شیعه نیوز | رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگری کشور گفت:مطابق آمارهای بانک مرکزی خانوار ایرانی در گذشته ۴۰درصد دستمزد خود را صرف خوراکیها میکرد، اکنون با توجه به گرانیها این رقم به ۲۶درصد رسیده است. یعنی سفره جامعه کارگری کوچک شده است.
به گزارش «شیعه نیوز»، سمیه گلپور، رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگری کشور درباره تعداد کارگران گفت: ۱۵ میلیون کارگرتحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی در کشور فعالیت میکنند, ۴۵ میلیون نفر هم خانوادههای آنها هستند که در جمع حدود ۶۰ میلیون نفر تعداد کارگران به همراه خانواده هایشان است. این جمعیت ۶۰ میلیونی هیچگاه ترند شبکههای اجتماعی نمیشوند.
وی بیان کرد: هیچگاه در شبکههای اجتماعی مشاهده نمیکنیم که مطالبه دستمزد یک مطالبه همگانی باشد، درحالی که موضوعات بی ارزش این روزها ترند شبکههای اجتماعی است. صدای کارگران برای مطالبات دستمزد در هیچ کجا و شبکه اجتماعی خاصی شنیده نمیشود. این روزها شاهد گسترس فقر عمومی در کشور با سرکوب مزدی هستیم.
گلپوردرباره هزینههای اقلام مصرفی خانوار ایرانی گفت: مطابق بررسیهای آماری بانک مرکزی از هزینههای اقلام خوراکی خانوار شهری و روستایی که به صورت ماهیانه استخراج میشود، مشاهده میشود که در گذشته یک خانوار کارگری ۴۰ درصد درآمد خود را صرف هزینههای سبد خوراکیها میکرد که این رقم اکنون به ۲۶ درصد رسیده است. این به این معنی است که کارگران با توجه به افزایش هزینههای زندگی (مسکن، بهداشت، آموزش) دیگر امکان صرف کردن ۴۰ درصد درآمد خود برای خوراکی را ندارند و اکثر آنها دچار سو تغذیه و بیماریهای ناشی از آن میشوند. یعنی تغذیه در خانواده ایرانی افت یافته است. در فضایی که پنجره جمعیتی در حال بسته شدن است، کارگران ایرانی آینده به لحاظ تغذیهای ضعیف و بی بنیه بار میآیند.
رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگری کشور گفت: در قانون برنامه بودجه هر ساله رشد و صعود مالیات را داریم، در سال ۱۴۰۳ هم این موضوع دیده میشود، کارگران و کارمندان بدون اینکه خبر داشته باشند، قبل از واریز حقوق، مالیات از آنها کسر میشود، این در حالی است که دولت فکری برای دستمزد کارگران ندارد، دستمزدی که به معنی واقعی جوابگوی بخش کمی از هزینههای زندگی است. بهانههای نخ نما شده دولت در سرکوب مزدی واقعاً عجیب است. به طور مثال اینکه دولتیها اعتقاد دارند، دستمزد باعث ایجاد تورم میشود؛ موضوعی است که با یک گزارش میدانی کوتاه میتوان به آن رسید که استدلال دولتیها اشتباه است. کارگران اگر قدرت خرید نداشته باشند، قدرت خرید کالا و محصول تولید ملی را ندارند. زمانی که کارگران خرید نکنند، رکود درجامعه رشد پیدا میکند. این در نهایت باعث مهاجرت نیروی کار ایرانی میشود.
وی با انتقاد از سامانه حمایت دهک بندی یارانه گفت: معمولاًبر اساس این سامانه اگر مبلغی به حساب خانواری واریز شود، رصد میشود و در برخی مواقع کارگران به اشتباه از لیست دریافت یارانه حذف میشوند و بخشی از آنها که یارانه هایشان قطع شده است، به دلیل اینکه روند وصل مجدد را بلد نیستند، مدتها طول میکشد تا پرس و جو کنند وبتوانند مجددا یارانه دریافت کنند. متأسفانه ارزیابی برای دهکها اشتباه است. به طور مثال یک کارگر ۱۰۰ میلیون تومان ودیعه داشته است که صاحب خانه به حساب بانکی مستأجر واریزکرده است. مستأجر نیز به دنبال یافتن خانهای جدید است تا ۱۰۰ میلیون تومان را ودیعه خانه بعدی خود کند، این مبلغ میشود، ملاک حساب این کارگر و بهانهای برای قطع یارانه اش میشود. مالیاتی که از حقوق کارگر کسر میشود حدود ۴۰ درصد است، درحالی که قیمت دستمزد بر کالا و خدمات حدود ۸ تا ۱۱ است. این درحالی است که در کشورهای پیشرفته این رقم حدود ۶۷ تا ۷۰ درصد است، چرا؟ چون در کشورهای پیشرفته دولتها هدف از کارکردن مردم را، رفاه مردم گذاشته اند. اما در کشور ما چنین نیست. مقصود از تولید، فربه شدن کارفرما و دولت است. اگر در کشورهای اروپایی ۴۰ درصد مالیات کسر میکند, ۷۰ درصد قیمت تمام شده کالا را به کارگر به عنوان حقوق پرداخت میکنند,، اما در کشور ما اینچنین نیست.
گلپور ادامه داد: مطابق آمارها ۷۰ درصد کارگران و کارمندان تحت پوشش شرکتها و مجموعهها و سازمانهای زیرمجموعه دولتی هستند و صرفاً۳۰ درصد کارگران بخش خصوصی هستند. پس طبیعی است که اگر دولت خود را کارفرمای بزرگ بداند و تمایلی به افزایش دستمزد ندارند و به دنبال سرکوب مزدی است. با سرکوب مزدی نمیتوانیم تورم را کنترل کنیم. با سرکوب مزدی مانع رونق تولید میشویم. وقتی حداقل حقوق در برخی از کشورها ۲۵ و ۳۰ میلیون تومان باشد، کارگر ترجیح میدهد مهاجرت کند که نباید بهراحتی از کنار این موضوع گذشت. کارگران صدقهبگیر نیستند و از دسترنج خود گذران زندگی میکنند بنابراین خواسته ما که اجرای ماده ۴۱ قانون کار و اجرای فرمایش رهبری مبنی بر حفظ قدرت خرید مردم است باید مورد توجه قرار گیرد و مزد بدون لحاظ تورم واقعی و سبد معیشت تعیین نشود.
فرار سرمایه گذران
خالی کردن سرمایه و پول از بانکها انتقال به بانکهای کشورهای همسایه
بیکاری و تورم
گرانی بیش از حد
پایین آمدن دستمزد کارگران
اختلال در نظم اقتصادی کشور
بی عدالتی در تقسیم یارانه اها
اختلال در معیشت زندگی ملت