۱

شرایط واجب شدن عبادت‌ها

در این یادداشت فقهی ، شرایط عام و خاص تکلیف بیان می‌شود.
کد خبر: ۲۹۵۱۱
۱۰:۱۵ - ۰۵ دی ۱۳۹۰
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

اسلام عزیزمان، دین آسانی، نظم، فطرت و هماهنگی است از این روی تکالیفی که به عهده بشر گذاشته شروطی منظم و عقلانی دارد و از هر گونه سختی ناراحت کننده به دور است.

در این نوشتار، این شروط را مرور خواهیم کرد.

*اسلام برای همه:
در ابتدا باید دانست که بعد از ظهور پیامبر عزیز اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله، تکلیف همه بشر، ایمان آوردن به دین آن حضرت از روی فکر و آگاهی است. و از اینجاست که کارهای واجب و حرام، چنانکه برای یک مسلمان واجب یا حرام هستند، برای مسیحیان و یهودیان و... یعنی همه بشر واجب و حرام هستند وآنها هم برای ترک واجبات و انجام محرمات عذاب خواهند شد و اینگونه نیست که برخی می‌پندارند آنها نسبت به انجام محرمات و ترک واجبات عقاب نخواهند شد.

*چه کسانی از نظر اسلام به انجام واجبات و ترک حرامها تکلیف شده‌اند؟
اسلام عزیز شرطهایی را برای صلاحیت تکلیف در نظر گرفته است که از آنها به شروط عام تکلیف یاد می‌کنند. یعنی ابتدایی ترین شروطی که باید برای مکلف شدن بشر احراز شود از این قرارند:
الف ) عقل
عقل برترین موهبت الهی برای بشر است و مزد و عذاب هر کسی به اندازه عقل او خواهد بود.
از لحاظ فقهی کسی که عقل ندارد اصلا تکلیفی نسبت به واجبات ومحرمات بر دوش او نخواهد بود.
کسانی که عقل ندارند دو گونه هستند یا برای همیشه عقل ندارند و یا عقل خود را از دست داده‌اند یا گه‌گاهی عقل‌شان را از دست می‌دهند و در بقیه اوقات عاقل هستند.
به افرادی که هیچ وقت عقل ندارند مجنون اطباقی یعنی همیشگی می‌گویند که تا زمان بهبودی از تکالیف معاف هستند.
اما مجنون اَدواری کسی است که گاهی دیوانه و گاهی عاقل است که تکالیف دوران دیوانگی بر عهده او نیست ولی هنگام عاقل بودن باید به تکالیف عمل کند.
ب)قدرت
شرط دوم برای همه مکلفین و نسبت به همه اعمال قدرت است.
بدین بیان که قدرت بر هر عبادتی برای آن عبادت شرط است و انسان عاقل اگر نسبت به هر واجبی قدرت نداشته باشد، آن واجب از عهده او ساقط می‌شود. مثلا کسی که قادر به روزه گرفتن نیست، روزه بر او واجب نیست.
از این شرط در کارهای حرام به اختیار یاد می‌کنند یعنی اگر انسان مختار و آزاد باشد باید از کارهای حرام بپرهیزد ولی اگر اختیار انسان را سلب کنند مثلا کسی بگوید اگر فلان دروغ را نگویی،پسرت را می‌کشم؛ در این صورت اگر بداند که تهدید او جدی است و اختیار دروغ نگفتن از او سلب شده، اگر آن دروغ را به زبان آورد، گناهکار محسوب نمی‌شود.
دقت داریم که قدرت در عبادات، برای هر عبادتی فرق می‌کند مثلا قدرت برای روزه با قدرت برای نماز فرق می‌کند. قدرت روزه داری یعنی قدرت بر اینکه از صبح تا شب گرسنگی را بدون وارد آمدن ضرر به بدن تحمل کند ولی قدرت برای نماز همین است که بتواند اعمال آن را ولو به طور نشسته یا خوابیده انجام دهد.
ج)علم
سومین شرط برای همه مکلفین، علم به تکلیف است.
یعنی ثواب یا عذاب برای کارها به شرطی تعلق می‌گیرد که علاوه از عقل و قدرت واختیار، نسبت به تکلیف آگاهی هم داشته باشد. یعنی بداند فلان عمل واجب یا عمل دیگر حرام است و اگر این آگاهی را نداشته باشد برای ترک واجبات یا انجام کار حرام عذاب نخواهد شد.
بنابراین:
الف) کسی که اصلا ندای اسلام یا ندای آسمانی در ضمن یکی از ادیان الهی به او نرسیده است نسبت به ایمان آوردن تکلیفی ندارد، بلکه در حدی تکلیف دارد که عقل او آن را می‌فهمیده است. مثلا عقل بشر بدون راهنمایی دین می‌تواند بد بودن ظلم را درک کند پس نسبت به ظلم، در هر حالی مکلف است.
ب) کسی که بعد از ایمان آوردن به دین الهی، به واجب بودن عملی آگاهی پیدا نکرده است و به همین جهت آن‌را انجام نداده است در این صورت برای ترک آن عمل، عذاب نخواهد شد. مثلا بعد از ایمان آوردن هیچگاه نفهمید که نماز آیات، هنگام خورشید گرفتگی واجب است پس بجا نیاورد.

*وجوب یادگیری احکام شرعی
البته انسان باید برای یادگرفتن احکام شرعی، تلاش کند ولی اگر با تلاش هم حکمی را بدست نیاورد از آن جهت معذور است؛ اما اگر هیچ تلاشی برای یاد گرفتن احکام انجام ندهد، گناهکار است و برای ترک واجبات یا انجام محرمات عذاب خواهد شد.

ج)کسی که بعد از ایمان آوردن به هر علَتی به حرام بودن یک عمل آگاه نشد و لذا آن‌را انجام داد، اینجا هم برای انجام حرام عذاب نخواهد شد مثل کسی که هیچگاه ندانست خوردن مشروبات الکلی حرام است؛ پس او را به خاطر الکل، عذاب نخواهند کرد.
د)کسی که نسبت به واجب بودن یا حرام بودن یک عمل آگاهی داشت ولی در مصداق اشتباه کرد این شخص هم عذاب نخواهد شد.
مثلا می‌دانست نماز آیات، واجب است ولی فکر می‌کرد مانند نماز صبح خوانده می‌شود.
یا مثل کسی که می‌دانست ربا حرام است ولی فکر نمی‌کرد معامله‌ای که می‌کند ربوی باشد که در این صورت، عذاب نخواهد شد ولی اموال را باید به صاحبان آنها باز گرداند.
آنچه گفته شد شرایطی بود که از آنها به شرایط عام تکلیف یاد می‌کنند.

*شرایط خاص تکلیف
مکلف بودن یک سری شرایط دیگر هم دارد. از جمله این شرایط، شرط سنی است.
در فقه اسلام شروط سنی یا وقتی هم برای مکلف شدن وجود دارد. این شرطها در مردان و زنان کمی با هم تفاوت دارد.
*شرط سنی یا وقتی در مردان:
ابتدا باید دانست که لازم نیست همه این شرایط با هم جمع شود بلکه اولین باری که یکی از این شرطها برای پسری پیش آمد آن شخص مکلف است:
الف)تمام شدن 15 سال قمری؛ و با توجه به این که سالهای قمری حدود 10 روز از سال شمسی کوتاهتر هستند با این حساب پایان 15 سال قمری و شروع 16 سال قمری، 163 روز و 6 ساعت زودتر از 16 سال شمسی فرا می‌رسد؛ بدین معنا که پسران حدود 164 روز قبل از تولد 16 سالگیِ شمسی به تکلیف می‌رسند.
ب)روییدن موی خشن در عانه (به قسمت پایین شکم و بالای آلت تناسلی عانه گفته می‌شود.) اما روییدن موی نرم نشانه تکلیف نیست.
ج)بیرون آمدن منی از انسان، چه در خواب و چه در بیداری، چه با اختیار و چه بدون اختیار.
مثلا ممکن است پسری در 12 یا 13 سالگی (و گاهی زودتر) به علت خروج منی یا روییدن موی خشن در عانه، به سن تکلیف برسد که در این صورت باید واجبات را انجام داده و از محرمات پرهیز کند.
*شروط سنی یا وقتی در زنان:
در مورد بانوان هم لازم نیست همه این شرایط باهم، جمع شود بلکه اولین باری که یکی از این شرطها برای دختری پیش آمد آن دختر، مکلف است:
الف)تمام شدن 9 سال قمری؛ و با توجه به این که سالهای قمری حدود 10 روز از سال شمسی کوتاهتر هستند با این حساب پایان 9 سال قمری و شروع 10 سال قمری، 97 روز و 22 ساعت و 48 دقیقه زودتر از سال شمسی فرا می‌رسد؛ بدین معنا که دختران حدود 98 روز قبل از تولد 10 سالگیِ شمسی به تکلیف می‌رسند.
ب)روییدن موی خشن در عانه چنانکه گذشت.
ج)بیرون آمدن منی، چه در خواب، چه در بیداری، چه با اختیار چه بدون اختیار.
(لازم به ذکر است که اصطلاح منی در دختران در این مباحث، یک اصطلاح فقهی و دارای معنای خاص به خود است و با منی اصطلاحی در علم پزشکی، متفاوت است.)

*شروط خاص برای برخی عبادت
شروطی که تا به حال ذکر شد بین همه مکلفین مشترک بودند و بدون آنها اصلا تکلیفی به عهده کسی نمی‌آید.
اما برخی شرطهای اختصاصی برای اعمال وجود دارد که بین عبادتهای مختلف متفاوت است.
برای نمونه چند نمونه ذکر می‌کنیم:
1)شرط نماز و طواف و... طهارت (یعنی وضو ، غسل یا تیمم) است و بدون آن صحیح نیستند. البته در مورد نماز یک استثنایی وجود دارد که اگر امکان وضو، غسل و تیمم نبود باید بدون وضو، غسل و تیمم بجا آورد و بعد از پیدا کردن آب، قضا کرد.
2)شرط روزه، بودن در وطن یا قصد ماندن 10 روزه در غیر وطن است و برخی شرایط اختصاصی دیگر.
3)شرط حج، رسیدن به حد استطاعت مالی و بدنی است.
4)شرط زکات، رسیدن مقدار گندم و جو و کشمش یا طلا و نقره یا گوسفند و گاو و شتر به وزن یا عددی خاص است.
5)شرط خمس، باقی ماندن پول یا جنس اضافی بعد از خرج زندگی یک ساله فرد است.
6)شرط صحیح بودن خرید و فروش، رسیدن به سن تکلیف و همچنین تشخیص صلاح اقتصادی است.
آنچه گفته شد مختصری از شروط عبادات و تکالیف در اسلام بود که برای آگاهی بیشتر به رساله توضیح المسایل مرجع تقلید خود مراجعه نمایید.

منبع : فارس
برچسب ها: عبادت‌
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
زهرا
Afghanistan
۱۹:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۱
عالیه