شیعه نیوز | امام جمعه شیعیان در غرب کابل گفت: ملت افغانستان و جامعه تشیع این کشور در صورتی از امارت اسلامی، حمایت میکنند که تعامل این حکومت با مردم بر اساس دستورات اسلام باشد و در این نظام حکومتی، تبعیض، تعصب و جهتگیری، وجود نداشته باشد.
به گزارش «شیعه نیوز»، حجتالاسلام والمسلمین «سردارعلی محسنی» امام جمعه شیعیان در غرب شهر کابل پایتخت افغانستان است. حجتالاسلام محسنی علاوه بر امامت نماز جمعه غرب شهر کابل، همه روزه در مدرسه علمیه آیتالله محقق کابلی این شهر به مشکلات اجتماعی و دینی خانوادههای شیعیان شهر کابل رسیدگی می کند.
خبرنگار ابنا در کابل با حجتالاسلام والمسلمین محسنی، گفتوگوی اختصاصی انجام داده که اهمیت و جایگاه ماه صفر در دین اسلام، جنایتهای اسرائیل در غزه، مطالبات شیعیان از طالبان و علتیابی مشکلات خانوادههای شیعیان، از موضوعات اساسی این گفتوگو است.
متن کامل گفتوگو به شرح زیر است:
ابنا: در ماه صفر قرار داریم، ماهیکه در آن حوادث بزرگ تاریخی اسلام رخ داده است. از سوی دیگر، چند روزی هم از اربعین می گذرد. ماه های محرم و صفر دارای چه پیامهای دینی و مذهبی برای جوامع اسلامی است؟
در مورد اهمیت و جایگاه ماه صفر همین بس که در اربعین حسینی از جان فشانیها، فداکاریها و ایثارگریها، صبر، استقامت و پایداری حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع)، تجلیل میشود. در حقیقت این فداکاریهای امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) نه تنها یک درس برای امت اسلامی است، بلکه برای جهان بشریت هم می باشد.
روزهای پایانی ماه صفر، سالروز رحلت جانگداز پیامبر اسلام(ص) است. رسول اکرم(ص) برای امت اسلامی و جهان بشریت، الگو است و لذا در این روزها از اخلاق رسول اکرم اسلام تجلیل میشود. پیامبر(ص) یک محور و یک رهبر برای امت اسلامی است و باید در این روزها که رحلت رسول اکرم(ص) است در جهت اخوت و برادری استفاده کرد تا پیروان مذاهب اسلامی در اماکن واحد در کنار همدیگر قرار بگیرند و از سیره رسول اکرم(ص)، بیاموزند. لذا می توان از برگزاری مراسم سالگرد رحلت پیامبر اعظم(ص) به عنوان یک محور برای امت اسلامی، استفاده کرد.
ابنا: ماه صفر و اربعین حسینی در شرایطی فرا رسید که جوامع اسلامی با توجه به بحران فلسطین، در جایگاه متفاوتی قرار دارند. بحران غزه در واقع این جوامع را مورد آزمون قرار داده است. آیا از ماه صفر میتوان به سمت ایجاد تغییر حرکت کرد؟
بعضی از علما و بزرگان امت اسلامی در مورد ماه محرم و ماه صفر یک تعبیرات خیلی خوبی دارند. می گویند همین محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. اگر امت اسلامی در همین دهه عاشورا و در ماه صفر به این پیامهایی که این دو ماه برای امت اسلامی دارد، جامه عمل بپوشاند، بر عزت اسلام عزیز افزوده میشود؛ ولی ماه محرم و ماه صفر میآید و تنها بهره ای که از این دو ماه، میگیریم، گریه و ناله، اشکریختن، خیرات و نذورات است. در حالیکه ماه محرم و ماه صفر پیامهای بالاتر از اینها دارد.
محرم و صفر در حقیقت یک دانشگاه است که امت اسلامی باید درس فداکاری، درس محبت، درس عشق و درس صبر و استقامت را از این ماه ها، بگیرند. ماه صفر میآید و سپری میشود، ولی متاسفانه میبینیم که کوچکترین تغییری در تعاملات اجتماعی امت اسلامی به وجود نمیآید. اگر واقعا از ماه صفر استفاده کنیم، باید در برخوردهای اجتماعی امت اسلامی تغییر ایجاد شود و صبر و استقامت امت اسلامی چه در برابر مصائب و چه در برابر دشمنان بیرونی و درونی، افزایش یابد و این زمانی ممکن میشود که ما در عمل از پیامهای ارزشمند ماه محرم و ماه صفر، استفاده کنیم.
ابنا: کشورهای اسلامی چقدر در مهار یا کاهش بحران غزه، موفق بودهاند؟
امروز میبینیم که مردم فلسطین به گردن امت اسلامی، حق بالایی دارد. آنها در حقیقت به عنوان نمایندگان امت اسلامی در مقابل یهود، ایستاده اند. یهودیان هیچ گاه نسبت به امت اسلامی، مهربانی نشان نداده اند. در روایات نبوی آمده که بالاترین آزار در حق پیامبر(ص) در طول زندگیشان، توسط یهود بوده است. بعد از آن هم اگر تاریخ را ورق بزنیم، می بینیم که متاسفانه بدترین ضربهها و شلاقهایی که به پیکر امت اسلامی خورده، از ناحیه یهود است. همه میدانند که جغرافیای اسرائیل، کوچک است، ولی به عنوان غده سرطانی با حمایت استکبار در جهت تضعیف امت اسلامی، استفاده میشود. در مقابل میبینیم کشورهای جهان اسلام و رهبران این کشورها در این زمینه کاملا بی تفاوت هستند و هیچگونه احساس مسئولیت نمیکنند، در حالی که پیامبر اکرم(ص) در روایتی بنابر اتفاق نظر علمای شیعه و اهل سنت بیان کردند که اگر یک انسان مسلمان در یک گوشهای از جهان اسلام، یک صدای یک زنی، مردی یا مسلمانی را بشنود که فریاد میکشد، ای مسلمانان به داد من برسید، ولی اجابت نکند، این آدم مسلمان نیست.
امروز میبینیم همه روزه در فلسطین مخصوصا در غزه، زنهای بی دفاع و کودکان، قتل عام میشوند و فریاد خواهران و برادران بی دفاع فلسطینی، بلند است که ای امت اسلامی به داد ما برسید، ولی رسانههای امت اسلامی نسبت به این مسئله، بیتفاوت هستند و اظهار همدردی نمیکنند و به دادخواهی، برادران و خواهران مسلمانشان، رسیدگی نمیکنند. این برای امت اسلامی فاجعه و دردآور است که جهان اسلام در برابر این قضیه، ساکت باشد، قتل عام برادران و خواهران بی دفاع را در غزه ببیند ولی، بیتفاوت باشند، از این لحاظ واقعا مسلمانی ما در این جا زیر سوال میرود.
اینکه ما در مقابل قتل عام یک عده از خواهران و برادران خودمان در فلسطین، بی تفاوت و ساکت باشیم، باعث می شود که براساس فرموده رسول اکرم(ص) از زمره مسلمانان واقعی، تقریبا بیرون شویم. به عنوان یک عالم دینی از رهبران امت اسلامی و از کشورهای جهان اسلام، خواهش میکنم که در مقابل جنایتهای جنگی اسرائیل جهانخوار، ساکت نباشند و دست برادری و وحدت به هم بدهند. اگر امت اسلامی، متعهد و در کنار هم باشد و آیات جهاد و آیات شهادت که در قرآن کریم، جایگاه بلندی را دارد به صورت عملی تفسیر کند، دیگر یک غده سرطانی به نام اسرائیل در پیکر امت اسلامی باقی نخواهد ماند.
ابنا: مردم مسلمان افغانستان و حکومت این کشور چقدر توانستند که با مردم مظلوم فلسطین، ابراز همدردی کنند و همبستگی خود را با آنها، نشان بدهند.
جهان اسلام، درک می کند که مشکلات مردم افغانستان اعم از اقتصادی و فرهنگی بسیار زیاد است و مردم این کشور در شرایط بسیار دشواری قرار دارند، از سوی دیگر هم مرزهایی است که مانع از کمک نظامی و تسلیحاتی ما به برادران مجاهد در غزه می شود. ما اگر توانایی و قدرت حمایت از برادران و خواهران فلسطینی خودمان را نداریم، حداقل آنها را از دعا دریغ نکنیم و این مسئولیت رهبران سیاسی امارت اسلامی در افغانستان است که همبستگی مردم مسلمان افغانستان با ملت فلسطین در نمازهای جمعه و جماعت و از طریق رسانه ها و فضاهای مجازی را اعلان کنند.
ابنا: شیعیان افغانستان در حال تعامل مثبت و گام به گام با حکومت طالبان هستند، آیا این تعامل و همکاری باید مشروط به چیزی باشد؟
نظام حکومت فعلی در افغانستان، نظام امارت اسلامی است. بارها در منابر و خطبه های نماز جمعه تاکید کرده ام که وقتی در نظام حکومتی از قید اسلامی استفاده می شود، باید رهبران آن نظام حکومتی همه تعاملاتشان با مردم بر اساس دستورات اسلام باشد. اگر در حکومتی قید اسلامی استفاده شود، ولی در آن نظام حکومتی برخلاف دستورات اسلام گام برداشته شود و عملکردش برخلاف قرآن و سیره نبوی باشد، پیام بدش این است که اسلام بدنام می شود و در حقیقت بدترین جفا در حق اسلام عزیز و قرآن و سنت و سیره پیامبر(ص)، صورت می گیرد.
لذا ملت افغانستان و جامعه تشیع این کشور در صورتی از امارت اسلامی حمایت می کنند که تعامل این حکومت با مردم براساس دستورات اسلام باشد و در این نظام حکومتی، تبعیض، تعصب و جهتگیری وجود نداشته باشد. امام علی(ع)، زمامداران حکومت خودش را تشویق می کرد که با مردم با تعامل و شفقت رفتار کنند، یعنی هیچ گونه تعصب و تبعیضی در حق امت اسلامی، نباید روا کرد. لذا به عنوان یک عالم دینی از جامعه شیعه افغانستان از امارت اسلامی این تقاضا را دارم که تعصب و تبعیض در این کشور کنار گذاشته و به لیاقت افراد، اهمیت داده شود.
ما در افغانستان به همه مذاهب اسلامی اعم از حنبلی، شافعی، مالکی و جعفری، احترام می گذاریم و هیچ تفاوتی بین آنها نیست. همه پیروان مذاهب اسلامی، خدا، پیامبر اکرم(ص)، خانه کعبه و پیشوایان دینی را قبول دارند. لذا اگر درخواست جامعه شیعه افغانستان از سوی امارت اسلامی پذیرفته شود، شیعیان این کشور از صمیم قلب خود با امارت اسلامی همراه خواهند بود، اما در صورت اعمال تبعیض و تعصب شاید چند روزی بتوان با خشونت این موارد را بر مردم تحمیل کرد، ولی حاکمیت در قلب مردم جایگاهی نخواهد داشت.
ابنا: چشم شیعیان افغانستان در خصوص مطالبات شان از امارات اسلامی به علمای شیعه این کشور است، نظر شما در این خصوص چیست؟
بهترین مجرا برای انتقال خواسته ها و مطالبات جامعه شیعه افغانستان از امارت اسلامی، شورای علمای شیعه افغانستان بوده است، این شورا در این زمینه با بزرگان امارت اسلامی صحبت هایی داشت و پیام های شیعیان را به حکومت انتقال داد، اما هنوز امارت اسلامی به این مسئله اهمیت لازم را نداده است. خواست علمای شیعه افغانستان از امارت اسلامی، به رسمیت شناخته شدن مذهب جعفری در این کشور است.
علمای اهل سنت، جایگاه و موقعیت علمی امام صادق(ع) را می دانند. یکی از افتخارات ابو حنیفه، شاگردی در نزد امام صادق(ع) بود و او می گفت که اگر دو سال شاگردی در نزد امام صادق(ع) نبود، من هلاک می شدم. رابطه میان این دو بزرگوار، رابطه شاگرد و استادی و یک رابطه نزدیک بود. لذا همان طور که ارتباط میان امام جعفر صادق(ع) و ابو حنیفه، مستحکم بود، باید ارتباط بین پیروان مذهب حنفی و مذهب جعفری، نیز مستحکم باشد. نباید تبعیض و تعصب در زمینه مذهبی در حق شیعیان افغانستان اعمال شود و اصول مذهب تشیع در این کشور، زیر سوال برود و شیعیان افغانستان در بخش هایی همچون دادگاه و آموزش و پرورش و بخش های دیگر، دچار مشکل شوند.