مهریه می دهـم. این سخـن رسول خدا را خشمگیـن ساخت، حضرت فـرمود: می خواهی با پول هایت مرا بفریبی؟!
د) هدایت گری اما نه با زبان
در روایات مـی خـوانیـم: با کسانی رفت و آمد داشته باشید که چهره آن ها شما را به یاد خدا بیندازد؛ در زمان خودمان، بـودند و هستند کسانی که معصـوم نیستند؛ ولـی چنان خـدا را در تمام زوایای زندگـی حاضر و ناظر دیده اند که جلـوه خدایی و رنگ و بـوی الهی یافته اند.
زهـرای اطهر(س) چنـان نـورانـی بـود که نه تنها در گفتـار و رفتـار چهره ملکـوتی اش دیگران را به سمت خدا سـوق مـی داد؛ بلکه حتـی چادرش نیز مـوجب اسلام آوردن کافران می شـد. امام علـی(ع) مـی خـواست مقداری جـو از فردی یهودی قرض کنـد. یهودی در مقابل چیزی طلب کرد تا به عنـوان گرو، پیـش خـود نگه دارد. امام چادر حضـرت زهـرا را به او داد. شب هنگام، وقتـی همسر مرد یهودی نـور چادر را دیـد، شگفت زده شـوهرش را خبـر کرد. آن ها بستگان خـویـش را به منزل دعوت کـردنـد و همگـی به اسلام گرویدند. آری، چهره ملکـوتـی یگانه در بحر عصمت مایه آرامش پدر بـود و محمد(ص) با نگاه به چهره دختر معصومـش خستگی از تـن می زدود و توانی مضاعف در هدایت بندگان می یافت. دختران جامعه اسلامـی باید آرامـش پدر واقعی خـویـش یعنی امام زمان(ع) را فراهـم کنند. رفتار و کردار و انتخابشان به گونه ای باشد که شایسته یک بانوی فریخته، ارزشمند، سعادتمند،عالم، باتقوا و سرافراز باشد آن گونه که اهل بیت(ع) برای تمام زنان مسلمان توصیه نموده اند. زنان و دخترانی که نه تنها کلام و رفتارشان بلکه لباس و پوششان رنگ الهی، کمال و وقار داشته باشد.
ه) ایثار و گذشت
پـس از اقامه نماز جماعت، پیامبـر از حال پیرمردی که لباس های کهنه به تـن داشت جویا شد. مرد گفت: گرسنه ام، غذایم ده؛ برهنه ام، مرا بپوشان؛ فقیرم، به من کمک مالی کـن. پیامبر(ص) به بلال فرمود: او را به منزل فاطمه ام راهنمایی کن. پیـرمـرد همان خـواسته ها را به اطلاع فاطمه رسانیـد. فاطمه، که ماننـد شوهر و پدرش سه روز بود غذا نخورده بـود، پوست گوسفندی را، که حسـن و حسیـن روی آن مـی خـوابیـدنـد، به وی داد. پیـرمـرد گفت: چگـونه درد گـرسنگـی ام را بـا آن درمـان کنم؟
فاطمه گردنبندش را به وی داد و گفت: امید است خـداوند به جای آن چیزی بهتر از آن به تـو دهد. پیرمرد به مسجـد آمـد و ماجرا را برای پیامبر اکرم(ص) بیان کرد.
اشک در چشمان پیامبر حلقه زد. عمار بـرخاست و با اجازه رسـول خـدا آن را خرید. پیرمرد گفت:
در برابر آن نان و گـوشتـی می خـواهـم تا گرسنگـی ام برطرف شـود. ردایی یمانـی که مرا بپوشانـد و پـولـی که با آن به خانـواده ام برسـم. عمار بیش تر از آن را به وی داد. پیامبر فرمـود: آیا سیر و پـوشانـده شـدی؟ گفت: آری، پدر و مادرم فدایت باد! رسـول خدا فرمود: اینک برای فاطمه، به خاطر احسانش، دعا کـن. آن گاه پیامبر رو به اصحاب کرد و برای شان از فضایل و کمالات فاطمه سخن گفت.
عمار گردنبند زهرا را با مشک خـوشبـو ساخت، در پارچه ای یمانـی پیچید، به غلامـش داد و گفت: ای رسـول خدا، ایـن غلام و گردنبند هدیه ای است از مـن به شما. پیامبر به غلام فرمـود: نزد فاطمه برو و گردنبند را به او ده، تـو نیز از آن او هستـی. فاطمه گردنبنـد را گرفت؛ ولـی غلام را در راه خدا آزاد کرده.
آری، آن گردنبنـد با برکت گرسنه ای را سیر ساخت، برهنه ای را پـوشانید، فقیـری را بـی نیاز کـرد، بنـده ای را آزاد ساخت و سـرانجام نزد صاحبـش برگشت. داستان ایثار زهرا و علـی و دو فرزنـد معصـوم شان، که در سه شب متـوالی افطاری خویـش را به مسکیـن و یتیـم و اسیر بخشیدند و در شأن آنان آیات سوره ((هل اتی)) فرود آمد و یا ماجرای پیراهـن شب عروسی که حضـرت زهـرا آن را به زنـی مستمنـد بخشیـد، نشـان دهنـده گوشه ای از ایثارگریهای آن بانوی بزرگوار است.
امام حسـن(ع) فرمـود: مادرم، در یک شب جمعه، در محراب عبادتـش، عبادت کرد. شنیدم که برای مردان و زنان مـومـن دعا می کند و آن ها را یکی یکی نـام مـی بـرد؛ ولـی بـرای خـود هیچ چیز از خـدا نخـواست. گفتـم: مـادر، چـرا بـرای خـودت دعا نمـی کنـی؟ مادرم گفت: فرزنـدم، اول همسایه و سپـس اهل خانه. (الجار ثـم الـدار) با چنین مادری و در چنین خانه ای پرورش یافتن فرزندانی چون امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، حضرت زینب(س) و ام کلثوم(س) چندان عجیب نخواهد بود. زنان و مادر ما نیز به همان اندازه که شباهت به حضرت فاطمه(س) پیدا کنند و از ایشان الگو بگیرند، فرزندانشان نیز به فرزندان حضرت فاطمه(س) شبیه خواهند شد.
و) مسئولیت پذیری اجتماعی
از گذشته تا به حال برخی با فهم نا صحیح از کلام و سنت و سیره رسول خدا(ص) و برخی دیگر با برداشت اشتباه از از سنت و سیره اهل بیت(ع) نه تنها به کمال سعادت نرسیده اند بلکه موجب قضاوت ناصحیح پیروان دیگر ادیان و مذاهب در خصوص اسلام و تشیع شده اند. در این میان دانستن رفتار، کردار، کلام و به عبارت دیگر شناخت سبک زندگی اهل بیت(ع) نه تنها خود طعم سعادت مادی و معنوی را چشید بلکه تصویری روشن و واقعی از اسلام و تشیع ارائه نمود. حضرت فاطمه زهرا(س) با وجود پیمودن مراتب والای زهد، تقوا، ورع، تعبد، اخلاص، تواضع و تمامی فضایل فردی و عرفانی از مسئولیت های اجتماعی خویش نیز غافل نبود. حضرت نه تنها در عصر نبوی بلکه چندی پس از رحلت پیامبر(ص) نسبت به تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه اسلامی بی تفاوت نبوده و در هر فرصت مناصب به مسئولیت اجتماعی خود عمل نمود تا آنجا که به جای عافیت طلبی و بهره مندی از جایگاه و احترام عمومی پای در میدان جهاد و روشنگری نهاده بر در خانه مردم می رفت و آنها را از انحرافات پیش آمده برحذر می داشت. در کوی و برزن و در مسجد و خانه به روشنگری می پرداخت با حاکمان و صاحبان جاه و مقام به احتجاج و مواجهه می پرداخت و به ذکر و ورد و دعا اکتفی نمی نمود. تا جایی که در اثر این تلاش ها بود که مجروح و پس از چندی به شهادت رسید.
ز) بزرگداشت و احیای نام و یاد شهیدان
زهرای داغدار، بر سر مزار شهیـدان جنگ احـد، بـویژه عمـوی پـدرش حضرت حمزه، می آمد و گـوهر اشک خـویـش را تقدیم شان مـی کرد تا به همگان اعلام کند که با عافیت طلبـی، سرپیچی از انجام دادن تکالیف و دور نگه داشتـن خود از آتـش حادثه نمی توان اسلام را حفظ کرد. باید چون ایـن شهیدان به معرکه پای نهاد و با خدا معامله کرد. زهرای صبـور و تنها می خـواست با اشک خـویـش غربت اسلام را فریاد کند و بگوید: بیدار شوید که ارزش های شما را تباه نسازند. (۱)
ح) عبادت و راز و نیاز
ابن عباس از پیامبر(ص) نقل میکند: دخترم فاطمه سرور زنان عالمیان است، از اولین تا آخرین. او پاره تن من است. هر گاه برای عبادت در محراب قرار میگیرد، فرشتگان آسمان نور او را مشاهده میکنند، همان طور که مردم روی زمین نور ستارگان را مشاهده مینمایند، خداوند به فرشتگان میفرماید: ای فرشتگان! بنگرید به فاطمه که سرور کنیزان من است. چگونه در برابر من ایستاده، خدا را عبادت میکند. بدنش از خشیت من در اضطراب است. با دل و جان خود به بندگان من توجه دارد. گواه باشید که من شیعیان او را از آتش جهنم نجات دادم. (۲)
فاطمه(س) مقام و عظمتی را که دارد، تنها به جهت این نیست که دختر پیامبر(ص) است. آن چه او را شایسته این مقام ساخت، از خود گذشتگی، پارسایی، زهد، دانش و دیگر ملکات انسانی است که در او به حد کمال رسیده بود. همه مورخان شیعه و سنی این امتیازات را برای او در کتابهای معتبر خویش نوشتهاند. (۳)
ط) همسر و مادری شایسته:
شاید بسیار از ما کمالات اولیای دین و اهل بیت(ع) را تنها تفضلی الهی دانسته و آنها را تافته ای جدا بافته بدانند. گرچه ممکن است این نگرش در مواردی خدا دادی باشد اما زمینه سازی جهت دریافت چنین فضایلی نیازمند تلاش و اهتمام افراد است. چه اینکه اگر اهل بیت(ع) به این مقامات بدون صلاحیت و حتی تلاش و اهتمام دست یافته باشند دیگر قابل الگو گیری نبوده و حکمت وجودی شان قابل خدشه خواهد بود. مختار بودن انسان از اصول اعتقادی اسلامی و شیعی است. و همین موضوع علت اصلی وجود افرادی ناشایست و نالایق در خانواده ها و خاندان های الهی است. گمراهی پسر نوح یا همسر لوط و … از همین اصل اختیار انسان نشات می گیرد. اما نکته ای که نباید از آن غفلت نمود زمینه سازی و بستر سازی برای هدایت و کمال و سعادت است. انسان گرچه مختار بوده و می تواند علیرغم وجود راهنما، راه خطا و گمراهی را انتخاب نماید اما پدران، مادران و جامعه می تواند مهم ترین نقش را در تربیت، معرفت، بصیرت و باورهای افراد داشته باشد تا انسان ها با این اندوخته درونی راه کمال و سعادت دینی و دنیوی را انتخاب نمایند.
همان طور که پیش از این نیز گفته شد. هر چه پدران ما از امام علی(ع) و مادران ما از فاطمه(س) الگو گیری نمایند، فرزندان ما نیز شباهت بیشتری به فرزندان ایشان خواهند داشت. وجود انسان های بزرگی چون سید مرتضی، سید رضی، مقدس اردبیلی و…. همگی شاهدی بر این گفته خواهند بود.
حضرت فاطمه در دوران کوتاه زندگی مشترک خود با امام علی(ع) با اهتمام به تمام مسئولیت های خود نسبت به همسر، فرزندان و خانواده نه تنها زمینه ساز تربیت و کمال فرزندانی خود بلکه همسر گرانمایه خود نیز بود. قناعت، صبر، استقامت، سخت کوشی، عطوفت، مهربانی، ایثار، بخشش، مسئولیت پذیری، وفاداری و… را می توان در جای جای زندگی حضرت فاطمه(س) مشاهده نمود. تحمل تنگدستی امام علی(ع)، بر دوش کشیدن امور خانه و خانواده به تنهایی (چه اینکه امام علی در همه جنگ های پیامبر(ص)-به استثنای غزوه تبوک- و در اکثر لشگرکشی ها شرکت داشته و حتی در سفرهای تبلیغی نیز حضور می یافتند)، تولد یافتن چهار فرزند و رسیدگی به آنها از جهت خوراک و پوشاک و تربیت و …. در طول نه سال زندگی مشترک، پرستاری از پیامبر(ص) در بیماری ها و سختی ها و… همگی از نقش آفرینی شایسته حضرت در خانه و خانواده حکایت دارد.
فاطمه(س) چهره درخشان زن مسلمان، فروغ تابان معرفت و نمونه روشن پرهیزکاری و خداترسی است. درخشندگی به ساعتی مخصوص و روزی معین اختصاص ندارد، از آن روز که وظیفه خود را تعهد کرد تا امروز و برای همیشه چون گوهری بر تارک تربیت اسلامی میدرخشد. (۴)
برای آگاهی بیش تر به کتاب بانوی نمونه، جلوههای رفتاری حضرت حضرت زهرا و زندگانی حضرت فاطمه مراجعه نمایید.
پینوشتها:
۱٫ جعفری، سید علی رضا؛ گوشه ای از ارزشهای فاطمی (ع)، مجله: فرهنگ کوثر، آبان ۱۳۷۷ – شماره ۲۰٫
۲٫ ذخائر العقبی، احمد بن عبد الله الطبری، سال چاپ: ۱۳۵۶، ناشر: مکتبه القدسی لصاحبها حسام الدین القدسی – القاهره، ص ۳۹٫
۳٫ زندگانی حضرت فاطمه، دکتر جعفر شهیدی، ص ۳۵ ـ ۴۱٫
۴٫ همان، ص ۶۳ ـ ۶۴٫
تمامی حقوق محفوظ و متعلق به التشیع TV می باشد.
انتهای پیام | https://www.shia-news.com/