شیعه نیوز | شبکه خبری و تلویزیونی بلومبرگ در مطلبی به قلم سام داغر به مسیر حرکت عربستان به سوی آینده پرداخته و عنوان کرده است« محمد بنسلمان به نوعی در حال تردستی با منافع و دیدگاه عربستان و واقعیات منطقهای است.»
به گزارش «شیعه نیوز»، ولیعهد بنسلمان که در سالهای اخیر به دنبال تثبیت قدرتش در عربستان سعودی بوده؛ در شرایطی که در حال پیشبرد این هدف دشوار است، مجبور است با یک عمل متعادلکننده پیچیده نیز روبرو شود.
از همین چند روز پیش که دربار سلطنتی عربستان سعودی اعلام کرد ملکسلمان 88 ساله به دلیل التهاب ریه در کاخ خود در جده تحت درمان قرار گرفته، علاقه بنسلمان به سرپرستی و نظارت بر امورات بزرگترین صادرکننده نفت جهان بیشتر شده است. این در حالی است که محمد بنسلمان- که دنیا او را بیشتر تحت عنوان MBS میشناسد- از زمانی که پدرش او را در سال 2017 وارث خود و حکومتش کرد، عملاً کنترل و اداره عربستان سعودی را در اختیار داشته است.
در حال حاضر با توجه به شرایط داخلی عربستان سعودی انتظار میرود که بنسلمان روی تشدید و افزایش کنترلش در داخل کشور تمرکز کند. او احتمالا در چنین شرایطی در مرحله اول ترجیح خواهد داد که به جای استفاده از سیاست همیشگی مشت آهنین- که رژیم قبلا در داخل کشور برای سرکوب اعضای خانواده سلطنتی مخالف بنسلمان و در خارج نیز برای قتل جمال خاشقجی ستوننویس روزنامه واشنگتنپست مورد استفاده قرار داده- مخالفان احتمالی را وادار به همکاری با خود کند.
یکی از اهداف اصلی بنسلمان برنامه چشمانداز ۲۰۳۰ اوست- که با هدف ایجاد تحول در اقتصاد عربستان سعودی از طریق سرمایهگذاری در طیف وسیعی از زمینههای گوناگون، از گردشگری گرفته تا خودروهای الکتریکی و نیمهرساناها دنبال میشود. اما با این حال به نظر میرسد که این اهداف آسان به دست نخواهد آمد.
قیمت نفت در حدی نیست که او برای سرمایهگذاری در برنامههای چند تریلیون دلاری خود نیاز دارد و سرمایهگذاران خارجی نیز هنوز و همچنان در انجام یا عدم انجام تعهدات بزرگ خود مردد هستند. در چنین شرایطی، بنسلمان همزمان با اجرای روند باز کردن درهای کشور به روی خارجیها، باید حواسش به نارضایتی احتمالی در میان مردم عربستان هم باشد- که ممکن است احساس کنند در قیاس با خارجیها عقب مانده یا فراموش شدهاند، یا ممکن است بترسند ادامه این روند منجر به از دست دادن هویت اسلامی کشور خواهد شد.
در این میان میدان دیپلماسی بینالمللی نیز به همان اندازه دشوار میتواند باشد.
به خصوص حرکت عربستان سعودی در مسیر تبدیل به قطب اصلی مالی و اقتصادی منطقه ممکن است به تشنج و تیرگی روابط با همسایگان این کشور در خلیج فارس منجر شود.
و در این میان نکته مهم اینجاست که ریاض همزمان با جلب همکاری و مشارکت استراتژیک دفاعی و تکنولوژیک ایالات متحده، در حال تعمیق همکاریهای خود با چین و روسیه نیز هست. حفظ روابط حسنه عربستان با تهران نیز- که سال گذشته با میانجیگری پکن انجام شد- از همین جنس است و ممکن است تضادی آشکار با عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل داشته باشد.
اتفاقات غیرمنتظرهای مانند حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل و جنگ ویرانگر متعاقب آن در غزه نیز از جمله اتفاقاتی هستند که میتوانند روند برنامههای بنسلمان را تهدید کنند.